نگاهی به اندیشههای محمد شحرور، اندیشمند قرآنگرای سوری
مهدی رفیعی
«فقه اسلامی آنطور که فقها در قرون دوم و سوم برای ما نوشتهاند و نیز علوم قرآنی نیاز به بازبینی دارند بهویژه آن چیزهایی که بهعنوان اصل یا ثابت در دین شناخته میشوند. ما امروزه بهشدت نیازمند بازخوانی و بازبینی آنچه احکام و ادله شرعی نامیده میشود هستیم.» اینها جملات محمد شحرور اندیشمند قرآن گرای سوری است.
زندگی شحرور در دوران کودکی و جوانی و وضعیت جهان در آن دوره
محمد شحرور در سال 1938 در دمشق سوریه متولد شد. پس از طی دوره دبیرستان برای ادامه تحصیل در رشته مهندسی عمران به شوروی رفت و در سال 1964 پس از اخذ لیسانس به دمشق بازگشت. او پس از 4 سال خدمت در دانشگاه دمشق، تصمیم به ادامه تحصیل گرفت و درنهایت در سال 1972 موفق به اخذ مدرک دکترا در رشته عمران گرایش مکانیک خاک و پی از دانشگاه دوبلین ایرلند شد.
دوره کودکی شحرور مقارن با تلاش سوریه برای استقلال و دوران جوانیاش مقارن با شکست تاریخی اعراب از اسرائیل در جنگ ششروزه 1967 بود. ضمن اینکه سالهایی که او در آن زندگی میکرد دوران جنگ سرد بین روسیه و آمریکا نیز بود و شحرور چندین سال در مسکو اقامت داشت. شکست تاریخی اعراب از اسرائیل موجب تلنگری همگانی به غالب متفکران و اندیشمندان جهان عرب شد و همه این سؤال را با خود تکرار میکردند که چرا غرب پیشرفت کرد و جهان اسلام دچار عقبماندگی و انحطاط شد؟ راهکار رهایی از این انحطاط چیست؟ شحرور یکی از این افرادی بود که با این سؤال جدی مواجه شد.
در پاسخ به این سؤالات که در ارتباط با مسئله سنت و تجدد مطرح شد جریانهای متفاوت، پاسخهای متفاوتی عرضه میکردند که ازنظر شحرور هیچکدام کافی نبود. شحرور جریان سید جمال و شاگردانش را جریانی تقلیلگرا میدانست و عقیده داشت که آنها سعی دارند مسائل معاصر اجتماعی و فرهنگی دنیای معاصر را به مسائل اجتماعی و فرهنگی قرن اول هجری و به همان تاریخ و جغرافیا ارجاع دهند که این یک تقلیل غلط است. گروههای دیگری مثل لیبرالها، مارکسیستها و ناسیونالیستها نیز اهتمامی به اسلام ندارند و نتیجه نهایی آنها حذف اسلام است. بنابراین خود او در پی پاسخ به این سؤال برمیآید و پاسخ او بازخوانی دین با نگاهی مجدد به قرآن بهعنوان منبع اصلی دین و رهایی از سنتهای غلطی است که همچون بند مانع پاسخدهی مناسب به نیازهای معاصر است. برای مثال او در مورد فقه مینویسد: فقه اسلامی آنطور که فقها در قرون دوم و سوم برای ما نوشتهاند و نیز علوم قرآنی نیاز به بازبینی دارند بهویژه آن چیزهایی که بهعنوان اصل یا ثابت در دین شناخته میشوند. ما امروزه بهشدت نیازمند بازخوانی و بازبینی آنچه احکام و ادله شرعی نامیده میشود هستیم.
اصول فکری شحرور
برای درک بهتر تفکر شحرور بهتر است به برخی اصول مهم فکری او نگاهی بیندازیم:
اول: ازنظر شحرور رسالت اسلام جاودانه و برای همه تاریخ بشر است برای همین لازم است تعالیمش هم با تغییرات جامعه بشری سازگار باشد. او با اشاره به اینکه رسالت پیامبر مخصوص همه زمانها و مکانهاست مینویسد: آیا رسالت پیامبر فقط مخصوص مکه و مدینه بود؟ هرگز! این رسالت برای توکیو و پاریس و مونترال هم هست و فقط هم مخصوص قرن 7 میلادی (اول هجری) نیست بلکه مخصوص قرن 21 هم هست.
دوم: برای فهم قرآن به لغت اعتماد میکنیم به این معنا که تنها ضابطه درست و صحیح در تفسیر آیات مراجعه به قاموسهای مختلف لغات است و ما از بین این معانی برای لغات قرآن، معنایی را که بیشترین توافق بر آن و نیز بیشترین سازگاری با جهان معاصر را دارد انتخاب میکنیم.
