قمهزنی؛ شوری بیثمر؛ چالشی آشکار با عقل و علم و دین
حمید رضانیا شیرازی
از اولین مجلسی که در مرثیه و سوگواری سید شهیدان امام حسین(ع) برپاشد، دوستداران و ارادتمندان، همواره اهتمام بر بزرگداشت و احیای مکتب عاشورا و تبیین معارف اهلبیت(ع)و پیام قیام امام حسین(ع)داشتهاند. قیامی که در هر عصری پیامی رسا و شایسته در مسیر حقطلبی و عدالتخواهی حتی برای غیرمسلمانان داشته است.
سفارشها و تأکیدات فراوان پیامبر اکرم و ائمه(ع)به برپائی مراسم سوگواری نیز هماهنگ با این اهداف عالیه بوده است. روایت است از امام صادق(ع)که فرمودند: ”خداوند شیعیان ما را مشمول رحمت خویش سازد. به خدا قسم شیعیان ما همان مؤمنانند، آنان به خدا قسم با حزن و حسرت طولانی خویش (در عزای ما) شریک و همــدرد مصیبتهای ما خاندانند.“ (بحارالانوار، ج ۴۳ / ۲۲۲).
با تمام این اوصاف، نکتهای که از این روایات میتوان به دست آورد این است که ائمه(ع)، بهمنظور حفظ واقعه کربلا و انتقال فرهنگ آن به نسلهای آینده، برگزاری مراسم سوگواری ساده، پرمحتوا و بیآلایشی را توصیه مینمودند، اما متأسفانه در مسیر ایام و گذر زمانها و گسترش مذهب تشیع، این مراسم به پارهای از آدابورسوم قومی و ملی و سلایق فردی و جمعی آمیخته گردید، که خود میتواند دافعه و مانعی بزرگ برای درک مناسب پیام عاشورا و فلسفه قیام امام باشد.
مفهومشناسی
قمهزنی نوعی عزاداری برای امام حسین(ع)است که با زدن قمه و شمشیر به سر و جاریشدن خون انجام میشود. (فتحالله، معجم الفاظ الفقه الجعفری، ۱۴۱۵ ق/۱۱۴). درواقع قمه نام سلاحی است شبیه شمشیر اما کوتاهتر و پهنتر بدون انحنا و کجی، و به هرکسی که با این سلاح در روز عاشورا سر خویش یا دیگران را مجروح میسازد ”قمهزن”، و به این عمل ” قمهزنی ” میگویند. معمولاً قمهزنی در برخی دستههای عزاداری و هنگام عبور آنها برگزار میشود و در هنگام قمهزنی، عزاداران با صدای بلند «حیدر حیدر» میگویند. همچنین طبلها و بوقها نواخته و پرچمهایی با رنگ قرمز افراشته میشود. (الفضلی، «فلسفه الشعائر الحسینیه»، پایگاه شبکه الإمامین الحسنین (ع))
ادله موافقان قمهزنی
موافقان قمهزنی برای اثبات جواز قمهزنی خود به دلایلی فقهی و روایی استدلال کردهاند که مجال پرداختن به همه آن در این مقام نیست ازجمله این ادله است:
-تقریر معصوم (افسانه سر به محمل کوبیدن)
مطلبی برگرفته شده از کتابی بنام ” نورالعین فی مشهد الحسین ” است که نویسنده آن مشخص نیست و تنها به ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت داده میشود که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بود و بسیاری از علما در بیاعتبار بودن آن صحه گذاشتهاند. چنانچه محدث بزرگوار مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفاتیحالجنان بیان میکند که: نسبت سر شکستن به حضرت زینب بعید است چون ایشان عقیله بنیهاشم و صاحبمقام رضا و تسلیم است (منتهی الآمال، ج ۱ / ۷۵). وی سپس با استناد به کتابهای معتبر مینویسد که اصلاً محمل و هودجی در کار نبود تا آن حضرت سرش را به آن بکوبد.
– جزعوفزع برای امام حسین(ع)
به این معنی که قمهزنی را از مصادیق جزع و عزاداری میدانند چون جزع و عزاداری برای امام حسین از شعائر الهی است پس قمهزنی نیز بهتبع آن جایز و حتی مستحب است.
