رشد افراطگرایی در جهان اسلام صعودی است/ باید جریان تکفیری را به انزوا بکشانیم
برای کسانی که به نهضتهای اسلامی ورود پیدا میکنند؛ فقط دو انتخاب وجود دارد، یکی سلفیگری و دیگری اسلام لیبرال است. هر چند که جریان اسلامی در جهان تسنن از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفت، اما این مدل برای آنان قابل پیاده شدن نیست زیرا پیشزمینههای فرهنگی، دینی و باورهایشان چنین اقتضاء میکند از این رو آنان متناسب با رشد انقلاب ایران، رشد سلفیگری و وهابیت را دو چندان میکنند.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، به وجود دو تفکر سیاسی مبتنی بر امامت و خلافت در جهان اسلام اشاره کرد و گفت: برای کسانی که به نهضتهای اسلامی ورود پیدا میکنند؛ فقط دو انتخاب وجود دارد، یکی سلفیگری و دیگری اسلام لیبرال است. هر چند که جریان اسلامی در جهان تسنن از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفت، اما این مدل برای آنان قابل پیاده شدن نیست زیرا پیشزمینههای فرهنگی، دینی و باورهایشان چنین اقتضاء میکند از این رو آنان متناسب با رشد انقلاب ایران، رشد سلفیگری و وهابیت را دو چندان میکنند.
حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمد واعظی به ماموریت ویژه حوزه فکری فقه شیعی و حوزههای نجف و قم در دنیا اسلام اشاره کرد و گفت: در اینکه انقلاب اسلامی ایران منشا یک خودباوری در جهان اسلام شد و مبنایی گشت که ما میتوانیم با توجه به آن وضوع موجود و امور اجتماعی مسلمین راتغییر و اصلاح کنیم، تردیدی وجود ندارد، اما انقلاب اسلامی ایران در استمرار و تداوم این تاثیرگذاری، یک الگوی عملی برای نهضتهای جهان اسلام نبوده است. زیرا پیام و درون مایه انقلاب اسلامی ایران عناصر و اجزاء متعددی دارد که بخشی از آنها قابل سرایت و بقا در محیطهای اجتماعی و سیاسی اسلامی هستند، اما بعضی دیگر از عناصر قابل سرایت نمیباشند.
او رکن رکین انقلاب اسلامی را به لحاظ تئوریک و عملی، ولایت فقیه دانست و تصریح کرد: عملا این ولایت فقیه بود که انقلاب را پیش برد و در مرحله تثبت نظام، مقابل همه موانع ایستاد لذا اگر رهبری داعیانه امام و نفوذ عظیم معنوی و بلوغ جامعه ایران نبود؛ ما نمیتوانستیم به عنوان یک کشور چند پاره با قومیتها و فرهنگهای مختلف، منسجم بمانیم و در برابر مشکلات و حتی جنگ و تحریم شکسته نشویم بنابراین وجود یک عنصر رئیسی در ماهیت انقلاب اسلامی ایران سبب موفقیت ایران شد.
واعظی در پاسخ به اینکه آیا این عنصر رئیسی قابل سرایت به دیگر جوامع اسلامی است؟ گفت: به لحاظ تئوریک و عملی امکان بهرهبرداری از این مدل وجود ندارد و این عنصر در همان محدودههای فکر شیعی ماند زیرا در جهان تسنن این مبنا مناسب نیست چرا که بحث ولایت فقیه از باب نیابت و در ادامه امامت است و مشروعیت خود را از باب نیابت میگیرد لذا وقتی چنین زمینهی فرهنگی در جهان تسنن نیست، این بخش از رکن رکین انقلاب اسلامی ایران قابل بقا نخواهد بود.
او با اشاره به عناصر قابل سرایت انقلاب اسلامی ایران به دیگر جوامع اسلامی، خاطرنشان کرد: اصل استکبارستیزی، ایجاد خودباوری در مسلمین برای درافکندن طرحی نو، حرکت ضد استبدادی، آزادیخواهی و برخی دیگر از عناصر درون انقلاب اسلامی قابل سرایت هستند و اینکه میگوییم انقلاب ایران بر نهضتهای منطقهای و بر مسائل سه دههای جهان اسلام تاثیر گذاشت، عمدتا به خاطر همان عناصر اشتراکپذیر انقلاب ایران است.
