ایازی: اجبار به حجاب از قرآن برداشت نمیشود / مرتضوی: وجوب امر به معروف مؤید دخالت دولت در حجاب است. قسمت سوم
سومین جلسه مناظره حجج اسلام ایازی و مرتضوی در مورد حجاب برگزار شد و هر کدام با تکیه بر منابع دینی تلاش کردند تا مدعای خود را در مورد درست بودن یا نبودن دخالت دولت در مسئله حجاب اثبات کنند.
حجتالاسلام والمسلمین ایازی در دو جلسه قبل تلاش کرد تا با تأکید بر آیات قرآن، حجاب را امری شخصی و فردی معرفی کند که دولت حق ندارد در آن دخالت کند و مرتضوی معتقد است که دولت اسلامی بنابر شرایط حق دخالت در این مسئله را مانند سایر جرمها دارد.
حجتالاسلام والمسلمین مرتضوی در جلسه شب گذشته با تأکید بر اینکه دولت اسلامی میتواند بر مسئله پوشش بانوان وارد شده و جرمانگاری و در صورت مصلحت الزام کند، گفت: درست است که دغدغه ما و آقای ایازی مشترک است و آن انتقاد از نحوه برخورد با مسئله پوشش در دورههایی است، ولی مبحث بنده در دفاع از عملکردهای مختلف در برخورد با حجاب نیست و بحث صرفاً طلبگی و کلی است.
روایات فقهی باید عالمانه و مجتهدانه باشد
وی افزود: نحوه استفاده از روایات فقهی باید عالمانه و مجتهدانه باشد و اینکه بگوییم نگاه ما به روایات باید تاریخی باشد مورد قبول نیست؛ روایت ثقلین نشان میدهد روایات، عدل قرآن است و نمیشود یکی باشد و دیگری نباشد.
یعنی امت پیامبر (ص) در دوره غیبت از روایات میتوانند تمسک را تحقق ببخشند وگرنه در غیر این صورت یعنی روایات را تاریخی بدانیم، بحث عدلِ قرآن بودن ائمه (ع) زیر سؤال میرود.
مرتضوی با بیان اینکه از منتقدان مسئله اجماع است، اضافه کرد: با این حال نمیتوانم به تاریخ فقه و فتاوای فقها از گذشته تا به حال بیتفاوت باشم؛ نمیتوانیم از یکسو روایات را تاریخی بدانیم و از سوی دیگر از آنان به عنوان شاهد برای استدلالهای خود مورد استفاده قرار دهیم. مسئله پوشش را خصوصی و فردی نمیدانم، گرچه آقای ایازی معتقدند فردی است.
بر فرض اگر خصوصی بودن را هم بپذیریم، لزوماً ملازم آن نیست که اگر برای دادگاه جرمی ثابت شد، کیفر نداشته باشد. مدعای بنده این است که در مواردی مانند زنا، فحشا و شرب خمر حتی اگر در محدوده خصوصی هم واقع و به هر دلیلی برای دادگاه ثبات شد، ادله قرآنی مؤید کیفر دادن است.
ادله قوی برای مسئولیت دولت در حجاب
وی افزود: یکی از ادلههای روشن برای اینکه دولت میتواند در بحث حجاب جرمانگاری کند وجوب امر به معروف و نهی از منکر است؛ امام خمینی (ره) به تبع از شیخ انصاری، طوسی و … تأکید دارند که وجوب امر به معروف عقلی است؛ یعنی از چیزی که مغضوب مولاست، باید جلوگیری شود و بیحجابی و بدحجابی هم مغضوب مولاست.
اگر قائل شویم که عقل حکمی ندارد و ادله قرآنی و روایی ما را به امر به معروف دعوت کرده است، طبعاً سراغ برخی روایات میرویم که میگویند این طور نیست که خداوند اجازه حرف زدن و امر به معروف داده باشد، ولی اجازه برخورد نداده باشد؛ این دو براساس روایت صحیحالسند لازمه همدیگر هستند و هر جا زبان برای امر و نهی میتواند باز شود برای مواجهه و جلوگیری هم میتواند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه اطلاقِ بازداشتن از منکر مشمول دولت اسلامی هم هست، گفت: عمومات و اطلاقات ادله در بحث امر به معروف و نهی از منکر روشن است.
قید نشده که نهی از منکر صرفاً باید زبانی باشد مگر اینکه ادلهای داشته باشیم که قیدی زده باشد؛ در روایات بیان شده که امر و نهی برای صاحب سیف و صاحب قدرت است؛ یعنی اگر دولت اسلامی توان جلوگیری از منکری را داشته باشد وظیفه دارد در این راستا اقدام کند.
قرآن و آزادی عقیده و عمل
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی ایازی، استاد دانشگاه آزاد اسلامی، گفت: اصل، عدم تصرف و ولایت کسی بر دیگری است؛ یعنی کسی نمیتواند در امور دیگران دخالت کند و انسانها بر خودشان ولایت دارند مگر آنکه دلیلی برای تصرف ولایی در امور دیگران داشته باشیم.
همچنین قرآن کریم آیات زیادی در زمینه آزادی عقیده و دین بیان کرده است که مؤید اجباری نبودن اعتقاد و عمل است؛ از جمله آیه ۲۵۶ بقره «لَا إِکرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی فَمَنْ یکفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَک بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَی لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ».
