گنجینه کلیمیان ایران در جوباره اصفهان
کلیمیان شاید از پیچ و خم این کوچهها برخاسته و به هزار و یک نقطه دیگر جهان مهاجرت کرده باشند، اما گنجینههایی در محله آباء و اجدادی خود برجای گذاشتهاند که در گذر کوچهها آرام نشستهاند و قفلی بر در آنها خورده است.
از میان ۱۳ کنیسه فعال در اصفهان امروز، بیشتر آنها در این محله یعنی جوباره قرار دارد. جوباره یا همان یهودیه از محلات دیرپای اصفهان است که برخی حتی سنگ بنای اصفهان را به آن نسبت میدهند.
چنین به نظر میرسد که جوباره امروزی با منارهها، مساجد، بازارچههای مسقف آجری و سنگفرشی که نشان از اهمیت تاریخی آن دارد، مشابه دیگر محلات قدیمی اصفهان است.
اما در جای جای این گذر به درهای کوچک و فروتنانهای برمی خوری که بر تابلویی از کاشی بر سردر آن نوشته شده:《کنیسا》و بر در ورودی برخی از آنها ستاره داوود و یا دیگر نمادهای یهودیت حکاکی شده است.
کنیسهها اغلب، همانند خانههایی که از ساکنان قدیمی یهودی این محل برجای مانده، پایینتر از سطح گذر اصلی است؛ چنانکه ممکن است مانند کنیسای ناسی با چند پله از خیابان اصلی پایینتر و همسطح یک دالان باریک مسقف قدیمی باشد یا همچون کنیسه موسی خیا همسطح گذر اصلی قرار گرفته باشد ولی شواهد امر نشان دهد که در پس ورودی، راه به زیرزمین منتهی میشود.
دیوارهای بیرونی کنیسهها ساده و بی رنگ و لعاب است. برخی که گویا اخیراً دستی بر سر و روی آنها کشیده شده، با طرحی کاه گل مانند و در چوبی بازسازی شدهاند.
بر بالای برخی از کنیسهها همچون کنیسای ملایعقوب اتاقکهایی هشت ضلعی شبیه نورگیر دیده میشود که در واقع گنبد عبادتگاه و شاخصترین ویژگی در نمای بیرونی است.
اما اگر قفل یکی از این کنیسهها به رویت گشوده شود، با چه جهانی روبرو خواهی شد؟
پاسخ آنچنان که به نظر میرسد مشکل نیست. درون کنیسه باز هم روح اصفهان جاریست. اما باید گفت روحی بسیار سادهتر و بی آلایش تر از اصفهان آن زمان که در کالبد اسلام یا مسیحیت قرار میگیرد.
یهودیت رنگ و لعابهای دنیوی را برای پرستشگاه نمیپسندند. و اینگونه است که وقتی در کنیسه به رویت گشوده میشود، کوتاهی سقف دالان ورودی، وادارت میکند که قامت خود را بشکنی و با چرخشی راست زاویه، وارد حیاط کوچک و ساده کنیسه شوی.
گویا وارد یک خانه قدیمی کوچک شدهای. همان خانههایی که حیاطشان هر چقدر هم که محقر باشد، هرگز بدون حوض سنگی و درخت سربه فلک کشیده در باغچهای کوچک، باقی نمیماند.
اتاقچههای اطراف حیاط، با آن طاقچههای آشنا و درهای چوبی پنجره دارشان، بیش از پیش مرا به یاد خانه جلوخان مسجدعلی میاندازد. گویا این اتاقچهها زمانی اصطبل بودهاند.
دیوارهای حیاط با گچ سفیدکاری شدهاند و این سفیدکاری تا درون بنا که تالاری نه چندان عریض و طویل با مرکزی چهارضلعی در زیر گنبدی هشت ضلعی است، ادامه مییابد.
گنبدی که رهگذر نور است به درون کنیسا و در زیر آن جایگاه پیش نماز بر سکویی چوبی مزین به هنر معرق کاری، تعبیه شده است.
طاقچهها، طاقهای قوسی و حتی سبک و رنگ آمیزی زرشکی، طلایی گچبری ها بسیار شبیه است به تزئینات مسجدعلی که کمی آن سوتر، امروز در جانب دیگر میدان امام علی قرار گرفته است.
اما آنچه معماری کنیسا را از مسجد متفاوت میکند، نوارهای آبی رنگ گرداگرد دیوارهاست که به خط عبری زرکوب شده و تاریخچه کنیسا و جامعه یهودیان محل را روایت میکند.
نقش ستاره داوود و شمعدان منورا بر دیوارهای کنیسه، بی نظیرترین تصویری است که در اصفهان میتوان یافت.
با این حال کاشیهای ساده فیروزهای که تا نیمه دیوار را پوشاندهاند، زبان گشودهاند که اینجا باز هم اصفهان است و در این گوشه از اصفهان، کلیمیان در آرامش عبادتگاه ساده و بی ریای خود، روزه میگیرند، صیصیت بر سر میاندازند، ساعتها به نماز میایستند، عید میگیرند و یوم کیپور را برگزار میکنند.