«ب» بسم الله و ساختار عددی قرآن
شاهین میثمی آزاد
از زمانی که رشاد خلیفه نتیجه تحقیقاتش را به عنوان کشف معجزه ریاضی قرآن مطرح کرد تا امروز بحث بر سر ساختار عددی قرآن ادامه دارد. [۱] متاسفانه گفتگوی بیطرف و علمی بر روی این موضوع در مشاجره بین دو گروه تندرو موافق و مخالف دوقطبی و مخدوش شده به طوری که هر دو گروه چشم خود را بر روی واقعیت میبندند. [۲]
گروه موافق معجزه عددی قرآن با مخلوط کردن دادههای ریاضی با علم اعداد نتایجی ارائه میکنند که بهانه برای رد کردن کل ادعای آنها دست مخالفان آنها میدهد. مثلاً ادیپ یوکسل شاگرد و همکار رشاد خلیفه ادعا میکند چون عدد ۱۹ در سوره ۷۴ ذکر شده، سال ۱۹۷۴ برای کشف معجزه عددی قرآن پیشگویی شده. [۳] اخیراً در یکی از صفحات فیس بوک که به کشفیات معجزات عددی قرآن اختصاص دارد ادعا شد که نه تنها تاریخ شیوع کرونا و محل گسترش آن در چین یعنی شهر «ووهان» در قرآن پیش گویی شده (با استناد به کلمه «وهن» در آیه ۱۹: ۴ قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّ) بلکه سن اولین فردی که در اثر ابتلا به این بیماری درگذشته هم آمده!
طبیعی است که دنیای آکادمیک این ادعاها را جدی نگیرد، اما جای تأسف است کهتر و خشک با هم سوزانده شوند چرا که قرآن مستعد و مستحق یک تحلیل ریاضی است. شاید بیشتر مسلمانانی که درگیر این تحقیقات شدند اطلاع نداشتند که سابقه تحقیقات مشابه روی بایبل بسیار قدیمیتر و گستردهتر است. اولین کسی که در دوره مدرن روی ساختار عددی عهد جدید و انجیلها مطالعات گستردهای انجام داد دکتر ایوان پانین (۱۹۴۲-۱۸۵۵) مهاجر روس در آمریکا بود. پانین که خود یک منتقد ادبی آگنوست (شکاک به وجود خدا) بود پس از مطالعه روی ساختار ادبی انجیل یوحنا به این نتیجه رسید که الگوهای ریاضی متن نمیتواند منشأ غیر الهی داشته باشد و بنابراین نه تنها به وجود خدا ایمان آورد بلکه بقیه عمر خود را وقف این تحقیقات کرد چنان که لقب پدر علم اعداد بایبل به او داده شده. [۴]
در مورد بایبل عبری نیز اسکار گلدبرگ (۱۹۵۳-۱۸۸۵) محقق یهودی – آلمانی در سال ۱۹۰۷ رسالهای منتشر کرد بنام «۵ کتاب موسی؛ یک ساختمان عددی» [۶] (The five books of Mosis – a building of numbers). تحقیقات روی اعداد و ساختار ادبی عهد قدیم بسیار وسیع است چرا که یکی از معماهای تورات اعداد پیچیده و غیر قابل قبول از نظر علمی و تاریخی در آن است. مثلاً تا کنون صدها کتاب و مقاله و رساله دکترا راجع به اعداد ذکر شده در داستان طوفان و برای سن بالای مشایخ اسرائیل نوشته شده و تاکنون کسی جواب قطعی و قانع کنندهای برای این معما نیافته. گرچه اکثر محققان معتقدند آن اعداد سمبلیک هستند، هنوز کسانی هستند که بر یک تفسیر تحت اللفظی از آن اعداد اصرار دارند. [۷]
چیزی که کمتر به آن توجه شده این است که در دهه اخیر یک دانش جدید از ترکیب «تحلیل الگوهای ریاضی» و «زبان شناسی» رشد فزایندهای داشته که علت آن توسعه نرم افزار و سخت افزار در رایانههای جدید است. این دانش که بطور مخفف «ان آل پی» (Natural Language Processing) نامیده میشود برای تحلیل دادههای زبانی توسط بررسی الگوهای ریاضی بکار میرود. در حقیقت توجه به الگوهای ریاضی در علوم اجتماعی و روانشناسی و جامعه شناسی و حتی علوم پزشکی مانند ژنتیک یکی از شاخههای جدید ریاضیات کاربردی است. در مطالعات دانشگاهی روی بایبل نیز این روش رو به رشد است. در ژانویه ۲۰۲۱ یکی از دانشجویان دانشگاه آمستردام (َ VU) به نام کریستین ایرویچ رساله دکترای خود را راجع به کاربرد الگوریتم برای فهم بهتر متون عبری عهد قدیم با موفقیت تکمیل کرد. [۸]
شواهد فوق گواهی میدهد که هنگام آن رسیده که توجه بیشتری به اعداد و ساختار عددی قرآن و به دور از تعصبات دینی یا ضد دینی معطوف شود. پروفسور مارکوس دو سا توی (آکسفورد) در شروع مستند معروفش در باره ریاضیات میگوید:
“طی هزاران سال، جوامع در سراسر جهان دریافتهاند که یک علم بالاتر از سایر علوم، دانش خاصی درباره واقعیتهای اساسی در مورد جهان فیزیکی به دست میدهد. این علم ریاضیات است.” [۹]
در این مستند که «کد» (The Code: Numbers, Shapes and Prediction) نام دارد پروفسور ساتوی نشان میدهد که چگونه از زمان باستان تا دوره مدرن ریاضیات برای کشف کدهای طبیعت بکار رفته است به طوری که او وظیفه اصلی یک ریاضی دان را پیدا کردن الگوهای ریاضی میداند. همچنان او یادآور میشود که اعداد سمبلیک همواره در مراسم و مناسک دینی و حتی در ساخت بناهای مذهبی مثل کلیساهای قرون وسطی جایگاه ویژهای داشتهاند که خود تاکیدی است بر رابطه قدیمی بین ریاضیات و دین و متون دینی. در الهیات مسیحی و اسلامی جهان صنعت خداست و کتاب او کلام خداست، بنابراین اگر در طبیعت الگوهای ریاضی بکار رفته باشد طبیعی است که در کتاب او نیز مدلهای عددی بکار رفته باشد.
