استراتژی ایران در جنگ تحمیلی

از روز 31 شهریور سال 1359 که عراق جنگ خود با ایران را شروع کرد تا روز 29 مرداد سال 1367 که آتش بس بین دو کشور برقرار شد، راهبرد ایران در برابر تجاوز نظامی عراق ثابت و مشخص بوده است. البته راهبرد نظامی و عملیاتی جمهوری اسلامی ایران در دوران مختلف جنگ تغییر کرده است و متناسب با اوضاع جبهه ها، راهکارهای مختلفی برای مقابله با ارتش عراق اتخاذ شده است.

اما راهبرد ایران را که تا آخر جنگ تغییر چندانی در آن ایجاد نشد، می توان با برداشت از سخنان و پیام های حضرت امام خمینی دارای چارچوبی به شرح زیر دانست:

1- عدم پذیرش آتش بس تا زمانی که یک نظامی و یک سرباز عراقی در خاک ایران حضور دارد.
2- نترسیدن از جنگ و دفع تجاوز دشمن.
3- حفظ تمامیت ارضی ایران.
4- عدم پذیرش در تغییر مرزهای کشور با عراق به خصوص در اروند رود و تاکید بر خط تالوگ در شناسایی مرز اروندرود.
5- وادارکردن عراق به پذیرش معاهده 1975 که مبنای حقوقی مرزهای ایران و عراق است و صدام حسین چهار روز قبل از شروع جنگ آن را ملغی اعلام کرده بود.
6- مشخص شدن عراق به عنوان متجاوز در جنگ از سوی مجامع رسمی بین المللی مانند سازمان ملل متحد.
7- تعیین غرامت و دریافت خسارات ناشی از جنگ از دولت متجاوز.
8- رسیدن به صلح پایدار با پشیمان کردن دشمن از آغاز و تحمیل جنگ بر ایران.
9- تکیه بر قدرت مردم و ایجاد توان رزمی جدید برای دفاع در برابر ارتش متجاوز با اتکا بر ظرفیت نیروهای داوطلب.
10- صبر و مقاومت در جنگ برای نیل به اهداف دفاع مقدس، حتی اگر جنگ 20سال طول بکشد.

با توجه به راهبردهای فوق، جمهوری اسلامی ایران راهبرد عراق که برقراری آتش بس بین دو کشور پس از اشغال حدود 20 هزارکیلومترمربع از استان های مرزی بود را بی اثر کرد و به تمامی هیات های صلح اعلام کرد که تنها راه پذیرش آتش بس توسط ایران، «خروج بی قید و شرط ارتش عراق از خاک ایران» است. همچنین ایران مذاکره مستقیم با عراق را قبل از بیرون راندن قوای متجاوز از خاک خود نپذیرفت و بر «اعتبار معاهده 1975» در تلاش های بین المللی تاکید کرد. ایران توانست با اتخاذ راهبرد «تکیه بر ظرفیت های ملی» ظرف دو سال اول جنگ، بیشتر سرزمین های خود را از دست نیروهای متجاوز آزاد و ارتش عراق را به اتخاذ راهبرد دفاعی در جبهه ها وادار کند.

طی چهار عملیاتی که با اسامی ثامن الائمه(ع)، طریق القدس، فتح المبین در سال دوم جنگ با همدلی و همکاری ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام شد، اکثر شهرها و روستاهای اشغالی ایران از جمله خرمشهر، سوسنگرد، بستان، مهران، هویزه، سرپل ذهاب و… . آزاد شد و در مراحلی ارتش عراق به سمت مناطق مرزی فرار کرد. از فتح خرمشهر به بعد یعنی از تابستان سال 1361 جنگ، فرسایشی شد و تغییر در راهبرد های عملیاتی ایران اتفاق افتاد.

