محمدرضا بهشتی: دکتر فیرحی به دنبال جستجوی علمی حقیقت بود/ درگذشت فیرحی ضایعه جبران ناپذیری در عرصه علم و پژوهش است
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران گفت: درگذشت مرحوم دکتر فیرحی ضایعهای جبران ناپذیر در عرصه علم و پژوهش است.
سید محمدرضا بهشتی در مراسم هفتمین روز درگذشت حجت الاسلام والمسلمین دکتر داوود فیرحی که به همت موسسه فهیم برگزار شد، بیان کرد: درگذشت دکتر فیرحی ضایعه تأسف باری بود و فقدان ایشان به عنوان کسی که در طول سالهای متمادی ویژگیهای ممتازی را در خود داشت، بسیار سخت است.
او تصریح کرد: درگذشت مرحوم دکتر فیرحی که گنجینهای برای کشور و از مفاخر حوزه و دانشگاه به شمار میرفت ضایعهای جبران ناپذیر در عرصه علم و پژوهش است و به لحاظ منش و رفتار و سلوک و قول و فعل از افرادی بود که از ایشان بوی عطر ایمان را استشمام میکردیم.
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: بسیار امیدها به کار ایشان وجود داشت که با درگذشت این استاد تلاشهای زیاد ایشان نیمه کاره ماند، ما در سالهای اخیر ارتباط خوبی داشتیم و این واقعاً بسیار تلخ بود.
او درباره شیوه تقرب و روش کار ایشان درباره موضوعات گفت: رهیافت و شیوه کار مرحوم دکتر فیرحی و تمرکز ایشان، اندیشه سیاسی و تاریخ اندیشه سیاسی به ویژه در دو سده اخیر بود.
بهشتی عنوان کرد: ایشان به تدریج در مطالعات خود به یک سلسله مفاهیم پایه رسیده بودند و آن را دنبال میکردند. آن چه ایشان دریافته بودند این بود که این مفاهیم در یک پیوستگی منظم باید ملاحظه شود و مورد مطالعه قرار بگیرد از این رو، مفاهیم را به صورت منظومهای دنبال میکردند، مثلاً وقتی مفهوم وطن یا ملت یا دولت طرح میشد به این نتیجه رسیده بودند که بررسی تک تک اینها به تنهایی کافی نیست بنابراین به صورت منظومهای اندیشیدن و تلاش برای پژوهشی که بتواند به این شکل اندیشه ابعاد را تعریف کند، دنبال میکرد.
او خاطرنشان کرد: دکتر فیرحی در بررسی منظومهای که نسبت به مفاهیم داشت به تطور مفاهیم برخورد کردند مثلاً مفهوم ملت از زمانی که وارد اندیشه سیاسی میشود تحولاتی را طی میکند که این تحولات اگر مد نظر قرار نمیدادیم ممکن است ارزیابی ما درست نباشد و لذا ایشان به لحاظ تجربی به این نتیجه رسیده بود و به لحاظ نظری هم این شیوه را دنبال میکرد.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به تقسیم بندی دو سده اخیر توسط دکتر فیرحی به دورانهایی اظهار داشت: دوران یکی از مفاهیمی است که باید دید از کدام علم وارد شده و چه تطوراتی را طی کرده است.
شیوه مطالعه دکتر فیرحی این بود که برای کسب محتوای مفهوم در هر دورانی نیاز داریم مطالعه عرضی و همزمان انجام دهیم و تمامی منابعی که این مفهوم پیش آمده را شناسایی و به تدریج بتوانیم اوصاف و خصوصیات این مفهوم را شناسایی کنیم تا در انتها، بتوانیم یک نقطه معانی موجود و ثقل معانی را به دست آوریم.
او خاطرنشان کرد: تیزبینی، پیگیری جدی، صبور بودن در تحقیقات و به دور از شتاب زدگیها و جدیت در کار از ویژگیهای مهم دکتر فیرحی بود. ایشان را جستجو گری میدیدم که حقیقتاً به دنبال جستجوی علمی حقیقت است و کسی نبود که ذهنش بسته شود و به سرعت نتیجه بگیرد و این درس مهمی برای ماست که بدانیم دوره ما کار سخت است و دوره درخشش نیست و میل به درخشش در این عرصهها راباید در خودمان مهار کنیم و حوصله پیدا کنیم زیرا کار پژوهش، جدی و سخت است.
بهشتی در مورد تاریخ اندیشه و فلسفه اروپا گفت: نزدیک به یک سده از قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم کارهای بسیار جدی در مورد تاریخ اندیشه و مفاهیم انجام شد تا اینکه از نیمه سده بیستم به این طرف، بهره برداری در این عرصه میسر شد و بعضی از کارها در حوزه اندیشه و فرهنگ در گذشته و سنت فرهنگی که در آن هستیم، باید با حوصله انجام شود.
او افزود: دکتر فیرحی به تدریج به یک نقشهای برای کار خود رسیده بود و در آن نقشه جایگاه مفاهیم جدی را شناسایی و با این نظم و پیوستگی، به شیوه تقرب به این موضوعات نیز دسترسی پیدا کرده بود که نتیجه این تلاش علمی، مشاهده یک افق گشاییهای جدید و بسیار با ارزش بود.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: در جلساتی که با ایشان داشتیم، همواره احساس میکردیم فردی هوشمندانه کاری را در پیش گرفته، رصد میکند و از هر نقطهای که میتوانست برای آن کاری که انجام میدهد، بهره برداری میکرد.
او گفت: مرحوم دکتر فیرحی ذهن بازی داشت و در ایشان جمود راه نداشت، ذهن او جوان بود و مجال ورود مطالب جدید و زاویههای علمی جدید را به ذهن خود میداد و ما هم امیدوار بودیم از ثمرات کار ایشان بهرههای بیش از این ببریم.
بهشتی، درگذشت دکتر فیرحی را ضایعهای بزرگ و مایه حسرت و تأثر دانست و بیان کرد: دکتر فیرحی جز افرادی بود که در سطح ممتازی حرکت میکرد و جزو افراد معدودی در علم و پژوهش بود که در سطح بالایی حرکت میکرد و این خودسازیها را نشان میداد.
او گفت: ما در گروه فلسفه دانشگاه تهران چند بار از ایشان خواهش کردیم که درس فلسفه سیاست را بر عهده گرفتند و آنچه برای ما مهم بود، فضل و علم ایشان بود و گمان میکردم برای دانشجویان مفید باشد اما مهمتر این بود که این دانش و علم با یک منش جمع شده بود و میخواستم دانشجویان در چهره دکتر فیرحی، آن روحانی که دلمان میخواست را ببینند و احساس میکنم واقعاً این تأثیر را در طول سال گذاشته بود و از آموختنیترین چیزهایی بود که میشد در کلاش درس به دانشجویان منتقل کرد و بسیاری از پیش داوریهایی که در مورد روحانیت شکل گرفته در مواجهه با فیرحی تجدید نظر میشد.