مزاح در محضر آیتالله
تصویری است از دو روحانیِ سالخورده. سید محمد باقر شیرازی و شیخ حسین سیبویه. گرچه کهولتِ سن دارند، اما بَشّاشند و خنده رو. گویی مزاحی میکنند. علی رغم شخصیت رسمی و گاه جذابِ آیت الله اما مزاح و شوخ طبعی هم در انبانِ ایشان یافت میشود. برخی به بذله گویی شُهره بودند.
یکی از این روحانیان، مرحوم میرزا هاشم آملی بود. او از شاگردان میرزای نائینی بود. گفتهاند که یک روز در نجف در محضر محقق نائینی نشسته بودند. درس در مسجد بازار برگزار میشد. چهارپایانی که بار میبردند از وسط بازار رد میشدند. ناگهان چهارپایان راهشان را کج کردند و داخل مسجد شدند. از آنجا که شاگردان رو به استاد نشسته بودند و متوجه اتفاق پیش آمده نبودند میرزای نائینی میگوید فضلای نجف وارد شدند. میرزا هاشم هم در مقام مزاح برآمده و گفته است که احتمالاً دنبال مجتهد اعلم هستند و آمدهاند از شما تقلید کنند. (گوهر گمشده، صص 151-152)
از آیتالله مرعشی نجفی هم برخی شوخطبعیها نقل شده است. گفته میشود که ایشان در نماز جماعت رعایت اَضعفِ مأمومین را میکرده است. از همین رو نماز را سریع میخوانده تا افراد ناتوان دچار سختی نشوند. یکی از شاگردان به وی گفته بود که آقایی در فلان جا هست که نماز را از شما هم سریعتر و راحتتر میخواند. آیت الله مرعشی با لبخند و تعجب گفته بود که من مستحبات را در جماعت ترک میکنم، نکند آن آقا واجبات را هم ترک میکند؟ (ارجنامه مرعشیان، ص 44)
نقل است زمانی که همسر شیخ عبدالکریم حائری درگذشت، ایشان زوجه دیگری اختیار کردند. اما این همسر دوم نیز عمرش به دنیا نبود و درگذشت.
گفته شده زمانی که این بانو درگذشت، یکی از علمای اصفهان به نام آقا نجفی نامه تسلیتی به آیتالله حائری نوشت. شیخ عبدالکریم نامه را خواند و بسیار خندید. اطرافیان از خنده آیتالله تعجب کردند. شیخ مرتضی حائری، فرزند ایشان، نامه را از پدر میگیرد و میبیند که آقا نجفی در پایانِ نامه نوشته است: حضرت حاج آقای حائری، حضرتعالی چه وِرد و ذکری را می دانید و میخوانید که خواتین مُخدّرات را یکی پس از دیگری به گور میفرستید، لطف کنید آن ورد را برای اینجانب مرقوم فرمایید که هفتاد سال است مبتلا به یکی هستم. (شرح زندگانی حضرت آیت الله مؤسس و فرزند برومندشان، ص 55).
در نقل دیگری گفته میشود عدهای به عیادت مرحوم شریعت اصفهانی رفتند و جلسه عیادت را طول دادند. آنها که مدت طولانی در محضر آیت الله نشسته و مراعات کسالت احوال آیت الله را نکرده بودند در هنگام خداحافظی از وی تقاضا کردند که دعایی کنند. مرحوم اصفهانی به طنز گفته بود «اللّهمَ علّمهم آدابَ العیاده». (جرعهای از دریا، ج 3، ص 392)
مزاح در محضر آیت الله امری مرسوم و مقبول است. این شیخ و سیدِ حاضر در تصویر نیز گویی از همین مزاحهها دارند و لطافت طبعی حاصل میکنند.