آیت الله صانعی و استقلال مرجعیت
انصاری راد میگوید آیتالله صانعی با مردم به خاظر فتواهایی که با خواستههای جدید منطبق بوده ارتباط نزدیکی داشت و مبنای فتواهای او برخلاف فقه متعارف و کلاسیک این بود که براساس عقل مستقل فتوا صادر میکرد.
سیدرضا اکرمی نیز میگوید فتواهای آیت الله صانعی را نباید بر اساس خط و ربط سیاسی بررسی کرد، بلکه باید از منظر حوزوی این مسائل بررسی شوند.
حمزه غالبی دبیر ستاد جوانان میرحسین موسوی در انتخابات ۸۸ نیز میگوید: آیتالله صانعی با استقلال رأی خود برای استقلال نهاد مرجعیت از حکومت نقش جدی بازی کرد.
آیت الله یوسف صانعی از جمله مراجع تقلیدی بود که بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ مواضعی گرفت که مورد نقد یا تمجید جریانات سیاسی و مردم قرار گرفت.
همچنین او در برخی از موارد فقهی فتواهایی صادر کرد که در زمان خود پیشروانه محسوب میشد، از فتوا درمورد سن تکلیف دختران تا فتاوی در مورد قضاوت، رهبری، مرجعیت و شهادت زنان.
با گذشت حدود چهل روز از درگذشت آیت الله صانعی، سیدرضا اکرمی، مشاور عالی وزیر کشور، حمزه غالبی دبیر ستاد جوانان میرحسن موسوی که در پاریس ساکن است و حجتالاسلام حسین انصاری راد روحانی اصلاح طلب و نماینده سابق مجلس در دورههای پنجم و ششم دربارهٔ فتاوی آیت الله صانعی و همچنین نقش سیاسی او در مقاطعی با انصاف نیوز به گفتوگو نشستهاند که در ادامه میخوانید:
انصاری راد: مرحوم صانعی بر اساس عقل مستقل فتوا صادر میکرد
حجتالاسلام حسین انصاری راد درباره اینکه آیا آقای صانعی به دلیل فتواهایشان ارتباط نزدیکی با مردم داشت یا خیر میگوید: قطعاً داشته است.
بالاخره ایشان فتواهایی دارند که با خواستههای جدید کنونی منطبق است و به آنها پاسخ داده است. قطعاً با طبقهای از عامهٔ روشنفکران و آگاهانی که طرفدار حقوق بشر هستند و شرایط کنونی جهان را با آنچه در گذشته بوده تفکیک میکنند، منطبق است. گفته میشود مبنای ایشان در فتواها، عقل مستقل است.
چون مبنای اجتهاد چهار مبنای عقل، کتاب، سنت و اجماع برای فتوا است. منتها در فقه متعارف، کلاسیک و مشهور فقها، آنچه وجود دارد این است که عقل مستقل را مبنا قرار نمیدهند بلکه عقل را در چارچوب همان مفاهیم کتاب، سنت و اجماع به کار میبرند.
من از نزدیک از ایشان نشنیدم ولی از بعضی شاگردان ایشان شنیدهام که مرحوم آیتالله صانعی در مورد مسائل، عقل مستقل را مبنای فتوا قرار میداد و برآن اساس فتوا میدادند.
حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاری راد
وی همچنین درباره تاثیرگذاری آیتالله صانعی بر اصلاحطلبان و اینکه کدام موضع ایشان در چه زمانی از تاریخ تاثیرگذار بود گفت: محافظه کاران با ایشان ارتباط خوبی نداشتند و اخیراً ایشان تفکر اصلاحطلبی داشتند درحالی که از اول دارای چنین تفکراتی نبودند و همان تفکر قدیم و اصولگرایی را داشتند.
تا آنجا که من میدانم ایشان تا آخرین روزهای حیاتشان، از پیروان آیت الله خمینی بوده و از ایشان به عنوان امام علیه السلام یاد میکردند.
از نظر سیاست به اصلاحطلبان نزدیک بود و طبیعتاً جناح اصولگرا از ایشان نگران و ناراحت بودند.
به هر صورت مرحوم صانعی، به عنوان کسی که درس خارج فقه میداد، رسانه داشت و عدهای هم در حوزه و بیرون از ایشان پیروی میکردند، از سیاستهای اصلاحطلبانه حمایت میکردند اما دقیقاً از چه بزنگاهی ایشان شروع کردند را من نمیدانم.
اکرمی: فتواهای آقای صانعی را باید در مسائل حوزوی بحث کرد نه سیاسی
سیدرضا اکرمی درباره محبوبیت آیتالله صانعی میان مردم، با توجه به اینکه بعضی جریانات سیاسی حتی سعی بر زیرسوال بردن مرجعیت او داشتند و توسط برخی رسانهها از جمله صدا و سیما در برخی مقاطع مورد حمله قرار گرفته بود، به انصاف نیوز گفت: درباره آیت الله صانعی، ما باید سه مطلب را مورد ارزیابی قرار دهیم.