با توجه به اینکه در سالهای اخیر عدهای از محققان ایرانی به صف قرآن پژوهی غربی پیوستهاند که در بسیاری موارد یک نوع قرآن ستیزی است، و در پاسخ تئوریهایی که قرآن را کلام محمد و حتی کلام عدهای پس از محمد میپندارند، تحلیل ریاضی قرآن بدون شک معیار برتری برای قضاوت در مورد منشاء و ماهیت قرآن خواهد بود.
نگارنده این یادداشت بیش از بیست سال پیگیر مباحث مربوط به اعداد و ساختار عددی قرآن بوده است و رساله کارشناسی خود را به این موضوع اختصاص داده. البته بررسی ساختار ریاضی قرآن بطور شایسته در یک یادداشت و یک مقاله نمیگنجد اما امید است که این اشاره کوچک باعث شود آنهایی که براحتی ادعا میکنند قرآن کلام محمد است و آنهایی که از آن هم فراتر رفته و میگویند قرآن تحریف شده نظرات خود را بازبینی کنند. به همان صورت مسلمانانی که ادعا میکنند در قرآن هر حادثه مهمی پیشگویی شده و هر کشف علمیای از قبل مکتوب شده باید از مطرح کردن پرسشهای غلط و بیرون کشیدن پاسخهایی که خود به قرآن تحمیل میکنند دوری کنند..
به کانال دینآنلاین در تلگرام بپیوندید!
سه عدد اول (پرایم) ۳، ۷، و ۱۹
تحقیقات روی ساختار ریاضی قرآن به دهه هفتاد میلادی بازمیگردد، زمانی که دکتر رشاد خلیفه تصمیم گرفت با استفاده از کامپیوتر روی حروف مقطعه در قرآن مطالعه کند. دکتر خلیفه خیلی زود به ارتباط تعداد حروف «بسم الله الرحمن الرحیم» و عدد ۱۹ پی برد و به سادگی همین مضرب را در تعداد سورههای قرآن (۱۱۴) مشاهده نمود. با توجه به اینکه عدد ۱۹ در قرآن یک بار ذکر شده و به درستی محتوای آیه اشاره به نقش کلیدی این عدد در برطرف کردن شک مؤمنین دارد او به این نتیجه رسید که عدد ۱۹ کد اصلی قرآن است.
سوره ۷۴ المدثر:
۳۰ بر آن نوزده است. ۳۱ و ما قرار ندادیم اهل آتش را جز فرشتگان، و قرار ندایم شماره آنان را جز فتنهای برای کافران، تا یقین باشد برای آنانکه کتاب داده شدند، و زیاد شود ایمان آنانکه ایمان آوردند، و آنها که کتاب داده شدند شک نکنند، و تا آنانکه بیماری در دل دارند و کافران بگویند، الله از این توصیف چه مقصودی دارد؟ این چنین الله هر کس را بخواهد گمراه میکند، و هر کس را بخواهد هدایت میکند، و سپاهیان پروردگارت را کسی نمیشناسد جز او، و این نیست مگر یادآوری برای بشر.
خلیفه ادعا کرد که بسامد حروف مقطعه در سورههای مربوطه مضرب ۱۹ است و همچنین اعلام کرد هر چهار کلمه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» در قرآن روی مضارب ۱۹ تکرار شدهاند. زمانی که منتقدین او تاکید کردند ۳ کلمه اول روی مضرب ۱۹ نیستند و بعضی از نتایج دیگر او هم زیر سؤال رفت او عقب نشینی نکرد و بجای اینکه به تصحیح نظریه خود بپردازد تصمیم گرفت قرآن را اصلاح کند! او نتیجه گرفت دو آیه آخر سوره «التوبه» باید حذف شوند تا تعداد تکرار «الله» و «الرحیم» مضرب ۱۹ بشود.
اشتباه بزرگ دکتر خلیفه این بود که فکر میکرد قرآن فقط یک الگوی ریاضی دارد و بنابراین همه چیز باید مضرب ۱۹ باشد. این در حالی است که در قرآن چندین عدد مهم هستند. در فرهنگ عبری و عربی عدد ۳ و ۷ نیز بسیار مهم هستند و مهمتر اینکه اسم خدا یعنی «یهوه» و «الله» و اعداد آنها جایگاه ویژهای دارند. نوشتن این دو اسم بر طلسمها به هر دو صورت حرف و عدد تا امروز رواج دارد.
در عبری و عربی حروف الفبا معرف اعداد هم هستند و هر حرفی یک عدد دارد اما در محاسبات ارزش عددی این حروف دو روش وجود دارد. یکی شمارش عادی است و دیگری با حذف صفر از مضربهای ده است. برای مثال عدد ۳۰ در حالت کوچک ۳ محسوب میشود.
این تناظر بین حروف عبری با اعداد هر کلمهای را دارای یک (یا دو) ارزش عددی میکند، مثلاً ارزش عددی «یهوه» میشود ۲۶ (۵+۶+۵+۱۰) و ۱۷ (۵+۶+۵+۱). ارزش عددی «الله» نیز میشود ۶۶ (۵+۳۰+۳۰+۱) و ۱۲ (۵+۳+۳+۱) و اگر دقت کرده باشید سوره ۶۶ دقیقاً ۱۲ آیه دارد که تاییدی بر همین نکته است.
