پرواز خواننده مرغ سحر و ربنا به سوی «آسمان عشق»
محمدرضا شجریان استاد آواز و موسیقی ایران درگذشت. او با اعجاز صدایی که داشت و آوازی که سر میداد هم برای مردم روزهدار ربنا میخواند و هم در برخورد با مردم معترض، به حاکمان وعظ میکرد. باری در خارج از کشور در گفتوگو با رسانهای نشست و حاکمیت و روحانیت را مخالف موسیقی خواند اما وقتی به ایران آمد در گفتوگویی که از او منتشر شد خواست که سخنانش را اصلاح کند و موضعی میانه بگیرد.
هفدهم مهرماه 99 خوانندهای درگذشت که مردم ایران سالیان دراز نام او را مانند دیگر پرآوازگان ادب و هنر به بزرگی خواهند برد و خود را وامدار سهم او در فرهنگ ملی خواهند دانست.
دینآنلاین گوشهای از این گفتوگو و توضیحات را به مناسبت درگذشت ایشان درپی میآورد:
ـ من به شاگردان خواندن مذهبی را یاد میدادم چون از بچگی خوانده بودم، این خواندن را هم بلد بودم و همه از من میخواستند که اذانهای مختلف را یاد بدهم و دعاهای مختلف را به آنها یاد میدادم. در مورد رَبَّنا میگفتم این کار من نیست و شانه خالی میکردم… سوره بقره و آل عمران بود، فکرکنم. چند آیه آن را قبلاً مرحوم ذبیحی خوانده بود. من میخواستم چیزی نزدیک به آنچه ذبیحی خوانده باشد اما مهر خودم روی آن بخورد و صدا و حال و هوای خودم باشد. چون مردم به آن عادت کرده بودند و نمیخواستم خلاف عادت مردم حرکت کنم. آیات را انتخاب کردم و درباره مقامهایی که اجرا کنم یک طرح مختصری بر آن زدم. بقیهاش را گذاشتم ببینم حال و هوایم در استودیو چطور است. آن روز در حال و هوای نزدیک افطار رفتم استودیو. چون حس و حال را زیاد حس میکردم، یک مناجات با خدای خودم کردم. بالاخره وقتی شما با خلوصی کاری را انجام میدهید این تأثیر خوب را میگذارد.
ـ همیشه موسیقی ما مورد حمله یا ایراد یک طبقه از افراد مذهبی قرار گرفته. البته بخشی از موسیقی منحرف میتواند اینطور باشد. اما ذات موسیقی منحرف نیست. من خودم اساساً با موسیقی منحرف مخالفم. موسیقی یک علم و یک هنر است؛ لهو و لعب و هوا و هوس نیست. روضهای که خوانده میشود خودش موسیقی است. در مراسم مذهبی قدیم بسیاری از بزرگان اهل منبر دارای صدای خوشی بودند و خوب و درست هم میخواندند و این خودش منبر را جلوهای دیگر میبخشید و خیلیها را جذب میکرد. مگر تعزیه یا روضه خوانی نبوده؟ مگر در قرائت قرآن موسیقی وجود ندارد؟ بعضی مخالفین یک اقلیت قشری هستند که نمیدانند با چه چیزی مخالفند و همینها کار ما را مشکل میکند. به این مسأله باید توجه کنند که موسیقی در ذات که نمیتواند حرام باشد. کجای اسلام گفته موسیقی حرام است؟ پس ما کاری برخلاف دین و قرآن انجام نمیدهیم. کار ما یک کار معنوی است و حالتی روحانی در جامعه دارد که ما آن را دنبال میکنیم. شما از هر چیزی میتوانید در راه بد هم استفاده کنید.
ـ اساساً دو مشرب است که یکی با شعر، ادبیات، فلسفه، موسیقی و عرفان مخالف است؛ وگرنه ما در بین روحانیون و فقها هم داشتیم که هم موسیقی میدانستند و هم اهل شعر و ادبیات بودند. همیشه یک سری آدمهای قشری و متعصبینی بودهاند که حتی فلسفه را هم برنمیتابیدند. اینها به مسائل وارد نیستند و به جامعه لطمه میزنند. مخالفین ما بخشی از افرادی هستند که در تمام این دورهها با موسیقی مخالفت کردهاند. ما نمیگوییم که با شما کنار نمیآییم، آنها با ما کنار نیامدند. ما روحانیت و دین و همه چیز را قبول داریم.