در معنای منافع ملی
دفاع از کشور مظلومی که اکثریت مردم آن مسلمان باشند وقتی مؤثر است که جمهوری اسلامی قویتر باشد
اکنون نیمقرن است که در امر انقلابیگری و سیاست و سازماندهی و مدیریت تجربه اندوختهام و هم اکنون روزی بیش از ده ساعت کار میکنم و احساسم بر این است که توان بیشتری دارم که هنوز به دلایلی نتوانستهام از آن بهره کافی ببرم اما آنچه مرا به نوشتن این مقاله تحریک کرده حبّ ایران و وطنخواهی است که میبینم کمتر به آن توجه میشود.
از اینرو نخست عنوان منافع ملی را انتخاب میکنم که واقعاً درک ما از مفهوم منافع ملی چیست و پاسخگویی به جنبههای مختلف آن که شاید از این طریق درک روشنتری از این مفهوم پیدا کنیم. نخست به بحث مجرد از مصادیق آن در مقایسه با دیگر مفاهیم میپردازم و در واقع بین مفاهیم والای دیگر، مفاهیمی از قبیل: انساندوستی، پایبندی به تعهد، انسانمحوری، عدم تعرض به حقوق دیگران، وطنخواهی، خانواده، مادر و بسیاری از مفاهیم دیگر وجود دارد که هر یک جایگاه خاص خود را در اخلاق و جامعهشناسی دارد که از نظر من قدسی هستند البته در این بحث وارد مفاهیم قدسی دینی و اعتقادی نمیشویم که آن خود وادی گسترده دیگری است که باور همه ما بوده و نیازمند به تخصص عالمان دینی است.
حال اگر بخواهیم بین مفاهیم مورد بحث ارزشگذاری کنیم و اهمیت و وزنه هر یک را با دیگری بسنجیم باید نخست به این حقیقت اشاره کرد که حفظ منافع ملی وقتی ضروری و انسانی و قدسی است که از سوی انسانهای پایبند به اخلاق تعریف شود. اگر منافع ملی با تعرض به کشورهای دیگر و ملل دیگر همراه باشد نه فقط در چارچوب تعریف منافع ملی ما نمیگنجد که صرفاً طرح ادبیاتی است غیرانسانی و تجاوزکارانه. از اینرو مفهوم منافع ملی مثل هر مفهوم دیگری نسبی است و وابسته به این است که کجا و بهوسیله چه کسانی و با چه اهدافی تعریف شود.
پس برمیگردیم به اصل بحث که منافع ملی در شرایطی که جهت غالب تفکرات و تمایلات و رفتارهای مردم در تعاریفی که قانون و سنت و فرهنگ آن را مبتنی بر اصول پذیرفته شدۀ اخلاقی قرار داده است، چیست؟ و آیا قدسیت آن از همه مفاهیم غیرغیبی دیگر والاتر است؟ که مسلماً اینگونه نیست، زیرا پایبندی به اخلاق از مفهوم منافع ملی برتر و قدسیتر است و مسلماً اصل پایبندی به اصول اخلاقی مهمتر و اساسیتر است. از همین مقایسه موضعی ما در این بحث روشن میشود و معلوم میشود که مفهوم منافع ملی در چارچوب تعریف منافع مشروع و بدون تعرض به حقوق دیگران یا حقوق کشورهای دیگر است. اما در هر حال مفهوم منافع ملی یک مفهوم قدسی است. یعنی مفهومی است که زیر پا نهادن آن برخلاف شرف و اخلاق و وطنخواهی است.
کسی که منافع ملی را عالماً و عامداً رعایت نکند و به صرف هوس رسیدن به برخی منافع شخصی آن را زیر پا بگذارد و بیتوجه به آن کار نادرست خود را دنبال کند قطعاً خائن و دونمایه است که او با چنین کاری به حقوق تک تک مردم تجاوز کرده و از اینرو فاسد و سزاوار سرزنش است. منافع ملی ما شاید به قرار زیر باشد: تقویت ساختار ارزشی مبتنی بر اخلاق، استقلال و تمامیت ارضی، حفظ هویت ملی، ایجاد اعتماد ملی بین مردم و حکومت، ایجاد اشتغال، حفظ ارزش پول ملی (به نحوی که باید حکومت حافظ مال مردم باشد و اگر عامداً ارزش پول ملی را پایین بیاورد، در واقع به مثابه سرقت علنی از مال مردم است و این طبعاً خیانت است. این خیانت هم در حفظ امانت مردم و هم خیانت به اقتصاد کشور و هم خیانت به حیثیت ملی است). تقویت زبان فارسی به عنوان زبان ملی و اجازه رشد به زبانها، لهجهها و گویشهای محلی، حرکت در جهت توسعه پایدار، حرکت در جهت تحقق توسعه فرهنگی، حرکت در جهت توسعه علمیـپژوهشی، حرکت در جهت عقلانیت و گسترش دانایی مردم.