شباهت ساختاری «یهوه» و «الله» نیز بسیار تأمل برانگیز است چرا که هر دو ۴ حرفی هستند و یک حرف تکراری دارند. ارزش ۳ حرف «یهوه» ۲۱ (و ۱۲) است که مساوی ۷×۳ است، در حالی که ارزش ۳ حرف «الله» ۳۶ (و ۹) است که ۳×۳ میشود.
استفاده مکرر از ۳ و ۷ در بایبل عبری و در قرآن بر هیچ محققی پوشیده نیست به طوری که عدد ۷ را عدد کامل و سمبل خدا میدانند. برای مثال:
ایوب؛ فصل ۱
۱ در زمین عُوص، مردی بود که ایوب نامداشت؛ و آن مرد کامل و راست و خداترس بود و از بدی اجتناب مینمود.۲ و برای او، هفت پسر و سه دختر زاییده شدند.۳ و اموال او هفت هزار گوسفند و سه هزار شتر و پانصد جفت گاو و پانصد الاغ ماده بود و نوکران بسیار کثیر داشت و آن مرد از تمامی بنی مشرق بزرگتر بود.
اول پادشاهان؛ فصل ۱۱
۳ و او را هفتصد زن بانو و سیصد مُتعه بود و زنانش دل او را برگردانیدند.
در قرآن هم عدد ۳ و ۷ اهمیت ویژهای دارند. مثلاً در سوره «البقره» آمده:
۱۹۶ … هرکس که از عمره به حج پرداخت بر اوست که هر آنچه میسر باشد قربانی کند، و کسی که نیابد پس سه روز در ایام حج روزه (بگیرد) و هفت روز پس از بازگشتتان، و این ده کامل است.
نکته مهم این است که عدد ۳ و ۷ نه تنها در ظاهر بلکه در باطن متن و دربافت بایبل و قرآن بکار رفتهاند. مثلاً جالب است بدانید که در اولین آیه قرآن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» که ۱۹ حرف دارد ۱۰ حرف (یعنی ۷+۳) استفاده شده که ارزش عددی آنها ۳۷ است. ارزش کل ۱۹ حرف نیز ۶۶ است که عدد «الله» است.
آیه اول تورات هم ۷ کلمه دارد که از ۲۸ حرف تشکیل شدهاند و ۲۸ مضرب ۷ است و ارزش عددی آن ۲۷۰۱ است که مساوی است با ۷۳×۳۷. [۱۰] این نشان میدهد که حتی ترکیب ۳ و ۷ هم در ساختار عددی بایبل و قرآن نقش دارند. برای مثال در کتاب عزرا ۲: ۶۵ و در کتاب نحمیا ۷: ۶۷ عدد ۷۳۳۷ بکار رفته.
اما تکرار عدد ۱۹ در بایبل عبری خیلی کمتر از ۳ و ۷ است (۲ بار ۱۹ و ۴ بار نوزدهمین). بنابر این بیشتر محققان بایبل آن را نادیده گرفتند تا اینکه در سال ۱۹۹۱ پروفسور برایان آبراهامسون در استرالیا متوجه شد که سن مسنترین فرد در بین این شیوخ یعنی متوشالح (۹۶۹) مضرب ۱۹ است در عین حال که سن شیث (پسر آدم) نیز ۹۱۲ است که مضرب ۱۹ است. بعلاوه سن نوح که ۹۵۰ سال است نیز مضرب ۱۹ است. [۱۱] ربی لئو میشل آبرامی که این کشف را در مقالهاش ذکر کرده میگوید: در غیبت هرگونه مرجعی برای عدد ۱۹ در کتاب مقدس، مجبور هستیم به تاریخ دوره باستان مراجعه کنیم. در ادامه او پیشنهاد میکند که شاید عدد ۱۹ از یک دوره متونیک که معادل ۱۹ سال شمسی است گرفته شده. [۱۲]
دکتر رشاد خلیفه هم تنها دلیلی که برای استفاده قرآن از عدد ۱۹ پیدا کرده بود این بود که ارزش عددی کلمه «واحد» به عربی (۶+۱+۸+۴) معادل ۱۹ است و ادعا میکرد که ۱۹ سمبول وحدانیت خداوند است. [۱۳] البته منتقدان او و شاگردانش تأکید میکنند که کلمه واحد در قرآن بدون الف نوشته میشود در نتیجه توجیه او باز هم غلط است. درواقع این انتقاد به مرتبط کردن عدد ۱۹ با وحدانیت «الله» درست است چرا که هم در تورات و هم در قرآن وحدانیت خداوند با کلمه «احد» که در عبری «اخاد» است مرتبط است و ارزش عددی این کلمه ۱۳ است.
اما در واقع استفاده از ۱۹ هم توجیه ریاضی دارد و هم به ساختار «یهوه» مربوط است. دلیل ریاضی آن دقیقاً به «ب» بسم الله یا دقیقتر بگوییم به ارزش عددی «ب» مربوط است. تورات و قرآن هر دو با حرف «ب» آغاز شدهاند چرا که ارزش عددی «ب» عدد ۲ است و ۲ اولین عدد اول و تنها عدد اول زوج است. تورات و قرآن شمارش اعداد اول را از اعداد اول فرد آغاز میکنند به طوری که اولین عدد اول فرد ۳ است؛ سومین عدد اول فرد ۷ است؛ و هفتمین عدد اول فرد ۱۹ است.