سوم: تراث قدسیت ندارند. ازنظر شحرور تنها خدا و کتابش قدسیت دارند و عصمت نیز تنها برای خدا و رسولان آنهم در محدوده رسالتشان باقی است و غیر از اینها، هرچه که هست و با هر عنوانی که هست قابل نقد و بررسی است چراکه کار انسانی است و کار انسانی قابلیت خطا و اشتباه دارد.
پیامبران و شأن نبوی و رسولی
شحرور در مورد پیامبران دو شأن جداگانه در نظر میگیرد و ازنظر او هر پیامبری دو شأن نبوی و رسولی دارد. شأن رسولی پیامبر همان رسالت محمدی است که در ام الکتاب بیان شده است و شامل شعارها، ارزشها و حدود است و پیامبر در این زمینه مقتدا و الگوست. اما شأن نبوی پیامبر که شامل دستورات اجتماعی سیاسی و اقوال ایشان درباره لباس و اخلاق و عادات است تاریخمند بوده و حکم شرعی را شکل نمیدهد. بهطور خلاصه شحرور برای پیامبران یک شخصیت حقیقی و یک شخصیت حقوقی قائل است که تنها شأن حقوقی یا به عبارتی رسولی آن قابل الگوگیری و شامل حکم شرعی است. با توجه به این تفکیک در نگاه او شحرور آیات قرآن را نیز به سه دسته تقسیم میکند. آیات محکم، آیات متشابه، و آیاتی که نه محکماند و نه متشابه. آیات محکم کهام الکتاب هستند شامل حلال و حرام و قواعد رفتار انسان و اخلاقیاتاند و مقام رسالت پیامبر را شامل میشوند. آیات متشابه آیاتی هستند که در آن بحثهای علمی و تاریخی و قصص انبیا و امور غیبی بیان شده است که شان نبوی رسول را شامل میشوند. در کنار این دو دسته آیاتی با عنوان تفصیل الکتاب نیز قرار میگیرد که در جهت توضیح خود آیات و جدایی آیات محکم از متشابه است و مثال آن آیه 7 سوره آلعمران یا 37 سوره یونس است. نتیجه این تقسیمبندی او این است که فهم آیات درآیات متشابه و نه محکم نسبی است و در هر عصر و زمان با توجه به میزان معرفت بشر و پیشرفتهای او فهم آیات متفاوت میشود. این همان نظریه شحرور بهعنوان ثبات نص و حرکت محتواست و محتوای مهمترین کتاب او یعنی الکتاب و القرآن قراه معاصره را تشکیل میدهد.
جالب اینجاست که نظریه شحرور شباهتهای زیادی با نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت سروش هم دارد و ازنظر زمان انتشار پروژه نیز این دو تقریباً همزماناند یعنی شحرور در سال 1990 کتابش را منتشر میکند و سالهای 1989-1990 نیز سروش مقالات قبض و بسط را منتشر میکند. البته تفاوت اینجاست که شحرور، برخلاف سروش متن قرآن را الهی (و نه محمدی) میداند.
این کتاب که حاصل نهایی اندیشه او در باب قرآن و بهنوعی دین اسلام است در سال 1990 منتشر شد و جنجالهای زیادی را هم برانگیخت بهنحویکه انتشارش در کشورهایی مثل عربستان و مصر و قطر و امارات ممنوع شد و نقدهای بسیاری از فقهای سنتی و حتی نواندیشانی چون ارکون و ابوزید به آن وارد شد.
