درباره خوانش سریانی-آرامی قرآن
اسد سیف در یادداشتی که برای دویچه وله فارسی نوشته، به بررسی و معرفی کتاب “خوانش سریانی- آرامی قرآن” نوشته کریستف لوکزنبرگ، انسانشناس و زبانشناس آلمانی پرداخته است. مدعای این کتاب آن است که قرآن عربی ترجمهای پر اشتباه از اصل قرآن است که به زبان سریانی-آرامی بودهاست!
نویسنده با بیان ایتکه قرآن برای مسلمان کلام خداست که از سوی خدا توسط جبرئیل بر محمد نازل شده، اذعان میدارد هر مسلمانی که بر این حکم شک روا دارد، مرتد است و باید کشته شود.
در حالی که امروز پژوهشهای بسیاری درباره قرآن در شرق و غرب انجام شده و در ایران پبسیاری از این این پژوهشها مورد استقبال پژوهشگران قرار گرفته، نویسنده این گزارش آورده: در کشورهای اسلامی تاکنون هیچ پژوهشی که رنگ و بوی دانش و علم داشته باشد و بر شک استوار باشد، منتشر نشده است.
او سپس به گزارش کتاب میپردازد و به استقبال «لوموند» در فرانسه و «نیویورک تایمز» در آمریکا از انتشار «خوانش سریانی – آرامی قرآن» اشاره میکند و میافزاید در جهان اسلام از این کتاب استقبالی نشد و تنها یک نشریه اسلامی در لبنان بخشهایی از آن را ترجمه کرد.
البته نویسنده این گزارش میافزاید: در ایران، بی آنکه کتاب منتشر شود، مفصلترین نقد بر این کتاب نوشته شده است: «گزارش، نقد و بررسی آراء کریستف لوکزنبرگ در کتاب قرائت آرامی-سریانی قرآن» از دکتر محمد علی همتی و دکتر محمد کاظم شاکر ۱۳۹۵/ ۲۰۱۶.
نویسنده در ادامه به مستعار بودن نام نویسنده اشاره میکند و مینویسد کریستف لوکزنبرگ به سفارش دوستان عربش این اثر را با نام واقعی خویش منتشر نکرد.
گفتنی است لوکزنبرگ در این اثر کوشیده است تا ثابت کند عربها در ترجمه قرآن از زبان آرامی به عربی دچار اشتباههای فاحشی شدهاند که این اشتباهها در فهم قرآن موجب کژفهمیها شده است.
مبنای پژوهشهای لوکزنبرگ این است که قرآن در آغاز بدون نقطهگذاری بوده به هنگام نقطهگذاری بسیاری از واژههای سریانی-آرامی که در قرآن بودند نادرست نقطهگذاری شدند و به همین دلیل نیز معانی واژهها، اصطلاحات و به ویژه فنواژههای دینی تغییر کرده است.
لوکزمبرگ معتقد است که قرآن در راستای سنت مسیحیت بنیان گرفته است، سخنی که بسیاری از مسلمانان آن را میپذیرند. او در این راستا میکوشد واژگان قرآن را معنا کند و نادرستی ترجمه و کاربرد آنها را در قرآن بازنماید. عنوان کتاب نیز بر این نکته تأکید دارد؛ «خوانش سریانی – آرامی قرآن؛ جستاری در رازگشایی زبان قرآن».
نویسنده این گزارش در ادامه با اشاره به گذشت بیست سال از انتشار این اثر و با بیسابقه بودن استقبال از کتاب لوکزمبرگ، میپرسد: آیا با پذیرش تزهای لوکزنبرگ میتوان انتظار رفرم در اسلام را داشت؟
او در پاسخ مینویسد: به نظر بینیاز «پذیرش تزهای لوکزنبرگ میتواند تحولی بزرگ در اسلامپژوهی و قرآنپژوهی بهوجود بیاورد. و نه تنها در این مورد! زیرا از یک رو به خواننده میفهماند که هیچ دینی خلقالساعه نیست و هر پدیدهای ادامه کم و بیش سنت گذشته است. اگر مسلمانان درک کنند که اسلام در آغازش فقط یک شاخه معین از مسیحیت بود آنگاه آن شکاف بزرگی که به دلایل سیاسی میان اسلام و مسیحیت گذاشته شد پر خواهد شد و میتواند تأثیرات بسیار بزرگی روی گفتگوهای میانادیانی بگذارد. اگر ما دوباره به ریشههای اسلام برگردیم یعنی بدانیم که ریشه اسلام در عهدین (انجیل عهد عتیق و جدید) قرار دارد پیامد آن یکی از بزرگترین اصلاحات برای اسلام خواهد بود و میتواند بسیاری از پیشداوریها را از میان بردارد.»
او در ادامه مینویسد: با پذیرش پژوهشهای روشنگرانهای چون تزهای لوکزنبرگ مسلمانان مومن چه به دست میآورند و چه از دست خواهند داد؟ در این شکی نیست که این گونه از روشنگریها نه علیه مومنان، بلکه به نفع آنان است تا دانایی خویش را بالاتر برند و به ارزشهای واقعی زندگی پی ببرند. جهان مردان مسلمان نیز به حتم رنگی دیگر به خود خواهد گرفت، اگر بدانند که در «آخرت» هیچ خبری از حور و غلمان نیست. برای آنانی که قرآن را علیه زنان میدانند نیز، شکل ضد زن بودن متن قرآن اندکی کمرنگتر خواهد شد.
نویسنده گزارش در پایان برگردان فارسی این کتاب را با توجه به کاربرد زبانهای باستانی در آن، کاری دشوار و توانفرسا دانسته و در داوری ترجمه آورده: مترجم به خوبی از پسِ این مهم برآمده و با به انجام رساندن آن، منبعی ارزشمند را در اختیار اسلامشناسان ایرانی قرار داده است.
«خوانش سریانی- آرامی قرآن» در ۳۲۵ صفحه با ترجمه ب. بینیاز (داریوش) از سوی انتشارات فروغ در کلن منتشر شده است
(مبنای پژوهشهای لوکزنبرگ این است که قرآن در آغاز بدون نقطهگذاری بوده به هنگام نقطهگذاری بسیاری از واژههای سریانی-آرامی که در قرآن بودند نادرست نقطهگذاری شدند و به همین دلیل نیز معانی واژهها، اصطلاحات و به ویژه فنواژههای دینی تغییر کرده است.)
این نتیجه گیری مغرضانه نقش حافظان قران را که ناقلان اصلی کتاب خدا بودند نادیده گرفته است .
(مبنای پژوهشهای لوکزنبرگ این است که قرآن در آغاز بدون نقطهگذاری بوده به هنگام نقطهگذاری بسیاری از واژههای سریانی-آرامی که در قرآن بودند نادرست نقطهگذاری شدند و به همین دلیل نیز معانی واژهها، اصطلاحات و به ویژه فنواژههای دینی تغییر کرده است.)
این نتیجه گیری مغرضانه نقش حافظان قران را که ناقلان اصلی کتاب خدا بودند نادیده گرفته است .
و چون مبنا چرند گوئی است حور العین انگور می شود وایه کذلک وزوجناهم بحور عین وعده است برای بهشتیان که کبا خوشه های انگور ازدواج کنند !!!
شکی نیست درصد اشتباه بالاست