۱۹ | ۱۷ | ۱۳ | ۱۱ | ۷ | ۵ | ۳ | ۲ | اعداد اول |
۷ | ۳ | ۱ | ردیف اعداد اول فرد |
اکنون برای اینکه ببینید چطور قرآن مکرراً به این اعداد اشاره کرده و تا چه عمقی در بافت قرآن بکار رفتهاند به چند نمونه از روابط ریاضی قرآن با اعدادی که ذکر شد اشاره میشود.
در قرآن فقط یک سوره ۳۷ آیه دارد و آن سوره ۴۵ است که مضرب ۳×۳ است.
در قرآن فقط یک سوره ۷۳ آیه دارد و آن سوره ۳۳ است که مضرب ۳ است.
فاصله این دو سوره دقیقاً ۱۲ است (۱۲ = ۳۳-۴۵)
مجموع این دو سوره ۷۸ (۴۵+۳۳) است که دقیقاً مساوی است با ۲۶×۳. در اینجا مشاهده میکنید که چطور در قرآن از عدد «یهوه» هم استفاده شده. شاهد قطعی نمونه بعدی است.
در قرآن فقط یک سوره ۲۶ آیه دارد و آن سوره ۸۸ است. ۸۸+۲۶ مساوی است با ۱۱۴ یعنی بعد از این سوره دقیقاً ۲۶ سوره تا آخر قرآن داریم که تاکید مجددی است بر اهمیت این عدد.
اکنون میتوانیم بزرگترین مشکل تئوری رشاد خلیفه که تعداد «الله» در قرآن است را حل کنیم. در حقیقت این یکی از مواردی است که بسیار پیچیده است چون همانطور که میدانید در قرائت حفص اولین «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» یک آیه محسوب میشود در حالیکه در قرائت ورش یک آیه مجزا نیست بنابراین تعداد «الله» در آیات شماره دار در قرائت حفص که بیشتر قرآنها بر آن اساس است ۲۶۹۹ است که مضرب ۱۹ نیست. اما در قرائت ورش ۲۶۹۸ است که مضرب ۱۹ است. اما مشکل بزرگتر این است که قرآن ۵ بار هم «اللهم» دارد و رشاد خلیفه دلیلی برای نشمردن آنها نداشت. حال مشاهده کنید چه عددی بدست میآید اگر ۵ را به ۲۶۹۹ اضافه کنید. حاصل این عدد ۲۷۰۴ است که مساوی است با ۲۶×۲×۲×۲۶.
نکته بسیار مهم این است که در تورات هم «یهوه» ۱۸۲۰ بار تکرار شده که مساوی ۷۰×۲۶ است. [۱۴]
اکنون برای اینکه مطمئن شوید این عدد تصادفی نبوده باید سه عدد ذکر شده برای «لمک» که ۷ نسل با آدم فاصله دارد را ملاحظه کنید:
پیدایش ۵
۲۸ و لَمَک ۱۸۲ سال بزیست، و پسری آورد ۲۹ و وی را نوح نام نهاده گفت: «این ما را تسلی خواهد داد از اعمال ما و از محنت دستهای ما از زمینی که خداوند آن را ملعون کرد.» ۳۰ و لَمَک بعد از آوردن نوح، ۵۹۵ سال زندگانی کرد و پسران و دختران آورد. ۳۱ پس تمام ایام لَمَک، ۷۷۷ سال بود که مرد.
همانطور که قبلاً اشاره شد عدد «یهوه» ۲۶ و ۱۷ است و در اینجا عدد اول یعنی ۱۸۲ مساوی است با ۲۶×۷ در حالی که عدد دوم یعنی ۵۹۵ مساوی است با ۱۷×۷×۵ و عدد سوم که خودش از ۳ بار تکرار ۷ درست شده یعنی ۷۷۷ مساوی است با ۳۷×۷×۳.
این دلیل محکمی است بر رد ادعای کسانی که فکر میکنند تورات سن حقیقی این شیوخ را روایت کرده. در واقع دو گروه مخالف، یعنی مسیحهای متعصب و خدا ناباوران متعصب هردو تفسیر تحت اللفظی غلطی را دنبال میکنند. خداناباوران که خود را مدافع علم و منطق میپندارند فقط در جهت حرکت با خدا باوران سنتی تفاوت دارند اما روی همان جاده حرکت میکنند.
اکنون به شاهد فوق العاده دیگری برای رابطه قرآن با عدد ۲۶ توجه کنید. دوباره عدد ۱۸۲ را که معادل ۲۶×۷ میباشد در تعداد آیات سوره ۳۷ مییابیم. نکته بسیار جالب اینکه این سوره از آخر در جایگاه ۷۸ یعنی ۲۶×۳ است؛ یعنی بعد از این سوره ۷۷ سوره قرار دارد.
یکی از جالبترین مختصات ریاضی قرآن این است که اگر به شماره آیات سورهها دقت کنیم ۳۷ عدد تکراری هستند؛ که به این معنی است که شماره آیات سورهها دقیقاً از ۷۷ عدد تشکیل شده. توجه کنید چون بزرگترین سوره ۲۸۶ آیه دارد و ۷۷ شماره مختلف از شمارش تعداد آیات ۱۱۴ سوره بدست میآید یعنی بین ۱ تا ۲۸۶ دقیقاً ۲۰۹ عدد اصلاً بکار نرفته و ۲۰۹ مضرب ۱۹ است. بزرگترین عدد بکار نرفته هم ۲۸۵ است که باز هم مضرب ۱۹ است.
اکنون که رابطه ریاضی تعداد آیات مشخص شد، به مدرک قطعی دیگری اشاره میشود که ثابت میکند تعداد آیات قرآن در هر سوره با ردیف سوره ارتباط دارد و هر دو با اعداد مهم مرتبط هستند.
بزرگترین سوره قرآن ۲۸۶ آیه دارد که باز هم مضرب ۲۶ است.
