کارشناس مسائل ترکیه نوشت: حزب عدالت و توسعه ترکیه و استفاده ابزاری از اسلام
استاد انستیتو مطالعات ترکی دانشگاه استکهلم معتقد است: تبدیل ایاصوفیه به مسجد، تلاش اردوغان برای استفاده از اسلام و میراث عثمانی برای جلب حمایت جمعیتی است که کم کم از او دور میشوند. با وجود اینکه بیشتر چهرههای برجسته این حزب بدون شک متدین هستند، اما اسلام ابزاری است که آنها برای به دست آوردن و حفظ قدرت از آن استفاده میکنند.
جِنی وایت (Jenny White)، استاد انستیتو مطالعات ترکی دانشگاه استکهلم سوئد در یادداشتی در مورد دلایل و ریشه اقدامات اسلامگرایانهای مانند تبدیل کلیساها به مساجد در زمان حکمرانی حزب عدالت و توسعه ترکیه به دهه ۷۰ میلادی بازمیگردد.
در واقع باید گفت که ظهور اندیشههای اسلامگرایانه در ترکیه نتیجه خواستههای سرکوب شده این کشور برای پیوستن به اتحادیه اروپا نیست، بلکه ناشی از تغییرات اجتماعی داخلی ترکیه در دهه ۷۰ میلادی است. متن یادداشت او از این قرار است:
اسلامگرایی، یعنی اسلام سیاسی، از اواخر دهه ۱۹۷۰ و تحت رهبری سیاستمدار نجمالدین اربکان در ترکیه شکل گرفت.
اسلامگرایی او به معنای تمایل به تغییر دولت نبود، اما عمدتاً میخواست تجار متدین در استانها که تحت سلطه شرکتهای بزرگ نخبگان سکولار شهری بوده و مدتها از سیاستهای دولت تحت حمایت خود پشتیبانی میکردند؛ سهم بیشتری از اقتصاد ملی را داشته باشند.
از زمان تأسیس جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳، اسلام تحت کنترل دولت بوده است. مردم در زندگی خصوصی میتوانستند پایبند به شریعت بوده اما متدین بودن و محافظه کاری با روستایی بودن و طبقه پایین ارتباط داشت و افراد در مشاغل بزرگ، جامعه مدنی و بوروکراسی دولتی تمایل به زندگی شهری و سکولار داشتند.
جمهوری جدید ریشه در آسیای میانه ترک و هیتیها داشت و با امپراتوری عثمانی که همزمان با فساد و مذهب همراه و اعتبار خود را در جنگ جهانی اول از دست داده بود؛ ارتباطی نداشت. زمانی که سلطان سلیم همراه با قدرتهای اروپایی برای از بین بردن امپراتوری پس از جنگ جهانی اول همراه بود، افسران عثمانی به فرماندهی مصطفی کمال آتاتورک، او را از تخت سلطنت به زیر کشیدند و حکومت جمهوری را اعلام کردند.
بنابراین تا دهه ۱۹۷۰، اسلام یا امری شخصی بود یا دولتی. محافل صوفیه ممنوع شده بود، اما بهطور پنهانی به کار خود ادامه میدادند. سیاستهای اربکان خاطره امپراتوری عثمانی را زنده کرد، هرچند به روشی ملیگرایانه که ارتباط چندانی با تاریخ واقعی نداشت. امروز هم همینطور است. وقتی گذشته عثمانی به ریشههای جدید جمهوری ترکیه تبدیل و جایگزین نسخه آتاتورک شده است.
ظهور اندیشههای اسلامگرایانه در قلمرو سیاسی نتیجه خواستههای سرکوب شده در اتحادیه اروپا نیست، بلکه ناشی از تغییرات اجتماعی داخلی ترکیه و ترجمه آثار نویسندگان مدرنیست اسلامی به ترکی در دهه ۱۹۷۰ است.
