آیت الله درچه ای مبارزه با خرافات را وظیفه خود می دانست
پس از درگذشت سید اسماعیل صدر برخی از مردم اصفهان و شهرهای دیگر از او تقلید میکردند. ایشان در عملکرد سیاسی بسیار محتاط بود و در ماجرای نهضت مشروطه، همفکری او با شیخ فضل الله گزارش شده است.
امروز سالگرد رحلت فقیه بزرگوار و مدرس کبیر آیت الله سیدمحمدباقر درچه ای اصفهانی از اساتید مرحوم آیت الله بروجردی است.
سید محمد باقر درچه ای از فقهای شیعه قرن سیزدهم و چهاردهم قمری و از اساتید حوزه علمیه اصفهان. او در نجف نزد میرزای شیرازی و میرزا حبیب الله رشتی و در اصفهان نزد محمد باقر خوانساری شاگردی کرد. از شاگردان وی میتوان به آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله حسین بروجردی اشاره کرد.
سید محمد باقر درچه ای در ۱۲۶۴ ق در روستای درچه در لِنجِان اصفهان به دنیا آمد. نسبش به امام موسی کاظم (ع) میرسد. پدرش مرتضی و برادرانش محمد حسین و محمد مهدی از عالمان دین بوده اند.
مهدی از دانش آموختگان حوزه نجف و از مدرسان مشهور فقه و اصول حوزه اصفهان به شمار میرفت. جد اعلایش محمد میرلوحی سبزواری از عالمان بزرگ اصفهان در دوره صفویه و معاصر با محمد تقی مجلسی بود. درچه ای در ۱۳۴۲ ق در درچه درگذشت. پیکر وی از درچه به اصفهان تشییع شد و در قبرستان تخت فولاد به خاک سپرده شد.
محمد باقر درچه ای در سیزده سالگی فراگیری علوم دینی را در اصفهان آغاز کرد. او فقه و اصول را نزد عالمانی چون محمد باقر خوانساری، صاحب روضات الجنات، محمد حسن نجفی و میرزا ابوالمعالی کرباسی فرا گرفت.
آیت الله درچه ای در ۱۳۰۳ ق به اصفهان بازگشت و تا آخر عمر به تألیف، تدریس و فعالیتهای علمی و اجتماعی پرداخت. محل تدریس او مدرسه نیم آورد و مسجد نو و محل اقامۀ نماز جماعت او مسجد بازارچه وزیر بود. درچه ای در حوزه علمیه اصفهان به عنوان استاد ممتاز فقه و اصول به شهرت رسید.
چنانکه طالبان فقه از شهرهای دیگر نیز برای استفادۀ از حوزۀ درس وی به این شهر میآمدند. مباحث درس آیت الله درچه ای عمدتاً برگرفته از تقریرات درسهای میرزا حبیب الله رشتی بود. گفتهاند که وی سه درس در هر روز داشت و هر درس را سه بار تقریر میکرد.
برخی از مشهورترین شاگردان آیت الله درچه ای عبارتند از حضرات آیات و حجج اسلام:
سید ابوالحسن اصفهانی، حاج آقا حسین بروجردی، میرزا حسن جابری انصاری، میرزا علی آقا شیرازی، محمد حسن آقا نجفی قوچانی، سید جمال الدین گلپایگانی، سید حسن مدرس و حاج آقا رحیم ارباب.
شواهد نشان از آن دارد که آیت الله درچه ای به اعتدال گرایش داشته است. این اعتدال در دو بخش یکی تأکید خاص آیت الله درچه ای روی توحید و دیگر مراقبت از نقل مطالب دروغ در روضهها میتوان دنبال کرد.
آیت الله درچه ای میکوشید تا اهمیت توحید را به همگان گوشزد کند و هرگاه میخواست درباره اهمیت موقعیت ائمه (ع) سخن بگوید ابتدا از توحید سخن میگفت.
آیت الله سید حسن مدرس از شاگردان وی میگوید، از استاد درباره مقام اهل بیت پرسیدم. در جواب گفت: شب قدر در اینباره در منبر مطالبی خواهد گفت.
آن شب ابتدا درباره توحید به تفصیل سخن گفت و از آنجا بود که سخن را به مقام ائمه (ع) رساند. آیت الله مدرس افزود: به عقیده آیت الله درچه ای محبت اهل بیت در سایه توحید معنا مییافت و الا ایشان قصد نداشت مقام محبت را ذرهای کم رنگ کند.
تأکید کرد که عقیده به محبت اهل بیت باید خیلی مستدل، عمیق و خالصانه باشد. بعد از سخن ایشان من هم توجهم به مسئله توحید قویتر شد.
آیت الله درچه ای در عملکرد سیاسی بسیار محتاط بود، در ماجرای نهضت مشروطه همفکری او با شیخ فضل الله نوری در برههای گزارش شده است.
او در پاسخ به استفتائی در ربیع الثانی ۱۳۲۶ ق درباره مجلس شورای ملی، مفاسد این مجلس را در دو سال گذشته از حد و حصر بیرون دانست و کمک کردن به تشکیل آن را حرام خواند.
آیت الله درچه ای با صفاتی چون ساده زیستی، پرهیزکاری، احتیاط در مصرف وجوه شرعی، مبارزه با خرافات و عقاید ناروا، مانند اظهارات غلوآمیز درباره امامان شیعه علیهم السلام، نظم بسیار در زندگی و جدیت در امر تدریس شناخته شده بود. چنانکه به گفته همایی حتی خبر شنیدن درگذشت مادرش، موجب تعطیلی درس او نشد.
در نحوه درگذشت او اختلاف است. عدهای معتقدند که فوت نموده و برخی دیگر قائلند که کشته شدهاست. سید تقی درچهای (نوهاش) معتقد است که سید محمدباقر درچهای توسط عوامل رضاخان کشته شده است.
مرحوم درچهای طبق عادت معهود روز چهارشنبه ۲۶ ربیعالثانی سال ۱۳۴۲ بعد از نماز ظهر به موطن خود «درچه» رفت و در آنجا در جمعه همان هفته؛ قبل از طلوع آفتاب در حمام از دنیا رفت.
از آن رو به اصفهان خبر دادند و اطبای حاذق به عیادتش رفتند؛ اما بر آنها مسلم گردید که آن مرجع وارسته جان به جان آفرین تسلیم کرده است.
اهل اصفهان و آبادیهای اطراف، همان روز به درچه رفتند و پس از انجام مراسم تغسیل و تکفین دستههای سوگواری به راه انداختند و پس از ۳ روز از فوت این مرجع عظیمالشأن، پیکر مبارکش در میان اشک و اندوه مرگ یا شهادت تشییع شد. وی در تخت فولاد اصفهان دفن شدهاست.