چرا باید روز دیدار تاریخی پاپ با آیتالله سیستانی را «یومالله» خواند؟ ll سیدعلی بطحایی
ملاک اصلی مفسران قرآن در اطلاق عنوان «ایام الله بودن برخی روزها» به دلیل وقوع روزهای نجات و نعمتدادن خدا به مؤمنان در آن روز خاص است.
بالاخره پس از بیم وامیدهای فراوان، دغدغهمندان جبهه همگرایی ادیان و مذاهب، چهرهای ناب، واقعی وکمتر دیده شده از هم سویی دو رهبر پرطرفدار و معنوی ادیان ابراهیمی را بالعیان مشاهده کردند و پیروان دو دین بزرگ تصویر به یادماندنی دیدار تاریخی رهبران محبوب خود را در یک قاب در کنار یکدیگر به خاطر سپردند.
همچنین بین النهرین- خاستگاه ادیان ابراهیمی- لحظه بینظیرِ وحدت ادیان را بر تارک خود ثبت کرد و از این بستر همگرایانه، آبشخوری جدید و هوایی تازه به جبهه ایمان و مؤمنان خداباور دمیده شد.
در این راستا و به یاد و خاطره پیشقراول و تئوریسین همگرایی ادیان، یعنی امام موسی صدر (کثّرالله امثاله) ضمن اشاره به بخشهایی از سلوک رفتاری ایشان به بایستهها و رسالتهای پیش رویمان در برابر این دیدار شیرین و دلنشین دو رهبر معنوی اشاراتی میکنیم:
یکم. سلسله جنبان و سرحلقه همگرایی ادیان و شکننده دیوار بیاعتمادی میان سران و پیروان ادیان توحیدی به نام و یاد اقدامات فرزندصالح وکمنظیر حوزهعلمیه نجف و قم امام موسی صدر ثبت وحک شده است.
بازخوانی تاریخ حضور او در لبنان و مجاهدت مجدّانه او در انجام این رسالت خطیر وسخت، آنجایی خود را بیشتر نمایان میکند که در آن دوران؛ شیوع فتوای فقهی نجاست اهل کتاب و احتراز مؤکد از آنان؛ سکّه رایج آن زمان بود و اصلِ اصیل در تعامل با ادیان، بر افتراق، گسست و واگرایی سران و پیروان ادیان در اقصی نقاط جهان بود.
امام موسی صدر بدون درنظرگرفتن مخالفتها و هیاهوهای برخی از مجامع و بلندگوهای اسلام و مسیحیت سنتی، با استفاده وترغیب شیعیان به خوردن از بستنی یک بستنیفروش مسیحی- آن هم پس از خواندن نمازجمعه ودر معیّت انبوه نمازگزاران- کوههای یخ ساختگی وبیمبنای میان توده شیعیان ومسیحیان را با التزام به یک سیره ناآشنا، آب کرد و در صف مقدّم کم کردن فاصله پیروان ادیان ایستاد.
جالب آنجاست که آن بستنی فروش مسیحی با تردید از امام موسی صدر میپرسید:
سید، آیا میدانستی که من مسیحی هستم وقصد داری از مغازه من بستنی بخری وبخوری؟!!!
