چه عواملی شکست دولت مُرسی را رقم زد؟
متأسفانه، امروز اخوانالمسلمین به ریاست جمهوری، حزب آزادی و عدالت و دفتر ارشاد شناخته میشوند. ممکن است سفارت خانهی دشمن را به رسمیت بشناسند و از آن دفاع کنند و دستگاههای امنیتی دولت طبق عرف دیپلماتیک از آن سفارت حفاظت کند. همچنین ممکن است اعلام کنند اسلام معاهدههای بینالمللی از جمله معاهدهی کمپ دیوید را قبول دارد؛ معاهدهای که به رغم نقض مکرر آن از سوی دشمن صهیونیستی، آن را به ناروا، معاهدهی صلح میخوانند.
آقای دکتر کمال توفیق حلباوی، استاد دانشگاه در رشتهی علوم استراتژیک و یکی از چهرههای شناخته شدهی اسلامی مصر است که در گذشته، یکی از مسئولان جنبش اخوان المسلمین بود. او در دههی 80 میلادی، عضو شورای ارشاد اخوان المسلمین شد که عالیترین سازمان این جنبش است. دکتر حلباوی در سال 1988 توسط رژیم مبارک از مصر اخراج شد و به پاکستان و افغانستان اقامت کرد، اما به علت مزاحمت آمریکاییان، در سال 1994 ناچار شد به انگلستان مهاجرت کند. در همین سال، او از شورای ارشاد جنبش اخوان استعفا داد و به عنوان سخنگوی اخوان در غرب فعالیت کرد. حلباوی در سال 1997، مؤسسه انجمن اسلامی انگلستان را تأسیس کرد که تاکنون، ریاست آن را به عهده دارد. او با آغاز قیام در مصر، به کشورش بازگشت؛ اما در 13 مارس 2012، به نشانهی اعتراض به اخراج دکتر عبدالمنعم ابوالفتوح از شورای ارشاد اخوان، از این جنبش خارج شد.
دکتر حلباوی استاد دانشگاه بینالمللی در لندن، عضو هیئت علمی انستیتو سیاسی پاکستان و مشاور شورای آموزشی عربستان سعودی است. او همچنین یکی از مؤسسان کنفرانس بینالمللی جوانان مسلمان در انگلستان و نخستین مدیر اجرایی آن بوده است. او تألیفاتی به زبانهای عربی و انگلیسی دارد، از جمله: «السیاسه الامریکیّه فی الشرق الأوسط»، «الاستراتیجیات الدولیه فی القضیه الأفغانیّه»، «وقایع الأحداث و بناء المستقبل»، «الأمن المنشود و الحقّ المفقود»، «ازمه الامّه الإسلامیّه المعاصره من غیاب التفکیر»، «افغانستان الماضی القریب و الحاضر و المستقبل». او در سه سال اخیر چند مرتبه به ایران سفر کرده است و انقلاب اسلامی ایران را الگویی مناسب برای اسلامگرایان دنیا میخواند. با آغاز فتنهی مذهبی در منطقه، این مسئله را به شدت محکوم کرد و همواره به عنوان چهرهای تقریبی فعالیت دارد.
* پایههای فکری جنبش اخوان المسلمین از چه اصولی تشکیل میشود؟
پایههای فکری اخوانالمسلمین بر میانهروی دینی و شمولیت در ادراک تأکید دارد که در سایهی اصول 20گانه که حسنالبنا مشخص کرده، معنا پیدا میکند. این اصول که در رسالهی تعالیم، رسالهی ربانیت و رسالهی جهانی البنا شرح داده شده است. جنبش اخوانالمسلمین همچنین قرآن کریم و سنت اصیل نبوی را به عنوان مرجع فکری خود میشناسد.
