صلواتی بیان کرد: تأثیر دوگانه کرونا بر اصلاح انگاره خدا در ذهن بشر
به باور عبدالله صلواتی، شرایط آفاقی و انفسی در اصلاح و تغییر انگاره خدا سهیم هستند و پاندمی کووید ۱۹ یکی از این شرایط آفاقی است که به حسب اینکه شرایط انفسی ما چه باشد تغییر و تحولاتی را پدید میآورد.
عبدالله صلواتی، استاد فلسفه و معاون فرهنگی دانشگاه شهید رجایی به بررسی تأثیر کرونا بر حوزه الهیات پرداخت و اظهار کرد: غالباً پیش از آنکه استدلالی در رد یا قبول مسئلهای ارائه یا موضعی را اتخاذ یا علیه موضعی برنامهریزی کنیم، تصویری از آن مسئله داریم و براساس آن تصویر حکم میکنیم، تصمیم میگیریم، برنامهریزی میکنیم و … . در مواجهه با خدا هم بیرون از قاعده بالا عمل نمیکنیم.
از هر طیف و طایفهای که باشیم با هر دیدگاه دینی یا غیردینی، تصویری از خدا داریم و براساس آن، طرح خویش را پیش میبریم.
طرحی که میخواهد خدا یا صفاتش را اثبات کند یا تعمیق ببخشد یا دلیلی علیه یا له خدا اتخاذ کند. در همه این موارد، تصویری از خدا مرکز مدیریت این فعالیتها و پردازشهاست.
وی افزود: منظور از این تصویر، مجموعه ناتمام از مؤلفههاست و به یک معنا نمیتوان نامش را تصور مصطلح یا تصور دقیق گذاشت. این تصویر انعطافپذیر و قابل تغییر است.
گاهی این تصویرها بسیار سست و شکننده هستند و ریشه الحاد برخی از انسانها به همین تصویرها بازمیگردد.
آقای دکتر قراملکی در کتاب قدرت انگاره از این تصویر به انگاره یاد میکند و برخی از ویژگیها را برای انگاره فهرست میکند همانند انگاره، تصویر نسبتاً پایدار زندگی است، اما قابل اصلاح و بازانگاری؛ انگاره بخش ناهشیار و ناپیدا و کمتر نقدپذیر وجود آدمی است.
انگاره میتواند زیبا، خوب، سازنده و موجه باشد یا زشت، بد، ویرانگر و ناموجه باشد؛ انگاره نقش سهگانهای دارد: شناختی، هیجانی و رفتاری.
انگاره در تمامی احوال آدمی مؤثر است از جمله در تصمیمگیری و تصمیمسازی، انتخاب، ارزشآفرینی، احساسات، عواطف، باورها، داوریها و رفتار و تصریح میکند که ما با انگارهها زندگی میکنیم و در بن هر هیجان، احساس، باور، ارزش، داوری، تصمیم، انتخاب، کنش و منشی انگاره حضور جدی دارد.
تأثیر شرایط آفاقی و انفسی بر اصلاح انگاره خدا
عضو هیئت علمی دانشگاه تأکید کرد: به نظر میرسد شرایط آفاقی و انفسی در اصلاح و تغییر انگاره خدا سهیم هستند و پاندمی کووید ۱۹ یکی از این شرایط آفاقی است که به حسب اینکه شرایط انفسی ما چه باشد تغییر و تحولاتی در ما پدید میآورد.
اگر شرایط انفسی به گونهای باشد که انگاره سستی از خدا در ما نهادینه شده باشد مثلاً خدا به مثابه موجودی که عنایتی به عالم و آدم ندارد یا محرک نامتحرکِ فاقد عنایت به عالَم.
با شیوع مرگبار کووید ۱۹ این انگاره تقویت میشود یا اینکه خدا را صرفاً کانون مهر بدانیم و به صفاتی چون قهار و منتقم او نظر نداشته باشیم یا خدا را واجد جامع اسما بدانیم.
خلاصه به حسب اینکه میزبان کدام انگاره از خدا باشیم، کارکرد الهیاتی و فرهنگی کووید ۱۹ متفاوت خواهد بود.
به دیگر سخن در عالم پزشکی میگویند که کووید ۱۹ به حسب مناطق مختلف و انسانهای مختلف، متفاوت عمل میکند.
این ویروس در عالَم معنا به حسب شرایط انفسی ما کارکردهای متفاوتی دارد. بنا بر این دیدگاه، نمیتوان این ادعا را پذیرفت که کووید ۱۹ علیالاطلاق و در همه سبب دیندارتر شدن و مؤمنتر شدن انسانها شده یا نمیتوان این سخن را قبول کرد که اظهار میکند کووید ۱۹ در همه سبب تضعیف دینداری شده یا سبب الحاد را فراهم کرده است.