امام موسی صدر با لحنی مهربان، صدایی بلند و قاطع ولبخندی ملیح به او پاسخ داد:
من دین تو را نپرسیدم؛ من از کیفیت بستنی تو پرسیدم. لطفاً بدون درنگ چند ظرف بستنی برای این جمعیّت نمازگزار بیاور. (عوامل پیشرفت شیعه در دنیای معاصر درسیره امام موسی صدر، نشرادیان؛ ص 196)
بجاست متذکر شویم که اگر نبود تلاشهای مستمر بیش از حدود شصت سال پیش ایشان، درتحقّق عملی این آرمان رفتاری با پیروان ادیان در لبنان، که بعدها خود زمینه ساز شجاعت نظری برخی از فقها در صدور فتوای صائب طهارت اهلکتاب در سایر مناطق شد، آیا امروزه پیروان ادیان به سهولت تحمّل وزیدن نسیم رحمت اختلاف علماء الادیان را داشتند وبه سهولت دیدار تاریخی این دو رهبر را تحمّل میکردند؟
اگر دعوت امام صدر به دعوت از کشیشان بلندپایه مسیحی برای سخنرانی در نماز جمعه نبود، چنین بستری مهیا در جامعه امروز عرب وغیر عرب لبنان وغیرلبنان وجود داشت؟
نگارنده بر این اعتقاد است که حتی اگر در آینده افقهای روشنتری از همگرایی مذاهب، ادیان وتمدّن ها را مشاهده کنیم، بالعیان جای پا، نفوذ وحضور این رهبر تیزبین وهشیار را مشاهده خواهیم کرد و فتح آن قلّههای جدید توسط سیدموسی صدر در سالیان گذشته را خواهیم یافت.
دوم. یکی از نقاط آسیبی که در نوشتاری «امام موسی صدر؛ پاپ فرانسیس؛ آیت الله سیستانی» که در سایت وزین «دین آنلاین» منتشر و بدان اشاره کردم و سایه سنگین آن در دیدار (22 رجب/6 مارس) بالعیان مشاهده میشد، عدم وحدت نهاد رهبری اجتماعی شیعیان در جهان برای انجام تعاملات با رهبران و پیروان سایر ادیان ومذاهب است.
اختلاف فکری، کلامی و درون مذهبی فقهی بسیار درست و غیرقابل رفع و حذف آن غیر قابل پیشنهاد وغیر معقول است، ولی درهنگامه و بزنگاه اقدامات اجتماعی و برونمذهبی و مثلاً فراهم شدن زمینه امضای سند برادری- انسانی خلأ فقدان خود را بسیار جدی نشان میدهد و عدم وجود یک نهاد و مرجع مسئول به چهره بینالادیان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) آسیب جدی میزند.
بهمن سال 1397 وفوریه 2019 در امارات متحده عربی؛ وحدت رهبری اهل تسنن به سرپرستی احمدالطیب و نهاد الازهر به امضای سند برادری- انسانی میان او و دنیای مسیحیت منتج شد. (*)
در عین حال با اینکه در ماه گذشته زمزمه امضای سند چنینی با شیعیان توسط پاپ فرانسیس و آیت الله العظمی سیستانی توسط رسانهها مخابره شد، ولی در 22 رجب 1442 (6 مارس 2021/ 16 اسفند 1399) از امضای آن خبری مخابره نشد و این خبر در بایگانی برنامههای اوّلیه دیدار پاپ در نجف باقی ماند و عملیاتی نشد.
به هر حال بهنظر میرسد ذکاوت بیمثال حضرت آیتالله سیستانی (مدظله) و سلوک وحدتگرایانه اجتماعی ایشان در جوامع متعدد و متکثر شیعی و درک این نکته که احتمالاً ایشان قصد نداشتند با امضای این سند، خود را نماینده کل جامعه شیعه در مواجهه با دنیای مسیحیت بدانند و با این امضا جامعه شیعه توسط خودشان، سایر جوامع شیعی را دچار دوقطبی وچندپارگی کنند، این دیدار را در حد یک دیدار بدون التزام به امضای سند رسمی و با صدور یک بیانیه حکیمانه خاتمه بخشیدند؛ تا باشد که نخبگان و بزرگان فکری اساسی برای «وحدت مرجعیت شیعه» در تعاملات بینالادیانی و بینالمللی بکنند و این تشتت مرجعیّت و نهادهای علمی تشیع را در لِوای یک مرکز و یک نهاد متمرکز کنند و اجازه احساس دوقطبی میان حوزتین نجف وقم – که از سوی علاقهمندان دو حوزه ترویج نمیشود- از بین برود. عدم امضا این سند توسط ایشان کار ستودنی بزرگی است که عظمت شخصیت و تفاوت نگاه این مرجع بینظیر با سایران را خوب نشان داد و نباید به سهولت این رفتار حکیمانه ایشان را نادیده گرفت و در مدح آن چیزی نگفت و از کنار آن سَرسَری عبور کرد. بدیهی است هر تحلیلی در راستای عدم امضا پیمان برادری – انسانی توسط ایشان میبایست در چارچوب اصل «صائنا لنفسه، حافظا لدینه، مخالفا لهواه» در سیره معظم له تحلیل وتبیین شود.
