آموزش و پژوهش در حوزه های علمیه شیعه
آیت الله هادوی تهرانی: نظام سنتی حوزه که از نظر نظام آموزشی یعنی متد تعلیم و تربیت، پیشرفتهترین سیستم آموزشی است که با ایجاد انگیزه در دانشپژوه و استاد تمام مسأله را بصورت درونی حل میکند … نظم درونی حوزه استوار بر باور و اعتقاد است و این امکان را ایجاد میکند که دستاوردهای خوب علمی پیدا شود.
روش سنتی حوزه به لحاظ علمی بسیار پیشرفتهتر از روشهایی است که امروز به صورت آکادمیک در دنیا وجود دارد
اندیشه مدون یک نظریه جامع در تمامی زمینههای علوم اسلامی است
مباحث اصولی ما و کل مباحث تفسیری ما بر یک مبنای خاص هرمونیتیکی استوار است
اشخاصی که به دنبال این هستند تا مرجعیت را واحد کنند، در واقع به دنبال این معنا هستند که تمام دیدگاهها را حذف نمایند
کل جمعیت روحانیون ما در سراسر کشور و در هر موقعیتی، شاید 200 هزار نفر باشد
هیچ کس نمیتواند شیخ طوسی و شیخ انصاری تربیت کند. شیخ انصاری در ظرفیتی که قابلیت آن بوده تربیت شده است
تا زمانی که شخص به اجتهاد مطلق نرسد نمیتواند در یک حوزه تخصصی و به خصوص جدید اظهار نظر قابل قبولی داشته باشد
بیش از صد عنوان کتاب دارم که شاید هیچگاه منتشر نشود
آیت الله هادوی در گفتوگوی تفصیلی با اشاره به وضعیت پژوهش و تحقیق در حوزههای علمیه درخصوص مسائل جدید و روز، گفت: از نظر تحقیق و پژوهش نسبت به مسائل روز میتوان گفت که حوزه به دو بخش قابل تقسیم است. یک بخش، بخشی است که به شیوه سنتی تدریس میکند و به مسائل سنتی میپردازد و کاری هم به مسائل جدید به شکل جدی در بحثها و تحقیقات خود ندارد. هرچند که ممکن است در مقام استفتاء به مسائل جدید هم پاسخ داده شود. اما بخش دیگر که به مسائل دیگر میپردازد هم به دو بخش تقسیم میشود که یک بخش در عین پرداختن به مسائل جدید به لحاظ روش تدریس و نوع کار علمی که در حوزه انجام میدهد از شیوهها و روشهای سنتی استفاده میکند و بخش دیگر هم به روشهای جدید کار را انجام میدهد.
وی با بیان اینکه بنده از نظر طبقهبندی در گروه میانی قرار دارم، گفت: بنده از افرادی محسوب میشوم که به مسائل روز میپردازد، اما روش من، روش سنتی است. زیرا معتقدم که روش سنتی حوزه به لحاظ علمی بسیار پیشرفتهتر از روشهایی است که امروز به صورت آکادمیک در دنیا وجود دارد و همچنین معتقدم اگر شیوه سنتی آموزش حوزوی به صورت کامل احیاء شود و به ضوابط آن عمل شود، محصولات این شیوه به هیچ وجه قابل مقایسه با شیوههای دیگر آموزشی حتی در مراکز فوق پیشرفته دنیا نخواهد بود.
وی افزود: شیوهای که به شکل سنتی وجود دارد، توان تحلیل محتوا و دستیابی به دادههای جدید را فراهم میکند و این روش که در واقع با نوع تحریک تواناییهای درونی افراد کار آموزش را سامان میدهد، در هیچ یفک از روشهای دیگر، آموزش به این شکلی که در حوزه قابل تحقیق است، تحقق پیدا نمیکند. اما در عین حال معتقدم حفظ روشهای سنتی منافاتی با پرداختن به مسائل جدید ندارد.
در روش سنتی تأکید بر تحریک تواناییهای درونی افراد است. این روش امکان تولید شخصیتهای خاص علمی را فراهم میکند
هادوی تهرانی با بیان اینکه بنده در خصوص نوع تفکر و فعالیت دو جریان دیگر که در حوزه هستند، نقد دارم؛ تصریح کرد: یکی جریانی است که تأکید آن بر روش سنتی است و بنده با این جهت موافق هستم اما به محتوای جدید کاری ندارد و فقط به محتواهای قدیمی میپردازد و من در این جهت نقد دارم و جریان سوم که به محتوای جدید توجه دارد، اما به تصور اینکه محتوای جدید نیازمند روشهای ضرورتا جدید است به روشهای سنتی بیتوجه است، من از این جهت هم نسبت به آنها نقد دارم.
وی با اشاره به اینکه انتقاداتی که در خصوص دو جریان حاضر وجود دارد، به این معنا نیست که روشهای سنتی قابل بهبود و ارتقا نیستند، خاطرنشان کرد: امکان بهبود و پیشرفت وجود دارد و ما تلاش میکنیم تا در فضای سنتی حوزه این روشها را در حد خود ارتقا دهیم.