* امام شهید حسنالبنا با تأسیس جنبش اخوان المسلمین، تلاش کرد تا یک الگوی اسلامی ارائه کند که براساس آن، یک نظام اسلامی شکل گیرد و جوامع اسلامی را رهبری کند. آیا اخوان امروز در همین جهت حرکت میکند؟
بله. اخوانالمسلمین اعضای خود را در راستای یک نظام اسلامی تربیت میکنند که توانایی حکومت بر جوامع مسلمان و حرکت در مسیر وحدت را داراست. برای همین و طبق آموزههای حسنالبنا، هر یک از اعضا یا همان برادران فعّال در جنبش، با ویژگیهای دهگانهی زیرشناخته میشوند: معتقد باشد، عبادات خود را به درستی انجام دهد، متانت و اخلاق خوش داشته باشد، قویبنیه و سالم باشد، با فرهنگ باشد، با نفس خود همواره جهاد کند، منظم و مرتب، دقیق و وقتشناس، توانا در کسبوکار و برای دیگران مفید باشد.
* اخوانالمسلمین در سایهی تعالیم امام حسنالبنا، کجا موفق بودند و در چه رفتاری اشتباه کردند؟
اخوانالمسلمین در پرورش و تربیت نیروها، تا آنجا که میدانم، در مسیر حسنالبنا حرکت میکنند، به جز در برخی موارد. البته روشهای آنها پیشرفتهایی هم داشته، اما به گمان من، اخوان این روزها بیش از تبلیغ و ترویج اسلام، بر سیاست تمرکز دارند و به رغم تسلط و هیمنهی امریکا بر منطقه، با آنها هم پیمان میشوند. ضمن اینکه در پرورش نیروها هم مقداری تندروی و تشدّد دیده میشود که نشان دهندهی اندکی دور شدن از میانهروی است.
* آیا میتوان تصور کرد که یک جنبش اسلامی در پی قدرت باشد، بدون اینکه اجرای شریعت را در اولویت قرار دهد؟
رسیدن به حکومت بدون عمل به احکام اسلام، به طور موقّت ممکن است. یک هدف اسلامی مشروع باید با این اصل همخوانی داشته باشد که میگوید: دفع مفسده بر جذب مصلحت مقدم است. طبق این اصل، این گام موقت باید زمینهساز گامهای بعدی برای عمل به احکام اسلام باشد؛ البته پس از آماده کردن فضای مناسب برای تحقق این هدف.
* اخوانالمسلمین در معادلهی تقابل با رژیم صهیونیستی و برنامهی تجاوزگرانهی آنکه با تعالیم اسلام در تعارض کامل است، در کجا قرار دارد؟
متأسفانه، امروز اخوانالمسلمین به ریاست جمهوری، حزب آزادی و عدالت و دفتر ارشاد شناخته میشوند. ممکن است سفارت خانهی دشمن را به رسمیت بشناسند و از آن دفاع کنند و دستگاههای امنیتی دولت طبق عرف دیپلماتیک از آن سفارت حفاظت کند. همچنین ممکن است اعلام کنند اسلام معاهدههای بینالمللی از جمله معاهدهی کمپ دیوید را قبول دارد؛ معاهدهای که به رغم نقض مکرر آن از سوی دشمن صهیونیستی، آن را به ناروا، معاهدهی صلح میخوانند.
این برخلاف آن چیزی است که اخوان قبل از رسیدن به حکومت میگفتند. کار به جایی رسیده است که دکتر عصامالعریان ـ نائب رئیس حزب آزادی و عدالت ـ خواستار بازگشت یهودیان مصری شده است تا جای خود را به فلسطینیان بدهند؛ این امر به گونهای مطرح شد که انگار اخوان خطر صهیونیسم را درک نمیکند و از معاهدات و پیمانهای بینالمللی که اسرائیل آنها را نقض میکند، خبر ندارد. برخی از رهبران سیاسی فکر میکنند صهیونیستها به عهد خود وفا کرده و به توافقنامهها احترام میگذارند. این اشتباه بزرگی است که آنها سفارت سوریه در قاهره را میبندند و از سفارتخانههای دیگر (مانند سفارت رژیم صهیونیستی) حفاظت میکنند.
* نظریهپردازی از سوی رهبران اخوان، تاکنون دهها جنبش و سازمان اسلامی پدیدار کرده است. چرا امروز هیچگونه تولید فکری برای شرایط کنونی دیده نمیشود؟
برخی اعضای اخوانالمسلمین از پیشرفت فکری و گشایش افقهای باز فکری در جهت پیشرفت سخن گفتهاند؛ مانند شیخ راشد الغنوشی در تونس، شیخ فتحی یکن در مصر و سوریه و لبنان یا افکاری که دکتر محمد فرید عبدالخالق مطرح کرد. اما متأسفانه رهبران با نفوذ اخوان بیشتر به سیاست و سلطه و جنگ قدرت مشغولاند.