سورههای بعدی از نظر تعداد آیات سوره، سورههای ۲۶؛ ۷؛ ۳؛ و ۳۷ هستند.
مجموع آیات ۳ سوره اول از نظر بزرگی یعنی سوره ۲۶؛ ۷؛ و ۳ میشود ۷۱۹ (۲۸۶+۲۲۷+۲۰۶) که ۱۹ و ۷ در آن عیان است.
مجموع آیات ۳ سوره بعدی یعنی سوره ۳؛ ۷؛ و ۳۷ نیز میشود ۴۸۸ (۱۸۲+۲۰۰+۲۰۶) که مساوی است با ۷×۱۲×۷.
اکنون ببینید سوره ۷۳ چه رابطهای بر اساس تعداد آیاتش با سورههای قرآن از بزرگ به کوچک برقرار میکند. این سوره با ۲۰ آیه ۳۷ مین سوره از کوچک به بزرگ و ۷۸ مین سوره از بزرگ به کوچک است و ۷۸ مساوی ۲۶×۳ است.. بنابراین ۷۷ سوره از این سوره بزرگتر هستند.
حالا توجه کنید چه رابطه دقیقی بین سوره ۳۷ و سوره ۷۳ و تعداد آیات آنها وجود دارد: مجموع تعداد آیات این دو سوره و شماره آنها میشود ۳۱۲ (۲۰+۷۳ + ۱۸۲+۳۷) که مساوی است با ۲۶×۱۲.
یکی دیگر از شواهد متقن و اعجاب آور قرآن در تاکید بر اهمیت عدد ۶۶ (عدد الله) و ۲۶ (عدد یهوه) این است که سوره ۶۶ با ۱۲ آیه دقیقاً در جایگاه ۲۶ مین از کوچک به بزرگ از نظر تعداد آیات قرار دارد.
از همین منظر یعنی تعداد آیات؛ ۱۹ مین سوره، سوره ۱۰۴ است که باز هم مضرب ۲۶ است و ۹ آیه دارد یعنی ۳×۳.
بعلاوه ۶۶ مین سوره از کوچک به بزرگ، سوره ۵۲ است که باز هم مضرب ۲۶ است و ۴۹ آیه دارد یعنی ۷×۷.
حال اگر توجه کنید مشاهده میکنید که سوره ۱۰۳ در قرآن ۳ آیه دارد و سوره ۱۰۷ نیز ۷ آیه دارد پس دقت کنید به سورههای ۳ و ۷ آیهای.
در قرآن کوچکترین سوره از نظر تعداد آیات ۳ آیه دارد.
در قرآن ۳ سوره هستند که ۳ آیه دارند. سوره ۱۰۳؛ سوره ۱۰۸ که مضرب ۳×۳×۳ است و معادل ۳×۱۲×۳ است و سوره ۱۱۰. مجموع این ۳ سوره دقیقاً مساوی است با ۱۰۷×۳. بنابراین باز به ۳ و ۷ اشاره شده.
در قرآن فقط دو سوره ۷ آیهای هستند: اولین سوره و سوره ۱۰۷ که مجموع آنها میشود ۱۰۸ که باز مضرب ۳×۳×۳ و معادل ۳×۱۲×۳ است.
اگر همین رابطه را در سوره ۳ و ۷ بررسی کنید مشاهده میکنید که بازهم مجموع این دو سوره و آیات آنها میشود ۴۱۶ (۲۰۶+۷ + ۲۰۰+۳) که مضرب ۲۶ است.
اما مجموع سوره ۳ با آیاتش (۲۰۰) میشود ۲۰۳ که مساوی است با ۲۹×۷ یا (۱۹+۷+۳)×۷.
این رابطه عیناً برای مجموع آیات سوره ۳ و ۷ صادق است: ۲۰۶+۲۰۰ میشود ۴۰۶ که دوباره مضرب (۱۹+۷+۳)×۷ است.
اکنون کلید معمای حروف مقطعه که بدون شک بزرگترین معمای قرآن بوده و هست را پیدا کردیم.
به صفحه دینآنلاین در اینستاگرام بپیوندید!
ردیف | سوره | آیه | سوره | آیه | سوره | آیه |
۱ | ۲ | ۲۸۶ | ۲ | ۲۸۶ | ||
۲ | ۳ | ۲۰۰ | ۳ | ۲۰۰ | ||
۳ | ۷ | ۲۰۶ | ۷ | ۲۰۶ | ||
۴ | ۱۰ | ۱۰۹ | ۱۰ | ۱۰۹ | ||
۵ | ۱۱ | ۱۲۳ | ۱۱ | ۱۲۳ | ||
۶ | ۱۲ | ۱۱۱ | ۱۲ | ۱۱۱ | ||
۷ | ۱۳ | ۴۳ | ۱۳ | ۴۳ | ||
۸ | ۱۴ | ۵۲ | ۱۴ | ۵۲ | ||
۹ | ۱۵ | ۹۹ | ۱۵ | ۹۹ | ||
۱۰ | ۱۹ | ۹۸ | ۱۹ | ۹۸ | ||
۱۱ | ۲۰ | ۱۳۵ | ۲۰ | ۱۳۵ | ||
۱۲ | ۲۶ | ۲۲۷ | ۲۶ | ۲۲۷ | ||
۱۳ | ۲۷ | ۹۳ | ۲۷ | ۹۳ | ||
۱۴ | ۲۸ | ۸۸ | ۲۸ | ۸۸ | ||
۱۵ | ۲۹ | ۶۹ | ۲۹ | ۶۹ | ||
۱۶ | ۳۰ | ۶۰ | ۳۰ | ۶۰ | ||
۱۷ | ۳۱ | ۳۴ | ۳۱ | ۳۴ | ||
۱۸ | ۳۲ | ۳۰ | ۳۲ | ۳۰ | ||
۱۹ | ۳۶ | ۸۳ | ۳۶ | ۸۳ | ||
۲۰ | ۳۸ | ۸۸ | ۳۸ | ۸۸ | ||
۲۱ | ۴۰ | ۸۵ | ۴۰ | ۸۵ | ||
۲۲ | ۴۱ | ۵۴ | ۴۱ | ۵۴ | ||
۲۳ | ۴۲ | ۵۳ | ۴۲ | ۵۳ | ||
۲۴ | ۴۳ | ۸۹ | ۴۳ | ۸۹ | ||
۲۵ | ۴۴ | ۵۹ | ۴۴ | ۵۹ | ||
۲۶ | ۴۵ | ۳۷ | ۴۵ | ۳۷ | ||
۲۷ | ۴۶ | ۳۵ | ۴۶ | ۳۵ | ||
۲۸ | ۵۰ | ۴۵ | ۵۰ | ۴۵ | ||
۲۹ | ۶۸ | ۵۲ | ۶۸ | ۵۲ | ||
۸۲۲ | ۲۷۴۳ | ۵۶۴ | ۲۵۸ |
۲۹ سوره قرآن با حروف مقطعه شروع شده چون ۲۹ مساوی است با ۱۹+۷+۳.