هادوی تهرانی با تأکید بر اینکه در روش سنتی تأکید بر تحریک تواناییهای درونی افراد است. این روش، روشی است که امکان تولید شخصیتهای خاص علمی را فراهم میکند، گفت: در طول تاریخ همواره برجستگانی در حوزههای علمیه و در زمینههای مختلف علمی یعنی فقه، فلسفه، تاریخ، تفسیر، حدیث و رجال درخشیدند. این درخشش مرهون روشی بوده است که در حوزه وجود داشته و این روش در بعضی افراد که ظرفیت آنها بیشتر بوده، چنین استعدادی را ایجاد میکرد که ما شاهد یک شخصیت برجسته علمی مانند علامه طباطبایی، علامه حلی، صدرالمتألهین، شیخ طوسی و بسیاری افراد دیگر باشیم.
وی با اشاره به اینکه روش سنتی، روشی است که بنیانگذار اول و اصلی آن نبی خاتم (ص) و ائمه اطهار (ع) هستند، اظهار کرد: حوزههای علمیه ما میراث اهل بیت (ع) هستند. زیرا آنها بودند که این مدرسه خاص را پایهگذاری کردند و اولین معلم و مدرس مدرسه هم نبی خاتم(ص) و بعد هم اهل بیت (ع) بودهاند که ادامه دهنده راه پیامبر بودند و بعد از آنها هم شاگردانشان راه آنها را ادامه دادند.
وی با بیان اینکه بحث موضوعات جدید، فقط بحث درخصوص موضوع جدید نیست و مسائل دیگری را هم در بر میگیرد، گفت: گاهی ما مسأله را آن قدر کوچک میکنیم که مسأله محدود به موضوعات جدید میشود. وقتی مسأله این مقدار کوچک میشود، به نظر میرسد که ما هیچ کار دیگری نباید انجام دهیم مگر اینکه به موضوعات جدیدی که وجود دارد، پاسخ دهیم.
وی افزود: در حال حاضر بعضی مجموعهها در قم کار تخصصی خود را روی موضوعشناسی گذاشتهاند تا موضوعات را به صورت علمی پژوهش و کار کنند و در اختیار کسانی که میخواهند حکم دهند، قرار دهند. همین تصور باعث میشود تا دوستانی که در گروه اول هستند، فکر کنند اگر ما همان روش های سنتی را در همان محتوای سنتی کار علمی آن انجام دهیم، موضوعات جدید فقط در حد یک پاسخ استفتاء است که ما باید جواب دهیم که این مسأله جایز است یا جایز نیست. اما به اعتقاد بنده مسأله فقط موضوعات جدید نیست.
تولیدات شیعه در زمینه اصول فقه از آنچه که کل مذاهب چهارگانه اهل سنت در زمینه اصول فقه تولید کردند، بیشتر است
آیت الله هادوی تهرانی با تأکید بر اینکه ما در حوزه معارف اسلامی نیازمند رویکردهای جدیدی هستیم که این رویکردهای جدید دستاوردهای تازهای را در حوزه برای ما خواهد آورد، به شفقنا تصریح کرد: در حوزه علم اصول یکی از دانشهایی است که به صورت فوقالعاده به آن پرداخته میشود و یک طلبه مکرر در مورد آن تحصیل میکند و کتابهای مختلف را در سطح اصول میخواند و بعد به عنوان یکی از دروس اصلی خود در درسهای خارج اصول شرکت میکند. بنابراین این اصول، اصولی است که فوقالعاده در مذهب شیعه رشد کرده است. بنده در جمع علمای اهل سنت و در یک شام دوستانه و گفتوگوی خصوصی در مراکش، بیان کردم که آنچه شیعه در زمینه اصول فقه تولید کرده، از آنچه که کل مذاهب چهارگانه اهل سنت در زمینه اصول فقه تولید کردند، بیشتر است.
وی ادامه داد: گفته بنده برای بعضی کسانی که آنجا بودند و در کشورهای خودشان بسیار معروف هستند، مانند محمد سعید رمضان البوطی، بسیار عجیب بود. اما یکی دیگر از شخصیتهایی که در جمع ما حضور داشت، به نام دکتر امام که از شخصیتهایی بود که در جریان جنبش ضد مبارک در مصر نقش فوقالعاده موثر داشت و از اساتید دانشگاه اسکندریه و با سابقه است، گفت که ایشان درست میگوید. من شخصا آثار اصولی شیعه را جمعآوری کردم و طبق گفته ایشان، آنچه شیعه در زمینه اصول فقه دارد، از آنچه تمام مذاهب چهارگانه دارند، بیشتر است.
