اهل بیت، سلام و فدک؛ پارازیت های غرب بر سیمای تشیع
مسئله تقریب و وحدت امت اسلامی یک ضرورت دینی است، قبل از اینکه یک ضرورت سیاسی باشد. تلقی بعضی به غلط این است که اهل بیت (ع) اگر ما را امر به وحدت با اهل سنت کردهاند یا دستور به نزدیک شدن به همدیگر دادهاند، در واقع یک امر تاکتیکی و موقت بوده است، در حالی که این نیست. من جایی ندیدهام در روایات تصریح شود ولی برداشت من از روایات این است که با آن علم غیبی که حضرات معصومین (ع) داشتند، میدانستند شیعه در اقلیت شروع میکند، با اقلیت ادامه میدهد و تا آستانه ظهور امام زمان در اقلیت خواهد ماند. لذا اهل بیت می کوشیدند تا شیعه را چنان تربیت کنند که با دیگران درگیر نشود و با آنها مسالمتآمیزانه زندگی کند.
متأسفانه در میان علمای شیعه و اهل سنت کسانی هستند که برای وحدت و تقریب پشیزی ارزش قائل نیستند و تمام همّ و غم و تلاششان برای تفرقه و جدا کردن صف شیعه از سنی است.
امام صادق(ع) همواره تأکید میکند که در جماعات عامه شرکت کنید، به تشییع جنازهشان بروید، به عیادت مریضشان بروید و چنان عمل کنید که فردا بگویند «رحم الله جعفر بن محمد لقد ادب شیعته؛ خدا رحمت کند جعفر بن محمد صادق را که چقدر خوب شیعیانش را ادب کرده است». امام علی با 25 سال سکوت و پرهیز از وقوع در درگیری با مخالفان و غاصبان حق ولایت، درسی به شیعیان میدهد که گاهی حتی ممکن است امام وظیفهاش این باشد که از حق مسلم خود در امامت و خلافت کوتاه بیاید تا وحدت و انسجام امت از هم نپاشد.
شیخ طوسی در تهذیب آورده که راوی از امام صادق پرسید ما با اینها چه کنیم که در خط ما نیستند و شما را به امامت قبول ندارند؟ امام فرمود اگر شما مأموید و ما امام و اگر شما امت هستید و ما را به امامت قبول دارید همان کاری را با آنان بکنید که امامانتان میکنند. بعد حضرت قسم میخورد که ما به جماعات اینها میرویم.
در روایت دیگر صریحتر امام صادق فرمودند که کسی که پشت سر اینها نماز بخواند انگار پشت سر پیامبر در صف اول نماز خوانده است.
در سیره شخصی امام خمینی آمده که وقتی به مکه و مدینه مشرف شده بودند در مدینه منوره دو سه ساعت قبل از اذان غسل و وضو میکردند و به مسجدالنبی میرفتند و صف اول نماز جماعت جا میگرفتند و همانجا می نشستند و قرآن و زیارت و نافله میخواندند تا اذان بگویند و بتوانند نماز جماعت را در صف اول به اینها اقتدا کنند. امام میگوید اگر کسی در تشیع خود شک ندارد نسبت به بحث تقریب و وحدت باید اینطور باشد.
به یقین این سیره اهل بیت بوده که جمعیت شیعه را از سه چهار نفر به سیصد چهارصد میلیون نفر رسانده است. در روایات اهل بیت هست که بعد از رحلت پیامبر همه صحابه مرتد شدند مگر سه یا چهار نفر؛ سلمان و ابوذر و مقداد. یک روایت میگوید: «الا اربعه» و عمار را هم اضافه میکند. امروز جمعیت شیعه حدود چهارصد میلیون نفر است.
اشاره مقام معظم رهبری به اینکه بعضی شیعه را از کانالهای لندن ترویج میکنند معطوف به سه شبکه تلویزیونی بود که در پوشش دفاع از حریم اهل بیت در واقع به آرمانها و فرمایشهای معصومان ضربه میزنند.