این در حالی است که باید دانست که هر فعل و شیئی دارای تعریف و محدوده مشخصی است که این تعریف یا مورد تأیید شرع مقدس باشد و یا عقل و عرف برای آن محدوده معین مینماید. در اینجا نیز باید نحوه و حیطه سوگواری توسط شرع یا عقل معین شود. جابر بن عبدالله انصاری میگوید از امام محمدباقر(ع)درباره جزع سؤال نمودم حضرت فرمودند: «شدیدترین مرتبه جزع عبارت است از فریاد همراه وای گفتن، زدن بهصورت و سینه و چیدن مو از جلوی سر، و هر کس نوحهگری بر پا کند بهطور حتم صبر را رها کرده و در غیر صبر قرار گرفته است.» (وسائل، ج ۲ / ۹۱۵، باب کراهه الصراخ بالویل و العویل). امام خمینی(ره)نیز در نقد اینگونه عزاداریها چنین میگویند: «در اینجا هم باید در خصوص عزاداری و مجالسی که به نام امام حسین(ع)بر پا میشود سخنی بگویم. ما و هیچیک از دینداران نمیگوییم که با این مراسم، هرکسی هر کاری میکند خوب است. چهبسا علمای بزرگ و دانشمندان، بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و از آن جلوگیری کردهاند (کشفالاسرار / ۱۷۳)».
مشهورترین آنها فتوای منسوب به مرحوم میرزای نائینی است در بند دوم فتوای مشهوری که در تاریخ ۵ ربیعالاول ۱۳۴۵ ق نگاشته شده، چنین مینویسد:
«اقوی جواز بیرونآمدن خون از پیشانی در اثر زدن شمشیر و قمه، درصورتیکه از زیان آن محفوظ باشد، [است]. بیرون آمدن خون، بدون صدمه به استخوان پیشانی که عادتاً زیان نمیرساند و مانند اینها همچنانکه کسانیکه استعمال شمشیر و قمه میکنند، طوری میزنند که صدمه به استخوان نمیرساند و اگر [قمهزن] گمان میکرد که زدن قمه بهحسب عادت ضرر ندارد، و لکن بعد از زدن، بهقدری خون بیرون آمد که مضر بود، بعید است حرمت آن؛ … لکن احوط و سزاوار است کسانی که عارف به استعمال شمشیر و قمه نیستند، خودداری کنند. خصوصاً جوانانی که دلهایشان پر از محبت حسین بن علی(ع)است و از محبت حسین(ع)بیخود هستند که در موقع استعمال [قمه] توجه ندارند که ممکن است زیان ببینند.» (ربانی خلخالی، عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه، ۱۴۱۵ ق /۵۵.)
همانطور که ملاحظه میشود فضای کلام مرحوم میرزای نائینی احترازی و قرار دادن این جواز در میان انواع شرایط و قیود متعدد است فلذا استبعادی ندارد که اگر در این برهه مملو از فضاهای مجازی افسارگسیخته و دنیای سراسر هجوم آورنده بر ارزشهای اصیل دینی، همین پرسش از ایشان صورت میگرفت، آن عالم شاخص رأی به عدم جواز قمه در این برهه میدادند.
-احیای آموزههای مذهب:
موافقان قمهزنی همچنین ادعا نمودهاند که با قمهزنی پایههای دین را تقویت نموده و بدینوسیله تعداد علاقهمندان به مذهب تشیع را میتوان افزایش داد. استناد به این دلیل در منابع مختلف به صورتهای گوناگون دیده میشود. آقای سید حسن شیرازی با حمله به کسانی که در پی حذف این شعائر هستند اینگونه استدلال میکند: «اگر بحث مبارزه با محرمات و حفظ اسلام هست چرا با دیگر محرمات مبارزه نمیشود و اگر بحث مبارزه با این شعائر است چرا از روز اول با آنها مخالفت نشد و مجموع اینها از سالیان قبل است که اجرا گردیده است و مهمترین دلایل موافقت با قمهزنی همینهاست.» (شعائر الحسینیه، / ۲۵-۲۶ و ۱۲۸) و پس از نقل آنها نتیجه میگیرند که قمهزنی ذاتاً مباح و پیروی از امام است.
در پاسخ به این گمانه باید توجه داشت که، اصلیترین دلیل حرمت قمهزنی موضوع وهن و تضعیف مذهب بودن آن است بهگونهای که انجام آن چهرهای زشت، ارتجاعی و وحشیانه از اسلام در نظر غیرمسلمانان و حتی بعضی از مسلمانان بر جای میگذارد. فرهیخته و دانشمند بزرگ شیعه علامه سید محسن امین(ره)در این زمینه میگوید: «چه لزومی دارد در انجام دادن کاری مثل قمهزنی که اگر فرض شود آن عمل جزء قطعی دین اسلام است موجب نسبت داده شدن عار و ننگ به دین و اهل آن میشود. و مردم را از دین متنفر میکند. آیا تقوا و احتیاط ایجاب نمیکند که باید از قمهزنی خودداری نمود. حتی اگر ما قمهزنی را مباح هم بدانیم باید آن را ترک نمود چون از واجبات نمیباشد که با ترک آن ضرری به دین وارد کند.»
همچنین امام خمینی(ره)دراینباره بهصراحت بیان میکنند که: «شما میخواهید برای خدا کاری انجام دهید. در شرایطی که کاری به ضرر اسلام تمام شود بهتر است که انجام نشود مثلاً قمهزنی که موجب وهن اسلام میشود شما تا میتوانید دستهجات و سینهزنی را باشکوهتر انجام دهید.»(در سایه آفتاب، محمدحسن رحیمیان، / ۱۱۶)
ـ سایر ادعاهای غیرشرعی و غیر عقلی و غیر عرفی:
بسیاری از افرادی که به اینگونه اعمال دست میزنند ادعا میکنند که مصیبت امام حسین(ع) چنان در آنها ایجاد حزن و اندوه میکند که عنان عقل خود را از کف داده و از خود بیخود میشوند و بقول خود آنها دیوانه امام میگردند.
بسیار جای تعجب است که با این کلمات و موهومات باید گفت که جایگاه این افراد از ائمه اطهار(ع)یا فقها و علمای دین هم بالاتر است زیرا ائمه با آنکه با علم الهی خویش همیشه ناظر آن وقایع بودند هیچ خبری از آنها به دست نیامده که اینگونه حرکات و رفتار را حتی در سطح بسیار کمتر و کوچکتری هم انجام داده باشند. حتی امام حسین(ع)در شب عاشورا از حضرت زینب خواست تا پس از وی گریبان پاره نکند و صورت نخراشد و فریاد نکشد (اللهوف، ص ۱۴۰-۱۴۰).
درواقع باید توجه داشت که قیام عاشورا قیامی نیست که هدف آن تحویل دادن آدم دیوانه و شیدای عاری از عقلانیت و خارج از حیطه شرع و عرف به جامعه باشد بلکه اهدافی بسیار بزرگتر و باارزشتر در آن نهفته است و آن آزادگی و عزت برای زیستن و زندگی کردن است. رسول خدا، صلیالله علیه وآله میفرمایند: یَسِّرُوا و لا تُعسِّروا، و سَکِّنوا ولا تُنفروا؛ «آسان گیرید و سخت مگیرید و مردم را در دین ثابت کنید و آنها را از دین متنفر نکنید.»(شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 3، /491).
قمهزنی، عملی غیربهداشتی و غیرعلمی و غیر عرفی است
آثار زیانبار اصابت قمه بر مغز
تاکنون نمونههای متعددی از فوت افراد قمهزن در اثر خونریزی زیاد در شهرهای مختلف ایران، عراق، بحرین و پاکستان گزارش شده است. از دیدگاه دکتر علیرضا زالی جراح مغز و اعصاب و استادیار دانشکده پزشــکی دانشـــگاه عــلوم پزشکی شهید بهشتی تهران، اثرات وارده به مغز عبارتند از:
-آسیبدیدگی پوست و مو، استخوان و نسج مغزی زیر استخوان در اثر اصابت قمه
– لختگی، پارگی، و جراحت وریدی و خونریزی شدید در اثر اصابت قمه به سیستم وریدی مغز مـوسوم به سینوس ” بلیاژیتال“
– ایجاد شکستگی فرورفته در اثر شکسته شدن قطعات استخوانی زیرین
– تشکیل کانونهای عفونت در شکستگی فرورفته
– کوفتگی، خونریزی و دچار دمه شدن نسج مغز
– وارد شدن مو و اجسام خارجی به داخل و تشدید خطر عفونت وی میافزاید: «اصولاً در اثر ضربات نوک تیز که به مغز وارد میشود چون این نواحی دارای مو هستند، ممکن است با اصابت اجسام نوک تیز، مو و اجسام خارجی به داخل راه پیدا کنند که این خطر عفونت را چند برابر میکند و ممکن است این مسئله از چشمپزشک هم مخفی بماند، یعنی نگاه ظاهری در زخم این بیماران ممکن است مشکلات را چندان هویدا نکند ولی ممکن است بیمار با یک مدّت زمان تأخیری علائم عفونی پیدا کند.» (پیرامون قمهزنی در عاشورا/ ارشاد/ 11)
همچنین دکتر مهدی بینا دانشیار رشته روانپزشکی در مورد اثرات قمهزنی بر روحیه کودکان میگوید: «چون در قمهزنی خون جاری میشود و این حرکت ریتمدار و با حرکتهای بدنی و تکرار همراه است، قطعاً روی بچهها اثر میگذارد. برخی از بچهها با دیدن این عمل دچار رعب و هراس شده و حالت چندش به آنان دست میدهد. حالا اگر کودکی یا بزرگسالی به این مسئله به عنوان یک پدیده مذهبی نگاه کند، ممکن است قمهزنی در آینده باعث گریز او از مذهب شود.»(همان)
قمهزنی وهن و تضعیف آموزههای دینی و ارزشهای اصیل مکتب عاشورایی است
مهمترین دلیلی که برای حرمت قمهزنی ذکر میشود آن است که قمهزنی وهن مذهب است. رسیدن به این نکته خیلی دشوار نیست چنانچه تاکنون در شبکههای مجازی، جهان اینترنت و کانالهای تلویزیونی و رسانههای ضد اسلامی در جهان، با استناد به صحنههای قمهزنی که در برخی از کشورهای اسلامی و حتی غربی هم معمول است تولیدات زیادی را برضد اسلام و مسلمین تهیه کردهاند که در آنها چهرهای خشن و زشت از اسلام معرفی شده است. نظیر مستند ” شمشیر اسلام ” که توسط شبکه تلویزیونی بیبیسی تهیه شده و یامستند ” ترور شیعی ” که از تلویزیون آمریکا پخش شد که در آن شیعیان بهگونهای معرفی شده بودند که به چیزی جز قتل و خونریزی فکر نمیکنند و در پایان نیز صحنههای از قمهزنی در روز عاشورا پخش گردید (کیهان عربی ۶/۱/۱۴۱۵، شماره ۳۱۱۳).
اینکه استعمار از تمامی ابزارهای ممکن در جهت ضربه زدن به اسلام و مسلمین استفاده میکند، در طول تاریخ بهخوبی قابلاثبات است، قمهزنی نیز یکی از همین ابزارهــــاست که مقــــام معظم رهبری در این رابطه مطلبی نقــــل کردهاند: «… وقتی کمونیستها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند همه آثار اسلامی را ازآنجا محو کردند مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند و …و هیچ نشانهای از اسلام و تشیع باقی نگذاشتند فقط یکچیز را اجازه دادند و آن قمه زدن بود. دستورالعمل روسای کمونیستی به زیردستانشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز جماعت برگزار کنند و یا قرآن بخوانند اما اجازه دارند که قمه بزنند، چون خود قمهزنی برای آنها یک وسیله تبلیغاتی بر ضد دین و تشیع بود …» (نقل شده در دیدار عمومی با مردم مشهد در اول فروردین ۱۳۷۶).
در سایت رهپویان مقالهای تحت عنوان ” دفاع از حریم شیعه، قسمت نهم ” آمده است که در آن ذکر شده در اسناد سفارت انگلیس در تهران، مدرکی پیدا شده با این مضمون: در سال ۱۳۲۴ شمسی سفارت انگلیس در ایران تعداد ۱۵۰۰۰ قمه خرید و به هیئات مذهبی اهدا کرد! که خودتان را بزنید و کاری به کار ما نداشته باشید. و حتی عکسی هم منسوب به قمهزنی یکی از دیپلماتهای انگلیسی در آن زمان گزارش گردیده است.
سخن را با دو کلام از آباء دین به انتها میرسانیم که پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «بدترین کارها آن است که نوپدید و بیسابقه باشد. بدانید هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی فرجامش آتش است.»(امالی شیخ مفید، ص ۱۸۸، اصول کافی ج ۱ / ۵۷)
حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز در نکوهش بدعت چنین میفرمایند: «هیچ بدعتی نهاده نشده مگر آنکه بدان سبب سنتی ترک شد. از بدعتها بپرهیزید و راه روشن را در پیش گیرید. بهترین کارها آن است که پیشینه داشته باشد و بدترین آنها آن است که نوپدید و بیسابقه باشد.» (میزان الحکمه، ج ۱ / ۴۵۳)
و چه نیکوست که در ایام عزای سید الشهداء(ع)فراد به جای آنکه هم به خود آسیب میرسانند و هم به جامعه، با مراجعه به مراکز انتقال خون، خون خود را به بیمارانی که نیاز به خون دارند، هدیه نمایند که بالأخص در این برهه کرونایی عملی خداپسندانه است و این شور مقدس را در سیری پر از شعور قرار دهند و بهاینترتیب مجالس و گردهماییهای عاشورایی را در مسر اهداف والای نهضت امام حسین(ع)و یاران باوفایش قرار دهند.
بسیار عالی و مستدل – متشکرم
آفرین ، ای کاش این نوع نوشته های علمی و صاحبان قلم در فضای مجازی بیشتر بود.