به سادگی میتوانید ببینید که سومین سوره با حروف مقطعه سوره ۷ است و ۷ سوره بعد از آن سوره ۱۹ است که حروف مقطعه دارد. بنابراین دقیقاً ۱۹ سوره پس از سوره ۱۹ حروف مقطعه دارند.
اولین سوره با حروف مقطعه سوره ۲ بعلاوه آخرین سوره با حروف مقطعه سوره ۶۸ میشود ۷۰.
آخرین سوره با حروف مقطعه سوره ۶۸ منهای اولین سوره با حروف مقطعه سوره ۲ میشود ۶۶ که عدد الله است.
ما بین سوره ۲ و ۶۸ دقیقاً ۳۸ سوره حروف مقطعه ندارند که باز مضرب ۱۹ میشود.
از آخرین سوره با حرف مقطعه (سوره ۶۸) تا یکی مانده به آخرین سوره (سوره ۵۰) نیز شامل ۱۹ سوره میشود.
حال دقت کنید به اینکه آخرین سوره با حروف مقطعه سوره ۶۸ است که مضرب ۱۷ است و ۵۲ آیه دارد که مضرب ۲۶ است. پس به هر دو عدد «یهوه» اشاره شده و مجموع شماره سوره و تعداد آیه دقیقاً ۱۲۰ (۵۲+۶۸) است.
سوره ماقبل آخر هم که ۱۹ سوره قبل از سوره آخر است سوره ۵۰ است که ۴۵ آیه دارد و مجموع ۴۵+۵۰ میشود ۹۵ که مضرب ۱۹ است.
بنابراین بطور قطع قرار گرفتن عدد ۱۹ در آیه ۳۰ (مضرب ۳) در سوره ۷۴ (مضرب ۳۷) تصادفی نیست چرا که مجموع آنها ۱۰۴ هم مضرب ۲۶ است.
مجموع ۷ سوره اول که حروف مقطعه دارند ۵۸ است که مضرب ۲۹ (معادل تعداد کل سورههایی که حروف مقطعه دارند) میباشد.
مجموع آیات ۷ سوره اول ۱۰۷۸ است که مضرب ۷۷×۷ است.
مجموع ۱۲ سوره اول که حروف مقطعه دارند ۱۵۲ است که مضرب ۱۹ است.
مجموع ۱۷ سوره اول که حروف مقطعه دارند ۲۹۷ است که مساوی است با ۳×۳۳×۳.
مجموع ۱۹ سوره اول که حروف مقطعه دارند ۳۶۵ است که مضرب ۷۳ است.
مجموع آیات ۱۹ سوره اول ۲۱۴۶ است که مضرب ۱۰۷۳ یا ۳۷×۲۹ است.
مجموع ۲۶ سوره اول که حروف مقطعه دارند ۶۵۸ است که مضرب ۴۷×۷ است.
مجموع آیات این ۲۶ سوره هم دقیقاً ۲۶۱۱ است که مساوی است با ۳۷۳×۷.
باز اگر دقت کنید میبینید بیست و ششمین سوره با حروف مقطعه سوره ۴۵ است که مضرب ۳×۳ است و تنها سوره قرآن است که ۳۷ آیه دارد. مجموع شماره آیات این سوره ۷۰۳ میشود که مساوی است با ۳۷×۱۹
مجموع همه سورهها بجز آخری یا به عبارت دیگر مجموع ۲۸ (یعنی ۲×۷×۲) سوره اول که حروف مقطعه دارند ۷۵۴ است که هم مضرب ۳۷۷ است و هم مساوی است با ۲۹×۲۶.
مجموع شماره این ۲۹ سوره ۸۲۲ است که مضرب ۱۳۷×۳ است. مجموع آیات آنها نیز ۲۷۴۳ است که مضرب ۱۳ است.
مجموع ۷ سوره آخر با حروف مقطعه ۳۳۸ است که مساوی است با ۲۶×۱۳.
مجموع آیات این ۷ سوره هم دقیقاً ۳۷۰ است.
مجموع ۲۶ سوره آخر با حروف مقطعه ۸۱۰ است که مساوی است با ۳۰×۳×۳×۳.