هادوی در ادامه افزود: وقتی بنده به عنوان استادی که 24 سال درس خارج اصول تدریس میکند، نگاه دوبارهای به این دانش میکنم، میبینم که این دانش نیازمند ساماندهی مجدد است. بنده معتقدم چینشی که در علم اصول وجود دارد، بیش از اینکه یک چینش منطقی باشد و بحثها در یک ترکیب منطقی و ترتیب درست سامان یافته باشند، بیشتر یک چینش تاریخی است. یعنی یک بحث به لحاظ تاریخی در ابتدا مطرح شده و بعد یک بحث دیگری بعد از آن قرار گرفته است. به همین دلیل وقتی در تاریخ اصول جلو میآییم و به شیخ انصاری که یکی از بزرگترین نوآوران علم اصول محسوب میشود میرسیم، میبینیم که ایشان با یک بحث به ظاهر ساده در ابتدای کتاب فرائض الأصول، باب جدیدی را در علم اصول باز میکند. چراکه تا آن زمان که قرنها از پیدایش علم اصول میگذشت، کسی به این باب توجه نکرده بود. اما شیخ آمد و در ابتدای فرایض مطرح میکند که یک شخص مکلف وقتی نسبت به حکم شرعی توجه پیدا میکند، یا نسبت به آن حکم یقین دارد و یا ظن و شک نسبت به آن مییابد چه باید بکند. شیخ انصاری بر این اساس طبقهبندی سهگانه حالات مکلف را بیان میکند که در کتاب فرایض جزو بحثهای اصلی است.
وی با تأکید بر اینکه، کاری که شیخ انصاری انجام داد، ابتکار فوقالعاده عجیبی در تاریخ علم اصول بود، خاطرنشان کرد: شیخ با این ابتکار توانست به لحاظ محتوای علم اصول، به علم اصول مقداری اضافه کند که تا زمان شیخ آن مقدار تولید شده بود. یعنی محصول شیخ معادل کل محصولی بود که تا زمان شیخ تولید شده بود. اما این نگاه کاملا تاریخی بود. زیرا آنچه قبل از شیخ تولید شده بود را بخش اول اصول قرار داد و آنچه را که شیخ تولید کرده بود، به عنوان بخش دوم اصول قرار گرفت که در سنت حوزه ما میگوییم کفایه جلد اول که در واقع کفایه جلد اول همان مباحثی است که قبل از شیخ وجود داشته و عمدتا مباحث الفاظ است و کفایه جلد دوم هم در واقع همان محتوایی است که شیخ در قالب فرایض تولید کرده است که مرحوم آخوند با بازنویسی و قرار دادن دیدگاههای خود آن را تبدیل به جلد دوم کتاب کرده است.
هادوی تهرانی یادآور شد: قبل از بنده، مرحوم شیخ محمدحسین غروی اصفهانی و بعد از ایشان مرحوم مظفر شاگرد ایشان و بعد هم مرحوم شهید صدر کسانی بودند که به این مسأله پرداختند که آیا واقعا ترتیبی که در علم اصول وجود دارد، ترتیب درستی هست یا خیر؟ مرحوم غروی اصفهانی ترتیبی را پیشنهاد میکند و بحثی را بر اساس آن آغاز میکند که عمرش کفاف نمیدهد و بحث ناقص میماند. مرحوم مظفر این ترتیب را از استاد میگیرد و در کتاب اصول فقه خود پیاده میکند. شهید صدر هم دو ترتیب در مباحث خارج پیشنهاد میکند که خود معتقد است که یکی از این دو ترجیح دارد بر دیگری . اما با این وجود خود شهید صدر آن ترتیبی را که ترجیح ندارد، انتخاب میکند که امروزه در حوزههای ما به حلقات الاصول معروف است اما اسم اصلی آن دروسٌ فی علم الصول است. مثل کتاب شیخ که فرائض الأصول است اما به رسائل معروف شده است.
وی خاطر نشان کرد: علت اینکه صدر ترتیبی را که خود آن را بهتر نمیداند انتخاب میکند این است که میگوید: این ترتیب به ترتیب سنتی نزدیکتر است و آن ترتیب بهتر، خیلی از ترتیب سنتی دور میشود و حوزه این ترتیب را بر نمیتابد. لذا ایشان ترتیبی که سنتیتر است را انتخاب میکند.
اولین کسی که به تاریخ علم اصول پرداخت، شهید صدر بود
وی با بیان اینکه بنده بعد از شهید صدر به این نتیجه رسیده بودم که باید مباحث فلسفه علم اصول را از مباحث علم اصول جدا کنیم، تصریح کرد: کاری که در تاریخ آموزشها و علوم اسلامی صورت نگرفته، این است که ما به فلسفه علم نپرداختیم. به عبارتی برخی از عناصر فلسفه علم اصول در لابهلای مباحث اصولی مورد بحث قرار گرفته است. چون اصولیها نیاز به آن مباحث داشتند و آن را بحث کردند. اما وقتی ما به یک ضابطه دقیق علمی نگاه میکنیم میبینیم که اینها جزو علم اصول نیستند. در حالی که بنده معتقدم وقتی ما وارد یک علم شدیم و به وسایل داخل یک علم پرداختیم، ما در واقع به خود آن علم میپردازیم.
وی در ادامه اشاره کرد: اگر از بیرون به یک علم نگاه کنیم، محصول این مطالعه بیرونی به چهار بخش عمده تقسیم خواهد شد، گفت: وقتی از بیرون به یک علم نگاه میکنیم، تولد آن علم را میبینیم که چه زمانی متولد شده است. سپس تحول آن علم را میبینیم که چه مراحلی را پشت سر گذاشته و در نهایت وضعیت کنونی که دارد چیست. بنابراین بنده به این سیر میگویم تاریخ یک علم.
