دشواری ها و چالش های پیش روی تفسیر قرآن
آیا میتوان در تفسیرِ قرآن به روایاتِ معصومین اصالت داد؟
پژوهش های قرآنی هرچه باشد مستقیم و یا غیر مستقیم وابسته به تفسیر قرآن یعنی فهم مرادات الهی از قرآن مجید است. مفسران و قرآن پژوهان برای دریافت معانی و مفاهیم و مقاصد قرآن مبانی و اصولی را نام برده اند. از جمله غالب مفسران بر این باورند که تفسیر قرآن باید با نگاه به احادیث دیده شود. مقصود از احادیث در منظر شیعیان اهل بیت روایاتی است که از پیامبر اکرم(ص) یا امامان معصوم(ع) حکایت شده و از منظر اهل سنت روایاتی است که از پیامبر(ص) و اصحاب آن حضرت و نیز تابعان حکایت شده است.
اصل این مبنا و دلایل و چند و چون آن در مبحثی و کلامی دیگر باید مورد بررسی قرار گیرد. اگر این اصل پذیرفته شود تفسیر قرآن با چالش های بسیاری مواجه می شود که برون رفت از آن از عهده کمتر کسی بر می آید، با مقدمه ای برخی از آنها را باز می گوییم.
مقدمه این است که خرد حکم می کند و آیات فراوانی تصریح دارد که تفسیر کلام خدا یعنی پی بردن به مقاصد الهی از آیات قرآن، نمی تواند بر پایه حدس و گمان باشد بلکه ناگزیر باید عالمانه و برپایه علم و اطمینان استوار گردد. خداوند خود فرموده است: « قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ … وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ » بگو: جز این نیست که پروردگارم کارهای زشت را، آنچه از آنها که آشکار است و آنچه از آنها که نهان است حرام کرده و نیز اینکه نسبت دهید به خدا چیزی را که نمی دانید. (اعراف/33)
و اگر تفسیر قرآن باید عالمانه باشد و اگر فهم قرآن در گرو روایات باشد تنها روایاتی می تواند در این مهم دخیل شود که اول مفسر به صدور روایت از معصوم(ع) اطمینان یابد و ثانیا به معنا و مقصود از روایات به اطمینان برسد، و دستیابی به این دو اطمینان کار سهلی نیست زیرا:
1. روایات مجهول و ساختگی در میان روایات حکایت شده از پیامبر(ص) و امامان اهل بیت(ع) بسیار است، کلینی از سلیم بن قیس هلالی حکایت می کند که گفت: به امیرمومنان عرض کردم من از سلمان و مقداد و ابوذر چیزی از تفسیر قرآن می شنوم و نیز احادیثی را از پیامبر(ص) می شنوم که آنها با آنچه در اختیار مردم است متفاوت است، آنگاه از شما تایید آنچه از آنان دریافت کردم می شنوم و در اختیار مردم چیزهای بسیاری از تفسیر قرآن را و نیز از احادیث پیامبر می نگرم، که شما با آنها مخالفت می کنید و بر این باورید که همه آنها باطل است. آیا گمان می برید که مردم از سر عمد به رسول خدا(ع) دروغ می بندند، و قرآن را به آرای خویش تفسیر می کنند. قیس گوید: امام به من رو کرد و فرمود: پرسیدی پس باید دریابی که …. همانا در عصر پیامبر(ص) به آن حضرت سخنانی را نسبت می دادند که آن حضرت نفرموده بود، تا اینکه برخاست و خطبه ای ایراد کرد و فرمود: « ای مردم دروغگویان بر من بسیار شده اند هر کسی بر من دروغ ببندد و سخنی یا کاری را که نکرده ام به دروغ به من نسبت دهد، بایدش که جایگاه خویش را در آتش آماده کند» با این حال پس از او نیز بر او دروغ بستند» ( کافی، ج1، ص62).
در جای دیگر مرحوم مجلسی از رجال کشی نقل می کند و او از یونس بن عبدالرحمن حکایت می کند که: به عراق عزیمت کردم، در آنجا گروهی از پیروان ابوجعفر (امام محمد باقر) (ع) و ابوعبدالله (امام صادق ) (ع) را دیدم که فراوانند پس از آنها روایاتی شنیدم و کتاب های آنها را گرفتم (نسخه برداری کردم) پس آنها را بر ابوالحسن الرضا(ع) عرضه کردم. او بسیاری از آن احادیث را انکار کرد که از امام صادق(ع) باشد و به من فرمود: همانا ابی الخطاب بر ابوعبدالله (امام صادق) (ع) دروغ بسته است. خدا ابوالخطاب را لعنت کند و پیروان ابوالخطاب نیز چنین بودند آنها پیوسته تا امروز در این احادیث دست می برند. با این خصوصیتی که در روایات هست یافتن سره از ناسره کار دشواری است.
2. بسیاری از روایات به صورت ارسال و بدون سند حکایت شده است که راهی به درستی و نادرستی آنها نیست.
3. روایاتی که دارای سندی ضعیفند انبوهی از روایات را شکل می دهند.
4. احادیث و روایات متعارض و متنافی در میان روایات حکایت شده کم نیست و حل تنافی و تعارض آنها کار آسانی نیست، به ویژه در تفسیر قرآن که هدف آن یافتن حجت و غیر حجت نیست، بلکه فراتر از آن یعنی یافتن حقیقت و واقعیت است.
5. روایاتی که به غرض تقیه صادر شده نیز انبوهی از روایات را شکل می دهد و تعیین روایاتی که به این غرض بیان شده از غیر آنها بعضا مدرکی فوق اجتهاد می طلبد.
6. روایاتی که با ظاهر آیات ناسازگار است عدد قابل توجهی دارند و یافتن مراد از این روایات و طریقه جمع آنها با آیات امری دشوار است.
7. نقل به معنا در روایات معمول بوده برای نمونه نگاه کنید به خطبه متقین در نهج البلاغه (خطبه 193) و همان را در کافی (ج 2، ص 230) ملاحظه کنید.
نقل به معنا در فهم معانی و مقاصد روایات به ویژه در معانی و خصوصیات الفاظ و جملات دشواری هایی را موجب می شود و محققان را با تردیدهایی جدی روبرو می کند.
8. مکاتب و مشارب مختلف در چگونگی نقل روایات بی تاثیر نبوده است.
9. تقطیع روایات نیز معضل دیگری است که بسا فهم روایات را با دشواری مواجه کند. گذر از اینها و نظایر اینها خود توانی و استعدادی و عمر زیادی می طلبد.
از آنچه گذشت باید دریافت که بر حوزه های علمیه و اساتید گرانمایه است که همتی کنند، با عزمی راسخ روایاتی را که می تواند مبنای تفسیر قرار گیرد از روایاتی که تاب این معنا را ندارند متمایز کنند.
شایان ذکر است که برخی از مفسران مانند علامه طباطبایی روایات را _ در غیر احکام فقهی _ مبنای تفسیر نمی دانند و حجیت آنها را در _غیر احکام فرعی _ نمی پذیرند. این دسته از مفسران، از دغدغه های یاد شده رهیده و کار تفسیری برای آنها آسان تر و زودیاب تر شده است.
آیا میتوان در تفسیرِ قرآن به روایاتِ معصومین اصالت داد؟ محمدرضا صفوی