رابطه سورههای وسط بسیار جالب هستند چرا که اگر دقت کنید میبینید که سوره وسط سوره ۲۹ است یعنی (۱۹+۷+۳) که برابر تعداد سورههایی است که حروف مقطعه دارند. مجموع ۳ سوره وسط (۳۰+۲۹+۲۸) میشود ۸۷ که مساوی است با ۲۹×۳
در حالی که مجموع ۷ سوره وسط (۳۲+۳۱+۳۰+۲۹+۲۸+۲۷+۲۶) میشود ۲۰۳ که مساوی است با ۲۹×۷.
باز اگر ۱۹ سوره اول و ۷ سوره آخر را جدا کنیم ۳ سوره در بین آنها باقی میماند که مجموع آنها (۴۱+۴۰+۳۸) میشود ۱۱۹ که مساوی ۱۷×۷ است.
در قرائت رایج حفص که نسخه رایج کنونی بر اساس آن است دقیقاً ۱۹ سوره حروف مقطعهشان آیه اول محسوب شده.
در مقابل ۱۰ سوره یعنی ۳+۷ سوره حروف مقطعهشان آیه مستقل محسوب نشده.
مجموع ۱۹ سورهای که حروف مقطعه آنها یک آیه مجزا شمرده شده ۵۶۴ است که مساوی است با ۴۷×۱۲.
در مقابل مجموع ۱۰ سورهای که حروف مقطعه آنها یک آیه مجزا شمرده نشده ۲۵۸ است که مضرب ۴۷×۳ است.
تعداد این حروف و ساختار آنها یک مقوله جداگانه است.
مثلاًبراحتی میتوان دید که ۱۴ حرف از حروف الفبای عربی در حروف مقطعه استفاده شده و ۱۴ مضرب ۷ است.
ارزش کوچک | ارزش بزرگ | حروف بکار نرفته | تکرار | ارزش کوچک | ارزش بزرگ | حروف بکار رفته | ردیف |
۲ | ۲ | ب | ۱۳ | ۱ | ۱ | ا | ۱ |
۳ | ۳ | ج | ۲ | ۵ | ۵ | ه | ۲ |
۴ | ۴ | د | ۷ | ۸ | ۸ | ح | ۳ |
۶ | ۶ | و | ۴ | ۹ | ۹ | ط | ۴ |
۷ | ۷ | ز | ۲ | ۱ | ۱۰ | ی | ۵ |
۸ | ۸ | ف | ۱ | ۲ | ۲۰ | ک | ۶ |
۳ | ۳۰۰ | ش | ۱۳ | ۳ | ۳۰ | ل | ۷ |
۴ | ۴۰۰ | ت | ۱۷ | ۴ | ۴۰ | م | ۸ |
۵ | ۵۰۰ | ث | ۱ | ۵ | ۵۰ | ن | ۹ |
۶ | ۶۰۰ | خ | ۵ | ۶ | ۶۰ | س | ۱۰ |
۷ | ۷۰۰ | ذ | ۲ | ۷ | ۷۰ | ع | ۱۱ |
۸ | ۸۰۰ | ض | ۳ | ۹ | ۹۰ | ص | ۱۲ |
۹ | ۹۰۰ | ظ | ۲ | ۱ | ۱۰۰ | ق | ۱۳ |
۱ | ۱۰۰۰ | غ | ۶ | ۲ | ۲۰۰ | ر | ۱۴ |
۷۳ | ۷۸ | ۶۳ | ۶۹۳ |
ارزش بزرگ این حروف ۶۹۳ است که مساوی است با ۳×۷۷×۳.
ارزش کوچک این ۱۴ حرف ۶۳ است که مساوی است با ۳×۷×۳.
ارزش کوچک ۱۴ حرف استفاده نشده نیز ۷۳ است.
در کل حروف مقطعه مجموعاً از ۷۸ حرف استفاده شده و ۷۸ مساوی است با ۲۶×۳.
انواع حروف مقطعه تا سوره ۱۹ (بدون تکرار) یعنی «الم، المص، الر، المر، کهیعص» ۱۹ حرف است.
نمونه جالب دیگر که اهمیت عدد ۲۶ و ۱۹ را نشان میدهد ارزش حروف مقطعه سوره ۲۶ یعنی «طسم» (۹+۶+۴) است که ۱۹ میشود.
مجموع ارزش عددی حروف مقطعه سوره ۳ و ۷ میشود ۱۶۱+۷۱ = ۲۳۲ که مضرب ۲۹ است.
مجموع ارزش عددی حروف مقطعه سوره ۳ و ۱۹ میشود ۱۹۵+۷۱ = ۲۶۶ که مضرب ۱۹×۷ است.
حالا برای مثال به سورههایی که با «الم» و «المر» و «المص» نگاه کنید
ارزش عددی | حروف مقطعه | آیه | سوره | ردیف سوره در حروف مقطعه |
۷۱ | الم | ۲۸۶ | ۲ | ۱ |
۷۱ | الم | ۲۰۰ | ۳ | ۲ |
۱۶۱ | المص | ۲۰۶ | ۷ | ۳ |
۲۷۱ | المر | ۴۳ | ۱۳ | ۷ |
۷۱ | الم | ۶۹ | ۲۹ | ۱۵ |
۷۱ | ۶۰ | ۳۰ | ۱۶ | |
۷۱ | الم | ۳۴ | ۳۱ | ۱۷ |
۷۱ | الم | ۳۰ | ۳۲ | ۱۸ |
۸۵۸ | ۹۲۸ | ۱۴۷ |
در این گروه به سادگی میبینید که مجموع سورهها میشود ۱۴۷ که مساوی است با ۷×۳×۷.
سومین و هفتمین سورهای که حروف مقطعه دارند با بقیه فرق دارند چرا که یکی «ص» و دیگری «ر» دارد.
بعلاوه مجموع ارزش عددی ر+ ص (۲۰۰+۹۰) میشود ۲۹۰.