یکی دوران تحصیلی ایشان است. همهٔ کسانی که دوران تحصیل ایشان را دیدهاند گفتهاند که ایشان طلبهای کوشا، فعال، جدی و دنبال کار بوده است.
دومین مطلب این است که وقتی به زمان انقلاب میرسیم، مسئولیت پذیری ایشان تا دادستانی کل کشور -که حکم امام (ره) را دارد- را داریم که چند سالی انجام وظیفه کردند و بعد برای ادامه تدریس و تألیف و… به قم رفتند. نکتهٔ سوم مسائل اجتماعی است که باید بررسی شود.
در مسائل اجتماعی که مثلاً ممکن است مسئلهای نو باشد، باید یک فقیه جامعالشرایطی باشد که حضور ذهن داشته باشد و مبانی اجتهادی هم در اختیار داشته باشد و بتواند بلافاصله نظر دهد.
سال ۵۴ خاطرهای در حج دارم، وقتی آتشسوزی به وجود آمد و عدهٔ زیادی از بین رفتند و آسیب دیدند، مسائل جدیدی به وجود آمد که هیچکس نمیدانست باید چهکار کند.
باید در همان بیابان با کمترین امکانات بماند و بالاخره روز یازدهم و دوازدهم را هم بگذراند، یا اینکه میتواند به مکه معظمه برگردد و دهها مسئلهٔ دیگر، یعنی همان جا مسائل جدیدی پیش آمد.
مرحوم آقای صانعی به مسائل اجتماعی نویی پرداختند، مثل فرزندخواندگی یا مسائل مربوط به قضاوت زنان، مسائل مربوط به دیه، که خیلی سر و صدا به وجود آورد.
باید اینگونه مسائل در همان دایرهٔ حوزوی و بین فقهای حوزه مورد بحث و بررسی قرار گیرد و شائبه سیاسی و اجتماعی و شهرتی نداشته باشد. بالاخره مسائل جدیدی داریم که حکم جدید میخواهد.
در مصاحبهای مثال زدم و گفتم آیتالله مکارم که از مراجع مسلم است، یک مرتبه در فصل حج فتوا داد که چون قربانی در منا تلف میشود، حاجی در روز عید قربان همان جا به ایران خبر دهد که برایم قربانی کنید که من اینجا از احرام دربیایم.
همان وقت بعضی از مراجع این را قبول نداشتند و گفتند ما باید قربانی را همان جا انجام دهیم، چون شان نزول قربانی در منا است.
ولی ایشان با جرئت و قاطعیت فتوا داد و برخی از مقلدین او هم به فتوای ایشان عمل کردند. یا مسئلهٔ شطرنج که امام (ره) اجازه داد و گفت چون دیگر این آلت قمار نیست بلکه آلت ورزشی است و برد- باخت در آن وجود ندارد، بنابراین بازی با شطرنج اشکال ندارد.
در همان وقت برخی از شاگردان ایشان مثل مرحوم قدیری اشکال کردند و امام هم جواب داد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدرضا اکرمی
ما باید این مسائل را حوزوی بحث کنیم و شائبهٔ سیاسی و سیاستزدگی را کنار بگذاریم. یا مسئلهٔ حلیت اهل کتاب واقعاً یک بحث جدی است که بعضیها انسانها را ذاتاً پاک میدانند و میگویند عرضا مثلاً اگر مشروب یا گوشت خوک بخورد نجس میشود.
اما بعضیها هم قبول ندارند و فتوایشان همچنان بر نجس بودن آنهاست.
این سری مسائل را نباید سیاسی کرد. ادله اجتهادی را که قرآن مجید، سنت پیغمبر و روایات اهل بیت و اجماع و عقل را بگذاریم جلوی خودمان و روی این مدارک مقداری با هم بحث کنیم.
بالاخره برخی نمیپذیرند و قبول نمیکنند و میگویند اینها بدعت است و بعضیها هم میگویند این نظر بدیعی است و قابل تأمل و دقت است. اگر انصاف وجود داشته باشد باید اینگونه مسائل را حوزوی بحث کنیم نه خطی و جناحی.
اکرمی درباره این پرسش که مرحوم آیتالله صانعی جزو مراجعی بودند که ارتباط نزدیکی با مردم داشتند آیا این نزدیکی ارتباطی با فتواهایشان داشته، گفت: همهٔ مراجع با مردم در تماساند و معمولاً از ایشان سؤال را به صورت تلفنی یا مکتوب میپرسند.
