سلامت معنوی در کارزار دین و سکولاریسم

محمد باعزم

از اولین روزهای طرح مفهوم «سلامت معنوی» در نیمه نخست قرن نوزدهم، برخی بر این باور بودند که سلامت معنوی برآمده از دین است و دین می‌تواند متولی سلامت معنوی مردم باشد. در مقابل برخی دیگر معتقد بودند سلامت معنوی لفظ مشترکی است که ارتباطی با دین ندارد و معنویت انسان لزوماً برآمده از دین نیست و می‌توان معنویت را فارغ از دینی بودن، در سلامت انسان مداخله داد. امروزه نیز این انگاره در کشاکش دین و سکولاریسم قرار دارد.

Spiritual health در زبان فارسی به سلامت معنوی ترجمه شده است. هرچند واژگان «spiritual health» و «spirituality» نه به‌عنوان یک اصطلاح و مفهوم خاص، از دوره کلیسا وجود داشته بااین‌حال مفاهیم امروزی آن تا قرن نوزدهم میلادی در غرب رواج چندانی نداشته است. شاهد آن‌که لغت‌نامه‌ها و فرهنگ‌های قدیم در زبان انگلیسی معمولاً مدخلی با این عنوان ندارند. این واژه به‌طور محدود در قرن هفدهم و هجدهم میلادی البته با تلفظ فرانسوی[1] آن در میان تحصیل‌کردگان رواج یافت و سپس در قرن نوزدهم رفته‌رفته در میان مردم نیز متداول شد، اما از نیمه قرن بیستم در غرب با معنای کاملاً متفاوت و به‌عنوان یک جریان یا مکتبی که ذیل آن افراد گریزان از دینِ نهادینه جمع می‌شدند، رواج چشمگیری پیدا کرد، هرچند که امروزه معنای سنتی این عبارت در کشورهای غربی فراوان به کار می‌رود.[2]

از اولین روزهای طرح مفهوم «سلامت معنوی» در نیمه نخست قرن نوزدهم، برخی بر این باور بودند که سلامت معنوی برآمده از دین است و دین می‌تواند متولی سلامت معنوی مردم باشد. در مقابل برخی دیگر معتقد بودند سلامت معنوی لفظ مشترکی است که ارتباطی با دین ندارد و معنویت انسان لزوماً برآمده از دین نیست و می‌توان معنویت را فارغ از دینی بودن، در سلامت انسان مداخله داد. امروزه نیز این انگاره در کشاکش دین و سکولاریسم قرار دارد. با‌وجوداین، دانشگاه‌های معتبر دنیا و بیمارستان‌های تراز اول[3]، بدون ورود به این کارزار، مراقبات و مداخلات درمانی معنوی را جزء خدمات کلیدی به بیماران به شمار آورده و از مرحله نظر وارد میدان عمل شده‌اند.

علوم انسانی پزشکی؛ مقدمه مطالعات سلامت معنوی

علوم انسانی پزشکی یا به تعبیر دقیق‌تر مباحث انسانی پزشکی[4]، تحقیق مداوم میان‌رشته‌ای در حوزه مداخلات پزشکی، آموزش و تحقیقات است با تکیه‌بر جنبه انسانیِ پزشکی که می‌تواند به‌عنوان یک حوزه میان‌رشته‌ای تعریف شود و شامل علوم انسانی (فلسفه، تاریخ، اخلاق، الهیات)، هنر (ادبیات، فیلم، موسیقی، درام، هنرهای تجسمی) و انسان‌شناسی است.[5]

امروزه علوم انسانی پزشکی به‌عنوان حرفه‌ای در کنار سایر علوم زیست پزشکی در برنامه آموزش پزشکی با هدف تربیت پزشکانی متعهد به انسانیت و احترام‌گزار به بیماران، خانواده‌های آنان و اعضای تیم بهداشتی به‌عنوان همنوع انسانی ادغام‌شده است.