این سه شبکه مورد اشاره رهبری، یکی شبکه اهل بیت به مدیریت یک شیخ افغانی کم سوادی است به نام حسن اللهیاری. متاسفانه ابتدا این شبکه در قم تأسیس شد و حسابهای بانکیشان همه در قم بود. گردانندگان این شبکه از مروجان عید الزهرا بودند و میکوشیدند نشان دهند که برای مناسبت سالروز کشته شدن عمر باید مجلس جشن گرفت و برای محسنیه مجلسهای عزاداری خاص برگزار کرد. این شبکه خیلی همسو با انجمن حجتیه عمل کرده است. به رغم تلاش بسیارشان، نتوانستند حمایتی از بیوت مراجع را به خود جلب کنند. فقط بیت آیتالله قربانعلی محقق کابلی از علمای افغانستان ابتدا از ایشان حمایت کرد ولی در مهر 89 رسماً اطلاعیه دادند و از اینها تبری جستند و گفتند کمک به شبکه اهل بیت به مدیریت حسن اللهیاری تعاون بر اثم و عدوان حساب میشود.
خط مشی گردانندگان این شبکه بر شش محور است: اول تفرقه شیعه و سنی. میگویند وظیفه ما این است که سنیها را از شیعهها جدا کنیم و نگذاریم شیعه ها به دام اهل سنت بیفتند؛ دوم میگویند اول باید ائمه بقیع را از مظلومیت درآوریم و کمک به غزه و مانند آن چون سنی هستند جایز نیست؛ سوم بر انفکاک شیعه از مرجعیت سعایت میکنند. اللهیاری به همه مراجع تقلید توهین میکند مگر کسانی که خط او را حمایت کنند؛ چهارم اینکه حکومت ایران را دشمن اهل بیت میخوانند؛ پنجم اینکه امام خمینی را با خلفای عباسی مقایسه میکند و ششمین خط مشی آنها دفاع از امریکاست. اللهیاری ساکن آمریکاست و امروز به دفاع از آمریکا به بهانه آزادی میگوید کشور آمریکا تنها کشوری است که آزادی به ما داده است. دادگاه ویژه روحانیت چند سال پیش دفتر این شبکه را در قم تعطیل کرد.
نمونه دوم شبکه سلام است. محور این شبکه اسلام منهای سیاست است. از اسلام منهای سیاست شروع کردهاند تا سیاست منهای اسلام. امروز هم بعد از آشوبهای 88 جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر را تشکیل دادهاند. روشن نیست این جمعیت وجود خارجی دارد یا نه، ولی شعارش را میدهند: «جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر». کلمه سنتی را هم می آورند تا بتوانند نظر علما و فقها و مراجع تقلید را جلب کنند. گردانندگان شبکه سلام، از 28بهمن 88 بیانیههایی صادر کردند که حسابهای مالی برای کمک از کشورهای مختلف مانند آلمان و آمریکا و استرالیا و امارات را معرفی میکند. این شبکه از طریق ماهواره هاتبرد پخش میشود که هزینه کلانی(ماهانه 28 هزار دلار) میگیرد اما تمام قارهها را پوشش میدهد. این شبکه بسیار ثروتمند است، اما محل تأمین این درآمد پیدا نیست. با وجود آنکه بنابر قوانین امریکا هر شبکهای که به مقدسات ادیان دیگر توهین کند باید تعطیل شود تنها شبکهای که سرتا پا جسارت به جهان اهل سنت است و در امریکا تعطیل نمیشود شبکه سلام است. بعد هم میگویند مراجع سنتی حوزه از ما حمایت میکنند. این دروغ محض است. قمهزنی را به شدت به استناد یک سری آیات قرآن تبلیغ می کنند. شیخ محمد هدایتی، کارشناس اصلی این شبکه، ضمن مستحب خواندن قمهزنی معتقد است قمهزنی روح شجاعت را در انسان تقویت میکند و امثال این تعابیر. خط مشی این شبکه بر تقویت مراجع ضد نظام است، بهگونهای که هر مرجعی در مقابل نظام جبهه بگیرد بلافاصله اسمش را با عظمت یاد میکنند. عجیب این است که آقای حسینی قزوینی هم از افراد مؤسس این شبکه بوده ولی خیلی زود وقتی احساس خطر کرد از اینها کناره گرفت. شیخ محمد هدایتی بعد از فتنه 88 نیز مواضعی ضدنظام اتخاذ کرد.
نهایتاً سومین شبکه که از همه شاید بدتر و خبیثتر و پلیدتر باشد شبکه فدک است. این شبکه متعلق به کسی است که به او شیخ یاسر الحبیب میگویند. او ابتدا در کویت پلیس بوده و الان لباس روحانیت پوشیده و متاسفانه داماد این بیت شیرازیها هم شده است. وی میکوشد بگوید اسلام و تشیع یعنی مقابله کردن با خلفا و مقابله با اهل سنت. یعنی تمام دین را خلاصه میکند در ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی.