سوم. دیدار 22 رجب 1442/6 مارس 2021 در نجف اشرف را نباید تنها یک دیدار تشریفاتی و در قالب یک عکس یادگاری تلقی کرد. نخبگان دغدغهمند همگرایی جهان اسلام و جهان ادیان باید این فرصت را غنیمت شمرده و به دور از جنجالهای بی ثمر سیاسی و با تعریف پروژههای همگرایانه این تلاقی کلیسا و مسجد را به بهترین وجه مدیریت و توسعه بخشند.
احتراز از رفتارهای قرون وسطایی میسیونری (Missionnaire) و توجه به بایستهها و آموزش قواعد زندگی مسالمتآمیز ادیان و مذاهب از کلانپروژههای است که میتواند در سطح مؤمنان در معابد و مساجد تمرین شود.
بجاست این نکته را در همین جا اشاره کنیم که در بین انبوه تبلیغات خیابانی کشور عراق به مناسبت دیدار پاپ در بغداد و نجف، شاید حرفهایترین و بهترین بنر خیابانی در شارع الرسول (صلّی الله علیه وآله) و نزدیکی محل سکونت آیتالله سیستانی (مدظله) نصب شده بود که هنرمند خلّاق با در کنارهم گذاردن دو نماد «ناقوس و مأذن» در کنار هم و درج عبارت «اللقاءالتاریخی بین المأذن والاجراس» همگرایی چشمنوازی را در یک قاب به رخ میکشاند و سرفصل و عنوان همین بنر خوبی برای همکاری دو مرکز دینی در جوامع ایمانی اسلام و مسیحیت خواهد بود.
از جمله پیشنهادات در جهت بهرهمندی بیش از پیش از این ملاقات به یادماندنی، ثبت این روز در دفتر تقویم شیعه به عنوان «روزهمگرایی ادیان» و اجرای برنامههای گوناگون در سطح رسانهای و بازتعریف مجدّد از کارکردهای خیابان و چهارراه مغفول ادیان در تهران (سی تیر) و اجرای برنامههای مشترک فرهنگی- هنری پیروان ادیان درآنجاست و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و معاونت بینالملل حوزههای علمیه و سازمان تبلیغات اسلامی در آنجا باید صحنهگردان باشند.
چهارم. تعبیر دقیق یومالله برای 22 رجب 1442 نه ناشی از غلبه هیجانات جوانی و نه از سرخیالپردازیهای زودگذر مقطعی است و بلکه پافشاری بر این عنوان، حاکی از انتخاب یک هدف، مسیر و استراتژی درست و دقیق در این عرصه شریانی است.