هادوی تهرانی چنین افزود: اولین کسی که به تاریخ علم اصول پرداخت، شهید صدر بود. شهید صدر در کتاب معالمالجدیده که قبل از کتاب دروس فی علم اصول نوشته بود و میخواست تا آن را جایگزین معالم الصول کند، به این مهم پرداخته بود. این کتاب شهید صدر دو بخش دارد که یک بخش تاریخ علم اصول است و بخش دیگر خود علم اصول است. اما وقتی کتاب دروس فی علم الأصول را تهیه کرده است، نمیدانم به چه دلیل، شاید به خاطر اعتراضات، تاریخ علم اصول را حذف کرده است. یعنی اگر حلقه اولی را با معالم جدیده مقایسه کنید میبینید که شهید صدر همان بخش دوم معالم جدیده را با تغییرات نسبتا جزئی به عنوان حلقه اولی قرار داده و تاریخ علم اصول را که از نظر من بسیار ارزشمند و مهم بوده، حذف کرده است.
وی افزود: به هر حال بخش اول فلسفه علم تاریخ یک علم است و بخش دوم فلسفه علم وقتی از بیرون به آن نگاه شود، مطالبی است که این علم متوقف بر آنهاست و ما به آنها مبادی میگوییم. مبادی یک علم هم دو بخش میشود که یک بخش تصوراتی است که ما نیاز داریم تا وارد علم شویم و یک بخش هم یک سری تصدیقات است به این معنا که باید قضاوتی نسبت به بعضی مسائل داشته باشید تا بتوانید وارد آن علم شویم.
بحث متدلوژی از بحثهایی است که کمتر در حوزهها به آن پرداخته شده است
وی در ادامه گفت گو با شفقنا خاطرنشان کرد: وقتی در علم اصول این بحث را تطبیق میکنیم، میبینیم که بخشی از آن بحثهایی که تصور آنها در علم اصول لازم است، یعنی در واقع آنها مبادی تصوری علم اصول هستند که در خود علم اصول بحث شده است. مانند تعریف علم. زیرا تعریف اینکه علم چیست، بخشی از مطالبی است که ما برای ورود به آن علم نیاز داریم. این در خود علم اصول به عنوان اولین بحث به صورت سنتی مطرح میشود. یا بحثی مثل موضوع علم اصول که بحثهایی است که در حوزه مبادی تصوری علم اصول قرار میگیرد و خود علم اصول به آن پرداخته است.
وی یادآور شد: یک بخشی هم مبادی تصدیقاتی است که به آن نیاز داریم تا ببینیم در علم اصول چگونه نسبت باید به مسائل اصول قضاوت کنیم. مثلا یکی از مهمترین مبادی تصدیقی علم اصول که به آن پرداخته شده و بخش مهمی از علم اصول را تشکیل میدهد، بحثی است تحت عنوان جمع ظاهری و واقعی که بسیار به صورت مفصل از زمان شیخ انصاری به بعد مطرح شده است و یکی از مبادی تصدیقی علم اصول است.
هادوی تهرانی با بیان اینکه بنده مبانی تصدیقی علم اصول را تحت عنوان مبانی کلامی اجتهاد جدا کردم و در یک جلد انتشار دادم، تصریح کرد: در آن زمان آیتالله سبحانی به بنده فرمود که فلانی شما کتاب جدیدی ننوشتید. من تصور کردم که منظور ایشان این است که این نوع نگارش را همه میتوانند انجام دهند. اما ایشان فرمودند که شما یک علم جدید به فهرست علوم اسلامی اضافه کردید. چراکه این علم در حوزه علوم اسلامی نبود. بنده هم به ایشان گفتم که این از لطف شماست.
وی با بیان اینکه یکی از بخشهای فلسفه علم را متدلوژی علم میدانیم، خاطرنشان کرد: وقتی از بیرون به یک علم نگاه میکنید، روش شناسی آن علم به دست شما میآید که به چه روشی در این علم نتیجهگیری میشود. بحث متدلوژی از بحثهایی است که کمتر در حوزهها به آن پرداخته شده و با این رویکرد میتوان به آن بحث هم پرداخت. همچنانکه ما در دوره دوم علم اصول به آن پرداختیم و الان در دوره سوم هم این کار را انجام میدهیم.
وی با اشاره به اینکه بخش آخر فلسفه علم عبارت است از رابطه یک علم با سایر علوم که مربوط به تعاملی میشود که وجود دارد، گفت: ما باید بدانیم که یک علم چه چیزهایی به علوم دیگر میدهد و چه چیزهایی را میگیرد. لذا داد و ستدهای علمی بین علوم بخش چهارم فلسفه علم است. وقتی ما نگرش خود را تغییر میدهیم، میبینیم دانشی که قرنها ریشه دارد مثل علم اصول و به اعتقاد من دانشی است که ائمه معصومین (ع) و نبی خاتم (ص) پایهگذار آن هستند، در این دانش هم میتوان بحثهای جدید و نگاههای تازه را مطرح کرد. بنابراین محدوده نوآوری، محدود به موضوعات جدید نمیشود.