نام کامل او، یاسر یحیی عبدالله الحبیب، متولد سال 55 شمسی (دو سال قبل از انقلاب 1977 میلادی) و فارغالتحصیل علوم سیاسی از کویت است. به خاطر تندروی که در هیئت خدام المهدی در کویت داشت خود دولت کویت وی را به زندان انداخت و آن هیئت خدام المهدی را پلمپ کرد.
انگلیسیها به او پناهندگی سیاسی دادند و از زندان آزاد شد و به لندن رفت. در آنجا روزنامه شیعه و حوزه امامین عسکرین و شبکه فدک را را در لندن راهاندازی کرد. بعد از سال 2010 سه سال است که کارش خیلی گسترده شده است. وی هیئت و حسینیه سیدالشهدا و یک مجمع بزرگ با حمایت کامل دولت انگلیس تأسیس کرده است. هدفش هم نشان گرفتن آشتی شیعه و سنی است. بدترین کارش هم کتابی بود به نام «الفاحشه الوجه الآخر لعائشه». کتاب قطور 800 ـ 900 صفحهای که نوشت و اول در فضای سایبری و بعد هم به صورت سختافزاری منتشر کرد. این کتاب سراسر جسارت به امهاتالمؤمنین و به خصوص عایشه است. هرچند شیعه منکر کوتهایهای عایشه و حفصه نیست اما به لحاظ این که همسر پیامبر است نباید به وی تهمت زد. یک فصل این کتاب اثبات کرده که عایشه اهل فحشا بوده است. این توهین به پیامبر است. فصل دیگر کتاب اثبات این است که عایشه پیامبر را کشت. دست عایشه در قتل پیامبر است. وقتی این کتاب منتشر شد من در مغرب بودم. در این کشور صدها یا هزاران خانه از اهل سنت مالکی مذهب هست که اسامی و القاب حضرت فاطمه را بر در و دیوار چسبانده بودند. آن هنگام همه این تابلوها را عوض کردند و گذاشتند عایشه تا به زعم خودشان از شیعه انتقام بگیرند.
وی در سال 1431 یعنی سه سال پیش در هفده رمضان اعلام کرد سالروز مرگ عایشه را باید رسماً تبریک گفت. وی بر منبرش در انگلیس به عایشه فحاشی میکند و نسبت زنا میدهد و روز مرگش را جشن عمومی اعلام میکند و این را ضرورت دینی میداند. شعار و نشان این شبکه «الله اکبر عائشه فی النار» است.
پس از انتشار کتاب وی، عبدالعزیز آل شیخ مفتی اعظم عربستان اعلام کرد دیگر باید مانع گسترش تشیع در کشورهای عربی شد. تا آن موقع هم جلوگیری میکردند ولی بهانه نداشتند. بسیاری از مستبصران که شیعه شده بودند بعد از انتشار این کتاب دوباره به دامان اهل سنت برگشتند. سایتهای وهابی مینویسند یاسر الحبیب نعمت خدا بود که دست شیعیان را رو کرد. حتی مشکلاتی برای علمای شیعه در عربستان و کویت پیش آوردند که سرانجام به فتوای تاریخی مقام رهبری ختم شد؛ وقتی از کردستان برگشته بودند فرمودند که اهانت به مقدسات اهل سنت شرعاً حرام است. بعد از این فتوا بود که شیخ احمد الطیب مفتی بلاد مصر و رئیس الازهر رسماً اطلاعیه داد و گفت من آرزو میکنم پشت سر علمای شیعه نماز بخوانم. این فتوای مقام معظم رهبری در روزنامههای السفیر لبنان و الانبار کویت و الجزیره قطر و شبکه تلویزیونی مصر پوشش داده شد و احمد الطیب آن سخنرانی معروف را در حمایت از این فتوا به جا آورد. البته همان موقع عربستان سعودی و شبکه العربیه انتشار این فتوا را بایکوت مطلق کرده بودند.
علیرضا ایمانی
علت اینکه ما نمیتوانیم با اینگونه افراطها مبارزه کنیم این است که ریشه آنها را معمولا به انگلیس و آمریکا نسبت میدهیم. یعنی نمیخواهیم قبول کنیم که زمینه این گرایشها در متن حوزههای علمیه و جامعه شیعی است. اینکه این شبکهها در انگلیس یا هر جای دیگری دنیا است، دلالتی بر وابستگی آنها ندارد. شبکههای ما هم از هاتبرد و … پخش میشود. ما عادت کردیم همه چیز را سیاسی ببینیم و این علت العلل حل نشدن مشکلاتمان است.