حضرت جبرئیل علیه السلام و گفتمانهای پیرو امام خمینی
محسن الویری
چند روز پیش به دنبال انتشار یک قطعه برگرفته از یک برنامه تلویزیونی در شبکه قرآن سیمای جمهوری اسلامی که در آن فردی با لباس طلبگی ادعایی را منسوب به حضرت امام رحمه الله علیه دال بر خبر دادن جبرئیل از پیروزی انقلاب اسلامی به حضرت زهرا سلام الله علیها مطرح ساخته بود، واکنشهایی را در کشورمان برانگیخت. با وجود پیشنهاد و درخواست برخی دانشجویان عزیز برای اعلام نظر این ناچیز در این زمینه، به ادله مختلف همچون موارد مشابه پیش از این، تمایلی به این کار نداشتم و وظیفهای متوجه خود نمیدیدم؛ اما بر پایه نوشته دریافت شده از یکی از دوستان عزیز در باره بازتاب یافتن این بخش از برنامه تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی در بین علاقهمندان انقلاب اسلامی در دیگر کشورها و سؤالبرانگیز بودن آن، چند سطر زیر ذیل سه محور، به ناچار قلمی میشود: درستی یا نادرستی انتساب این سخنان به امام خمینی ـ درستی یا نادرستی مفاد این سخنان صرف نظر از گوینده آن ـ فضای گفتمانی بیان و نشر این سخنان.
درستی یا نادرستی انتساب این سخنان به امام خمینی
نخستین پرسش این است که آیا به راستی امام خمینی چنین مطلبی را گفتهاند یا نه؟ پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران در تاریخ 22/7/1399 (کد خبر: 1476288)، متن کامل سخنان امام خمینی را در این باره که در دو نوبت بیان شده (صحیفه امام، ج 19، صص 435 ـ 436) و (صحیفه امام، ج 20، صص 4 ـ 6) منتشر کرده است: ps://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1476288
برای پرهیز از طولانی شدن متن، نیازی به تکرار آن سخنان در اینجا نیست، ولی با مراجعه به کلام امام میتوان گفت که چنین نیست که امام خمینی مطلقا چیزی دراین باره نگفته باشند و این انتساب از اساس نادرست باشد؛ اما برداشت مصاحبه شونده از سخنان امام بسیار دور از فضا و روح حاکم و مدلول سخن امام و یک برداشت غیرواقعی و همراه با بزرگنمایی شگفت از بخشی از سخنان ایشان است که به صورت محتمل و غیرقطعی بیان شده است.
بر همین اساس ادعای مطرح شده در این گفتگو را میتوان را به دلیل انتساب نادرست یک برداشت شخصی به سخنان آشکار و در دسترس امام خمینی مطرود شمرد و دیگر در باره آن چیزی نگفت. این استدلال گوینده در توضیحی که به دنبال این واکنشها بیان داشته است مبنی بر این که امام خمینی بیهوده سخن نمیگفت و اگر موضوعی را ضروری نمیدید بر زبان نمیآورد، نزد تاریخپژوهان به هیچ روی برای جعل یک انتساب و یا تحمیل یک برداشت شخصی به سخنان دیگری پذیرفته نیست و عذری است بدتر از گناه.
درستی یا نادرستی مفاد این سخنان
صرفنظر از نادرستی انتساب این سخن به امام خمینی، این پرسش هم مطرح است که آیا اصل این سخنان درست است یا نه؟ یعنی آیا واقعا جبرئیل با خبر دادن از وقوع انقلاب اسلامی ایران و به صحنه آمدن ایرانیان، حضرت زهرا سلام الله علیها را در ایام سوگواری رحلت پیامبر آرامش میداده است؟ آیا واقعا این مضامین در روایات ما وجود دارد؟
تردیدی نیست که هیچ روایتی در این زمینه نداریم و هیچ اطلاع ثبت شدهای از جزییات مفاد سخنان جبرئیل علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیها در دست نیست. نشانی روایات اعلام شده از سوی مصاحبهشونده در توضیحی که به دنبال درخواست سند از وی بیان شده است (دو نشانی: امالی صدوق، ص 330 و الکافی ج 1، ص 241) به آسانی در دسترس است و با مطالعه آنها میتوان دید که در این دو روایت مطلقا هیچ سخنی از انقلاب اسلامی به میان نیامده است.
