امیرعباس علیزمانی : سرمایهداری حقیقتاً کیش و مذهب و خدای آن پول است
استاد فلسفه دانشگاه تهران گفت: سرمایهداری، واقعاً یک نظام است و تفاوت آن با نظام سنتی خیلی زیاد است. سرمایهداری حقیقتاً یک کیش و مذهب است و خدای آن پول است.
امیرعباس علیزمانی در این برنامه گفت: این هفته قصد دارم درباره برخی سوءتفاهمها صحبت کنم. جنون پول و غرق شدن در پول و خدایی کردن پول، انسان را از خود بیگانه میکند و انسان را تبدیل به ماشین تولید پول میکند.
غرق در این مسئله شدن باعث میشود که انسانها نتوانند از زندگی خود لذت ببرند. برخی تصور میکنند این حرف ما به این معناست که فقر برای زیستن بهتر است و فقر تنهایی را کم میکند.
امام محمد غزالی میگوید فقر برای کافه مردم بهتر است که البته این نگاه صوفیانه است و اینجا منظور فقر صوفیانه است.
استاد فلسفه دانشگاه تهران افزود: فقر به همان میزان خطرناک است که غرق شدن در پول خطرناک است و یا شاید حتی بدتر. رابطه سرمایهداری و فقر شبیه رابطه کاپیتالیسم و سوسیالیسم در سخن شهید مطهری است که میگوید مانند دو لبه یک قیچی عمل میکنند. فقر نیز انسان را دچار از خود بیگانگی میکند.
انسان فقیر وقتی برای اندیشیدن ندارد، نمیتواند عشق بورزد و فقر روابط اجتماعی سالم را از بین میبرد. بنابراین قصد ما ستایش فقر نیست.
حضرت علی (ع) در نهجالبلاغه میگوید: فقر زبان انسان را بند میآورد و باعث میشود انسان زیرک نتواند حرف بزند. با وجود فاصله طبقاتی انسانها نمیتوانند همدل و همزبان باشند. با وجود درجهای از استغنا و هویت، انسانها میتوانند شکوفایی داشته باشند.
وی ادامه داد: فقر کوبنده وجود انسان است. در جلسات گذشته عرض کردم که فقر از عوامل ایجاد تنهایی است. پول و سرمایه متفاوت است. سرمایه در راه تولید به کار میرود و در ایجاد رشد اقتصادی رابطه ایجابی دارد. این کار یک امر انسانی و زیبا است و نشانه آفرینش است و دوستیها را بیشتر میکند.
فقر انسان را در چشم زن و بچه سرافکنده میکند و عزتنفس انسان را نابود میکند. بنابراین وقتی پول را نقد میکنیم به معنای دفاع از فقر نیست. آدام اسمیت میگوید سرمایه باید در خدمت تولید قرار بگیرد.
درست برعکس آنچه که امروز در جامعه خودمان شاهد هستیم. کسی که کار و اشتغال میآفریند در پرتوی نوعی خلاقیت و شکوفایی است و از خوشحالی دیگران او نیز خوشحال میشود.
علیزمانی اضافه کرد: نکته دیگر این است که درباره پول حتی به معنی سنتیاش هم به خودی خود نمیتوانیم بگوییم ارزش یا ضد ارزش است. پول یک ارزش اقتصادی است.
سؤال اینجاست که پول از کجا میآید و ما با آن میخواهیم چه کنیم؟ ما این بحث را داریم از زاویه معنای زندگی مطرح میکنیم. ارسطو ۳ فضیلت جسمی، فکری و بیرونی را بر میشمارد.
بدون سرمایه و بدون پول امکان ندارد به خوشبختی برسیم. پول در ارتباط با معنای زندگی شرط لازم است و یکی از ارزشهاست و نه همه ارزشها. وقتی همه ارزشها به پای این ارزش فدا میشوند زندگی بیمعنا میشود.
وی سپس گفت: این ابزار باید در جهت آرامش، رفاه مردم، رسیدن به حقیقت و علم باشد.
اگر این ارزش ابزاری به غایت تبدیل شود خطرناک است. خود پول خطرناک نیست و نسبتی که ما با آن برقرار میکنیم مهم است.
آیا ما پول را به خدمت میگیریم یا او ما را؟ در دنیای امروز پول است که انسان را به خدمت گرفته است. ارزشهای ابزاری ارزشمندند اما ما را به غایت میرسانند. پول هم همینطور است. مثلاً میگوئیم پول میخواهم که درس بخوانم، سفر بروم، ماشین بخرم.
اینها را برای آرامش میخواهم و آرامش را برای تفکر و زندگی سالم انسانی و عبادت و تعالی میخواهم تا از سرمایه عمرم درست استفاده کنم.
علیزمانی اظهار کرد: انسانهای اولیه را برخی به مرفههای اولیه تعبیر کردهاند چون خیلی از دغدغههای امروز را نداشتهاند و چند روز یکبار به شکار میرفتند چون تأمین بودند. مناسبات دنیای مدرن بر مبنای پول است.