او با تاکید بر اینکه انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک مجموعه و به عنوان یک کل، موفق بوده و در 35 سال گذشته با همه دشمنیها، هویت خود را حفظ کرده و به سمت تحقق شعارها حرکت کرده است، گفت: ما در زمینه استقلال خوب پیش رفتیم و از سوی دیگر در زمینه آزادی پیشروی خوبی نداشتیم، اما تمرینهایی که میکنیم؛ تمرینهای رو به جلویی است. به عنوان مثال؛ انتخابات سال 92 نسبت به 88 گامی به جلو در غنای فرهنگ سیاسی بود چراکه هم کاندیداها شرایط و ضوابط خوبی داشتند و به موازین قانونی و اسلامی نزدیکتر بودند و هم پس از انتخابات عکسالعملهای خوب صورت گرفت که نشان از رشد جامعه دارد. البته در بعضی مواقع کند و در بعضی مواقع تند هستیم، اما مهم این است که پیشرفت در حال انجام است چرا که ایران یک مجموعه با عناصر منسجم است.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، با تاکید بر اینکه مدل انقلاب اسلامی ایران زمینه و قابلیت ندارد تا به عنوان یک کل در جهان تسنن دارای جایگاه و پایگاه باشد، خاطرنشان کرد: با توجه به این مهم؛ برخورد جهان تسنن با انقلاب اسلامی ایران برخوردی گزینشی خواهد بود. زیرا بعضی عناصر انگیزشی، تحریکی و آگاهیبخشی را میتوانند بگیرند، اما در کل انقلاب ایران جنبه مدلسازی برای آنها ندارد.
او با بیان اینکه موج تحولخواهی در جهان اسلام با انقلاب اسلامی ایران شروع نمیشود، یادآور شد: جوامع اسلامی در بعضی جهات، سابق بر ما هستند، زیرا جریانات حرکت آفرین در جهان اسلام، قبل از انقلاب اسلامی ایران بوده است، اما انقلاب ایران آن را تشدید کرد و امید آفرین بود، زیرا به پیروزی تبدیل شد. لذا به عنوان کاتالیزور قوی وارد عمل شد و این از ثمرات انقلاب ایران بود. اما در عین حال انقلاب ایران نمیتواند به عنوان یک الگو و مدل باشد و این جریان یک مدل قابل پیاده کردن با پشتوانههای فرهنگی و دینی مشروعیت بخش برای جهان تسنن نیست.
واعظی اظهار کرد: جهان تسنن دو گزینه برای انتخاب دارد؛ یکی اینکه سلفیگری کند و بازگشتی به گذشته و به نوعی انکار تمام عیار مدرنیته و بازگشت به سلف صالح را داشته باشد و مدل دیگر اینکه مدل اسلامی لیبرال را بخواهد تا با مدرنیته هم نوا شود. از این رو؛ هر چند که جریان اسلامی در جهان تسنن از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفت، اما این مدل برای او قابل پیاده شدن نیست. بنابراین بدنبال جریان غالب میرود و اگر روزنههایی یافت، از مدلهای جدید همانند جریان ترکیه و دولتی که رفاه نسبی را ایجاد کرد و توفقیقاتی هم داشت، استقبال میکند. بنابراین جای سوال نمیماند که چرا مدل انقلاب اسلامی ایران را رها کردند و به مدل ترکیه فکر میکنند. زیرا پیشزمینههای فرهنگی و دینی و باورهایشان چنین اقتضاء میکند.
او با اشاره به اینکه جهان تسنن، به مانند ایران، زمینه داشتن ولایت فقیه را ندارد، گفت: در تفکر سیاسی جهان اسلام با دو تفکر مواجه هستیم. یکی تفکر سیاسی مبتنی بر امامت و دیگری تفکر سیاسی مبتنی بر خلافت. این دو همانند یکدیگر نیستند و خروجی متفاوتی دارند. البته یک چتر هر دو را پوشش میدهد و آن هم بحث عمل به شریعت و پیاده کردن احکام اسلامی است، اما به لحاظ مدل حکومتی با هم متفاوت هستند.