ضعف عقل عملی و ارتباطی در مسلمانان
شحرور برای پاسخ به سؤال چرایی پیشرفت غرب و انحطاط مسلمین تنها به بحث در مورد قرآن بسنده نکرد بلکه در حوزه معرفتی نیز نظریه عقلانیت را مطرح کرد. از منظر او انسان دو نوع عقل دارد عقل ارتباطی و عقل علمی. عقل ارتباطی ناظر به تلاشهای معرفتی ناظر به روابط بین انسانها و نیز انسان و خداست که به شکل تشریعات و قوانین و اخلاق و عبادات پدیدار میشود و عقلانیت ناظر بر این بعد انسانی عقل ارتباطی نام دارد. اما عقل علمی ناظر بر شناخت هستی و موجودات برای تسخیر طبیعت برای اهداف انسانی است که عقلانیت ناظر بر این بعد عقل علمی نامیده میشود. بر این اساس شحرور تناسب و توازن میان این دو عقل برای رشد جامعه را ضروری میداند و به آسیبشناسی جوامعی که این توازن را نداشتند دست میزند. شحرور بیان میکند که در جوامع غربی این توازن رعایت شده است مثلاً در آمریکا و در 100 سال اخیر تعداد و حجم کتابهای علمی در مورد فلسفه، تاریخ و علوم طبیعی و… نسبت به کتابهای قانون، تربیت و سیاست بالاتر است درحالیکه این توازن در شوروی رعایت نشد و به دلیل اهتمام شدید به عقل علمی و نادیده گرفتن عقل ارتباطی این کشور دچار جمود در قوانین و ساختارها شد و درنهایت فروپاشید. آسیبشناسی شحرور در مورد جوامع اسلامی به مشکل در هر دو نوع عقلانیت برمیگردد. از منظر شحرور جوامع اسلامی اساساً فاقد عقل علمی هستند و آنچه هست سیطره تام و تمام عقل ارتباطی است اما مشکل اینجاست که خود این عقل ارتباطی نیز دچار مشکلی به نام فقدان اصالت است و تماماً در دام تقلید و چارچوب گذشته گرفتارشده است. بنابراین شحرور از بحران عقلانیت در جهان اسلام سخن به میان میآورد بحران عقلانیتی که ریشه آن استبداد است. این استبداد از زمان امویان شروعشده است و با تثبیت در دوره عباسیان با شدت و ضعف تاکنون ادامه دارد. استبدادهایی که شحرور شناسایی میکند در سه حوزه عقیدتی، فکری و معرفتی است. شحرور میگوید مسلمانان در حوزه عقیدتی دچار صور و درجات مختلفی از جبراندیشی هستند و برخی تفاسیر آنها از قضا و قدر، کاملاً ادامه استبداد پایهریزی شده توسط امویان است. در حوزه فکری نیز، فکر و فهم، در انسانهای قرون اولیه محصور شده و باب تفکر و اجتهاد به روی سایر نسلها بسته شده است. در حوزه معرفتی نیز چارچوب معرفتی گذشته همچنان بر این زمان سایه افکنده و آزادی فکر تنها در این چارچوب پذیرفته میشود. بنابراین شحرور رهایی از این استبدادها را راه رهایی از انحطاط میداند.
نظریه حدود
بیان شد که در نگاه شحرور فقه به معنای کنونی آن نیازمند بازخوانیهای جدی است. از این زاویه میتوان به نظریه شحرور در زمینهٔ فقه نیز نگاهی مختصر انداخت. نام این نظریه، نظریه الحدود است. در نگاه او حدود برخلاف نگاه رایج به معنای عقوبت نیست بلکه به معنای تعیین حد در امور تشریعی و شعائر است. شحرور با الهام از حد توابع در ریاضیات بیان میکند که دستورات الهی نیز دارای حد بالا و پایین هستند به این معنا که یک محدوده حداقل و حداکثری وجود دارد که تجاوز از آن جایز نیست. برای مثال او در مورد تعدد زوجات حد پایین را یک همسر و حد بالا را چهار همسر بیان میکند به شرطی که همسران دوم تا چهارم بیوه و صاحب فرزند باشند و سرپرستی یتیمان در این ازدواج شرط است و باید عدالت بین این یتیمان نیز رعایت شود و این معنا با سیاق آیات هماهنگ است. شحرور هدف از حکم تعدد زوجات را دستیابی به اثرات مثبت اجتماعی در حوزه ایتام و عدالت ورزی نسبت به آنها در نظر میگیرد که هرگز نباید بازیچهای برای تنوعطلبی و خواستههای جنسی مردان قرار گیرد.
نگاه به مسئله زن
شحرور بیان میکند که اسلام از روز اول برای زن حق سیاسی قائل شد چراکه اولین انسانی که درراه اسلام شهید شد سمیه بود و این زنان بودند که همپای مردان در پیمان عقبه اول و دوم با پیامبر بیعت کردند. منصب سیاسی یا قضاوت نداشتن برای زنان در زمان پیامبر به فضای جامعه آن روز برمیگردد چراکه رسم اعراب این بود که به زنان چنین مسئولیتهایی ندهند و این مسئله هیچ ربطی به پیامبر ندارد بلکه مربوط به اعراب جاهلی است. بنابراین آغاز آزادی زن از زمان پیامبر بود و طبق شرایط هر عصری این آزادی ادامه دارد تا جایی که از حدود الهی پای فراتر ننهد.
کتابها
نتیجه مطالعات شحرور در حدود 14 کتاب انتشاریافته است که مهمترین و جنجالیترین آن «الکتاب والقرآن، قراءه معاصره» است. او در تمام این سالها علاوه بر تأملات دینی به تدریس در دانشگاههای سوریه هم مشغول بود و در کنار آن در ساخت بسیاری از سازهها و تأسیسات مهم سوریه نقش داشت.
منبع: شعوبا