وی با تأکید بر اینکه رویکردهای جدید در دانشهای کهن ما این امکان را ایجاد میکند تا ما بحثهای تازه ایجاد کنیم، تصریح کرد: در فلسفه موجود در بخش مبادی تصدیقی بعضی بحثها مثل جمع بین حکم ظاهری و واقعی از جمله مسائلی بود که بعد از شیخ مورد توجه قرار گرفت و قبل از شیخ هم مباحث کلامی مورد توجه بود. همچنین شبه معروف ابن قبه شبهای است که قرنها از طرح آن میگذرد و پاسخهای متعددی به این شبه داده شده است. اما بعضی بحثها که آوردهام، بحثهایی است که اصلا در مباحث اسلامی به آن پرداخته نشده است.
نظریه اندیشه مدون یک نظریه جامع در تمامی زمینههای علوم اسلامی است
هادوی تهرانی اظهار کرد: بنده در مباحث خود آوردهام؛ آنچه در دین آمده آیا مربوط به همه زمانها و مکانهاست یا به عبارتی همه عناصر دینی آیا عناصر جهان شمول هستند یا نه. زیرا عناصری که در دین وجود دارد، عناصری هستند که مربوط به زمان و مکان و شرایط خاص هستند و من به آنها عناصر موقعیتی میگویم. لذا باید بدانیم؛ اگر عناصر موقعیتی دردین وجود دارد، عامل پیدایش عناصر موقعیتی چیست؟ رابطه بین عناصر موقعیتی با عناصر جهان شمول چگونه است. این بحثی است که من در قالب نظریهای تحت عنوان نظریه اندیشه مدون که از زمان انتشار رسمی آن 25 سال میگذرد، مطرح کردم. اندیشه مدون یک نظریه جامع در تمامی زمینههای علوم اسلامی است که در واقع میگوید؛ اسلام در هر حوزهای چنین عناصری را با چنین رابطهای و چنین تعریفی ارائه میکند.
وی یادآور شد: سالها پیش در یک حلقه خصوصی در جلسه خبرگان رهبری، که آیتالله مصباح و آیتالله امینی و بنده بودیم، گفتوگویی راجع به این نظریه پیش آمد که آیتالله مصباح درخصوص آن فرمودند؛ من قبل از هر چیز باید اشاره کنم که اینگونه نظریهپردازی در تاریخ اسلام بیسابقه است. هیچ کس تاحال این نوع نگاه به مسائل اسلامی نداشته است، تا چه رسد به یک نظریه جامع در تمام زمینههای علوم انسانی از دیدگاه اسلام. این دستاورد نگرشهای جدید، چه بسا شاید فراتر از موضوعات جدید باشد.
روش سنتی حوزه یکی از پیشرفتهترین روشهای آموزشی است که باید حفظ شود
وی تصریح کرد: ما در مباحث تصدیقی علم اصول که آن را تحت عنوان مبانی کلامی اجتهاد سامان دادیم، بحثهای مفصلی را به بحثهای هرمونیتیک اختصاص دادیم. ما قصد داشتیم تا ببینیم که این مباحث چقدر به مباحث اصولی ما مرتبط هستند. زیرا بعضی فکر میکنند که ارتباط دارد و بعضی دیگر معتقدند که اصلا مرتبط نیستند. لذا مباحث اصولی ما و کل مباحث تفسیری ما به معنای وسیع کلمه شامل تفسیر قرآن و غیره بر یک مبنای خاص هرمونیتیکی استوار است.
وی با تأکید بر اینکه بنده سعی دارم تا روش سنتی حوزه را حفظ کنم، اظهار کرد: بنده همواره تأکید دارم که روش سنتی حوزه یکی از پیشرفتهترین روشهای آموزشی است که باید حفظ شود. اما در درون همین روش سنتی ما امکان نگرشهای جدید و بهرهبرداری از ابزارهای کمک آموزشی و امکان طرح موضوعات جدید را هم داریم.
هادوی تهرانی یادآور شد: بنده در قم و در مدرسه آیتالله گلپایگانی تدریس کردم که سنتی است و حدود 30 سال است که تدریس میکنم و قبل از تکمیل ساخت مدرسه جزو اولین مدرسان آن بودم. الان هم 10 سال است که در درس خارج از اسلاید و پروژکتور استفاده میکنم. یعنی شیوه، شیوه سنتی است و فضا کاملا سنتی است و همه آزاد هستند و هر کس میخواهد سر درس میآید و هر کس نخواهد نمیآید. اما امکانات و تکنولوژی هم وجود دارد. این روش بسیار پیشرفته است. یعنی صدها درس برگزار میشود و سر ساعت طلبهها میآیند و سر ساعت میروند و کل مدرسه توسط یک مدیر و چند خادم اداره میشود. یعنی بدون پرسنل اداری و بدون حضور و غیاب برای استاد و شاگرد. اما همه ملتزم هستند.