به سادگی این سوال مطرح میشود که در تعارض منافع ملی و منافع دینی یا منافع اسلامی به کدام جهت باید روی آورد و آیا در چنین حالتی باز منافع ملی مقدم است. مثلاً اگر کشور بسیار قدرتمندی به یکی از کشورهای ضعیف اسلامی حمله کند ما باید فقط نظارهگر و بیتفاوت باشیم و منافع ملی خود را حفظ کنیم یا وظیفه اسلامی در چنین مواردی اقتضا میکند که بیتفاوت نباشیم و عملاً وارد معرکه شویم و با آن کشور نیرومند متجاوز درگیر جنگ و مخاصمه خطرناک شویم؟ پاسخ به این پرسش بسیار حسّاس و ظریف و پیچیده است و به چند نکته زیر اشاره میکنم که اگر به این نکات دقت و توجه کافی شود جواب خود را دریافت خواهیم کرد:
1. قدرتمند شدن جمهوری اسلامی از جنبه اقتصادی و علمی باعث ایجاد عزت اسلام میشود. بدین معنا که وقتی درآمد سرانه ما بالا میرود و رونق اقتصادی به وجود میآید و فقر و بیکاری از بین میرود و به دنبال آن فساد و اعتیاد کاهش مییابد و اخلاق و انسانیت و رستکاری جایگزین شارلاتانیسم میشود، خودبهخود اعتبار جمهوری اسلامی و اسلام و ایرانیان و فرهنگ ایرانی بالا میرود و در بین ملل از جایگاه تحسینبرانگیزی برخوردار میشود.
2. درگیر شدن با قدرتهای بزرگ باعث ضعف اقتصادی و نظامی و امنیتی ما میشود و هر کس و حتی مثلاً حکومت جزیره بحرین به ما دهنکجی میکند و چند پاسبان نحیف را به عنوان نیروی نظامی در برابر ایران قدرتمند مطرح میکند و تلویزیون خود را به نامی غیر از خلیجفارس مینامد که ما ایرانیان را ناراحت و احساسات ما را جریحهدار کند.
3. دفاع از کشور مظلومی که اکثریت مردم آن مسلمان باشند وقتی مؤثر است که جمهوری اسلامی قوی و در موقعیت بهتری قرار داشته باشد. وقتی این سه عامل را در نظر میگیریم بهطور طبیعی میتوانیم به این نتیجه برسیم که حفظ مواضع اصولی ما میتواند بدون درگیری جدی و خطرناک با کشورهای قدرتمند تحقق یابد. اگر بهجای ابراز دشمنی با آمریکا و اروپا لابی نیرومند اروپایی و آمریکایی داشته باشیم و در آمریکا و اروپا رسانههای مؤثر زیادی داشته باشیم و روابط حسنه هم داشته باشیم میتوانیم با دستانی قدرتمند از ملل مسلمانی که مورد ظلم و تجاوز قرار گرفتهاند دفاع کنیم. روابط حسنه با قدرتهای بزرگ بیش از روابط خصمانه ایجاد قدرت میکند و بدین طریق میتوانیم نقش فعالتر و مؤثرتری داشته باشیم. حل مسائل در حال خصومت بسیار مشکل است و قبل از هر چیز وابسته به نوعی تعادل قوا است. اگر تعادل نسبی در قوا نباشد و تفاوت زیادی بین قوای متخاصم وجود داشته باشد حل چنین تخاصمی مسلماً به نفع قویتر خواهد بود. بنابراین، منافع ملی ما اقتضا میکند تعامل ما با قدرتهای بزرگ از راه معقولتر، از راه روابط حسنه و تعامل براساس قوانین و رسوم بینالمللی انجام پذیرد.
(هفتهنامه آسمان، شمارهی 59)
دفاع از کشور مظلومی که اکثریت مردم آن مسلمان باشند وقتی مؤثر است که جمهوری اسلامی قویتر باشد
کاظم موسوی بجنوردی