آنچه منشأ تحول علوم انسانی پزشکی شده است، توجه به مباحث معنوی در مداخلات درمانی است که به‌عنوان بُعد چهارم در سلامت انسان مطرح است و در مراکز دانشگاهی معتبری هاروارد، پرینستون در امریکا، دانشگاه‌های انگلستان، استرالیا و… تدریس در قالب دوره‌های کوتاه‌مدت و سمینارهای منظم پیگیری می‌شود، اگرچه برخی از متخصصان علوم انسانی پزشکی همچون آلن بلیکلی، نویسنده دستینه علوم انسانیِ پزشکی راتلج بر این باورند که دو اصطلاح علوم انسانی و پزشکی نمی‌توانند تماماً حدود این حوزه را مشخص کنند؛ زیرا دامنه این حوزه فراتر از پزشکی، مراقبت‌های درمانی و فراتر از علوم انسانی و هنر را نیز در برمی‌گیرد.

بنابراین، تلقی رایج در محافل علمی در غرب در باب علوم انسانی پزشکی اغلب شامل سیاهه‌ای از رشته‌هایی می‌شود که مناسبات علمی نوینی با پزشکی برقرار کرده‌اند[6]. یکی از مواردی که به‌خوبی توانسته است وجه مناسبی میان علوم انسانی و پزشکی برقرار کند، «سلامت معنوی» است.

سلامت معنوی دینی

گروهی که معتقد به سلامت معنوی دینی هستند، بر این باورند که گزاره‌های معنوی دینی می‌تواند به‌عنوان انگاره «سلامت معنوی» تلقی گردد.ازاین‌رو کتاب‌های بسیاری نیز در این زمینه منتشر کرده‌اند.

پیروان مسیحیت با انتشار کتاب‌هایی در قالب عناوینی همچون «spiritual health: Christian Guidance» سعی در معرفی زمینه‌های معنوی مسیحیت در راستای بهبود سطح زندگی و معناداری آن دارند.

در این کتاب‌ها که همگی با رویکردی دینی به رشته تحریر درآمده‌اند مواردی همچون «روح»، «دعا»، «درد و رنج»، «ایمان»، «محبت»، «دوست داشتن» و … دیده می‌شود.[7]

 همچنین مبتنی بر آموزه‌های یهودی، کتاب‌های زیادی در زمینه سلامت معنوی به چشم می‌خورد که هر یک در تلاش هستند با ارائه آموزه‌های یهودی به ارتقای سطح زندگی مردم کمک کنند. در این کتب موضوعاتی همچون «طب یهودی»، «مراقبت معنوی یهودی»، «سنت یهودی در درمان» پرداخته می‌شود.[8]

از سوی دیگر نیز مبتنی بر آموزه‌های اسلامی نیز کتاب‌های بسیاری در سلامت معنوی اسلامی نوشته شده است. در این کتب به عناوینی مانند آنچه در مسیحیت دیده می‌شود، برمی‌خوریم با این تفاوت که برخی گروه‌های اسلامی از معنویت به «صوفی‌گری» تعبیر کرده‌اند یا به گزاره‌های روایی در تراث اسلامی احاله داده‌اند.

بااین‌حال برخی تحقیقات در سطح بین‌المللی وجود دارد که به‌صورت روشمند سلامت معنوی اسلامی را مطرح کرده‌اند. علی‌رغم اینکه گروه‌های مخالف سلامت معنوی دینی وجود دارند اما پژوهشگران معنویت دینی با طرح پرسش‌های نظیر «آیا مؤلفه‌های معنویت در دین یافت می‌شود؟»، یا «معنویت دینی چه ویژگی‌هایی دارد؟»، یا «اگر احیاناً تعریفی از سرشت معنویت یا ویژگی‌های انسان‌های معنوی یا سبک زندگی معنوی در دین می‌توان سراغ گرفت، آن تعریف چیست؟» مبانی سلامت معنوی دینی را پی‌ریزی کرده‌اند.

در داخل کشور نیز کتاب‌هایی با عنوان سلامت معنوی به رشته تحریر درآمده‌اند اما متأسفانه از قوت خاصی برخوردار نبوده و به کلی‌گویی‌هایی بسنده کرده‌اند.[9] 

نقطه‌ضعف جدی که در این کتب وجود دارد، عدم تبیین صحیح معنویت و سلامت معنوی مبتنی بر آموزه‌های دینی و بسنده کردن به موارد کلی است که در سطح عمومی و مداخلات درمانی فاقد کارایی لازم است.

