سمیر امین؛ همدلی با جهانِ توسعهنیافته
خبرنگارانی بر گرد سمیر امین (زادهٔ ۱۹۳۱ و درگذشته به ۲۰۱۸) این پیرمرد سپیدمویِ خوشسیما، حلقه زدهاند. رنگ چهره هم نشان میدهد که خبرنگاران و سمیر از یک طایفه نیستند.
سمیر امین در مصر زاده شده و به فرانسه رفته بود. پدر و مادرش پزشک بودند اما او راه تحصیل در اقتصاد را پیش گرفت. اگر چه به غرب رفت اما دلبسته آن نشد. نه تنها دلبسته نشد، که از روحیه غربی رمید. دید که جهان غرب در صدد سلطه بر جهان سوم است. سمیر این روحیه و مرام را بر نتافت و رخت سفر بست و به یکی از ممالک توسعهنیافته عزیمت کرد. به سنگال.
چهل سال در آن دیار زیست. گویی سرمایهداریِ غربی به شدت سمیر امین را میآزرد و توان همپیاله شدن با آن جماعت را نداشت. او خودمحوری اروپاییان را تاب نیاورده بود. میگفت که اروپاییان به یک خودبینی دچار شدهاند. میگفت که این خودبینی، حتی از نژادپرستی هم درآورتر و مخربتر است.
سمیر نقدهای بسیاری به جوامع غربی کرد. گفت که آنها به نادرست توسعه اقتصادی و صنعتیِ خود را به فرهنگ اروپاییشان نسبت میدهند. سمیر میگفت که این قول بسیار نارواست که عدم توسعه در جهان سوم را در فرهنگ غیر اروپایی جستوجو کنیم. او به جوامع توسعهنیافته تذکار داده بود که دستاوردهای اروپاییان نمیتواند موهبتی برای آنها به ارمغان آورد.
سمیر پای از این هم فراتر گذاشته و مدعی شد که این روحیه خودمحوری جهان غرب، خود مانع اصلی در راه جهانیشدن است. او میگفت با اینکه جهانیشدن فرایندی اجتنابناپذیر است اما خودمحوری اروپایی سبب میشود تا کشورهای توسعهنیافته، در مقابل این روحیه بزرگ منشانه غربی قد علَم کنند و تنش و نزاع در جهان در بگیرد و جهانیشدن را به تعویق اندازد.
سمیر امین یکتنه به دفاع از این سیَهچهرههای پرسودای جهان سوم پرداخته بود. با آنها همچهره و شاید همزبان نبود اما به غایت با آنها احساس همدلی داشت و به دفاع از آنها میپرداخت. پس چرا بر گرد او جمع نیایند و او را در حلقه خود در بر نگیرند؟ مگر نه این است که همدلی از همزبانی خوشتر است؟