ویژگیهای اخلاق مبتنی بر ایمان
کار نیکو وقتی اثر حقیقی دارد و ایصال به مطلوب میکند که نیت انجام آن از ایمان فاعل متمشی شده باشد
یک. دین با ارائه جهان بینی و انسان شناسی خاص خود به اخلاق جهت میدهد. دین آموزش می دهد که انسان چرا باید اخلاقی زیست کند و غایت اخلاقی زیست کردن چیست.
مطابق آموزه های دینی، خداوندِ حکیم و آگاه جهان و انسان را هدفمند آفریده است: «و ما خلقنا السماوات و الارض و ما بینهما الا بالحق و ان الساعه لآتیه»[1][1]؛ «و ما خلقنا السماء و الارض و ما بینهما باطلا ذلک ظن الذین کفروا فویل للذین کفروا من النار»[2][2]. آفرینش محدود به همین دنیا نمی شود و زندگی انسان پس از مرگ در عالم آخرت برای همیشه ادامه می یابد. زندگی دنیوی در مقایسه با زندگی اخروی متاعی ناچیز و بازیچه است: «و ما الحیوه الدنیا فی الاخره الا متاع»[3][3]؛ «و ما الحیوه الدنیا الا لعب و لهو و للدار الاخره خیر للذین یتقون افلا تعقلون»[4][4]. سعادت اخروی و کمال حقیقی انسان در پی ایمان و انجام کارهای نیکو تحقق می یابد: «الذین امنوا و عملوا الصالحات طولی لهم و حسن ماب»[5][5]. به تعبیر صدرالمتالهین استکمال نفس به حکمت نظری و عملی و ادراک حقایق علی ما هی علیها و تخلّق به اخلاق الله، غایت آمال نفوس سعیده کامله است[6][6].
یک نظام اخلاقی مطلوب باید یک هدف اصلی و کلانی را برای همه رفتارهای اختیاری انسان تعیین نماید به طوری که ارزش اصلی و کمال حقیقی انسان دستیابی به آن هدف اصلی باشد و آن هدف، معیار کلی ارزیابی کارهای اختیاری قرار بگیرد. طبق این مبنا، تنها رفتارهایی ارزش اخلاقی مثبت می یابند که عامل اخلاقی را به آن غایت اصلی برسانند.
دین غایت و هدف اصلی اخلاقی زیستن را نیل به قرب الهی معرفی کرده معتقد است تقرب به درگاه خداوند کمال حقیقی و بالاترین هدف اخلاقی انسان است، برهمین اساس، تنها رفتارهایی را اخلاقا ارزشمند می داند که یا خود موجب قرب الهی شوند و یا اینکه زمینه تقرب را فراهم آورند. در حقیقت، از نظرگاه دینی میان انجام رفتارهای مومنانه، و نیل به کمال حقیقی ارتباطی حقیقی و علت و معلولی برقرار است و از آنجا که رابطه علّی و معلولی رابطه ای واقعی است ارزش های مبتنی بر این رابطه نیز پشتوانه واقعی خواهند داشت و می توان درستی آنرا اثبات و لزوم تبعیت از ارزش های دینی را تبیین نمود. بر این اساس ارزش های اخلاقی اموری ثابت و مطلقند و تابع سلیقه، عرف و قرار داد افراد جامعه نیستند[7][7].
دو. دین با معرفی الگوهای راستین، نقش ممتازی در تعلیم و تربیت اخلاقی افراد دارد: «و لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیرا»[8][8]. انسان برای یافتن سبک صحیح زندگی افزون بر دانش، به الگوی عملی نیازمند است. متون دینی مملوّ از داستان کسانی است که به نوعی الگوی اخلاقی اند، پیامبران الهی الگوهای کامل زندگی هستند. خداوند راه درست زندگی را از طریق آنان به سایر انسان ها آموزش داده، و با الزام نمودن اطاعت و الگو پذیری از آنان راه تربیت و رشد اخلاقی را نشان داده است: «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله و یغفر لکم ذنوبکم و الله غفور رحیم».[9][9] صدر المتألهین در باره فلسفه تبعیت از پیامبر می نویسد: «بر شخص پیامبر لازم است مردمان را به انجام طاعات و عبادات الزام نماید تا بدین وسیله آنان را از مقام و مرتبه حیوانیت به مقام فرشتگان سوق دهد».[10][10]
سه. متون دینی با اشاره به پاداش هایی که در حیات اخروی نصیب انسان مومنِ متخلق میگردد، و نیز با اشاره به عذاب هایی که انسان های بی دین و غیر متخلق خواهند داشت، انگیزه اخلاقی زیستن را تقویت میکند. انسان برای اقدام به هر عملی باید انگیزه لازم را داشته باشد. انگیزه موتور محرک انسان برای عمل است. هر فردی با توجه به مرتبه وجودی خود و نیز با توجه به دانش، بینش و باورهایش می تواند انگیزه های متفاوتی داشته باشد.