درس خواندن، رفتن به جایی و هر کاری در جهان جدید به پول نیاز دارد. وقتی میگوئیم پول ارزش ذاتی ندارد به این معنا نیست که اصلاً ارزش ندارد. حتی چیزهای دیگر مانند قدرت یا علم هم میتوانند اینطور باشند.
علم میتواند در خدمت فحشاء و یا در خدمت سعادت انسان به کار رود. باید ارزش پول را به اندازه خودش برایش قائل باشیم.
امیرالمؤمنین فردی که دنیا را لعن میکرد را نکوهش کرد و به او گفت که دنیا معبر است و به همین دلیل اهمیت دارد. گاهی میشنویم فلان دارو به قیمت بسیار گزافی فروش میرود.
این روحیه بسیار خطرناک است که به هر چیزی نگاه مبتنی بر بیزینس داشته باشیم. متأسفانه بشر دارد به این سو پیش میرود.
وی یادآور شد: پول، طلا، نقره و دارایی در دوران ماقبل مدرن هم وجود داشته است. پول و پول داشتن همواره برای بشر مهم بوده و همیشه جاذبه داشته است؛ مخصوصاً طلا و فلزات گرانبها. مالکیت نیز همواره مهم بوده است.
قرآن میگوید: «زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَهِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّهِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَهِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا». میگوید اینها برای انسان زینت داده شده است. در جای دیگر میفرماید: «الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّهَ وَلَا یُنْفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ».
علیزمانی افزود: یادی از دکتر شهیدی کنم که خدا رحمتشان کند و در زمینههای مختلف واقعاً زحمت کشیدند. یک بار از ایشان پرسیدم چرا بعد از مرگ پیامبر (ص) این حوادث اتفاق افتاد؟
ایشان گفتند بحث طلا، پول و سکه و فتوحات بعد از پیامبر (ص) پیش آمد و کشورگشایی و به دست آوردن ثروت به مقدار زیادی اتفاق افتاد و این مسئله همه را عوض کرد.
تا حدی که این تعبیر به کار برده شده است که «ارتد الناس بعد النبی الا ثلاثه»: همه مردم مرتد شدند به جز ۳ نفر.
وی در ادامه سخنانش گفت: نکته مهم تفاوت دنیای مدرن با قبل این است که پول عالَم ساخته و کانون تعلقات انسان قرار گرفته است. یک زمانی مردم تعلقات مختلف داشتند اما وقتی پول کانون تعلقات انسان قرار میگیرد خیلی خطرناک است.
مفهوم بانک، وام و اعتبار مربوط به این دوره است. در برخی شهرهای کوچک تعداد زیادی بانک میبینیم و شاهد هستیم بهترین ساختمانها متعلق به بانکهاست.
در قوانین بانکداری وامدهی بارها میتواند تکرار شود. اما در واقعیت این چیزی شبیه به تقلب است در عین حالی که تقلب نیست. این همان اعتبار است و این اعتبار است که دنیای جدید ما را ساخته است.
علیزمانی سپس عنوان کرد: سرمایهداری، واقعاً یک نظام است و تفاوت آن با نظام سنتی خیلی زیاد است.
سرمایهداری حقیقتاً یک کیش و مذهب است و خدای آن پول است. نظام سرمایهداری به ما میگوید بچهمان را چگونه تربیت کنیم و چگونه رفتار کنیم و بایدها و نبایدهای ما را تعیین میکند.
در نگاه نظام سرمایهداری طمع چیز خوبی تلقی میشود و ثروتمندان طمعکارترین انسانها هستند. دوره لشکرکشیهای مستقیم و عینی از بین رفته است.
امروز میگویند دانش، ورزش و همه چیز باید در جهت تولید سرمایه باشد. یوتیلیتاریانیسم فلسفه اخلاق متناسب با این مسیر است.
این نظام دولتها را جابهجا میکند و تفکرها را عوض میکند و این خیلی خطرناک است.
وی در پایان گفت: در مجموع پول شرط لازم برای خوشبختی است. مقدار پول وقتی افزایش پیدا کند نمودار خوشبختی بالا میرود اما از جای دیگر این نمودار در مسیر مستقیم حرکت میکند. پول خوشبختی نمیآورد اما برای خوشبختی باید پولدار باشیم.
خیلی از پولدارها که همه نوع امکاناتی دارند میبینیم به افسردگی و خودکشی میرسند. بنابراین مسئله اصلی در درون انسان است و ما به چیزهای بسیار زیادی برای آرامش درونی نیاز داریم.
برنامه رادیویی «در جستجوی معنا» با موضوع «عشق، تنهایی و معنای زندگی» کاری از گروه اجتماعی رادیو فرهنگ با اجرای یاسر هدایتی و به تهیهکنندگی محمدرضا حاجحیدری است که دوشنبه هر هفته ساعت ۲۱ از رادیو فرهنگ (موج FM ردیف ۱۰۶) پخش میشود. گفتنی است این برنامه به صورت تصویری از سایت رادیو فرهنگ و اپلیکیشن ایران صدا قابل تماشاست.