صلواتی یادآور شد: بنا بر مبانی حکمت متعالیه انسانها تفاوت نوعی یا تفاوت تفاضلی دارند و بر این اساس، شرور مهیب و حوادث هولناک، که میتوان آنها را موقعیتهای مرزی تلقی کرد، در انسانهای متفاوت، تغییر و تحول معنوی متفاوتی را خلق میکند.
به همین دلیل، ممکن است کووید ۱۹ در آدمیانی که انگارههای سستی از خدا دارند با درهم کوبیدن این انگارهها و عدم شکلگیری انگاره جدید، الحاد را به ارمغان آورد.
به عبارت دیگر، کووید ۱۹ در طیفی از آدمیان، به مثابه شر گزاف رخ مینماید و پناهگاهی را برای الحاد فراهم میکند. این پناهگاه میتواند چتری باشد که سایهاش بر سر آدمیانی که ایمان ضعیف دارند یا اساساً ایمانی به خدا ندارند، گسترده شود.
همچنین، این ویروس در مؤمنانی که انگارههای آبادگری از خدا دارند سبب تقویت این انگاره یا سبب اصلاح این انگاره به انگارههای قدرتمندتر و آبادگرتر میشود.
توسعه صفات خداوند در نگاه دینداران
وی در ادامه تصریح کرد: افزون بر آن، کووید ۱۹ سبب میشود مؤمنان حصر نظر به برخی از صفات خدا نکنند.
بلکه اولاً به صفات دیگر هم بیندیشند صفاتی همانند منتقم، قهار و ثانیاً با صفاتی که از قبل آشنایی داشته وجودیتر و عمیقتر بشناسد و با آنها مواجهه شود.
به عنوان مثال پاندمی کووید ۱۹ به نوعی ضعف بشر در عصر پیشرفت را نشان میدهد و محیط بودن خدا بر همه احوال؛ ثالثاً همانطوری که در صفات جمالی خدا، لطفی آشکار وجود دارد در صفات جلالی هم لطفی مستور است که دانایان آن را درمییابند.
پژوهشگر فلسفه اسلامی یادآور شد: ملاصدرا در تفسیر قرآن کریم اظهار میدارد: گاهی الله از آن جهت که الله است بر بشر پدیدار میشود و زمانی الله، مجعول ذهن ماست.
الله ساخته ذهن ما بتی نفسانی است که قوه وهم، قوه متصرفه، و قوه عقل ما آن را تراشیده است. الله از آن جهت که الله است، یعنی خدای واجد همه اسما برای عرفای کمّل ظهور میکند که در آن تجلیای از حق انکار نمیشود.
اما خدا به مثابه بت یا محبوب مقیدی که طیفی از بشر با ذهن خویش و وهم خود آن را ساخته است خدا را تا آنجا میپذیرد که این خدا در راستای تمایلات و خواستههای او عمل کند یا خدایی را میپذیرد که از حوزه تنگ شناخت او فراتر نرود.
اما به محض اینکه خدا بیرون از قلمرو شناخت و خواستههای ما عمل کند، انکار میشود. بنا بر این انگاره از خدا، بچهآهوی گرفتار در جنگل آتش گرفته در تعبیر ویلیام رو و کووید ۱۹ چیزی بیش از شر گزاف و بیوجه نیست.
چون در محدوده تنگ شناخت ما دلیل و وجهی برای این حجم از رنج برای آن بچه آهو و برای بشر دوره کنونی نمییابیم. در پایان، این انگاره با شرایط آفاقیای چون کووید ۱۹ میتواند بشر را به وادی الحاد سوق دهد.
در مقابل مؤمنانی که با انگاره خدا به عنوان واجد اسمای مستأثره و ودود، سر و کار دارند کووید ۱۹ را به مثابه شر گزاف نمیبینند، بلکه آن را در ذیل افق جلال الهی جای داده و نظارهگر شکوه و لطف مستور آن هستند و ایمانی بر ایمانشان افزوده میشود.
وی در پایان گفت: کووید ۱۹ با شیوع درازمدتش، بتهای مفهومیای که سالها در طیفی از آدمیان ریشه دوانده در هم میکوبد و با این کار، بهترین فرصت را فراروی متألهان عالَم قرار میدهد تا با مجاهدتهای ایمانی و علمی و هدایتی خویش، مقدمات شکلگیری انگارههای آبادگری از خدا را در انسانها فراهم کنند که اگر این مجاهدت صورت نگیرد، از سویی انگارههای سست از خدا در برخی آدمیان در طوفان کرونایی تخریب شده و از سوی دیگر انگاره جدیدی از خدا در آنها شکل نگرفته است و این طیف از آدمیان، در وادی الحاد رها میشوند.