وی با بیان اینکه التزام درونی که در ساختار حوزه شکل میگیرد، قدرتی را به آموزش حوزه میدهد که هیچ زمان نمیتوان فراموش کرد، گفت: فراموش نمیکنم که سی سال پیش وقتی در دانشگاه شریف مشغول تحصیل بودم، آن زمان 4 هزار نفر در دانشگاه بودند که دو هزار نفر آنها دانشجو و دو هزار نفر دیگر پرسنل دانشگاه بودند. یعنی معادل دانشجوها پرسنل بودند. در حالی که الآن مدرسه مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی با متوسط 300 کلاس درس و شرکت 50 نفر در درسها که به حدود 10 هزار نفر میرسند، برای این ده هزار نفر فقط یک مدیر وجود دارد که بعضی ساعتها حضور دارد و چند خادم هم هستند که به تمیزی مدرسه میپردازند.
نظام سنتی حوزه که از نظر نظام آموزشی یعنی متد تعلیم و تربیت، پیشرفتهترین سیستم آموزشی است با ایجاد انگیزه در دانشپژوه و استاد تمام مسأله را بصورت درونی حل میکند
وی با اشاره به اینکه این سیستم آموزشی حوزه بسیار قوی است و انگیزه ایجاد میکند، ادامه داد: طلبه خود را ملزم به حضور در کلاس چه در سرما و چه در گرما میکند. چنانچه امروز که بنده در مکه هستم اما به طلبهها گفتم؛ شما که به تازگی به درس من ملحق شدهاید، چون با مبانی و ادبیات من آشنا نیستید، من از طلبههایی که قبلا در درس من آمدند و با این مبانی آشنا هستند خواهش کردم در فرصتی که من در حج هستم برای شما دورهای برگزار کنند تا شما بتوانید از این درس بهتر استفاده کنید. لذا امروز من در کلاس نیستم، اما درس تعطیل نیست و فقط شکل درس تغییر کرده است.
وی با بیان اینکه نظام سنتی حوزه که از نظر نظام آموزشی یعنی متد تعلیم و تربیت، پیشرفتهترین سیستم آموزشی است که با ایجاد انگیزه در دانشپژوه و استاد تمام مسأله را بصورت درونی حل میکند، به شفقنا گفت: استاد به عنوان یک وظیفه دینی درس میدهد بدون اینکه در قبال تدریس حقوق بگیرد. زیرا اساتید حوزه در قبال تدریس حقوقی دریافت نمیکنند. تدریس میکنند چون احساس میکنند وظیفه دارند. شاگردان هم میآیند بدون اینکه کسی آنها را وادار کند.
هادوی تهرانی با بیان اینکه نظم درونی حوزه استوار بر باور و اعتقاد است و این امکان را ایجاد میکند که دستاوردهای خوب علمی پیدا شود، اظهار کرد: روش سنتی ظرفیت ابزارهای کمک آموزشی، ظرفیت نگرشهای جدید و ظرفیت موضوعات تازه را دارد و ما سعی کردیم با تجربه عملی هر سه را نشان دهیم و اثبات کنیم که میشود این کار را کرد. به عنوان مثال وقتی میخواستیم از اسلاید و پروژکتور استفاده کنیم، بعضی از شاگردانم که الآن مدرس خارج هستند و شاگردان زیادی دارند، با نگرانی از من میخواستند که این کار را نکنم. چرا که معتقد بودند که حوزه بر نمیتابد و در نتیجه مورد تهاجم قرار خواهیم گرفت و به ما صدمه خواهد خورد. اما تجربه نشان داد که حوزه بر میتابد و ما مشکلی نداشتیم و الآن هم شاگردان من خود از این ابزار استفاده میکنند.
وی با یادآوری این موضوع که در حوزه با سه جریان مواجه هستیم، خاطرنشان کرد: یک روش، روش سنتی را با محتوای سنتی دارد، یک روش روش سنتی را با محتواهای جدید و رویکردهای جدید دارد و یک روش هم روش جدید را با محتواهای جدید دنبال میکند. هر سه جریان هم به شکلهای مختلف در حوزه سنتی و مؤسسات جانبی حوزه وجود دارد و من خود طرفدار جریان میانی یعنی روش سنتی با رویکرد و محتواهای سنتی هستم و معتقدم روش سنتی پیشرفته است.
وی افزود: ما در قم مراکزی داریم که به روشهای جدید کار میکنند. یعنی با شیوه دانشگاهی کارهای علمی انجام میدهند و درزمینههای مختلف علوم انسانی کار میکند. اما من معتقدم روشی که شبه دانشگاهی و یا رسما دانشگاهی است، نقص دارد. البته بعضی هم هستند که به روش سنتی با محتوای سنتی کار میکنند. یعنی اگر 500 سال قبل هم بود، همین کار را میکردند. بعضی مواقع هم به شوخی به دوستان میگویم که شما خیلی خوب هستید، فقط دیر به دنیا آمدید و اگر 500 سال قبل به دنبا میآمدید، یک انسان نوآور بودید.
وی با بیان اینکه حوزه دارای تنوع آموزشی است که همه سلیقهها را در بر میگیرد، اظهار کرد: همین سلیقهها خود را به شکلی در مرجعیت شیعه نشان میدهد. یعنی هر کدام از اینها که به هر شکلی رشد میکنند و نهایتا از بین هزاران نفر چند نفر برجسته علمی و یا مرجع رسمی تقلید میشوند، هر کدام به شکلی نماینده یک جریان فکری محسوب میشوند که در نتیجه همان تفاوتی است که در سلیقههای مراجع معظم تقلید دیده میشود. زیرا آنها هر کدام از یک جریان فکری نمایندگی میکنند.
هادوی تهرانی تنوع در سلایق مراجع را فی نفسه امری مثبت دانست و تصریح کرد: اگر روایت اختلاف امتی رحمه از پیامبر صادر شده باشد، به نظر من یکی از مصادیق آن همین است که سلیقهها و نگرشهای مختلف امکان بروز و ظهور داشتند و آزاداندیشی در حوزه یک امر نهادینه شدهای بوده است و این طور نیست که کسی بخواهد به حوزه آزاداندیشی را یاد بدهد. چراکه حوزه از ابتدا آزاداندیش بوده است و طلبه را نقاد بار میآورند.
اشخاصی که به دنبال این هستند تا مرجعیت را واحد کنند، در واقع به دنبال این معنا هستند که تمام دیدگاهها را حذف نمایند
وی افزود: از همان ابتدا که طلبه وارد میشود به او میگویند که تو آمدی اینجا تا بدانی نه آنکه بخوانی. پس هر چه میگویند سعی کن بدانی و قضاوت کنی. بنابراین از همان اول ذهن طلبه را نقاد بار میآورند و در نتیجه یک طلبه ممکن است استاد خود را قبول نکند و او را نقد نماید. اما به این معنا نیست که به استاد احترام نمیگذارد، بلکه احترامات محفوظ است، اما اختلاف سلیقهها هست و در حوزه همیشه اختلاف نظراست بوده، اما احترامات سعی میشده تا حفظ شود.
وی با تأکید بر اینکه تا زمانی که سنتها حفظ شود و ضمن احترام، دیدگاههای مختلف بروز کنند، حوزه هم خواهد بود، به شفقنا تصریح کرد: حوزه با یک وسواس اجازه طرح دیدگاههای جدید را داده و این روش هم بسیار خوب بوده است. البته اینطور نیست که هر کس با هر بضاعتی، در حوزه بتواند کاری انجام دهد. در عین حال هیچ کس به صورت فیزیکی با هیچ نظریهای به صورت سنتی در حوزه برخورد نمیکند، اما وقتی یک نظریهای از کسی که توان علمی ندارد و سابقه کافی کار ندارد مطرح شود، چندان بهایی در حوزه پیدا نمیکند و نمیتواند جای خود را باز نماید.
وی با بیان اینکه آزادی در حوزه هست و من معتقدم که این آزادی ولو با وجود خطاها باید حفظ شود، اظهار کرد: خطا رخ میدهد و مبنای ما در مباحث اصولی این است که ممکن است خطا کنیم. اما باید این فرصت را بدهیم که بحثهای علمی مطرح شود. زیرا مرجعیتهای متفاوت در واقع نماینده دیدگاههای متفاوت هستند. لذا وقتی برخی اشخاص به دنبال این هستند که مرجعیت را واحد کنند، در واقع به دنبال این معنا هستند که تمام دیدگاهها را حذف نمایند.
هادوی تهرانی تصریح کرد: اگر ظرف، ظرف منطقی تعامل علمی باشد و ظرف نقد و بررسی باشد، دیدگاهی که قویتر است و منطق قویتر دارد، به صورت طبیعی رشد میکند و دیدگاههای دیگر فرصت رشد نخواهند داشت. اینها به صورت طبیعی در حوزه بوده و حوزه ما آنقدر هاضمه قوی داشته که توانسته این همه سلیقهها و علاقههای مختلف را نگه دارد. البته لحظات دردناکی در طول تاریخ افتاده که حب و بغضها و نفسانیات، صفحات بدی را رقم زده است اما جریان عمومی حوزه یک جریان پیش رونده و تکاملی است که در درون آن شخصیتهای برجسته رشد کردند و دیدگاههای جدید بیرون آمدند و توانستند برای خود فرصت ابراز پیدا کنند که بعضی موفق بودند و بعضی دیگر کمتر موفق شدهاند.
وی افزود: به طور مثال وقتی میبینیم که با صدرالمتألهین برخورد بد میشود، اما نهایتا صدرالمتألهین و تفکر حکمت متعالیه از بین نمیرود. بلکه در حوزه میآید و رشد میکند و در فلسفه اسلامی جایگاه اول را پیدا میکند. لذا الآن در حوزه دیدگاههای کاملا ضد فلسفه همه در مقابل دیدگاههای کاملا طرفدار فلسفه در کنار هم وجود دارد و همه با هم معاشرت و زندگی میکنند.
وی با بیان اینکه در سطح علما هم هیچگاه مشکلی نبوده و نخواهد بود، گفت: بعضی اوقات بعضی افراد که جهله هستند ممکن است درگیریهایی ایجاد کنند. البته تفاوت دیدگاهها طبیعی است و باید باشد. البته ممکن است اشکالاتی در فلسفه و یا عرفان وجود داشته باشند، اما ما باید اجازه بحث و طرح آن را در حوزه بدهیم و این ظرفیت هم در حوزه بوده و تاریخ حوزه اثبات کرده است که حوزه با یک شیوه بسیار پیچیدهای یک نوع انتخاب احسن داشته و برجستگان حوزه از بقیه جدا شدند و درخشیدند و توانستند جریان حوزوی را به شکلی هدایت کنند. لذا حوزه علیرغم همه پیچ و تابها و افت و خیزهایی که داشته، نهایتا توانسته است تا یک مسیر تکاملی و یک مسیر مستقیم را طی نماید.
