به مناسبت ۳۰ سپتامبر، روز جهانی ترجمه؛ نگاهی به آرا و عقاید مرحوم صفارزاده در حوزه قرآن
طاهره صفارزاده، شاعر، نویسنده، محقق و قرآنپژوه معاصر، پایهگذار آموزش و روش ترجمه به عنوان یک علم و نخستین کارگاه نقد علمی ترجمه در دانشگاههای ایران بود.
ترجمه قرآن باید ساده و قابل فهم باشدروز جهانی ترجمه هر ساله در تاریخ ۳۰ سپتامبر برای بزرگداشت سَنت جِروم (saint Jérome)، مترجم کتاب مقدس، گرامی داشته میشود.
این روز در سال ۱۹۵۳ از سوی فدراسیون بینالمللی مترجمان (FIT) نامگذاری و به منظور همبستگی با انجمنهای ترجمه در سراسر دنیا در سال ۱۹۹۱ به روز جهانی ترجمه تبدیل شد.
از گذشته تاکنون ترجمه متون مذهبی رواج داشته و پیروان مذاهب مختلف از آن به عنوان وسیلهای برای انتشار آرا و عقاید مکتب خودشان استفاده میکردند.
ترجمه کتب آسمانی نیز به همین دلیل جایگاه خاص خود را یافته است. بیشترین بحث در ترجمه مذهبی این است که مبادا ترجمه کتب آسمانی از قداست آنها بکاهد.
در حال حاضر بحث بر سر این است که تا چه اندازه میتوان کلام الهی را صحیح ترجمه کرد و مفاهیم آسمانی را انتقال داد.
در این میان ترجمه قرآن نیز جایگاه ویژهای دارد و در انتقال مفاهیم آسمانی قرآن نیز بحثهای ترجمه تحتاللفظی، ترجمه وفادار، ترجمه معنایی، ترجمه آزاد و ترجمه تفسیری مطرح شده و هر یک از این روشها متفاوت است و مترجمان مختلف بر اساس عقاید خود یکی از این روشها را انتخاب میکنند.
یکی از بزرگان این عرصه مرحوم طاهره صفارزاده است. وی شاعر، پژوهشگر و مترجم قرآن و پایهگذار آموزش و روش ترجمه به عنوان یک علم و نخستین کارگاه نقد علمی ترجمه در دانشگاههای ایران و اولین مترجمی است که ترجمهای دوزبانه از قرآن به انگلیسی و فارسی دارد.
ایشان در ترجمه قرآن بر انتقال مفاهیم قرآنی بیش از ترجمه لفظ به لفظ تأکید داشته است. به مناسبت روز جهانی ترجمه به بررسی بخشی از آرا و عقاید مرحوم طاهره صفارزاده در حوزه قرآنکریم پرداختهایم.
طاهره صفارزاده، شاعر، نویسنده، محقق و قرآنپژوه معاصر، پایهگذار آموزش و روش ترجمه بهعنوان یک علم و نخستین کارگاه نقد علمی ترجمه در دانشگاههای ایران بود.
روش تدریس وی بر پایه شناخت و تطابق مفهومی، دستوری و ساختاری دو زبان مبدأ و مقصد بود که الگوی بسیاری از همکاران وی قرار گرفت.
کتاب او به نام «اصول و مبانی ترجمه» بهعنوان کتاب درسی برای شناخت نظریهها و نقد علمی ترجمه برای دانشجویان این رشته بسیار مفید است و نقش مؤثری در ترجمه ایران داشت.
او با تأکید بر ضرورت آموزش زبانهای خارجی در رشتههای علمی، زبان تخصصی دانشگاهها را طرح کرد.
از نظریهها و طرحهای ارزنده او در زمینه نقد ادبی، نقد ترجمه و ترجمه تخصصی میتوان به «نظریه ترجمه تخصصی» اشاره کرد. «مرکز ترجمه قرآن به زبانهای خارجی» به پیشنهاد او تأسیس شد. تلاشهای او در زمینه اصول علم ترجمه سبب شد تا او بهعنوان یکی از پنج عضو بنیانگذار کمیته ترجمه آسیا برگزیده شود.
بررسی ترجمههای متون اسلامی
یکی از ارزندهترین اقدامات صفارزاده این بود که وی درسی با عنوان «بررسی ترجمههای متون اسلامی» در برنامه آموزشی دانشجویان زبانهای خارجی گنجاند و ضمن تدریس این واحد درسی توانست اشکال معادلیابی ترجمههای فارسی و انگلیسی قرآن مجید را کشف کند که منجر به ارائه نظریهای شد مبنی بر اینکه هر واژه در متن معنا میدهد.
