انتظار، امید آفرین و بنبست شکن است.
خصوصیت اعتقاد ما شیعیان این است که این حقیقت را در مذهب تشیّع از شکل یک آرزو، از شکل یک امر ذهنیِ محض، به صورت یک واقعیت موجود تبدیل کرده است
*حضرت آیتالله خامنهای
خصوصیت اعتقاد ما شیعیان این است که این حقیقت را در مذهب تشیّع از شکل یک آرزو، از شکل یک امر ذهنیِ محض، به صورت یک واقعیت موجود تبدیل کرده است. حقیقت این است که شیعیان وقتی منتظر مهدی موعودند، منتظر آن دست نجاتبخش هستند و در عالم ذهنیات غوطه نمیخورند؛ یک واقعیتی را جستجو میکنند که این واقعیت وجود دارد. حجّت خدا در بین مردم زنده است؛ با مردم زندگی میکند؛ مردم را میبیند؛ با آنهاست؛ دردهای آنها، آلام آنها را حسّ میکند. انسانها هم، آنهایی که سعادتمند باشند، ظرفیت داشته باشند، در مواقعی به طور ناشناس او را زیارت میکنند. او وجود دارد؛ یک انسان واقعی، مشخص، با نام معیّن، با پدر و مادر مشخص و در میان مردم است و با آنها زندگی میکند. این، خصوصیت عقیده ما شیعیان است. (27/5/1387)
انتظار، از مفهوم تا مصادیق
انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گستردهای است. یک انتظار، انتظارِ فرجِ نهایی است؛ یعنی اینکه بشریت اگر میبیند که طواغیتِ عالم، تُرکتازی[1] میکنند و چپاولگری میکنند و افسار گسیخته به حق انسانها تعدّی[2] میکنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است. نباید تصور کند که بالاخره چارهای نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست ـ «لِلباطلِ جَوله»[3] ـ و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشایش، در نهایتِ دورانی که ما در آن قرار داریم و بشریّت دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است، لیکن انتظار فرج، مصداقهای دیگر هم دارد.
وقتی به ما میگویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بنبستی قابل گشوده شدن است. فرج، یعنی این؛ فرج، یعنی گشایش. مسلمان با درسِ انتظار فرج، میآموزد و تعلیم میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان، ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگیِ انسان، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ فرج، ظهور خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین فرج متوقع و مورد انتظار است. این، درس امید به همه انسانهاست. این، درس انتظار واقعی به همه انسانهاست.
لذا انتظارِ فرج را افضل اعمال دانستهاند؛ معلوم میشود انتظار، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار یک عمل است، یک آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرّک و پویایی است در همه زمینهها، این، در واقع تفسیر این آیات کریمه قرآنی است که« «وَ نُریدُ أن نمُنَّ علی الذین استُضعفُوا فی الأرض و نجعَلَهم أئمّه و نَجعَلَهم الوارثین»[4] یا «إنّ الارضَ لله یُورِثُها مَن یشاء من عِباده و العاقبهُ للمُتّقین»[5] (29/6/1384)
ارتباط عاطفی ـ روحی با امام عصر علیه السلام
یک جمله در پایان عرض بکنم در مورد لزوم ارتباط عاطفی، معنوی، روحی با آن امام بزرگوار و ولیّ معصوم الهی برای یکایک ما. مسئله را در حدّ تحلیل روشنفکری و فکری محدود نکنید. آن معصوم برگزیده خدا. او دعا میکند، او قرائت قرآن میکند،او تبیین مواضع الهی میکند، او رکوع و سجود میکند، او عبادت میکند، او دعا میکند، او در مجامعی ظاهر میشود، کمک به انسانهایی میکند. او وجود خارجی دارد، وجود عینی دارد، منتهی برای ما ناشناخته است. این انسان برگزیده پروردگار، امروز هست و ما باید رابطهمان را به صورت شخصی، به صورت قلبی، به صورت روحی نیز علاوه بر شکل اجتماعی و سیاسیاش ـ که بحمدالله نظام ما در جهت خواست آن بزرگوار ان شاءالله هست ـ باید تقویت بکنیم. یعنی تک تک افراد جامعه ما توسل به ولیّ عصر و آشنایی با آن حضرت و راز و نیاز با آن بزرگوار و سلام به آن حضرت و توجه به آن حضرت را بایستی یک وظیفه و یک فریضه خودشان بدانند و دعا کنند برای آن حضرت همچنانی که ما در روایات داریم و این دعای «اللهمّ کُنْ لِوَلیّک»[6] یکی از انواع دعاهای فراوانی است که وجود دارد، و زیاراتی که در کتابها هست که همه این زیارات علاوه بر اینکه بُعد فکری و آگاهیبخشی و معرفت دارد برای ما که آنها را بخوانیم، بُعد روحی و قلبی و عاطفی و احساسی هم دارد و ما به این احتیاج داریم. (21/1/1366)
نقل از «انسان 250 ساله» بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی سیاسی ـ مبارزاتی ائمه معصومین علیهم السلام.
[1] . جولان دادن، تاراج کردن و به غارت بردن.
[2] . (عدو) تجاوز کردن، ستم کردن.
[3] . تصنیف غررالحکم و درر الکلم/ ص 71. «از برای باطل جولانی باشد [که به زودی به سر آید و زایل گردد.»
[4] . سوره مبارکه قصص / آیه 5 «و خواستیم بر کسانی که در زمین به ضعف و زبونی کشیده شدهاند، منّت نهیم و آنها را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارثان [زمین] کنیم.»
[5] . سوره مبارکه اعراف / آیه 128، «زمین از آن خداست، آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد به ارث میدهد، و فرجام [نیکو] از آن پرهیزکاران است.»
[6] . الکافی / ج 4 / ص 162، «اللهمّ کُن لولیّک الحجّه بن الحسن صلواتُکَ علیه و علی آبائِهِ فی هذه السّاعه و فی کلّ ساعه ولیّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دَلیلاً و عَیناً حَتّی تُسْکِنَه أرضَکَ طوعاً و تُمَتِّعه فیها طویلاً.»
خصوصیت اعتقاد ما شیعیان این است که این حقیقت را در مذهب تشیّع از شکل یک آرزو، از شکل یک امر ذهنیِ محض، به صورت یک واقعیت موجود تبدیل کرده استرهبر انقلاب اسلامی: