ممیزی هم عقلانی است هم قانونی
مدیر انشارات کتاب ناب ممیزی را اصلی قانونی دانست که حذف آن به طور کامل غیرقابل پذیرش است.
منانشر:
مدیر انشارات کتاب ناب گفت: با در نظر گرفتن جنبه قانونی اصل ممیزی، اگر کسی در اینباره اظهارنظری میکند، باید مطابق قانون باشد.
حجتالاسلام سیدمحمد کاظم شمس در گفتگو با خبرنگار پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی «منانشر»، گفت: بعد از صحبتهای وزیر ارشاد در ارتباط با مشکلات و گلایههای ناشران و نویسندگان از ممیزی، صحبت از تغییر آن به میان آمد. در اظهارنظرهای صورت گرفته، با توجه به پذیرفته بودن اصل قانونی ممیزی توسط عموم ناشران، عدهای نسبت به شیوه اجرای آن در سالهای گذشته اعتراض کردند. اما عده دیگری نیز در خصوص اصل ممیزی اظهارنظر میکنند. این گروه خواهان حذف ممیزی هستند و در برنامهای تلویزیونی، به شدت از این موضوع استقبال و حمایت کردهاند.
وی با اشاره به عقلانی بودن اصل ممیزی افزود: با در نظر گرفتن جنبه قانونی این اصل، اگر کسی در اینباره اظهارنظری میکند، باید مطابق قانون باشد.این قضیه، طرحی عقلایی و قابل پذیرش برای همگان است. ممکن است در دامنه آن در کشورهای مختلف تفاوتهایی وجود داشته باشد، اما نمیتوان پذیرفت که در جامعهای که افراد آن دارای فرهنگ اجتماعی هستند، هر کسی هر مطلبی را که دوست دارد، منتشر کند.
مدیر انتشارات کتاب ناب، با آوردن مثالی ممیزی را اصلی قابل پذیرش در همه جهان معرفی کرد وگفت: در حال حاضر در آزادترین کشورهای جهان هم محدوههایی تعریف شده است که در آن محدوهها ممیزی را اعمال میکنند. شاهد این موضوع مساله «هولوکاست» است.
او اذعان داشت: صرفنظر از ماهیت واقعی یا غیرواقعی آن، از آنجایی که این مساله موضوعی تاریخی است، تحقیق یکی از جنبههای پرداختن به آن است، اما در کشورهای اروپایی تحقیق درباره هولوکاست را ممنوع و آن را جزء خطوط قرمز خود معرفی کرده و برای آن ممیزی اعمال میکنند.
حجت الاسلام شمس تصریح کرد: ممکن است تعداد موضوعهای مشمول ممیزی در کشورهای غربی محدود و یا در مواردی وسیع باشد، اما بیانگر عقلایی بودن اصل ممیزی انتشار در تمام جوامع اجتماعی است. این که عدهای میگویند مطلقا ممیزی نباشد، پذیرفتنی نیست.
عضو هیات مدیره مجمع ناشران انقلاب اسلامی گفت: در ایران، گروهی به شیوههای اعمال ممیزی در سالهای گذشته معترض هستند. ملاک اصلی و مرکز داوری، قانون است. منظور از قانون، قانون مصوب مجلس شورای اسلامی و همچنین مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1389 است. شاید یکی از دلایلی که متاسفانه باعث شد اعتراض نسبت به ممیزی در کشور مطرح شود، اجرای ناکامل آن قوانین است.
وی خاطرنشان کرد: در قانون قبلی فقط جنبههایی در قالب نفی مطرح شده است. از محورهای آن قانون میتوان به این موارد اشاره کرد که اگر اثری برخلاف امنیت ملی، مذهب رسمی و اقوام و مذاهب مختلف باشد، وزارت ارشاد میتواند از انتشار آن جلوگیری کند.
حجتالاسلام شمس به قانون تخصصی کردن حوزه کتاب کودک اشاره کرد و افزود:در قانون جدید علاوه بر نفی، جنبههای اثباتی هم آمده است. یکی از مسائل در این قانون، مساله تفکیک ارزیابی کتاب کودک از بزرگسال و تخصصی کردن آن است که در قانون قبلی ممیزی وجود نداشت. متاسفانه به دلایلی این قانون برای اجرا به شورای انقلاب فرهنگی ابلاغ نشد.
او در پایان اظهار داشت: معضلی که ممکن است در مورد ممیزی وجود داشته باشد، اعمال نظرات شخصی است که باعث نارضایتی ناشران میشود. بنده به مدیران جدید نشر توصیه میکنم برای حل این معضل، اولا قانون را اجرا کرده و در وهله دوم از اعمالنظر سلیقهای پرهیز کنند.
مدیر انشارات کتاب ناب ممیزی را اصلی قانونی دانست که حذف آن به طور کامل غیرقابل پذیرش است. گفتگو با حجتالاسلام شمس:
بله اگر همین ممیزی به درستی و به صورت تخصصی انجام شود قطعا بسیاری از این ایرادات بر طرف خواهد شد
مهم همان اجرای قانون و پرهیز از اعمال سلیقه است.
بدون تردید نظر وزیر ارشاد هم حذف کامل ممیزی نبوده است.بلکه زمینه های معطلی های بدون دلیل از بین رود که راه ان همان اجرای قانون و کم کردن دخالت سلیقه است.
اولا: باعث تاسف است که به عنوان گواه بر عقلایی بودن ممیزی، ایشان بحث ممنوعیت تحقیق درباره هولوکاست در اروپا را آورده اند که آشکارا یک قانون ظالمانه و خلاف عقل است.ثانیا: در بسیاری از کشورها چیزی به نام ممیزی و یا با کارکردی شبیه به آن وجود ندارد. یعنی اینکه مرجعی خود را محق بداند برای امکان دستیابی آحاد جامعه به نوع خاصی از مطالب تعیین تکلیف کند و در واقع آزادی مخاطبان را محدود کند. در این کشورها البته امکان انتشار هرگونه مطلبی از سوی هرکسی وجود دارد. اما در مقابل هرگاه کسی از این مطالب منتشره شکایتی بکند دادگاههای صالح و متخصص به شدیدترین نحوی برخورد می کنند و لذا ریسک چاپ مطالب شکایت برانگیز را به شدت بالا می برند. طبیعتا این شاکی هم می تواند یک فرد حقیقی و شخصی باشد و هم در موارد لازم نهادهای حقوقی و یا مدعی العموم.ثالثا: ممیزی قانونیست که اساسا سلیقه بردار است. یعنی صرف وجود قانون ممیزی زمینه اعمال سلیقه نیروهای مختلف را فراهم می کند. نصیحت به اجرای قانون و خودداری از اعمال سلیقه عملا دردی از مشکل دوا نمی کند.رابعا: ممیزی یک فرایند وقت گیر، هزینه بر، ضد تولید و در نهایت بی فایده است چنانکه میزان اثر بخشی آن در طی سالها اجرای این قانون آشکار شده است. به نظر می آید خیلی عقلایی تر اینست که به جای تلاش در مکافات پیش از جنایت، زمینه را برای تولید بالاتر و بهتر محصولات فرهنگی فراهم کرد و در مقابل بر نظارت و برخورد قانونی موثر با متخلفین از عرف و اخلاق اجتماعی و متجاوزین به حقوق مخاطبین افزود.
اقای سید مصطفیچرا از بحث هولوکاست که ایشان طرح کرده ابراز تاسف؟اتفاقا بهترین مصداق است.نه از این جهت که هولوکاست واقعیت دارد یا ندارد؟با چه حدود وکیفیت بوده؟بلکه از این جهت که در کشورهای اروپایی که به عنوان جوامع ازاد تلقی می شود…در این موضوع خط قرمز و ممنوعیت دارند.این جور نیست که هر کس هرچیزی خواست بنویسد ازاد باشد،نه حداقل همین موضوع- وموضوعات دیگرهم هست-اگر کسی نوشت مجاز نیست وممنوع است.
جناب توانا!قبول دارید که قانونی برای منع تحقیق و نوشتن از یک واقعه تاریخی، قانونی ظالمانه و غیر انسانیست؟ چطور می تواند یک رفتار غیر انسانی در یک جامعه ی با عقاید کاملا متفاوت، نشانه ای بر عقلانی بودن همان رفتار در جامعه ما باشد؟بنده برای اصل صحبت ایشان ابراز تاسف نکردم. عرضم این بود که کاش شاهد مثالشان برای عقلانی بودن وجود ممیزی، یک رفتار مشابه عقلانی بود نه یک قانون برآمده از زور و فشار!گو اینکه تا جایی که می دانیم در اکثر این کشورها هم قانونی برای منع از تحقیق در مورد هولوکاست وجود ندارد بلکه همان ترس ناشران و نویسندگان ار تبعات قطعی شکایتهای نهادهای صهیونیستیست که خودبخود مانع از انتشار آثار اینچنینی می شود!
واضح است که ارزش ها در جوامع مختلف متفاوت است.این مسئله به حق یا ناحق بودن این ارزش ها ندارد، بلکه واقعیتی خارجی است.ممیزی اثاری که هنجارهای اخلاقی را رعایت نمی کنند در کشور ما نادرست وغیرقانونی است.در حالی که درجوامع غربی برعکس این موارد ازاد است و جلوگیری از انتشار اثار غیر اخلاقی را کاری نامناسب تلقی می کنند.سوال این است که ایا مطلق ممیزی را در کشوری می توان سراغ داشت که امری نادرست وغیرقانونی تلقی شود و ایا کشورهای غربی که به ممیزی درکشور خورده می گیرند و ان را دلیل برنبود ازادی تلقی می کنند ایا خودشان هیچ ممیزی اعمال نمی کنند واجازه انتشار هرچیز را می دهند؟ایشان بامثال هلوکاست این را می گوید که این موضوع درکشورهای اروپایی دچار ممیزی است واین مسئله نشان می دهد اصل ممیزی مورد قبول همه جوامع است.اما هرکدام براساس ارزش های خود این ممیزی را اعمال می کنند.