مجموع ارزش عددی المص و المر (۱۶۱+۲۷۱) هم میشود ۴۳۲ که مساوی است با ۱۲×۳×۱۲.
مجموع ارزش عددی کل این حروف نیز ۸۵۸ میشود که مساوی است با ۲۶×۳۳.
مجموع آیات این سورهها ۹۲۸ است که مضرب ۲۹ است.
رابطه حروف «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» با حروف مقطعه و ساختار ریاضی قرآن.
اگر به حروف «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» دقت کنید همانطور که قبلاً اشاره شد
ارزش کوچک ۱۰ یعنی (۷+۳) حرف بکار رفته در آن ۳۷ میباشد؛
ارزش بزرگ آن ۱۰ حرف هم که ۴۰۶ است مضرب ۲۹×۷ یا دقیقتر بگوییم (۱۹+۷+۳)×۷ است.
ارزش کل حروف عربی ۵۹۹۵ (بزرگ) و ۱۳۶ (کوچک) است.
پس ارزش کوچک حروف بکار نرفته دقیقاً ۹۹ است است که معادل ۳۳×۳ است.
ارزش (بزرگ) حروف بکار نرفته دقیقاً ۵۵۸۹ (۴۰۶ – ۵۹۹۵) است که معادل ۲۳×۳×۳×۳×۳×۳ است.
و ۲۳ ارزش عددی کلمه «الرحمن» هم هست.
از حروف «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» فقط حرف «ب» در حروف مقطعه بکار نرفته، بنابراین ۹ حرف آن با حروف مقطعه مشترک است یعنی ۳×۳ حرف.
بنابراین ارزش حروف مقطعه که در «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» بکار نرفته مساوی است با ۲۸۹ (۴۰۴ – ۶۹۳) و ۲۸۹ دقیقاً مساوی است با ارزش عددی «الرحیم».
ارزش عددی «الرحیم» مساوی است با ۱۷×۱۷ و ۱۷ عدد «یهوه» هم هست..
ارزش (کوچک) «الرحیم» هم دقیقاً ۱۹ است.
اکنون اگر ارزش (کوچک) ۱۰ حرف بکار رفته در «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» یعنی ۳۷ را از ارزش (کوچک) ۱۴ حرف بکار رفته در حروف مقطعه یعنی ۶۳ که معادل ۳×۷×۳ است کم کنید دقیقاً عدد ۲۶ بدست میآید که عدد یهوه است.
ااگر ارزش عددی هر ۱۹ حرف «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» را هم جمع کنیم معادل ۶۶ میشود که عدد «الله» است.
حرف | ارزش | حرف | ارزش | حرف | ارزش | حرف | ارزش | ||||
ب | ۲ | ۲ | ا | ا | ا | ا | ا | ا | ا | ا | |
س | ۶۰ | ۶ | ل | ۳۰ | ۳ | ل | ۳۰ | ۳ | ل | ۳۰ | ۳ |
م | ۴۰ | ۴ | ل | ۳۰ | ۳ | ر | ۲۰۰ | ۲ | ر | ۲۰۰ | ۲ |
ه | ۵ | ۵ | ح | ۸ | ۸ | ح | ۸ | ۸ | |||
م | ۴۰ | ۴ | ی | ۱۰ | ۱ | ||||||
ن | ۵۰ | ۵ | م | ۴۰ | ۴ | ||||||
۱۰۲ | ۱۲ | ۶۶ | ۱۲ | ۳۲۹ | ۲۳ | ۲۸۹ | ۱۹ |
چنانکه میدانید تاکنون روایت غالب و رایج در مورد جمع آوری قرآن این بوده که قرآن در زمان خلیفه سوم جمع آوری شده و ترتیب سورهها و آیات جزوی از وحی نمیباشد. اما اکنون روابط ریاضی قرآن نشان میدهند که روایت اقلیتی که تاکید داشتهاند تألیف قرآن بصورت یک کتاب در زمان پیامبر انجام شده به واقعیت نزدیکتر است، مگر اینکه مدعی شویم بعد از پیامبر نیز به فرد یا افرادی که قرآن را گردآوری کردهاند وحی شده است که این بسیار بعید به نظر میرسد.
امید است مشاهده چنین ساختار ریاضیای که غیر ممکن است تصادفی باشد، و این تنها قسمت کوچکی از کل این روابط است، آنهایی را که خواب میبینند قرآن نسخه بهم ریختهای از روایت خوابهاست نیز از خواب بیدار کند.
* شاهین میثمی آزاد
دانش آموخته مطالعات اسلامی و ادیان
دانشگاه لیدن. هلند
ارجاعات:
[۱] https://www.masjidtucson.org/submission/faq/rashad_khalifa_summary.html
[۲] https://www.quranaloneislam.net/rashad-khalifa-exposed
[۳] Yuksel, E. (2011). Nineteen: God’s signature in nature and scripture. p.9.
[۴] https://en.wikipedia.org/wiki/Ivan_Panin
[۵] http://www.bibal.net/04/logo/logotech.html
[۶] https://de.wikipedia.org/wiki/Oskar_Goldberg
[۹] https://www.youtube.com/watch?v=eOMZtBacarY&t=29s (Ret. 22-02-2021)
[۱۰] https://www.biblegematria.com/pearls-of-wisdom.html
[۱۱] Abrami, Leo Michel. (2011). The ages of the personalities in Genesis. The Jewish Bible Quarterly, 39(4), 2.
[۱۲] https://en.wikipedia.org/wiki/Metonic_cycle
[۱۳] Khalifa, R. (1982). Quran: Visual presentation of the miracle. Tucson, AZ: Islamic Productions. P.70.
[۱۴] Jenni, E., & Westermann, C. (1997). Theological Lexicon of the Old Testament. Peabody, Mass: Hendrickson Publishers. p.685.