حجت الاسلام الویری تشریح کرد؛ معنای دقیق کلمات عاشورا و تاسوعا چیست؟
تاسوعا یعنی روزی که ظرفیت بالا میرود و در سینهها فراخی ایجاد میشود. عاشورا هم یعنی روز معاشرت با امام (ع). این اصطلاحات را برای اولین بار امام سجاد (ع) به کار بردند.
حجت الاسلام محسن الویری استاد دانشگاه باقرالعلوم (ع) در یادداشتی به این سؤال پاسخ داده است که معنای دقیق کلمات عاشورا و تاسوعا چیست؟
اکثر قریب به اتفاق اهل لغت این تصور را داشتهاند که چون عشر و عاشر از یک ریشهاند و واقعه کربلا هم در دهم ماه محرم اتفاق افتاده است پس عاشورا یعنی دهم محرم، و بر همین قیاس تاسوعا را نیز که با تسع و تاسع شباهت ظاهری دارند روز نهم ماه محرم گفتهاند.
اما این معنا به دلایل زیر اشتباه است: آیا واژه عاشورا برای دهم ماهها دیگر نیز به کار میرود؟ مثلاً آیا شنیده شده است که کسی به دهم ماه رجب هم عاشورا گفته باشد؟ یا این مفهوم مختص دهم ماه محرم است؟!
آیا اگر امام حسین (ع) مثلاً در یازدهم محرم شهید میشد، آنگاه تاسوعا با عاشورا عوض میشد و عاشورا واژه دیگری داشت؟ در ریاضی اعداد قاعده خود را دارند و هر قاعدهای که بر شمارش اعداد حکم کند بر سلسلهٔ اعداد هم حاکم خواهد بود. اعداد بر خلاف کلمات استثناپذیر نیستند.
به طور مثال در کلام عرب اعداد این گونه شمارش میشوند: اول، ثانی، ثالث، رابع … و یا اولاً، ثانیاً، ثالثاً، رابعاً و… چنانچه تاسوعا و عاشورا در زمرهٔ اعداد باشند باید قاعدهپذیر باشند، یعنی باید بتوان بقیه اعداد را هم به همان سیاق تلفظ کرد، مثل تاسوعا، عاشورا، ثامونا، سابوعا… اما میبینیم که بقیه اعداد از این قاعده پیروی نمیکنند.
لذا نمیتوانیم دلیلی داشته باشیم که تاسوعا و عاشورا عدد هستند تا از قاعدهٔ شمارش پیروی کنند و این دو روز هیچ ربطی به اعداد ندارد بلکه معنای دیگری دارند. عاشورا؛ روز معاشرت با امام (ع) عشر به کسر عین و عشرت، به معنای معاشرت و مصاحبت است… (دو جمله حذف شده است)
العاشور از ریشه عشر به کسی گفته میشود که معاشرت خصلت او باشد. العاشوراء جایی که میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان میشود و افراد میل معاشرت خود را با کسی که مورد نظر است عرضه میکنند و عاشورا مبالغه است از میل به معاشرت، یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام (ع) به شدت بالا میرود.
تاسوعا؛ روزی برای وسعت ظرفیت با خارج شدن عاشورا از سلسلهٔ اعداد، عدد بودن تاسوعا نیز مورد تردید قرار میگیرد و معنی نهم را از دست میدهد…. (دو جمله حذف شده است) و بالاخره التاسوعا یعنی جایی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد؛ و تاسوعا این معنی را پیدا میکند: روزی که ظرفیت بالا میرود و در سینهها فراخی ایجاد میشود و به جای تنگی، وسعت مییابد.
این دو نام از ابداعات امام سجاد (علیهالسلام) است و اگر در بعضی از روایات از پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) از عاشورا گفته شده است، اکثراً جعلیات بنیامیه برای کم کردن اثرات عاشورای امام حسین (علیه السلام) است، اما در مورد تاسوعا تقریباً نداریم که قبلاً از امام سجاد (علیه السلام) لغت تاسوعا به کار برده شده باشد و این معنا از عاشورا و تاسوعا خیلی عاشقانه است.”
در باره این پرسش چند ملاحظه شایسته ذکر است. پیش از بیان ملاحظات، یادآور میشود یکی از متون ارسال شده دارای ذکر منبع البته به صورت ناقص است، ولی چون فرصت تطبیق با متن سند دست نداد، سه ملاحظه زیر و پنج نکته مقدماتی صرف نظر از این که نویسنده متن فوق کیست بیان میشود: نکته اول وزن فاعول که پانزده واژه بر این وزن در قرآن به کار رفته است.
