رواج خرافات و آثار و تبعات آن در اجتماع

اشاره: طبق تعریف، خرافه و خرافه گرایی رفتارها و عقایدی هستند که دلیلی منطقی در تایید آنها وجود ندارد، متاسفانه در مداحی ها نیز بسیاری از مطالب کذب و خرافی جهت تحریک احساسات مردم مورد استفاده قرار می گیرد، با توجه به اینکه در آغاز ماه محرم قرار داریم، جهت تبیین بیشتر این موضوع گفتگویی را با حجت الاسلام والمسلمین فیروزی عضو هیئت علمی پژوهشکده فقه و حقوق انجام داده ایم.

لطفا به عنوان اولین سوال بفرمائید خرافه چیست و چه تعریفی دارد؟

خرافه را می‌توان اعتقاد به اموری دانست که هیچ مستند و مدرک عقلی و نقلی معتبر در تأیید آن نباشد. بنابراین، رفتارها، عادات و عقایدی که نه مبنای عقلی و منطقی داشته باشد و نه با موازین دین و شریعت سازگار باشد، جزو خرافات محسوب می‌شود.

 

چه عاملی باعث رواج خرافه می‌شود و چگونه باید با آن مقابله کرد؟

معمولاً خرافات بیشتر در مناطقی ظهور و بروز پیدا می‌کند که سطح سواد، دانش و آگاهی مردم پایین است. هرچه جامعه‌ای از نظر فرهنگی در سطح پایین‌تری قرار داشته باشد، رواج خرافات در آن بیشتر است؛ لذا باید تلاش کرد با بالا بردن سطح آگاهی‌های مردم، به ویژه آگاهی‌های دینی، راه را بر پیدایش و رواج خرافات بست. از این رو، مسئولیت حوزه‌های علمیه و عالمان دین در آگاهی بخشی به جامعه، بسیار سنگین است.

 

آیا ارتباطی بین خرافات با دین وجود دارد؟

خرافه هیچ ارتباطی به دین ندارد و ساحت دین منزه از خرافات است. البته ممکن است یک اعتقاد خرافی در پوشش آموزه‌های دینی مطرح شود که باید در این باره به شدت هوشیار بود. اصولاً قرآن کریم یکی از اهداف مهم پیامبر اعظم(ص) را مبارزه با خرافه و خرافه‌پرستی می‌داند. قرآن کریم درباره پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: «وَیضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیهِمْ» پیامبر بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنان بسته شده بود، بر می‌دارد. (سوره اعراف، آیه 157). مراد از غل و زنجیر در این آیه، غل و زنجیرهای آهنی نیست، بلکه اوهام و خرافاتی بوده که بر فکر و اندیشه اعراب جاهلی سنگینی می‌کرده و جلوی هرگونه فکر، اندیشه و رشد و تعالی را از آنان سلب کرده بود که مهم‌ترین این خرافات، بت‌پرستی بود. امری که هیچ دلیل عقلی و نقلی آن را تأیید نمی‌کرد.

متأسفانه برخی به اصطلاح روشنفکران، دین را عامل رواج خرافه می‌دانند؛ این در حالی است که سراسر زندگی پیشوایان دینی ما مملو از مبارزه با خرافه و خرافه‌پرستی است. دلیل این سخن، مبارزه سرسختانه دین اسلام و پیامبر اعظم(ص) با اوهام و خرافات است. در تاریخ آمده است، هنگامی که ابراهیم، فرزند پیامبر اسلام (ص) از دنیا رفتند، آفتاب گرفت. مردم پیش خود پنداشتند این خورشید گرفتگی به سبب مرگ فرزند پیامبر(ص) بوده است اما پیامبر به شدت با این پندار به مخالفت برخاستند و فرمودند: ای مردم، ماه و خورشید، دو آیه از آیات الهی‌اند که به امر او در جریان هستند و هیچ‌گاه به سبب مرگ یا زندگی کسی، کسوف و خسوف پدید نمی‌آید. پس هنگامی که کسوف یا خسوف رخ داد، نماز بخوانید، سپس همراه مردم نماز خواندند.

هرچند فکر گرفتن خورشید به واسطه مرگ فرزند پیامبر، باعث عظمت پیامبر در دین مردم می‌شد، اما پیامبر نمی‌خواست با اوهام و خرافات، کار خود را پیش ببرد، لذا با این فکر مخالفت کرد.

در طول تاریخ فراوان بوده‌اند افرادی که با سوءاستفاده از عواطف و احساسات مذهبی مردم دست به ترویج خرافات زده‌اند. متأسفانه در زمان ما نیز برخی با سوءاستفاده از اعتقاد پاک مردم نسبت به ائمه اطهار (ع) به ویژه حضرت سیدالشهدا (ع) و حضرت مهدی(عج)، به رواج خرافات اقدام کرده‌اند. همین مسئله باعث شده است تا گاهی اصل دین و عاشورا و مهدویت مورد هجمه، سؤال و تردید واقع شود.