وی افزود: فرقی ندارد که این اکراه در عقیده و یا در عمل باشد؛ اتفاقاً شأن نزول آیه آن است که فردی نزد پیامبر (ص) آمد و گفت که فرزندان من دین مسیحیت را انتخاب کردهاند و این آیه نازل شد. یا آیه ۹۹ یونس «…أَفَأَنْتَ تُکرِهُ النَّاسَ حَتَّی یکونُوا مُؤْمِنِینَ»؛ یا آیاتی که فرموده که «وَمَا أَنْتَ عَلَیهِمْ بِجَبَّارٍ»؛ ای پیامبر (ص) تو منذر و مبشر هستی، ولی جبار نیستی.
ایازی با بیان اینکه خطاب حجاب به زنان و مردان مؤمن است، تصریح کرد: دستوردادن حجاب به کسی که ایمان ندارد و مثلاً اهل کتاب است، مفهومی ندارد؛ ابتدا باید ایمان بیاورد و این مقوله به عنوان معروف تلقی شود تا بعد حکمش را اجرا کند. تا دوره معاصر که واکنش به اقدامات رضاخان صورت گرفته است، هیچ فقیهی در بحث حجاب نگفته است که بر حاکم و والی لازم است که باید این کار را بکند.
بنده احادیث را ۴ دسته میدانم؛ برخی در مقام تبیین، برخی در مقام تفصیل، برخی در مقام تفسیر و برخی در مقام تخصیص و تقیید هستند؛ بنده معتقد به تخصیص و تقیید قرآن براساس حدیث نیستم.
گناه بودن بیحجابی مورد اتفاق همه عقلا نیست
ایازی با ذکر اینکه امر به معروف امری عقلی و عقلایی است، افزود: آنچه در قرآن و روایات رسیده است ارشاد به امر عقلی و عقلایی است؛ گفته شد کسی که بدحجابی میکند تخلف از امر معبود کرده است.
لذا باید جرم تلقی شود؛ حال اگر کسانی به هر دلیلی چیزی را منکر ندانند در این صورت جایی برای نهی آنان وجود ندارد؛ در امور عامه مانند حق امنیت، اموال، تعرض جنسی و … ارتکاز میان همه عقلاست که کار بدی است، ولی در حجاب فرد معتقد نیست که بدحجابی منکر است.
لذا میان گناه و جرم نباید خلط کنیم، زیرا امری شرعاً گناه است، ولی عقلاً ممکن است گناه نباشد که معتقدم حجاب مشمول این مسئله است.
وی افزود: در جامعه دینی ما همه یک دسته و گروه نیستند؛ لذا نمیتوانیم چیزی را که خلاف منکر و معروف جامعه است، جرمانگاری کنیم؛ جامعه مثلاً نبستن کمربند ایمنی را به عنوان جرم عقلانی تلقی کردند، ولی در مورد ماهواره این تلقی وجود نداشت.
اگر چیزی مانند حجاب تبدیل به هنجار و بیحجابی تبدیل به ناهنجاری در میان عقلا شد، در این صورت امر به معروف و نهی از منکر آن لازم است، در غیر این صورت ابتدا باید آن را به هنجار تبدیل کنیم. حجاب مانند عدالت، مفهوم شرعی نیست، عقلایی است یا احسان را شارع تعریف نکرده است؛ لذا اگر مردم حجاب را منکر ندانند نهی آن منتفی به سالبه موضوع است.
عمل برخلاف ایمان، اجباربردار است
حجتالاسلام مرتضوی هم در سخنان مجدد خود گفت: اگر جایی اجبار بر ایمان نشود از این جهت است که ایمان اجباربردار نیست، ولی عمل اجباربردار است.
همچنین پیامبر (ص) شأنی به نام ابلاغ رسالت دارد و شأنی به عنوان حاکم اسلامی که باید میان این دو تفاوت قائل شویم؛ در مورد زنان بیمبالات هم حجاب وجود دارد و اگر گفته شده نگاه اشکال ندارد، چون خود این زنان بیمبالات هستند، الزاماً به معنای آن نیست که نمیتوانیم نهی از منکر بکنیم.
وی افزود: عقل میگوید که کاری که مغضوب خداوند است باید جلوی آن گرفته شود و این ربطی به این ندارد که مکلف آن را قبول دارد و یا ندارد.
ضمن اینکه اگر این باب باز شود در فحشا هم این مسئله وجود دارد و ممکن است فردی آن را گناه و منکر نداند یا در بحث لواط هم ممکن است دو نفر مرتکبشونده آن را زشت و منکر ندانند، ولی مغضوب مولاست؛ یا ربا را ممکن است مردم، بیع و حلال بدانند، ولی خداوند آن را گناه کبیره میشمارد و باید نهی شود.
مرتضوی تصریح کرد: وجوب عقلی، دائرمدار شخص نیست، لذا اگر امری مانند کشتن فردی که جرمش اثبات نشده مغضوب مولاست باید جلوی آن گرفته شود.
جهل در برخی موارد معذّر برای امتثال هست، مانند کسی که نمیداند نماز را باید آهسته و یا بلند بخواند، ولی در برخی موارد جهل مانع تکالیف و امر و نهی دیگران نیست.
نکته دیگر آن که آقای ایازی در تعریف منکر و معروف به راغب ارجاع داده است، ولی نسبت ایشان به راغب ناقص و نادرست است و او هم به صراحت منکر را منکر نزد عقلا و شرع میداند. ثانیاً لغتشناسان دیگر هم عام گرفتهاند.