با توجه به این نظریه، اسمای الهی و دیگر مفاهیم بنیادین قرآن در ارتباط با آیه باید معنا شوند تا در ترجمه مفهوم خود را داشته باشند و بر این اساس وی کتاب «ترجمه مفاهیم بنیادی قرآن مجید» را نگارش کرد، ترجمهای که ضمن پرهیز از ترجمه تحتاللفظی، در انتقال معنا و ساختار کلام الهی، ترجمهای مفهومی از قرآن کریم را به دو زبان فارسی و انگلیسی ارائه میدهد.
این ترجمه، تجربهای شد که او را به ترجمه برخی از مشهورترین متون و ادعیه، با همین ویژگی ترجمه مفهومی سوق داد.
ترجمه دقیق قرآن مجید
به دلیل تسلط وی بر اصول و ضوابط نقد، با مبنا قرار دادن هفت ترجمه فارسی از قرآن مجید و چهار ترجمه انگلیسی، ترجمههای آنها را مورد نقد و بررسی قرار داد و ترجمه دقیقی از قرآن مجید ارائه کرد.
هر چند ترجمههای بسیاری از قرآن به فارسی و انگلیسی قبل از او صورت گرفت، اما به نظر نقادانه او در هر کدام تکلفها و کاستیهایی وجود داشت که باید رفع و اصلاح میشد، درعینحال ترجمه خود را عاری از اشکال نمیدید و خود معتقد بود که «انتشار ترجمههای روان و سلیس و معنیبخش، گستردهترین راه بهسوی انجام وظیفه الهی خواهد بود.
زیرا خداوند در آیه ۷ سوره مبارکه قمر میفرماید: «خَتَمَ اللَّهُ عَلَیٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَیٰ سَمْعِهِمْ ۖ وَعَلَیٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَهٌ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ؛ ما برای آنکه پند آموختن از قرآن بر همگان آسان باشد، آن را به زبان بسیار ساده بیان فرمودیم» و در نتیجه ترجمهها باید ساده و قابلفهم باشند.
همچنین کتاب «قرآن حکیم» او که نخستین ترجمه دوزبانه به انگلیسی و فارسی است، حاصل ۲۷ سال مطالعه قرآن مجید، آموختن زبان عربی و تحقیق و یادداشتبرداری از تفاسیر و منابع قرآنی است که ترجمهای از نوع ترجمه تفسیری و آزاد است و در پی فهم پیام الهی در آیات قرآن و انتقال آن به مخاطب است.
البته به عقیده محسن دریابیگی، پژوهشگر فلسفه، ترجمه فارسی او جنبه تفسیری بیشتری نسبت به ترجمه انگلیسی دارد. در ترجمه انگلیسی در عین سادگی و روانی، از معادلهای مصطلح در انگلیسی امروزی بهخوبی استفاده کرده و ظرایف ادبی و بلاغی را رعایت کرده که با متن قرآن کریم مطابقت بیشتری دارد.
اما بنا بر گفته صفارزاده، خود ضمن ترجمه به جنبه بلاغی و ادبی قرآن توجهی نداشته و بیشتر به پیام الهی توجه داشته تا «شناسایی مبنایی» برای خوانندگان بهتر فراهم شود و در واقع آنچه به ترجمه صفارزاده ارزش خاصی بخشیده است همین توجه مفهومی او به ترجمه قرآن بوده است.
صفارزاده در بحثهای درسی گفتوگوهای کلاسی، ضمن بیان این مطلب که «ترجمه تفحص» است، معتقد بود که برای ترجمه، علاوه بر دانستن دو زبان و آگاهی از چگونگی ترجمه، باید موضوع مورد ترجمه را بهخوبی شناخت، ترجمه علاوه بر دیگر تخصصها نیازمند داشتن تخصص در موضوع ترجمه است و به عبارت دیگر، ترجمه به معنای عام وجود ندارد و با توجه به موضوع ترجمه، نام «ترجمه تخصصی» آن موضوع را به خود میگیرد.
ترجمه یک اتفاق است، اگر به زبان فارسی باشد، یک اتفاق برای فارسیزبانان است و اگر به زبان انگلیسی باشد، اتفاقی جهانی است.
اگر مترجم زن باشد و بدانیم تاکنون هیچ زنی به زبان فارسی و نه به زبان انگلیسی ترجمه قرآن را پایان نبرده است، باز چند اتفاق بزرگ خواهیم داشت.
حتی اگر ندانیم که این ترجمه برای خود حرفهایی تازه دارد و ترجمههای دیگر قرآن را به چالش میکشد و حتی اگر نخواهیم افتخار کنیم که مترجم یک ایرانی است.