در باب شناخت و معرفت ائمه
آموزه هایِ آفتابگون قرآن و معارفِ دریاوش مکتب اهل بیت(ع), به ما می آموزد که, هدف از آفرینش، بندگی خداوند است. و اساس و پایه این بندگی, شناخت پروردگار است. و عالی ترین تبلور این شناخت, در شناخت پیامبر خاتم(ص) و اوصیای او است. زیرا از راه پیامبر و اوصیای اوست که انسان آموزه های دینی را فرا می گیرد و از همین دانش و آگاهی ها به خدای متعال شناخت پیدا می کند.
حقیقت یادشده به زیبایی تمام, در فرمایش امام باقر(ع) منعکس شده است. که فرمود:
همانا کسی خدا را بندگی می کند که به او شناخت داشته باشد …]مراد از شناخت خدا[, تصدیق خدا و رسولش و پیروی از علی(ع) و امام دانستن او و سایر امامان هدایت و برائت از دشمنان آن ها است. و خدا این گونه شناخته می شود.
امام حسین بن علی(ع) نیز به اصحاب خود در باره شناخت خداوند متعال چنین فرمود:
ای مردم! همانا خداوند متعال بندگان را نیافرید مگر برای آن که او را بشناسند پس در آن هنگام که او را شناختند بندگی او را خواهند کرد. و آن هنگام که او را بندگی کردند با عبادت او از عبادت غیر او بی نیاز می گردند.
شخصی پرسید : «ای پسر رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت، معنای شناخت خدا چیست؟»
ایشان در پاسخ فرمود:
شناخت خدا عبارت است از شناخت اهل هر زمانی امامی را که اطاعتش بر آن ها واجب است.
بنا بر این به روشنی معلوم می شود که شناخت امام از شناخت خداوند متعال جدا نیست، بلکه یکی از ابعاد آن است.
چنان که دعای معرفت، اشاره لطیفی به آن دارد، آن جا که عرض می کنیم: اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حجّتکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حجّتکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حجّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی؛
از این دعا نکات ارزشمندی استفاده می شود:
نخست: در دوران غیبت می بایست شناخت خدا و رسول و امام را از خدا خواست. بنابراین نباید به دانش و آگاهی های خود در زمینه خداشناسی و پیامبر شناسی و امام شناسی بسنده کرد و خود را از عنایات خداوند بی نیاز دانست.
دوم: در این دعا لازمه شناخت خدا, شناخت پیامبر(ص) و لازمه شناخت پیامبر, شناخت امام(ع) و حجت دانسته شده است. بنابراین, اگر امام عصر(ع) شناخته نشود, پیامبر و خدا نیز به درستی شناخته نشده و انسان در گمراهی و ضلالت خواهد بود.
با توجّه به نقشی که امامت در حفظ نظام و کمال بشر و سیر او به سوی خدا و اجرای احکام خدا دارد، و با توجه به این که اطاعت امر امام از نگاه شرع و از نگاه عقل واجب است, در وجوب معرفت امام نیز بر حسب حکم عقل و شرع جای هیچ گونه تردید و شبهه ای نیست؛ زیرا هم مقدمه اطاعت است که واجب است، و هم بر حسب آنچه در روایات استفاده می شود بالخصوص نیز واجب است.
و چنان که در نهج البلاغه است, داخل بهشت شدن, دائر مدار شناختن امامان و ورود به آتش نیز دائر مدار انکار آن ها است.
هشتمین پیشوای شیعیان امام رضا(ع) ا، این گونه پرده از بخشی مقامات امام بر می دارد:
…امام امانت دار الهی در میان خلقش، و حجّت او بر بندگانش، و خلیفه او در سرزمین هایش، و دعوت کننده به سوی خدا و دفاع کننده از حقوق واجب او بر بندگان است. امام پاک گردیده از گناه و بر کنار گشته از عیب هاست. که همه علم اختصاص به او دارد و به حلم شناخته می شود. امام نظام دهنده به دین و باعث سربلندی مسلمانان و خشم منافقان و از بین رفتنِ کافران است. امام یگانه روزگار خویش است. هیچکس در مقام به منزلت او نزدیک نمی شود. و هیچ عالمی با او برابری نمی کند. و جایگزین برای او پیدا نمی شود. و شبیه و مانند ندارد. همه فضیلت ها مخصوص اوست بدون آنکه آن ها را طلب کرده باشد، بلکه این امتیازی است از طرفِ فضل کننده بسیار بخشنده برای امام می باشد….
از گفتار بالا و ادامه روایت به دست می آید:
1. ارزش امامت بیشتر و شأن آن والاتر و جایگاهش بلندتر و درون آن ژرفتر از آن است که خرد انسانها آن گونه که شایسته است به آن راه یابد و بشر بتواند با عقل و درک خویش امام را برگزیند
2. امامت زمام دین، نظام مسلمین، صلاح دنیا و عزّت مؤمنان است. امامت بنیاد بالنده و فرع نمایان اسلام است. تمامیت نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، تقسیم عادلانه سرمایههای عمومی، اجرای احکام و حدود شرعی، پاسداری از مرزهای مملکت اسلامی با امام تحقق میپذیرد.
3. امام چونان خورشیدی است که با نور خود جهان را روشن میسازد و کسی را به آن دسترسی نیست. امام آب گوارایی است که تشنگان هدایت را سیراب میسازد. امام دلالت کننده به هدایت و رهاننده از گمراهی است. امام چونان آتشی است بر بلندی, که هم راه را به راهروان مینمایاند و هم به کسانی که از او گرمی بخواهند، گرما میبخشد و هر کسی از او جدا شود نابود میشود.
4. امام، امین خداوند در میان مردم و حجت پروردگار بر بندگان و جانشین او در جهان است. امام ما را به سوی خداوند فرا میخواند و از حرمتهای الهی پاسداری میکند.
5. امام، از گناهان، پاکیزه، از عیبها پیراسته و از علم و حلم ویژه برخوردار است.
6. امام یگانهِ عصر خویش است؛ در دانش و فضایل انسانی نظیر و مانند ندارد. او فضیلت و دانش را از کسی نیاموخته است، بلکه خداوند بخشنده به او ارزانی کرده است.
البته پیش از آن امام صادق(ع) در باره کم ترین درجه شناخت امام این گونه فرموده بودند:
…کم ترین مقدار شناخت امام این است که ]بدانی [امام, هم طراز پیامبر(ص) است ـ مگر در نبوّت ـ و وارث او به شمار می آید و این که اطاعت از امام, اطاعت از خداوند و پیامبر خدا (ص) است. و باید در هر کاری تسلیم او باشیم و حکم کارها را از او بخواهیم و از فرمانش پیروی کنیم… .
به راستی اگر فقط همین چند ویژگی را که در این جا بیان شد خوب متوجه شویم، قدم بلندی در راه شناخت امام برداشته ایم. و آن گاه در پس شناخت است که نوبت به اطاعت و فرمان برداری می رسد.
آموزه هایِ آفتابگون قرآن و معارفِ دریاوش مکتب اهل بیت(ع), به ما می آموزد که, هدف از آفرینش، بندگی خداوند است. و اساس و پایه این بندگی, شناخت پروردگار است. و عالی ترین تبلور این شناخت, در شناخت پیامبر خاتم(ص) و اوصیای او است. زیرا از راه پیامبر و اوصیای اوست که انسان آموزه های دینی را فرا می گیرد و از همین دانش و آگاهی ها به خدای متعال شناخت پیدا می کند.
خدامراد سلیمیان