از این زمان بود که چگونگی پایان دادن به جنگ از مهم ترین موضوعات تاثیرگذار در راهبرد نظامی ایران بوده است. در آن زمان دو راهبرد به شرح زیر مورد توجه مسوولان کشور قرار گرفت:

1- راهبرد شکست ارتش عراق به منظور قدرت یافتن مردم عراق جهت سرنگونی صدام حسین.
2- راهبرد انجام یک عملیات بزرگ سرنوشت ساز به منظور تسلیم عراق در برابر شرایط ایران برای پایان یافتن جنگ.

گرچه فرماندهان جبهه ها در ابتدا برای تحقق راهبرد اول تلاش کردند، اما سیاست دفاعی ارتش عراق و تجهیز قوای نظامی دشمن به پیشرفته ترین جنگنده های فرانسوی و مدرن ترین تانک ها، نفربرها و توپ های روسی و نیز سرازیرشدن کمک های مالی کشورهایی مانند عربستان، امارات و کویت و همچنین پشتیبانی اطلاعاتی و سیاسی و تبلیغاتی آمریکا از عراق و ایجاد محدودیت های بین المللی گسترده برای ایران، مانع از تحقق راهبرد اول شد. بنابراین از سال 1362 که آیت الله هاشمی رفسنجانی از سوی امام خمینی به عنوان فرمانده جنگ انتخاب شد، راهبرد دوم و انجام یک عملیات سرنوشت ساز، عملا در دستور کار جبهه ها قرار گرفت.

 عملیات های خیبر، بدر، والفجر 8، کربلای4، کربلای 5 و والفجر 10 همگی برای اجرایی کردن این راهبرد به مرحله اجرا درآمدند. اما به کارگیری وسیع تسلیحات شیمیایی از سوی ارتش عراق و آغاز جنگ شهرها و گسترش جنگ نفتکش ها، فشار بر ایران را افزایش داد و سیاست جلوگیری از پیروزی نظامی ایران در دستور کار آمریکا، شوروی و کشورهای عربی حامی عراق قرار گرفت. بنابراین مداخله آمریکا و شوروی در خلیج فارس در حمایت از ناامن سازی خطوط کشتیرانی توسط عراق با اسکورت نفتکش های کویتی آغاز شد. این مداخله که از زمان تصویب قطعنامه 598 توسط شورای امنیت سازمان ملل در آخر تیرماه 1366، شروع شد به مدت یک سال طول کشید و کمک زیادی به صدام حسین در پایداری در مقابل رزمندگان اسلام کرد. اما با تصویب قطعنامه 598، راهبرد ایران عدم رد این قطعنامه به عنوان حفظ راهی سیاسی برای خروج از بن بست احتمالی جنگ بود.

سرانجام پس از یک سال از صدور آن، جمهوری اسلامی ایران در 27 تیرماه 1367 با پذیرش قطعنامه 598، راه را برای خاتمه جنگ هشت ساله باز کرد و در نهایت جنگ با مداخله شورای امنیت سازمان ملل به پایان رسید. پس از پایان جنگ همچنان ایران برای اجرایی کردن راهبردهای اولیه تلاش کرده که به اکثر آنها نیز دست یافته است، اما تاکنون نتوانسته خسارات جنگ را جبران کند و غرامت جنگی را از کشور متجاوز باز ستاند. این در حالی است که دولت کویت تاکنون توانسته در حدود 42 میلیارددلار خسارت جنگی از عراق، آن هم پس از سقوط صدام حسین دریافت کند. فاعتبروا یا اولی الابصار
از روز 31 شهریور سال 1359 که عراق جنگ خود با ایران را شروع کرد تا روز 29 مرداد سال 1367 که آتش بس بین دو کشور برقرار شد، راهبرد ایران در برابر تجاوز نظامی عراق ثابت و مشخص بوده است. البته راهبرد نظامی و عملیاتی جمهوری اسلامی ایران در دوران مختلف جنگ تغییر کرده است و متناسب با اوضاع جبهه ها، راهکارهای مختلفی برای مقابله با ارتش عراق اتخاذ شده است.حسین علایی

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.