سلامت معنوی سکولار

عصر پسامدرن (نه مکتب فلسفی، فکری؛ هنری پسامدرنیسم) دوره‌ای است که مدرنیته ازلحاظ فرهنگی وارد مرحله جدیدی شده است. آغاز این چرخه فرهنگی در دنیای مدرن را که لزوماً به معنای گسست از مدرنیته نیست، معمولاً از اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ میلادی قرن نوزدهم می‌دانند. تحولات فرهنگی و اجتماعی پس از کشتارهای جنگ جهانی دوم جهان غرب را وارد فاز جدیدی از فرهنگ کرد که ویژگی اصلی آن پذیرش تعدد آرا، مقبولیت یافتن نسبی‌اندیشی و یقین نداشتن، شروع تنوع‌طلبی و معقولیت بی‌ثباتی بود.

در این فضای فکری – فرهنگی ارزش‌هایی چون یقین، قطعیت و ثبات به ضد ارزش تبدیل شد به‌تبع آن دستگاه و نهادهایی که قرائت‌های ثابت قطعی و جزمی از خود ارائه می‌کردند، از مقبولیت افتادند.

بنابراین هرچقدر ذائقه افراد با فرهنگ پسامدرن سازگار می‌شد، اقبال آن‌ها به نهادها و مرام‌هایی که کلان روایت‌هایی ثابت ارائه می‌کردند، کاهش می‌یافت. در این گفتمان فرهنگی که در آن نسبی‌گرایی و شک، ارزش قلمداد می‌شد، مخالفت با دین به‌ویژه ادیان ابراهیمی نیز وجهی می‌یافت. در فرهنگ پسامدرن تعبد و گزاره‌های یقینی و تسلیم به امور ماورایی موجه جلوه نمی‌کرد ازاین‌رو دین‌داری به شکل نهادینه نیز از رونق می‌افتاد.

این وضعیت تا آنجا پیش رفت که مدرنیته با کنار نهادن دین از صحنه زندگی در امور غیرمادی زندگی انسان ناکام شد و مادی‌گرایی و ظاهراندیشی مدرن که طعم بی‌معنایی را به زندگی افراد بخشیده بود، نیاز به فراروی از حس و ظاهر در عصر پسامدرن احساس کرد؛ اما همان‌گونه که گفته شد فرهنگ پسامدرن پذیرای احیای دوباره فراروایت‌های کلان و قرائت‌های یقینی و جزئی در رابطه با فراحس یا به معنای دیگر احیای ادیان سنتی نبود.

در این شرایط، مفهومی که می‌توانست این خلأ را پر کند، استفاده از واژه مبهم معنویت بود که نه دین بود و نه بی‌دینی. مفهومی بود در میانه این دو که می‌توانست به محلی برای ارائه قرائت‌های نسبی و غیرقطعی از امور فراحسی باشد.

در این دوره مفهوم «معنویت» و مشتقات آن ازجمله سلامت معنوی دیگر یک واژه یا یک اصطلاح نیست؛ بلکه به نامی برای تشخص بخشیدن به گرایش، رویکرد و جریان اجتماعی تبدیل می‌شود که در تقابل با دین نهادینه می‌ایستد.

ازآنجاکه spirituality در دوره پسامدرن در تقابل با دین‌داری نهادینه، حیثیت اجتماعی می‌یابد آن را به معنویت‌گرایی ترجمه می‌کنیم و معنای معنویت پسامدرن را در حقیقت آن چیزی باید دانست که معنویت‌گرایان پسامدرن (معنویت‌گرایان ساختار ناپذیر و فارغ از دین) آن را در پس این مفهوم می‌نهند[10].