مقاله روزنامه بهار چهارشنبه گذشته و در استانه عید غدیر، خاطر علاقه مندان فرهنگ غدیر را مکدر کرد.فضای جامعه هم دچار اضطراب و مقدار زیادی از انرژی و توجه را درگیر کرد.این مسئله غیر از تفسیرها وحواشی ان که باعث تشدید اختلافات جریان های سیاسی و تشدید اتهامات در فضای غیر اخلاقی سیاسی، نتیجه ان.امروز در مصاحبه شبکه سیما وزیر ارشاد با محکومین این مقاله ابراز داشت که برای رفع ورجوع مقاله چهارشنبه،روزشنبه در نقطه مقابل ان مبادرت به درج مقاله ای کرده است که اهانت به اعتقادات اهل سنت بوده است.یعنی با یک مقاله صدها نفرساعت انرژی مردم ومسئولین را صرف کرده است.به طور طبیعی نشریات خصوصا روزنامه به دلیل حجم انبوه ان وفاصله انتشارش امکان ممیزی قبل چاپ ندارد ولی برای کتاب که چنین چیزی عملی است چرا باید اجازه داد امثال این اتفاقات بیفتد تا بعد شروع به حل ان کنیم.انتشار چنین مقالاتی طبق قانون جرم است.یعنی ایا باید جرم اتفاق بیفتد وبعد در صدد رفع برآئیم.درقانون اساسی پیشگیری از وقوع جرم جزء وظایف صریح دستگاه های حاکمیتی شمرده شده است.ممیزی تشکیلاتی برای پیشگیری از وقوع جرم است.قانون مصوب 89 – که به دلایل سیاسی رییس دولت قبل ان را اجرا نکرد- بسیاری از موارد را پیش بینی کرده است وتقریبا زمینه رفتار سلیقه ای را جلوگیری کرده است.تشکیل هیئت داوری در ان قانون اگر اجحافی از طرف مجریان صورت گیرد، فرصت احقاق حق را فراهم کرده است.نباید فرصت های درگیر حواشی بی حاصل کرد.امید ان که با اجرای دقیق قانون شاهد رفتار خارج از ضابطه مجریان و اجحافی به نویسنده وناشر نباشیم.
جنای شمس! یعنی اگر ممیزی شود دیگر این اتفاق که برای روزنامه بهار افتاد نمی افتد؟! این چه حرفی است که می زنید؟ مسئله این است که قانون باید شفاف شود. حالا شما می گویید قانون به کناری بیایم یک نفر را بگذاریم جای قانون؟ در حقیقت حرف شما این است.چرا نمی پذیریم که مشکل از نظام ایدولوژیک ماست که خواسته هایش در قانونی شفاف نمی گنجد؟ پیشنهاد من این است که مسئولان مربوطه باید بکوشند به شفاف سازی قانن روی آورند. آن وقت اگر کسی از قانون تخطی کرد قلم دستش را بشکنند!
جناب شهبازیدر این که اگر تخلفی صورت گیرد، طبق قانون باید رسیدگی کرد ظاهرا اختلافی نباشد.اما در مطبوعات طبق قانون مدیرمسئول مطلب را منتشر می کند و اگر مشکلی داشت، باید رسیدگی شودو چنانچه جرمی بودباید به تناسب ان تصمیم گرفت.درمورد کتاب چون فوریت انتشار نشریه خصوصا روزنامه را ندارد،درقانون پیش بینی شده که علاوه بر مدیرمسئول انتشارات گروهی با شرایط ویژه ان را بررسی کنند و اگر مصداقی از مواردی که درقانون امده است در ان یافتند به نویسنده یا ناشر تذکر می دهند.اگر این اعتراض مورد قبول نویسنده وناشر نبود، به گروه دیگری به نام هیئت داوری ارجاع می شود.دراینجا اگر نظر دیگری بود به هیئت سوم که نهایی ارجاع می شود.ایا به نظر شما با این مقدار کنترل، چند درصد احتمال بروز امثال این مقاله پدید اید؟گرچه انچه بیان شد درمصوبه سال89 امده که در سال های گذشته اجرا نشد است.یعنی تخلف دراجرا بوده است.درصورتی که تخلف از اجرا نباشد ، که وعده و انتظار ازدولت فعلی همین است،نباید مشکل جدی پدید اید.مثلا بازهم از برخورد سلیقه ای هراس داشت،چون در صورتی که اصلا ممیزی نباشد ومانند نشریات به رسیدگی بعد از تخلف اکتفا کرد، می توان برخورد سلیقه ای را به قاضی هم نسبت داد چون او هم یک انسان است.اما در رفتار های اجتماعی تا این مقدار رفتار بدبینانه شایسته نیست.فقط یک صورت باقی می ماند: این که بگوییم هیچ ممیزی نباشد و حتی اگر هرمطلبی نوشته شد، کسی اعتراضی نکند که بعید است احدی این دیدگاه را قبول داشته باشد.