همهٔ مراجع با مردم در تماس هستند. منتها نگاه متفاوت است. مثلاً در مورد مسئلهٔ یائسگی برخی از مراجع یائسگی را در مورد زنان سادات و غیر سادات نظرات متفاوتی دارند. میگویند زن سیده ۵۰ سال به بالا یائسه میشود.
بعضیها میگویند ۶۰ به بالا و بعضیها هم میگویند اصلاً تفاوتی ندارد. این مربوط به دلایلی است که ما باید ببینیم مدرک تا به کجا میکشد. یا دربارهٔ زیارت نامه حضرت سید الشهدا، در فقه داریم مسافر در چهار شهر اختیار دارد نمازش را درست بخواند یا شکسته.
بعضیها فقط مسجد الحرام، بعضیها فقط مسجد النبی و بعضیها هم مدینه و مکه قدیم و مدینهٔ قدیم و برخی هم کربلا، مکه و کوفه را میگویند. باید ببینیم لحن و سنخ سخن امام معصوم چیست. این برداشتها با هم تفاوت دارد. مثل قصهٔ دیدن ماه و رویت هلال.
برخی از دلایل میگوید شما باید ماه را با چشم سر ببینید. بعضیها میگویند فقط باید ببینید، چه با سلاح و چه بی سلاح. این برداشت شخصی نیست.
لحن کلام را باید دید و برداشت را باید نگاه کرد و آن وقت نسبت به آن نظر داد. مگر اینکه خدای ناکرده ما باهم خرده حسابی داشته باشیم و نظرات را حمل بر مسائل خاصی کنیم که آن موضوع دیگری است.
همچنین وی درباره خاطرهای از مرحوم صانعی گفت: زمانی در مسجد ارگ برای شهید بابایی بالای منبر رفتم. این جمله را گفتم: «خدا انسان را آفرید، انسان هم توجیه را.» آیتالله صانعی خیلی از این عبارت خوشش آمد و سر درس هم نقل کرده بود.
گاهی نشست و برخاستهایی در افطار باهم داشتیم. من ایشان را سلیم النفس و خوش اخلاق دیدم. در دوران تحصیلم دیدم که بسیار کوشا و فعال بود. اگر کسی سعه صدر داشته باشد، باید بداند ما در علوم انسانی الی ماشاالله اختلاف نظر داریم.
وقتی مسائل فلسفی، عقلی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی میرسیم، واقعاً اختلاف نظر بسیار وجود دارد و باید یکدیگر را تحمل کنیم. محکمات و اصول را باید جدی بگیریم و نسبت به متشابهات و مسائل فرعی هرکسی به نظر خودش باید عمل کند.
حمزه غالبی: آیتالله صانعی برای استقلال نهاد مرجعیت از حکومت نقش جدی بازی کرد
حمزه غالبی، نقش آیت الله صانعی را از چند جهت تاریخی دانست و دربارهٔ او به انصاف نیوز گفت: «اول: ایشان به یکسری از مسائل دنیای جدید پرداخت و برای کسانی که میخواستند در زیست خودشان در دنیای جدید زیست مؤمنانه و متشرع داشته باشند راهی باز کرد.
دوم: برخی چون حکومت دینی است، نهاد مرجعیت را ادامهٔ حکومت میدانند. آیتالله صانعی با استقلال رأی خود برای استقلال نهاد مرجعیت از حکومت، نقشی جدی بازی کرد.
سوم: در کشور ما مرجعیت همیشه سعی کرد صدای مردم باشد. آیتالله صانعی با پذیرا شدن بخش معترض جامعه، نقش نهاد مرجعیت را احیا کرد. راز جاذبه و دافعهٔ هواداران و مخالفان آیت الله صانعی این سه محور بود.»
غالبی در پاسخ به اینکه «باتوجه به ارتباط اصلاح طلبان با آیت الله صانعی آیا میتوان مرحوم صانعی را محدود به یک جناح و جریان دانست؟» گفت: اصلاحطلبان چون بخشی از اعتراض جامعه را نمایندگی میکنند، خود به خود به مرجعی که مردم معترض را میپذیرد نزدیک میشوند. اما این مسئله چندان جناحی نبود و نیست.
او در انتها دربارهٔ مواضع مختلف و تاثیرگذار آیت الله صانعی در بزنگاههای سیاسی، گفت: از صدر انقلاب، دورهٔ جنگ تا دوره اصلاحات و جنبش سبز، ایشان صدای مردم بود در یک جاهایی حکومت خوشش میآمد و یک جاهایی هم خیر.
اما خیلی از مواضع سیاسی ایشان که خیلی مهم و تاثیرگذار بودند، پویایی فقه شیعه در پرداخت مسائل جدید جامعه و مقاومت در مقابل کسانی بود که میخواستند سنت فقه شیعه را به سرنوشت فقه اهل تسنن دچار کنند.