ردپای جهانبینی ابن عربی در آثار شاعران ایرانی
نویسنده کتاب «جریانشناسی عرفان ابن عربی در ادب فارسی»: نخستین جریان متاثر از ابن عربی محییالدین کرمانی، اوحدالدین مراغهای و شاعرانی است که در عرفان ایرانی به نوعی با اصطلاحات ابن عربی آشنا شدهاند. جریانهایی که صورتگرا هستند؛ شاعرانی مانند حافظ و خواجوی کرمانی به طور غیر مستقیم از آثار ابن عربی مانند «فصوصالحکم» در جهانبینی خود استفاده کردهاند و این نشان میدهد فرهنگ عرفانی در آن روزگار تاثیر داشته است.
مهدی حیدری، نویسنده کتاب «جریانشناسی عرفان ابن عربی در ادب فارسی» و از شایستگان تقدیر سیوهشتمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره این اثر گفت: در این کتاب صورت جریانشناسانه عرفان ایرانی بررسی شده است. در حقیقت تحولات عرفان ایرانی که متعلق به اسلام و ایران است و در ادبیات پشت سر گذاشتهایم نشان داده شده؛ یعنی از آغاز که عرفان و ادبیات عرفانی شکل میگیرد چه جریانها و شاخههایی ایجاد شده و چه ویژگیهایی دارد.
حیدری افزود: بر اساس شاخصههایی که از مکتب ابن عربی بیرون میکشیم مانند «نور و درخت»، «ساغر و می»، «آب و اشکال گوناگون آن»، «نقطه و دایره و اعداد و حروف» میبینیم در سوالاتی که ابن عربی مطرح میکند میخواهد نشان دهد همه کثرات از یک وحدتی پدید آمدهاند. بر اساس اصطلاحاتی که ابن عربی در آثارش بیان میکند ـ به ویژه شارحان مطرح کردهاند ـ کتابهای او دارای اصطلاحاتی هستند که در دورههای بعد به عنوان عرفان نظری رواج پیدا میکند. اصطلاحات به شکل جریانشناسانه در ادبیات فارسی بررسی شدهاند. نشان دادیم شاعرانی که اولینبار از ابن عربی متاثر شدهاند چه کسانی بودهاند.
این پژوهشگر افزود: نخستین آنها محییالدین کرمانی، اوحدالدین مراغهای و شاعرانی است که در عرفان ایرانی به نوعی با اصطلاحات ابن عربی آشنا شدهاند. جریانهایی که صورتگرا هستند؛ شاعرانی مانند حافظ و خواجوی کرمانی به طور غیر مستقیم از آثار ابن عربی مانند «فصوصالحکم» در جهانبینی خود استفاده کردهاند و این نشان میدهد فرهنگ عرفانی در آن روزگار تاثیر داشته است.
او درباره نشان دادن سهم افکار ایرانی در این اثر بیان کرد: افکار ابن عربی تا زمانی که به عالم شرق راه نیافته بود از ذوق خالی بود. ولی وقتی به دست شارحان رسید آنها دریافتند ذوق شاعران ایرانی و هنرنمایی ایرانی و نهادینه شدن تفکرات در عرفان ایرانی ـ اسلامی چقدر بوده است. آنها با ذوقی که به آثار ابن عربی افزودند آثار ابن عربی را گسترش دادند.
حیدری در پاسخ به این پرسش که افکار شاعران بعد از ابن عربی را تا چه اندازه در اثر خود بررسی کردهاید؟ بیان کرد: این اثر دو بخش دارد؛ یک بخش ساختاری و بخش دیگر فکری است؛ در بخش ویژگیهای زبانی درباره اصطلاحات بحث کردهایم و سعی کردهایم بُعد مفهومی محتوای آنچه که ابن عربی گفته است در آثار شاعران بررسی کنیم. مفاهیم را طبقهبندی کردهایم مفاهیمی است که ابن عربی از آن یاد میکند مانند «حقیقت محمدی» و «وحدت وجود». این تفکرات را در کتاب ریشهیابی کردیم که چگونه در آثار شاعران شرح و بحث پیدا کرده است و در این حوزه مفهومی شاعران ابتکارات زیادی داشتهاند.
نویسنده کتاب «جریانشناسی عرفان ابن عربی در ادب فارسی» در پاسخ به این پرسش که چه روششناسی برای کتاب داشتهاید گفت؟ روش ما در اصطلاح جریانشناسی تازهای است و این اصطلاح در غرب هم معادلی ندارد و بیشتر در علوم سیاسی کاربرد داشته است و ما این را در حوزه ادبیات آوردهایم و نحلههای مختلف ادبی را بررسی میکنیم. در این کتاب از نگاه جریانشناسانه که جریان چگونه اوج میگیرد و چه انتقاداتی دارد را بررسی کردهایم و میتوانم بگویم از نظریه منطق گفتوگوی باختین بهره جستم. یعنی هر جریانی در گفتوگو با جریان دیگر شکل میگیرد و در این کتاب نشان دادیم علاءالدوله سمنانی که در بخشهایی انتقادات جدی به ابن عربی دارند از تاثیر آثار ابن عربی برکنار نیستند و کسانی مانند حافظ و خواجو که به معنای واقعی کلمه شاعر هستند تحت تاثیر تفکر ابن عربی هستند.