 

معمولاً چه کسانی به خرافات دامن می‌زنند؟

با کمال تأسف باید گفت دو گروه در این‌باره با هم تلاش می‌کنند، گروه اول آنانی هستند که اعتقادی به دین ندارد و گروه دوم دین‌داران نادان، جاهل و غافلی هستند که به این مسائل دامن می‌زنند. این دو گروه «دشمنان آگاه» و «دوستان نادان»، هم‌چون دو لبه و تیغه قیچی عمل می‌کنند و با اقدامات خود به جان اعتقادات و باورهای اصیل مردم افتاده‌اند و صد البته که کار دوستان نادان به مراتب زیان‌بارتر و ویران‌گرتر است. این افراد با هدف کسب منافع پست دنیایی خود به مسائلی دامن می‌زنند که هیچ مستند عقلی و نقلی ندارد. ادعاهایی بی‌پایه و اساس را مطرح می‌کنند تا بلکه بتوانند عده‌ای از مردم بی‌پناه و کم‌اطلاع را فریب داده و مریدانی برای خود برگزینند اما باید مردم مواظب باشند فریب آنان را نخورند.

فریب جلوه سالوسیان مخور، کاین قوم
 

 

 امیدشان به خدا نه، به سیم و زر بسته است

 

به رغم داعیه‌داران غیب و کشف و شهود
 

 

خمی که مخزن سرّ خداست، سربسته است

 

رواج خرافه چه آثار و پیامدهایی در پی دارد؟

بی‌تردید رواج خرافه در هر موضوعی باعث می‌شود واقعیت و حقانیت آن زیر سؤال رود. مثلاً در موضوعات مهمی هم‌چون عاشورا و مهدویت باعث خواهد شد تا اعتقاد مردم به این مسائل مهم و اساسی، دچار شک و تردید شده و اصل آن زیر سؤال رود. امروز هم ترویج‌کنندگان خرافات فهمیده‌اند که اگر بخواهند اصل دین و موضوع عاشورا و مهدویت را مورد هجمه قرار دهند باید با ترویج برخی از عقاید خرافی این راه را باز کرد، زیرا در غیر این صورت آنان به اهداف خود نخواهند رسید.

اگر خرافه در جامعه‌ای رواج پیدا کند آسیب‌های فراوان اقتصادی، فرهنگی و دینی در پی خواهد داشت. رواج خرافه در عاشورا و مهدویت نیز پیامدهای بسیار منفی در پی دارد. اولاً رواج خرافه باعث می‌شود مردم از واقعیت‌های زندگی دور شوند و برای حل مشکلات خود نه به امور واقعی، بلکه به توهمات و افسانه‌ها متوسل شوند. از نظر اقتصادی، خرافه باعث تن‌پروری شده و کارایی افراد را کاهش داده و جامعه را از کار و کوشش، فعالیت، پیشرفت و توسعه بازمی‌دارد.

از نظر اجتماعی نیز باعث ضعف روحیه و بیهوده‌گرایی شده و از حرکت و پویایی جامعه به‌ویژه نسل جوان به شدت می‌کاهد.

در عرصه فرهنگی نیز علاوه بر این که باعث رواج اوهام، افسانه‌ها و مطالب بی‌پایه و اساس می‌شود، سطح فکر و دانش جامعه به شدت تنزل کرده و جامعه به جای طی مسیر عقلانی و خردورزانه، به وادی انفعال، بی‌منطقی و پوچ‌گرایی سوق داده خواهد شد.

اما از همه مهم‌تر، آثار ویران‌گر خرافه بر دین و ایمان مردم است. بی‌تردید، خرافه، بنیاد و اساس دین را نشانه می‌گیرد و آن را متزلزل می‌کند و ممکن است آن را از درون متلاشی کند. همین امر باعث خواهد شد بسیاری برای فرار از افتادن در وادی خرافه، از اصل دین روی‌گردان شوند.

به همین جهت لازم است در یک جهاد بزرگ به مقابله با خرافه برخاست. مردم نیز باید بسیار باهوش باشند و نباید تحت تأثیر افراد به ظاهر متشرع و متدین اما خرافی قرار گیرند. زیرا این افراد نیز از پیامدهای اعمال و رفتار خودشان آگاه نیستند به همین جهت باید به آنان آگاهی داد. در این میان وظیفه اصلی به دوش عالمان دین سنگینی می‌کند.

البته تذکر این نکته مهم خالی از فایده نیست که نباید به بهانه مقابله با خرافه و ترویج خرافه، با آموزه‌های اصیل و مستند دینی به مخالفت برخاست و از آب گل‌آلود ماهی گرفت، زیرا زیان‌های این کار نیز کم‌تر از ترویج خرافه نخواهد بود کما اینکه گاهی احساس می‌شود برخی در پوشش مقابله با خرافات، برخی از امور دینی را هم زیر سؤال می‌برند.

 
اشاره: طبق تعریف، خرافه و خرافه گرایی رفتارها و عقایدی هستند که دلیلی منطقی در تایید آنها وجود ندارد، متاسفانه در مداحی ها نیز بسیاری از مطالب کذب و خرافی جهت تحریک احساسات مردم مورد استفاده قرار می گیرد، با توجه به اینکه در آغاز ماه محرم قرار داریم، جهت تبیین بیشتر این موضوع گفتگویی را با حجت الاسلام والمسلمین فیروزی عضو هیئت علمی پژوهشکده فقه و حقوق انجام داده ایم. گفتگو با حجت الاسلام فیروزی

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.