فضای گفتمانی بیان و نشر این سخنان
نکته سوم و شاید مهمتر در باره این سخنان و موارد مشابه آن که سوگمندانه شمار آنها رو به فزونی است، این است که این سخنان در چه فضای گفتمانی بیان میشود؟
بیمقدمه باید گفت که به باور صاحب این قلم که پیش از این هم بارها بیان شده است، فضای کنونی کشور ما فضای غلبه شتابنده تشیع مناسکی بر تشیع معرفتی و ففاهتی است. در این فضا چنین سخنانی خریدار دارد، در این فضا هر کس که بتواند گامی در مسیر ترویج ظاهرگرایی و قشریگری بردارد ارج و قرب بیشتری دارد، در این فضا فربهی هر چه بیشتر مناسک پسندیده است و هر سخن عوامانه که بر شور مناسکگرایی بیافزاید مشتری بیشتری دارد، در این فضا سخنان عامهپسند قدر میبیند و بر صدر مینشیند و سخنان عالمپسند کنجنشین است، در این فضا بحثهای خردپسندانه و علمی به تدریج از فضای عمومی رخت برمیبندد و به محیطهای کممخاطب علمی رانده میشود.
واقعیت این است که صاحبان این گفتمان و یا دستکم گروهی از آنها خود را جدای از حرکت امام خمینی نمیدانند. آنها با برجسته ساختن بخشهایی از دیدگاه امام و به حاشیه بردن بخشهایی دیگر میکوشند موجودیت خود را به عنوان ادامهدهندگان راه امام خمینی رسمیت بخشند و با آرامش تمام به گسترش دایره نفوذ خود بپردازند.
کوشش این گروه برای منسوب داشتن خود به امام خمینی امری شگفت نیست. از یاد نبریم که امام خمینی با خوانشی نو از مکتب اهل بیت علیهم السلام نگاهی تازه و الگویی تازه برای چگونه دیندارانه زیستن در دوره مدرن و پسامدرن عرضه کرد ولی همانطور که به عنوان مثال، مسلمانان در سدههای نخست هجری ضمن باور به پیامبر و آیین اسلام گرایشهای مختلف تفسیری و حدیثی و فکری و کلامی و فقهی و سیاسی یافتند و همان طور که شیعیان با وجود وحدت نظر درباره امیرالمؤمنین علی علیه السلام به شاخههای مختلف تبدیل شدند، اکنون نیز پس از سه دهه از رحلت امام خمینی شاهد پیدایش شاخههای مختلف و گرایشهای مختلفی هستیم که گاه از شدت اختلاف در دو سر یک طیف قرار میگیرند، ولی همگی خود را منسوب به امام میشمرند.
بر این اساس، نشر این نوع سخنان و مشابه آنها در فضای گفتمانی تشیع مناسکی، امری دور از انتظار نیست و با توجه به غلبه تدریجی این گفتمان بر اجزای مختلف نظام جمهوری اسلامی، هر روز شاهد جلوههایی نو از آن در بخشهای مختلف هستیم. نباید و نمیتوان چشم بر واقعیت بست این سخنان نه اولین سخن از این نوع است و نه یک استثناء است، حجم این نوع سخن گفتنها درباره آموزههای مکتب اهل بیت علیهم السلام و نیز مکتب امام خمینی به صورتی آشکار در نهادهای رسمی جمهوری اسلامی و به ویژه در رسانه ملی رو به فزونی است و افقی روشن برای محدود شدن آن به چشم نمیآید.
مهم این است که دوستداران انقلاب بدانند این گفتمان تنها گفتمان مدعی پیروی از امام نیست و گفتمانهای دیگری هم که در تعارض آشکار با این گفتمان است وجود دارد، تریبون نداشتن دیگر گفتمانها به معنی نبود آنها نیست.
دوستداران انقلاب اسلامی و امام خمینی باید بدانند که صدا و سیمای جمهوری اسلامی تنها تریبون و تنها صدای بازتابدهنده اندیشههای امام خمینی و پیروان ایشان نیست.
دوستداران انقلاب اسلامی باید با مراجعه به آثار فراوان باقی مانده از امام و بازخوانی آنها در باره میزان نزدیکی یا دوری هر یک از این گفتمانها به گفتمان واقعی امام، خود داوری کنند، همان گونه که داوری در باره جریانهای مختلف شیعی هم باید با مراجعه و معیار قرار دادن میراث فکری به جای مانده از اهل بیت علیهم السلام صورت پذیرد.
موضع گرفتن در برابر این سخنان و امثال آن و پاسخهای مستقیم به آنها برای روشن شدن حقیقت سودمند است، ولی مهمتر از آن تعیین موضع خود نسبت به گفتمانی است که تولید کننده و رواجدهنده و حمایتکننده این نوع سخن گفتن از معارف اهل بیت علیهم السلام و اندیشههای امام خمینی است.
شاید اندیشمندان داخلی و خارجی بتوانند تشخیص واقعیت در باره مفاد سخنان حضرت جبرئیل علیه السلام به حضرت زهرا سلام الله علیها را به دیگران وانهند، اما تشخیص میزان نزدیکی و دوری گفتمانهای مختلف کنونی از گفتمان واقعی امام خمینی را باید خود بر عهده بگیرند.
26 مهر 1399