او با بیان اینکه هر چه احساسات مذهبی در میان تحول خواهان دینی در جهان تسنن بالاتر رود، زمینه سلفیگری هم بیشتر میشود، تصریح کرد: جایگزین در جهان تسنن بیشتر متمایل به غرب است. به عبارتی جهان تسنن در مواجه با مدرنیته دارای دو گزینه است. یکی گزینه انکار مدرنیته و بازگشت به گذشته یعنی همان سلفیگری و دیگری جمع کردن بین مدرنیته با اسلام است. البته مدل دیگری هم دارند که رفتن به سمت غربزدگی است که با نهضت اسلامی سازگار نیست.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، با اشاره به اینکه در احساسات مذهبی به لحاظ تئوریک کفه به سمت سلفیگری میچربد، افزود: در توفیقات عملی و آنها که نگاه پراگماتیسمی بیشتری دارند، این نگاه به سمت اخوان و یا ترکیه است که برای آنها مطلوبتر خواهد بود. چراکه نمیخواهند کاملا به دامن لیبرالیسم بغلطند. بنابراین ریشه تئوریک و بحث کیفیت جمع بین اسلام و مدرنیته است. لذا این تئوریک قضیه است که دو گزینه در آن است و جریان سلفی در آن غالب میشود.
او با تاکید بر اینکه جریان سلفی غیر از جریان تکفیری است، گفت: جریان تکفیری در دل جریان سلفی رشد میکند، اما جریان سلفی مساوی با افراطیگری تکفیری و وهابیت نیست. البته بستر سلفیگری بستر مساعدی برای سوق پیدا کردن به سوی افراطیگری مذهبی است. بنابراین اگر به مدل انقلاب اسلامی ایران اقبال نمیشود، به این دلیل است که جنبه تئوریک آن برای آنها مشکل دارد. البته در جنبه عملی آن هم در شاخص هایی که آنها در نظر میگیرند، شاید نظام ترکیه را نظام با ثباتتری میبینند و یا به لحاظ توفیقات عملی موفقتر میبینند. زیرا دشمنی غرب، فشارها و تحریمها آنان بر ما ادامه دارد و هنوز از نظر بسیاری از جهان تسنن انقلاب ایران به مرحله تثبیت نهایی نرسیده است تا بشود به عنوان مدل کاملا موفق ارزیابی شود.
او ادامه داد: البته ما توفیقات منطقهای بسیاری داشتهایم و در صحنههایی که یک پای قضیه جریانات اسلامی استکبار ستیز بودند و ما هم وارد شدیم، این جریانات پیروز شدند، اما در جهاتی دیگر به لحاظ اقتصادی، ایجاد رفاه و مسائل دیگر، هنوز در حال دست و پنجه نرم کردن با استکبار هستیم. در حالیکه ترکیه جزو ناتو است، مشکل امنیتی ندارد و به موقع هم در سطح منطقه از آن استفاده میکنند.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، اظهار کرد: بنابراین یک سری واقعیتهای تئوریک و عملی موجب شده تا انقلاب ایران نتواند برای جریانات تحولخواه اسلامی الگو شود لذا ما باید به همه جنبهها توجه کنیم از این رو به خاطر انتخاب نادرست این جریانات نیست، بلکه باید به آنها هم حق داد، زیرا باورهای و اعتقادهای آنان اجازه نمیدهد تا مجموعه انقلاب ایران را قبول کنند. البته اگر آنها ولایت فقیه را داشتند؛ اوضاع مصر، تونس و عراق اینگونه نبود .
او با تاکید بر اینکه ما زمانی میتوانیم در کوران مشکلات و مسائل مقاومت کنیم که از درون متقاعد شده باشیم، خاطرنشان کرد: اینکه در انقلاب ایران مردم شهید دادند و تحریمها، بیکاری و جنگ را تحمل کردند، به این دلیل است که عنصر اعتقادی داشتند، اما پکیج انقلاب اسلامی ایران نمیتواند جزو اعتقادات آنها باشد و پایگاهی در فرهنگ آنها داشته باشد. اگر هم به جنبههای ظاهری و موفقیتهای ایران اقبال نشان دهند، در دراز مدت و تنگنای مسائل و مشکلات نمیتوانند آن را حفظ کنند، زیرا مبنای اعتقادی ندارند.