در همین راستا سعی شد تا با تولید آثاری در حوزه معنویت و سلامت معنوی با رویکردی غیردینی، معنای زندگی ازدست‌رفته را بازگردانند. عمده آثاری که امروزه در دنیا منتشر می‌شوند، در مقدمه خود تأکید می‌کنند که سلامت معنوی، دین نیست و با آن کاری ندارد بلکه امری فرادینی است. کتاب‌هایی که روشمند و ناظر بر تجربه مداخلات درمانی نگارش می‌شوند و محل رجوع بسیاری از مقالات و کتب دیگر است. ازجمله این کتاب‌ها می‌توان به «spirituality, religiousness and health»، «Spirituality in Patient Care: Why, How, When, and What»، «Religion and spirituality in psychiatry» و «The Routledge International Handbook of Spirituality in Society» اشاره کرد.

 

* محمد باعزم؛ پژوهشگر کمیسیون توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی در نظام سلامت

 

ارجاعات:

[1]. spiritualité

[2]. در اینجا صرفاً با آن معنایی از spiritual health می‌پردازیم که کاملاً برای نیمه قرن بیستم به بعد است و در دوره‌های پیشین سابقه نداشته است. نیمه قرن بیستم به بعد یعنی غرب پس از جنگ جهانی دوم که با نام‌هایی چون دوره مدرنیته متأخر دوره پسا مدرن است عصر پساصنعتی و غیر خوانده می‌شود.

[3]. در حال حاضر مراکز درمانی در امریکا، مداخلات معنوی را در ارتقای سطح سلامت مراجعین خود مؤثر می‌دانند و بر آن تأکیددارند. برای نمونه ن.ک: university of Maryland medical center

[4]. Medical humanities

[5]. Evans, M; Arnott, R; Bolton, G; et al. The medical humanities as a field of enquiry. Statement from the Association for Medical Humanities. J Med Ethics, 2001, 27, 104-105

Kirklin, D. The Centre for Medical Humanities, Royal Free and University College Medical School, London, England. Acad Med, 2003, 78, 1048-53.

Bates, DG. Humanism in undergraduate medical education. Can Med Assoc J, 1971, 105, 258.

Batistatou, A; Doulis, EA; Tiniakos, D; Anogiannaki, A; Charalabopoulos, K. The introduction of medical humanities in the undergraduate curriculum of Greek medical schools: Challenge and necessity. Hippokratia, 2010, 14, 241-3.

 

[6]. 10 years of Medical Humanities: a decade in the life of a journal and a discipline

[7]. برای نمونه ن.ک:

Lawrence, peter, 2019, spiritual health: Christian Guidance

[8]. برای نمونه ن.ک:

Moskalewicz, Marcin, 2019, Jewish medicine and healthcare in central eastern europe

[9]. برای نمونه ن.ک: عزیزی، فریدون، دانشنامه سلامت معنوی اسلامی و مصباح، مجتبی، سلامت معنوی از دیدگاه اسلام

[10]. شاکرنژاد، احمد، 1397، معنویت‌گرایی جدید

 

منابع

  • شاکرنژاد، احمد، 1397، معنویت‌گرایی جدید، نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
  • عزیزی، فریدون، 1397، دانشنامه سلامت معنوی اسلامی، دانشگاه شهید بهشتی
  • مصباح، مجتبی، 1392، سلامت معنوی از دیدگاه اسلام، انتشارات حقوقی
  • 10 years of Medical Humanities: a decade in the life of a journal and a discipline
  • Bates, DG. Humanism in undergraduate medical education. Can Med Assoc J, 1971, 105, 258.
  • Batistatou, A; Doulis, EA; Tiniakos, D; Anogiannaki, A; Charalabopoulos, K. The introduction of medical humanities in the undergraduate curriculum of Greek medical schools: Challenge and necessity. Hippokratia, 2010, 14, 241-3.
  • Evans, M; Arnott, R; Bolton, G; et al. The medical humanities as a field of enquiry. Statement from the Association for Medical Humanities. J Med Ethics, 2001, 27, 104-105
  • Kirklin, D. The Centre for Medical Humanities, Royal Free and University College Medical School, London, England. Acad Med, 2003, 78, 1048-53.
  • Lawrence, peter, 2019, spiritual health: Christian Guidance
  • Moskalewicz, Marcin, 2019, Jewish medicine and healthcare in central eastern europe

 

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.