دین آنالوگ در عصر دیجیتال
کاهش گرایش مذهبی از مدتها قبل از ورود به عصر تسلط اینترنت و شبکههای اجتماعی آغاز شده بود ولی ورود به این دوره باعث سرعت و شدت بخشیدن به آن شدهاست.
دادهها از سراسر جهان نشان میدهد که اعتقادات مذهبی رو به زوال است. این روند مدتها قبل از ورود جهان به عرصه اینترنت و شبکههای اجتماعی آغاز شده، اما از زمان ورود آنها سرعت و تشدید چشمگیری داشته است. طبق گفته جامعهشناس ژان تونگ، بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۶، اعتقاد مذهبی در میان جوانان سقوط آزاد داشته است.
زمانی تصور میشد ایالات متحده آمریکا الگویی ضدگرایش جهانی به سکولاریسم را دنبال میکند، اما پژوهشهای جدید نشان میدهد که در نسلهای جدید آمریکا نه فقط گرایش به سکولاریسم به روند جهانی شباهت یافتهاست، بلکه هرچه سن جوانان کاهش مییابد، میزان دینداری نیز در بین آنها افت میکند.
سکولاریزاسیون فرآیندی پیچیده است که نه تنها شامل کاهش باورها، بلکه کاهش مشارکت عبادی و رعایت امور دینی است و ریشه در عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فکری متفاوتی دارد.
با این حال، به نظر میرسد عامل اصلی کاهش اعتقادات مذهبی در میان نسل جدید استفاده از اینترنت و رسانههای اجتماعی است که آنها را تبدیل به بومیان عصر دیجیتال و از همه نسلهای گذشته متمایز میکند.
مطالعات اندکی به طور مستقیم تأثیرات استفاده از اینترنت بر اعتقاد مذهبی را بررسی کردهاند، اما همان مطالعات نشان میدهد که سرعت کاهش اعتقاد مذهبی همزمان با افزایش استفاده از اینترنت افزایش مییابد.
پس آیا اینترنت باعث بیایمانی میشود؟
پاسخ ما به این سؤال میتوانست بله باشد، اگر با حجم تأثیر اینترنت و شبکههای اجتماعی بر گسترش باورهای مختلف- از تئوریهای توطئه گرفته تا اخبار جعلی و نظرات سیاسی قطببندی شده- روبهرو نبودیم.
برای مثال مطابق با جنبش کیوانان، ۲۹ درصد آمریکاییها معتقدند “دولتی عمیق” علیه ترامپ فعالیت میکند، ۱۹ درصد باور دارند دولت آمریکا برای کنترل جمعیت از مواد شیمیایی استفاده میکند و ۹ درصد معتقدند یک گروه نخبه آمریکایی از مرکز یک پیتزافروشی در آمریکا حلقهای پدوفیل و قاچاقچی انسان را مدیریت میکند.
اما چگونه اینترنت میتواند دو روند را هدایت کند؟ چگونه میتواند همزمان، هم باورمندی و هم بیایمانی را ارتقا دهد؟
آنچه زمینهساز هر دو روند است، بحران کلی اعتبار است. هر پیشرفت جدید در فن آوری ارتباطات، فرصتهای جدیدی را برای ارائه اطلاعات نادرست ایجاد میکند.
در دوره “جعل عمیق”، تقریباً غیرممکن است که بتوان اسناد، عکسها و فیلمهای ساختگی را از اسناد واقعی تشخیص داد. از این بدتر، تحقیقات اخیر نشان میدهد که داستانهای جعلی شش برابر سریعتر و بیشتر از اخبار واقعی در شبکههای اجتماعی نفوذ و حرکت میکنند.
در نتیجه، افراد به آلودگی محیط اطلاعات به دو روش پاسخ میدهند. برخی به طور کلی بی اعتماد میشوند و تصور میکنند که کل اطلاعات دریافتی تا زمانی که اعتبار آنها ثابت نشود، جعلی هستند. برخی دیگر بیش از حد به اعتبار منابعی اعتماد دارند که محتوایی مطابق با نظراتشان را بازتاب میدهد.
به نظر میرسد باورهای دینی بیش از هرچیز دیگری نسبت به این تحولات حساس باشد. در حالی که بسیاری از مردم به قطبهای بی دینی یا بنیادگرایی دینی گرایش پیدا میکنند، عدهای که در میانه هستند، گاهی به علت آسیب دیدن از جانب افراطگریهای یک قطب، به قطب مقابل پناه میبرند. مثلا پژوهشها نشان میدهد یکی از مهمترین علتهای گرایش نوجوانان به بی دینی، ارتباط باورهای دینی با اموری است که از نظر آنها سخت و غیر قابل تحمل است. همچنین نظرسنجی دیگری نشان میدهد که علت بی اعتقادی دینی در بسیاری از نسل جدید بی اعتمادی به موسسات دینی است. جوانان به بسیاری از موسسات عمومی مانند بانکها، سیستم بهداشتی و مدارس عمومی اعتماد کمی نشان میدهند، ولی اعتماد آنها به موسسات مذهبی به نسبت از همه این نهادها کمتر است. آنها فقط به موسسات مذهبی کمی بیشتر از رسانهها اعتماد دارند.
در اصل دیجیتال شاید بزرگترین تهدید برای دین بی دینی یا شکگرایی نباشد، بلکه تبدیل دین به شکل دیگری از حزب باشد. بنابراین وظیفه اصلی دین در این دوره باید مقابله با شکل دوگانه اعتقاد دینی و ارائه الگویی فروتنانه از ایمان و عمل به دین باشد.
در دورانی که اینترنت باورها و شکل دریافت و پردازش اطلاعات را و چگونگی اعتماد به آنها را تغییر دادهاست، گسترش و رشد اطلاعات قطبهای بنیاد گرایی دینی و بی دینی به حدی افزایش داده است که حفظ اشکال میانی اعتقادی بسیار دشوار شدهاست. این موضوع به ویژه نسل جدید و هزاره را تحت تاثیر قرار داده است.
اما چالشی که اینترنت برای باورها ایجاد کردهاست، فراتر از نسل جدید و حتی فراتر از باورهای دینی است. ظرفیت و انگیزه ما برای ارزیابی اعتبار نسبی ادعاهای متناقض و یا به طور کلی اطمینان به منابع رقابتی اطلاعات به توانایی ما در حفظ اشکال آنالوگ اعتقادی در عصر دیجیتال بستگی دارد. چراکه در دنیای دیجیتالی که در آن جایی برای اشکال آنالوگ اعتقادی نیست، بحث منطقی بین افراد با عقیدههای گوناگون غیر ممکن است.