ملاک اصلی مفسران قرآن در اطلاق عنوان «ایام الله بودن برخی روزها» به دلیل وقوع روزهای نجات و نعمتدادن خدا به مؤمنان در آن روز خاص است؛ ایّامی که در آنها نعمتهای الهی شامل حال پیامبران و پیروان آنها شده است و رهایی جبهه مؤمنان از دست فرعونیان و جبهه طاغوت وشرک در آن روز ثبت شده است. (جامعالبیان، ج ۱۱، ص ۲۲۷؛ تبیان، ج 6، ص 274)
بهنظر میرسد در دنیای متشتّت امروز که هیمنه تمدّن ضدخدای مادّی و رواج اندیشه ساختارشکنانه بنیادگرایی و کشتار به نام ادیان و اسلام، سرتاسر جهان و خاورمیانه را فراگرفته و از سویی تدقیق در مفاد بیانیه منتشره از سوی طرفین مسیحی- شیعی این ملاقات تاریخی بر رفع مشکلات جامعه بشری و دفاع از ضعیفترینها ومظلومترینها و تأکید بر ارزشهای والای اخلاقی و رفع بیعدالتی و فقر و مبارزه با تروریسم و همکاری ادیان برای تحقق تشکیل جبهه مشترک ادیان، همان چهره دیگر ایامالله و تلاش طرفینی برای احیای امرخداست که مصداق امروزین عنوان ایامالله است.
بدیهی است چنین دیدارها و رفتارهایی خردمندانه و تداوم پروژههای مشترک نخبگانی بینالادیان در کوتاه و میانمدت میتواند، شطیّ سیلآسا بر آتش فرقهگرایی، بنیادگرایی، فقر و بیعدالتی بریزد و در بلندمدت کانون این آتش خانمانسوز را خاموش کند، به شرطی که این دیدارها توسط سران و پیروان دوطرف مجدّانه پیگیری شود و اجازه ندهیم انحصارگرایان این توفیق را در تشیّع عراق و دروازههای نجف محدود کنند و با برگزاری چند مراسم تشریفاتی و تکراری ختم به بایگانی تاریخ شود.
جدیت در این مهم، نه تنها حوزه اتّحاد امّت اسلامی و تقریب مذاهب اسلامی را مستحکم میکند، بلکه بنیان مرصوص تقویت شکوه ایمان ادیان ابراهیمی در قبال تمدّن مادی بشری را تقویت میکند و این نمادی بارز از تحقق عینی «ایام الله» است.
در پایان بجاست اشاره کنیم که ما متأسفانه از جزئیات مکالمات این دو رهبر عالیقدر اطلاعاتی موثق نداریم، اما خوشبختانه فرازی از بیان امام موسی صدر در دانشگاه یسوعی و در جمع کشیشان بلندپایه مسیحی داریم که دقیقاً مفادش در همان راستای بیانیه طرفین این ملاقات است و مستندی دیگر بر یومالله بودن 22 رجب نجف را آشکار میکند؛ آنجا که امام موسی صدر تفرقه ادیان و رهبران معنوی را عامل اصلی از حیّز انتفاع افتادن ادیان میداند و هرصدا و گرایشی برای همگرایی ادیان را مصداق احیای دین خدا و بالتّبع وبالطبع ایامالله میدانست و میگفت:
ما دچار تفرقه هستیم، حتی در مورد راههای اتّحاد نیز تفرقه داریم. مادچار فسادیم. از غلبه خودخواهیها تا انحصارگرایی وتجمع منافع در دست گروهی خاص. فقدان حس مشترک سران ادیان وپشت گوش انداختن مسئولیتهای مشترک بین ادیان.
با این شرایط آیا ممکن است ادیان به انسان معاصر خدمتی بکند… و از یوغ تمدّن مادّی گریزان از خدا که ماهیت آن به فرموده قرآن مجید… أَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاه … برهاند؟! (السیره والمسیره، یعقوب ضاهر، ج 1، ص 414؛ ادیان درخدمت انسان ص 73، با اندکی اختلاف)
(*) هر چند راقم این سطور بنا به دغدغه شخصی منابع متعددی را برای دستیابی به متن سند برادری- انسانی میان واتیکان والازهر فحص کرد، تصویری از آن سند راهبردی را متاسفانه پیدا نکردم.
(**) سیدعلی بطحائی، طلبه حوزه علمیه قم، دانش آموخته دکتری مذاهب کلامی و استاد جامعه المصطفی العالمیه و دانشگاه ادیان ومذاهب[email protected]