واعظی در خصوص اینکه درست است سکولارها چارهای جز پذیرفتن جریان اسلام حاکم را ندارند، گفت: این مسئله را اینگونه تحلیل نمیکنم. زیرا پشت حوادث اخیر در ترکیه تلاش سکولارهاست. به نحوی که در تظاهرات یک محجبه دیده نمیشود، چراکه اسلامگرا نیستند. در عین حال معتقدم که حزب حاکم و اردوغان چند تصمیم گرفتند که رنگ مذهبی داشت و این تنشها را رقم زد. یکی ساخت مسجد، دیگری منع مشروب خواری در ساعات خاص و تعلیم کتب دینی در مدارس بود که چون رنگ مذهبی آنها برجسته بود، منشا تنشها شد. لذا اینطور نیست که جریان سکولار برای همیشه در آنجا از بین رفته باشد، بلکه آتش زیر خاکستر است و مدلی که آمریکا در لیبی پیاده کرد و الان هم در سوریه پیاده میکند، میتواند در ترکیه با یک تغییر ماهیتی ایجاد شود و تشجیع سکولارها، تقابل با اسلامگرایی را بدنبال داشته باشد.
او افزود: آمریکا در سوریه پشت اسلامگراها ایستاده است زیرا هدف آن سرنگونی این رژیم است. در ترکیه هم این پتانسیل وجود دارد، اما اکنون دست به چنین اقدامی نمیزنند، چرا که ترکیه مدل ایدهآل آنهاست.
او در خاطرهای بیان کرد: چند سال قبل برای شرکت در کنفرانسی به اتریش رفته بودم که یک روز بنده را برای بازدید از دیر مسیحیان بردند که از کشورهای مختلف و دانشگاهیان سراسر دنیا هم حضور داشتند و البته دو ایرانی هم در میان آنها بودند. این صومعه بسیار بزرگ بود و توسط چند کشیش اداره میشد، اما یکی از مسوولین فرهنگی ترکیه که خانم بود را برای معرفی اسلام آورده بودند. زیرا اسلام ایدهآل برای غرب همان اسلامی است که در ترکیه وجود دارد. بنابراین با ترکیه کاری ندارند و میدانند که در مقابل موج اسلامی گرایی انقلابی و موجی سلفی که برای آنها خطرناک است، اسلامی که سالم از آفات است، فقط اسلام مدل ترکیهای است. لذا به عنوان آلترناتیو آن را حفظ و ترویج میکنند.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ادامه داد: در اروپا هم این گرایش وجود دارد و بعضی از شخصیتهای آلمانی، سیاستمداران و اعضاء پارلمان معتقدند که باید عالم مسلمان تربیت کنند تا نیازهایشان را مرتفع کنند و با فرهنگ آنها و مدرنیته هم سازگار باشند. لذا به عنوان یک مدل آن را دنبال میکنند و علت پشتیبانی آنها از ترکیه و ادامه آن این است که آن را موفق میدانند.
واعظی در تحلیلی دیگر، انقلاب اسلامی ایران را زنگ خطری بزرگ برای آنها دانست و تصریح کرد: جاذبه شخصیتی امام(ره) و شعار وحدت و بلند کردن علم اسلام، زنگ خطری بزرگ برای آنها بود. آنان در مقابل این موج انقلاب اسلامی ایران و حرکتی که امام(ره) صورت داد، دو اقدام انجام دادند؛ ابتدا وهابیت و اسلام گرایی افراطی را گسترش دادند و سپس سعی کردند تا با فضا سازی اسلام لیبرال قوت بگیرد زیرا بسیاری از اهل نظر آنان معتقدند آینده غرب را در جهان اسلام، اسلام لیبرال حفظ میکند. لذا این خط را ادامه میدهند و گاهی از ظرفیت سلفیگری و اسلام افراطی استفاده میکنند تا مقابل موج اسلام خواهی، استکبار ستیز را بگیرند و در جای دیگر به عنوان جنبه ایجابی مدلی داشته باشند به گونهای که این مدل کار ساز باشد.