در زبان عربی سه کاربرد دارد: برای نام ابزارها مانند شاقول، تابوت، ناقوس، فانوس، ساطور، طاحون، ماعون، ناعور، کافور و صابون برای صفت مبالغه مانند طاغوت، جاسوس، طاعون، فاروق برای نامهای عَلَم مانند هارون، یأجوج و مأجوج (در صورت تلفظ بدون همزه)، قارون، جالوت، داود. واژگان متفرقی مانند طاووس، قاموس، قانون، ناموس و یاقوت هم در یکی از سه دسته بالا جای میگیرند. در زبان عربی معاصر هم کلماتی مانند صاروخ (موشک) و حاسوب (رایانه) به عنوان اسم ابزار کاربرد دارد.
نکته دوم در باره اصالت وزن فاعول در زبان عربی سه دیدگاه وجود دارد: عربی بودن، وامواژه بودن (از سریانی یا آرامی یا عبری)، عربی بودن ولی دارای مشابه در دیگر زبانهای سامی بودن نکته سوم در باره قیاسی یا سماعی بودن این واژه نیز دو دیدگاه متفاوت وجود دارد.
نکته چهارم بر اساس آن چه در کتابهای لغت عرب ذکر شده، با وجود اختلاف نظر در باره عربی یا وامواژه بودن این واژه و نیز قیاسی یا سماعی بودن آن، آن دو را علَم برای روزهای نهم و دهم محرم شمردهاند (به عنوان مثال: النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج ۳، ص ۲۴۰، المصباح المنیر، ج ۱، ص ۷۵)
نکته پنجم اگر این کلمات ریشه سریانی داشته باشند، برخلاف مواردی که پس از ورود به زبان عربی الف انتهای آنها حذف شده است (مانند تبدیل ناقوشا به ناقوس، شاقولا به شاقول) حرف الف در پایان آن دو باقی مانده است. برخی بر این باورند که عاشورا (با الف مقصوره) و عاشوراء (با الف ممدوده) هر دو درست هستند (المخصص، ج ۱۶، ص ۱۴، باب ما یمد و یقصر) و به باور بصریون تنها واژهای که در زبان عربی بر وزن فاعولاء داریم همین کلمه عاشوراء و ملحق به آن تاسوعاء است. (جمهره اللغه، ج ۲، ص ۲۷۲)
ملاحظه اول در باره کلمه عاشورا ضمن این که ریشه ع ش ر دو معنی متفاوت به معنی همنشینی داشتن (مصدر معاشرت) و عدد دَه دارد، ولی همان طور که گفته شد اصولاً وزن فاعول برای اسم مکان به کار نمیرود و پیشفرض این عبارت مؤلف العاشوراء اء جایی که … و… یعنی روزی که…) قیاسی بودن این وزن و معنی ظرف زمانی برای آن است که هیچ گواهی در زبان عربی ندارد و بنابراین نمیتوان آن را پذیرفت.
ملاحظه دوم دو اشکال به کار نرفتن کلمه عاشورا برای دیگر ماهها و قاعدهمند بودن اعداد در ریاضی که در متن بالا بیان شده است، با توجه به دیدگاهها در باره اصالت و قاعدهمندی این کلمه درست نیست، زیرا اگر کلمه عاشوراء وامواژه باشد که این استدلال از اساس وارد نیست و اگر عربی باشد به دلیل سماعی بودن باز هم این قیاس و استدلال درست نیست. اشکال دوم هم افزون بر این که مشمول همین حکم است، به دلیل ذکر کلمه “یازدهم” در آن، از اساس مبهم و نارساست.
ملاحظه سوم در باره کلمه تاسوعا نیز افزون بر آن چه گفته شد، این اشتباه شگفت وجود دارد که در کلمه عاشورا سه حرف اصلی آن، ع ش ر شمرده شده ولی در تاسوعا ریشه آن وسع گرفته شده است که این کار یا باید بر فرض قلب حرف “واو” به “تاء” در ابتدای کلمه باشد که مطلقاً با قواعد زبان عربی سازگار نیست و یا با فرض این که کلمه تاسوعا بر وزن تافعلا باشد که باز هم بسیار دور از ذهن و بر خلاف کلیه معاجم لغت عربی و یک فرق نهادن بدون دلیل بین روش تعیین ریشه دو کلمه عاشورا و تاسوعاست. هر کس حق دارد که درباره هر کلمهای برداشتهای ویژه خود را داشته باشد، ولی این برداشتهای شخصی را نمیتوان به دنیای وضع کلمات و مدلولات و معانی آنها کشاند.
آن چه در این نوشته در باره معنی حقیقی عاشورا و تاسوعا آمده است، همان طور که در پایان آن ذکر شده یک برداشت عاشقانه است و از ضوابط عمومی کشف و فهم معانی واژگان عربی پیروی نمیکند. در باره وزن فاعولا و مسائل مربوط به آن کتابی به قلم کتاب عبدالله الجبوری با عنوان “فاعول؛ صیغه عربیه صحیحه: دراسه و معجم” در سال ۲۰۰۱ م. و مقالهای به قلم خانم دکتر رجاء عبدالرحیم خاشع با عنوان “دلاله صیغه فاعول فی القرآن الکریم” نگاشته شده است که علاقه مندان میتوانند آن را از اینجا ببینند.