انگیزه متدیّنان در دینداری یکسان نیست: عده ای به سبب ترس از دوزخ و عذاب های آن و گروهی به انگیزه کسب بهشت و نعمت های آن اخلاقی زندگی می کنند و به عبادت خدا میپردازند، اما انگیزه مومنانی که ایمانشان کاملتر است این است که خداوند را لایق عبادت و اطاعت می دانند، عشق به خدا و قرب بیشتر به او، تنها چیزی است که این گروه را به تحرک وا می دارد.
بنابراین از نگاه اسلام ارزش های اخلاقی نسبت به میزانِ خلوصِ نیّت افراد دارای مراتب و آثار متفاوت خواهد بود. بر همین اساس افزون بر حُسن فعلی، حُسن فاعلی نیز ضرورت دارد. نیت جهت دهنده عمل و روح و منشأ اصلی ارزش اخلاقی عمل است. کار نیکو وقتی اثر حقیقی دارد و ایصال به مطلوب میکند که نیت انجام آن از ایمان فاعل متمشی شده باشد، برای مثال، انفاق که یک عمل اخلاقی است وقتی ارزش اخلاقی دارد که فی سبیل الله باشد: «الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله ثم لا یتبعون ما انفقوا منّا و لا اذی لهم اجرهم عند ربهم و لاخوف علیهم و لا هم یحزنون».[11][11] انفاق بدون نیت خالص نه تنها ارزش اخلاقی مثبت ندارد، بلکه فاعل اخلاقی را از هدف دور میکند: «یا ایها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمنّ و الاذی کالذی ینفق ماله رئاء الناس و لا یؤمن بالله والیوم الاخر.»[12][12]
منابع:
1. “و ما آسمانهاا و زمین و آنچه میان آن دو است جز به حق نیافریده ایم، و یقینا قیامت فرا خواهد رسید”؛ حجر(15) آیه 85.
2. “و آسمان و زمین و آنچه میان این دو است به باطل نیافریدیم، این گمان کسانی است که کافر شده [و حق پوشی کرده] اند، پس وای از آتش بر کسانی که کافر شده اند”؛ ص(38) آیه 27.
3. “و زندگی دنیا در [برابر] آخرت جز بهره ا ی [ناچیز] نیست”؛ رعد (13) آیه 26.
4. “و زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست، و قطعا سرای بازپسین برای کسانی که پرهیزگاری میکنند بهتر است، آیا نمی اندیشید”؛ انعام (6) آیه 32.
5. “کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، خوشا به حالشان ، و خوش سر انجامی دارند”؛ رعد (13) آیه 29.
6. شرح بر زاد المسافر، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، تحقیق استاد سید جلال الدین آشتیانی، ویرایش دوم، قم: بوستان کتاب، چاپ سوم، 1379، ص 104.
7. فلسفه اخلاق، استاد محمد تقی مصباح یزدی، تحقیق و نگارش احمد حسین شریفی، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ اول، 1381، ص161.
8. “قطعا برای شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقی نیکوست: برای آن کس که به خدا و روز باز پسین امید دارد و خدا را فراوان یاد میکند”؛ احزاب (33) آیه 21.
9. بگو: ” اگر خدا را دوست دارید ، از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید، و خداوند آمرزنده مهربان است”؛ آل عمران (3) آیه 31.
10. الشواهد الربوبیه، ص 423.
11. “کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس در پی آنچه انفاق کرده اهد، منت و آزاری روا نمیدارند، پاداش آنان برایشان نزد پرودرگارشان [محفوظ] است، و بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نمیشوند”؛ بقره (2) آیه 262.
12. “ای کسانی که ایمان آورده اید، صدقه های خود را با منت و آزار، باطل مکنید، مانند کسی ک مالش را برای خود نمایی به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد”؛ بقره (2) آیه 264.
کار نیکو وقتی اثر حقیقی دارد و ایصال به مطلوب میکند که نیت انجام آن از ایمان فاعل متمشی شده باشدمصطفی آزادیان