او با بیان اینکه جامعه اسلامی ما امروزه نیازمند تقریب مذاهب و وحدت است، گفت: زمانی از مقام رهبری درخصوص سوریه پرسیدند و ایشان گفتند: ما یک بار نشنیدیم که آنها یک موضع در مورد آمریکا و اسرائیل بگیرند. این برای ما سوال برانگیز است. از این رو؛ چند مطلب باید جزو عناصر استراتژی کلان باشد که یکی از آنها جریان تقریبی است. زیرا ما احتیاج به وحدت جهان اسلام داریم. آنها سعی دارند تا با برنامهای که در پیش گرفتهاند، توان و پیشرفت مسلمانان را کاهش دهند و با برادر کشی که راه انداختهاند، یک سرزمین سوخته را تحویل بدهند. دوم اینکه ما باید جریان تکفیری را به انزوا بکشانیم زیرا جریان تکفیری سم مهلک است و اختلافات داخلی و برادرکشی را دنبال میکند. سوم، باید دامنه امور اقتباسپذیر از انقلاب اسلامی ایران را بیشتر کنیم.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، افزود: آنان برای تصاحب کردن انلاق ایران با مشکل تئوریک مواجه هستند، اما میتوانند در امور اشتراکپذیر دایره خود را گسترش دهند. آنها میتوانند مسئله استقلال طلبی، حفظ عزت مسلمانان و مبارزه جدی با صهیونیسم را اقتباس کنند، زیرا مبنای تئوریک دارد، اما آنها شیعه و جریان داخلی را محکوم میکنند و سپس به سوی استکبار میروند و با آنها معامله میکنند. در صورتیکه این مسئله خلاف متون صریح قرآن است.
او با بیان اینکه طبق آموزههای دینی، ما باید عناصر اقتباسپذیر را از انقلاب توسعه دهیم، خاطرنشان کرد: آنها نباید برخورد گزینشی با اصول و ارزشهای اسلامی کنند، زیرا استکبارستیزی نیز جزو آن است و باید به آن عمل کنند.
او رواج سلفیگری را به دو مسئله مربوط دانست و توضیح داد: یک مسئله زمینه فرهنگی و احساسات پاک مذهبی است که نمیخواهند غربی شوند و تسلیم رهاوردهای مدرنیته شوند، بلکه میخواهند اسلامگرا باشند. از طرف دیگر هم پول و امکانات بعضی شیوخ منطقه و عربستان در میان است که میتوانند آن جریان فکری خاص را سازمان دهی و پشتیبانی کنند. به عبارتی وقتی فردی چند سال به عربستان میرود و درس میخواند، زمانی که بازگشت، برای او مسجد میسازند، او را پشتیبانی مالی می کنند و به این صورت تولید محتوا میکنند. این گروه پس قوت گرفتن، روحانیت اهل تسنن را که معتدل است تحت فشار قرار میدهد.به عبارت دیگر یک جریان غالب اسلامی سنتی و رها شده و یک جریان منسجم تبلیغی مبتنی بر پولهای عظیم نفتی عربستان و قطر وجود دارد که این فکر را ترویج و پشتیبانی میکنند لذا در بسیاری مواقع روحانیت اهل تسنن مرتبط تحت فشار جریان وهابیت قرار گرفتهاند لذا رشد افراطگرایی در جهان اسلام صعودی است، زیرا پشت قضیه کار سازمان یافتهای است که در حال انجام است.
واعظی در پایان گفت: در دوران جنگ تحمیلی، بعضی سالها، کل درآمد نفتی ما 8 میلیارد بود و بالای 4 میلیارد هزینه جنگ داشتیم، اما در همان سالها فقط بودجه سازمان معارف دینی عربستان به 11 میلیارد دلار میرسید. لذا باید بدانیم آنان با رشد انقلاب ایران، رشد سلفیگری و وهابیت را دو چندان میکنند.
منبع: شفقنا
برای کسانی که به نهضتهای اسلامی ورود پیدا میکنند؛ فقط دو انتخاب وجود دارد، یکی سلفیگری و دیگری اسلام لیبرال است. هر چند که جریان اسلامی در جهان تسنن از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفت، اما این مدل برای آنان قابل پیاده شدن نیست زیرا پیشزمینههای فرهنگی، دینی و باورهایشان چنین اقتضاء میکند از این رو آنان متناسب با رشد انقلاب ایران، رشد سلفیگری و وهابیت را دو چندان میکنند.
احمدواعظی: