ابوزید در حمایت از بانوان
نصر حامد ابوزید در محفلی حاضر آمده، دو بانو در کنار او بر صدر مجلس نشستهاند؛ عملی که در جوامع دینی کمتر به چشم میآید. ابتهال یونس، همسرش در کنار او در سمت راستِ تصویر؛ همو که برخی مفتیانِ مصر حکم به جداییاش از بوزید دادند. گفتند که این متفکرِ مصری با نظریاتش از جرگه دینِ محمدی خارج شده و همسرش بر او حرام است. ابوزید هم رخت سفر بست و ترک دیار کرد.
این هم از معضلات برخی جوامع دینی است. گروه بسیار قلیلی حکم ناروایی صادر میکنند، آن حکم برجسته میشود و به نام دینداری ثبت میگردد، در حالی که قاطبه دینداران و شاید اغلبِ فقیهان با آن رأی موافقتی ندارند؛ همان که این روزها نیز در دیارمان بر سر زبانها افتاده و رأی نامقبولی برجسته شده است.
ابوزید اما با این احکام از آراء خود پا پس نکشید. آراء قرآنی متمایزی برگزید. به مقبولیت حضور بانوان در اجتماع تصریح کرد. آیه «الرجال قوامون» را که برخی آن به استناد آن حکم بر برتری مردان بر زنان دانسته بودند تفسیری سادهانگارانه خواند. گفت که منظور قرآن ترسیم سنتها و آداب و رسوم موجود در جامعه بوده است. گفت که این امری الهی نیست و انسان فرهیخته بر سنتهای مرسوم و مقبول و معقولِ امروزی حکم میدهد.
در ماجرای ارث زنان نیز ابوزید گفت که باید از معنای بافت تاریخی به فحوا و لبّ سخن شارع رسید. در جامعه پدرسالارِ جاهلیت، نه تنها زنان حق ارث بردن نداشتند بلکه به مانند کالا به ارث برده میشدند. اسلام در پی نهی آن برآمد. حداقلی بر ارث زنان و حداکثری برای ارث مردان را تعیین کرد. اسلام گفت که از این حد نباید که تجاوز کرد. گفت که سهم زن نباید که کمتر از نصف مرد باشد.
ابوزید به ماجرای تعدد زوجات هم پرداخت. گفت که این مسئلهای تاریخی بوده است. پس از جنگ اُحُد و در راستای حل یک مشکلِ مقطعی این حکم صادر شده است. در نتیجه جنگ اُحد تعداد زیادی زنان بیوه شدند و برای حل این مشکل، تعدد زوجات امری ضروری بود.
ابوزید اما بر طایفه دینداران نقد میکرد که این امور در جهان امروز از بدیهیات است و در پیچیدن با آن چندان روا نیست. گفت که اکنون دنیا به مسائلی بسیار فراتر از مسائل آموزشی و اشتغال زنان و بحث قضاوت بانوان و اعطای حق طلاق توجه میکند. مسلمانان نباید که هنوز به این امور بپردازند و گرهگشایی از آن کنند. او گفت که زنان دیگر خواستار همانندی و همچشمی با مردان نیستند و سعی میکنند هویتی مستقل از هویت مردان برای خود دست و پا کنند.
باری! اینکه او اینک با دو بانو بر صدر مجلسی نشسته؛ نه دغدغهای است و نه امری است که باید بدان اندیشید. به این امور خُرد نمیباید مشغول شد. ابوزید انتظاراتی بیشتر از این از عالِمان جهان اسلام داشت.