حزب عدالت و توسعه ترکیه و استفاده ابزاری از اسلام
یکی از عمدهترین تغییرات اجتماعی در نتیجه احداث جادههایی بود که از دهه ۱۹۵۰ تحت اولین دولت دموکراتیک ترکیه آغاز شده بود. روستاییان روانه شهرها و در سکونتگاههای غیررسمی ساکن شدند. این افراد در نهایت در صنایع دولتی کار پیدا کردند و ساختار اجتماعی شهرها را تغییر دادند. حزب اربکان به آنها متوسل شد زیرا این بدان معنا بود که آنها میتوانند همزمان متعهد و فعال باشند.
پوشیدن روسری در بخشهای خدمات کشوری، پارلمان و برای مدتی در دانشگاهها ممنوع شد. زنانی که سر خود را پوشانده بودند در یافتن شغل مشکل داشتند. اربکان برای تغییر این کار تلاش کرد.
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهورو رهبر حزب کنونی عدالت و توسعه، از حزب اربکان جدا شد و حزب خود را تأسیس کرد. حزب عدالت و توسعه تا حدی محبوب شد زیرا موفق شد ممنوعیت روسری را لغو کند و به بخشهای متدین جامعه اجازه داشتن ثروت و قدرت بدهد.
با این حال، این روزها اردوغان در حال از دست دادن محبوبیت خود است. جوانان ظلمی را که وی ادعا میکند در زمان حکمرانی احزاب لائیست اتفاق افتاده است به خاطر نمیآورند.
آنها (جوانان ترکیه) فقط از حزب عدالت و توسعه، ظلم و ستم آن را به یاد دارند و از اینکه دولت از اسلام برای حمایت از سیاستها و اقدامات خود استفاده میکند، خسته شدهاند. مردم به وضوح میتوانند فساد و ثروتمندشدن افراد اردوغان را ببینند.
جوانان نمیتوانند شغل پیدا کنند مگر اینکه در محافل حزب عدالت و توسعه حضور داشته باشند. نظرسنجیها روندی را نشان میدهد که هنوز اندک است اما دولت را نگران میکند.
اینکه جوانان به طور کلی اسلام را به نفع دائیسم (دائیسم به معنای خداباوری، فلسفهای است که میگوید خدا وجود دارد و به عنوان آفرینده و دادار، عامل خلق همه چیز است) رد میکنند. یعنی آنها به خدا ایمان دارند، اما به هیچ دین سازمان یافتهای علاقه ندارند.
وقتی عثمانیها قسطنطنیه را در سال ۱۴۵۳ فتح کردند، ایاصوفیه را به مسجد و آتاتورک آن را به یک موزه تبدیل کرد. تبدیل ایاصوفیه به مسجد، تلاش اردوغان برای استفاده از اسلام و میراث عثمانی برای جلب حمایت جمعیتی است که کم کم از او دور میشوند.
من اعتقاد ندارم که ایدئولوژی یا الهیات منسجمی پشت دولت عدالت و توسعه وجود داشته باشد. با وجود اینکه بیشتر چهرههای برجسته این حزب بدون شک متدین هستند، اما اسلام ابزاری است که آنها برای به دست آوردن و حفظ قدرت از آن استفاده میکنند.
به نظر میرسد که دیگر (این سیاست) دستکم برای نسل جوان راهگشا نیست و اسلام نمیتواند به حل سقوط شدید اقتصادی ترکیه، بیکاری، تخریب محیطزیست یا همهگیری (کرونا) کمک کند. سؤال این است که آیا اردوغان در صورت شکست در انتخابات ریاست جمهوری بعدی که برای سال ۲۰۲۳ برنامهریزی شده است.
قدرت را ترک خواهد کرد یا سعی خواهد کرد انتخابات را مانند گذشته انجام دهد و اگر موفق نشود و به او رأی ندهند، مشخص نیست طرفداران وی چه خواهند کرد.
در نهایت باید گفت که اگر به نفع ترکیه باشد این کشور به سوی غرب برمیگردد. انگیزه ایدئولوژیکی برای چرخش در جهت خاصی وجود ندارد. چنانچه برای محافظت از روابط خود با چین، نسلکشی مداوم اویغورهای مسلمان ترک در استان سینکیانگ چین را نادیده گرفتهاند.