* رفتار اخوان را در حاکمیت مصر، در یک سال گذشته چگونه ارزیابی میکنید و افق سیاسی آنها را چگونه میبینید؟
عملکرد سیاسی و اداری دکتر محمد مُرسی و همچنین اخوان، عملکرد بسیار ضعیفی است. آنها امکانات و تواناییهای کشور را تنها در اخوان و افراد مورد اعتماد خود خلاصه کردند و گمان کردند میتوانند از عهدهی مسئولیت برآیند. اما در عمل، ضعف بسیاری نشان دادند و برخی تندرویها هم در رفتار و فتاوای آنها دیده شد. برخی از اعضای اخوان با فتواهای تند، رادیکال و تکفیری که به ویژه از جانب همپیمانان سیاسیشان صادر میشد، توانستند با موفقیت تمام، وحدت ملی را خدشهدار کرده و طوری وانمود کنند که انگار طرفداران گروههای غیردینی و لیبرالها، فرزندان این وطن نیستند.
* یکی از پدیدههای تکراری جنبش اخوانالمسلمین، انشعاب و خروج بسیاری از چهرههای شناخته شده ـ از جمله جنابعالی ـ از تشکیلات مادر است. این پدیده چرا استمرار دارد؟
جدا شدن از جنبش اخوانالمسلمین یا اقدام علیه آنها و اخراج شدن از گروه، به دلایل بسیاری اتفاق میافتد. متأسفانه گاهی برخی از این اقدامات به دلایل شخصی است. البته برخی از موارد هم به دلایل کاملاً معقول صورت میگیرد. به طور مثال، در بعضی موارد، کسی که استعفا کرده است، انحرافی هر چند کوچک در مسیر ترسیم شده برای جنبش مشاهده میکند یا در رهبران جنبش، تردید و عدم پایبندی به برخی اصول را میبیند یا اینکه در تصمیمگیری درست و به موقع دربارهی مسائل مهم و سرنوشتساز، اهمال و خللی مشاهده میکند. گاهی هم افراد برای پیوستن به جنبشی دیگر، از اخوان جدا میشوند یا به دلیل مخالفت با آییننامهها و قوانین جنبش، کنار گذاشته میشوند یا جنبش برخی افراد را مشکلساز و مانع رسیدن به اهداف و مأموریتهای خویش میبیند.
من شخصاً دوبار از عضویت در دفتر ارشاد و رهبری اخوان کناره گرفتم. یک بار در اوایل دههی نود میلادی که از عضویت در مجلس شورای جهانی اخوان و سخنگویی اخوان در عرب استعفا دادم تا به فعالیتهای فکری و پژوهشیام برسم؛ یک بار دیگر در تاریخ 31 مارس 2013، در اعتراض به تردیدهایی که در جریان تصمیمگیری برای تعیین نامزد انتخابات ریاست جمهوری پیشآمد و همچنین رفتار ناشایست با دکتر عبدالمنعم ابوالفتوح پس از اعلام نامزدیاش در انتخابات، استعفا دادم. البته این موارد را به عنوان مثال، در پاسخ به سؤال شما مطرح کردم.
(ماهنامه فرهنگ اسلامی، شماره دوم)
متأسفانه، امروز اخوانالمسلمین به ریاست جمهوری، حزب آزادی و عدالت و دفتر ارشاد شناخته میشوند. ممکن است سفارت خانهی دشمن را به رسمیت بشناسند و از آن دفاع کنند و دستگاههای امنیتی دولت طبق عرف دیپلماتیک از آن سفارت حفاظت کند. همچنین ممکن است اعلام کنند اسلام معاهدههای بینالمللی از جمله معاهدهی کمپ دیوید را قبول دارد؛ معاهدهای که به رغم نقض مکرر آن از سوی دشمن صهیونیستی، آن را به ناروا، معاهدهی صلح میخوانند.
مصاحبه با دکتر کمال حلباوی عضو ارشد پیشین اخوان المسلمین مصر