وی در پاسخ به این سؤال که حوزه نسبت به تحولات دنیای امروز و نیاز بشر کجا ایستاده است؟ گفت: این سؤال دو جواب دارد؛ یک جواب اینکه واقعا کجا ایستاده که ما اصطلاحا در حوزه میگوییم؛ نگاه ثبوتی و واقعی و نگاه دیگر که وقتی نگاه میکنیم، آن را کجا میبینیم که به آن هم جواب اثباتی میگوییم.
هادوی تهرانی با اشاره به اینکه تصویری که از بیرون به حوزه میشود، به دو عامل بستگی دارد، خاطرنشان کرد: این دو عامل یکی نقص درونی ما است که در ارائه مطالبی که در حوزه تولید میشود دارد و یکی قوت عواملی که نمیخواهد بعضی از آن چیزها ارائه شود. این دو دست به دست هم داده و تصویری که از حوزه وجود دارد این است که حوزهها یک مجموعههای عقب افتاده و بیارتباط با دنیای معاصر هستند. البته این تصویر نتیجه دو عامل است، یکی اینکه ما چندان به دنبال عرضهی کاری که میکنیم نیستیم. چراکه طبیعت حوزه این است که شخص اصراری بر ارائه ندارد و نظام این طور بوده و یک سری هم عوامل بیرونی هستند که نمیخواهند تواناییهای حوزه دیده شود.
وقتی بحث اینترنت پیش آمد، حوزه قبل از دانشگاه پیشرفت کرد
مسئولیت حوزه پاسخگویی به نیازهای روز در زمینههای دینی است.
وی به بحث ثبوتی و واقعیت اینکه حوزه در کجا قرار دارد نیز اشاره و یادآور شد: به اعتقاد بنده حوزه در بیش از سه دهه اخیر سعی داشته تا پا به پای حوادث فکری و فرهنگی و بلکه جلوتر حرکت کند. واقعا هم کارهایی شده است. یعنی بعضی کارها در حد جریاناتی است که وجود داشته و بعضی دیگر در حد جلوتر از آن است تا ما بتوانیم بیشتر از واقعیتهایی که هستیم، ببینیم. البته این اقدامات کافی نیست، هرچند که حوزه تلاش خود را انجام داده است.
وی با بیان اینکه به سه روشی که پیشتر بیان شد، حوزه سعی داشته است تا رو به جلو حرکت کند، گفت: حوزه در روش اول بیشتر سعی داشته تا اصالتهای حوزوی را حفظ کند. روش سوم هم دنبال این بوده تا بتواند نسبت به نیازهای روز پاسخگو باشد تا انگیزه ایجاد نماید. اما روش دوم که میانه است، دنبال این است که هم اصالتها را و هم پاسخگویی به نیاز روز را نگه دارد. هر سه جریان هم وجود دارد و محصولات فراوانی هم داشتند و کتابهای زیادی هم در چند دهه در پاسخگویی به نیازهای روز تولید شده و حوزه پیشگام بعضی زمینههای نو بوده است.
وی با تأکید بر اینکه نرمافزارهای علمی در حوزه پیش از دانشگاهها مورد استفاده قرار گرفته است، تصریح کرد: وقتی بحث اینترنت پیش آمد، حوزه قبل از دانشگاه پیشرفت کرد. به عنوان نمونه بنده در سال 1993 میلادی، یعنی 20 سال قبل پاسخگویی به سؤالات دینی را در اینترنت آغاز کردم و در سال 2000 میلادی فاینشنال تایمز من را به عنوان اولین روحانی در جهان که پاسخگوی سؤالات دینی در اینترنت بود، معرفی کرد. آن زمان که ما پاسخگویی اینترنتی را آغاز کردیم، بسیاری از دانشجویان ما نمیدانستند که اینترنت چیست و هیچ تصوری هم از ایمیل و دیگر کاربردهای اینترنت نداشتند. بنابراین حوزه به واقع در این زمینهها پیشگام بوده و در حال حاضر هم نرمافزارهایی که توسط مجموعه نور در زمینه فقه و اصول تاریخ و غیره در زمینه علوم اسلامی تولید میشود، مشابه آن در علوم دیگر و دانشگاهها نیست.
هادوی تهرانی مسئولیت حوزه را پاسخگویی به نیازهای روز در زمینههای دینی دانست و با اشاره به نسبت حوزه با مسئولیتش گفت: حوزه در راستای پاسخگویی به مسئولیت خود، تلاش بسیاری داشته است. البته کافی نیست زیرا بیش از این باید تلاش شود. اما بسیار بیشتر از آنچه دیده میشود، وجود دارد. طبیعت حوزه این است که شاید یک فرد سالها کار تحقیقی انجام دهد، اما یا عرضه نمیکند و یا عرضه متواضعانهای دارد، در صورتی که در محیطهای دیگر سر و صدا زیاد است. به عنوان مثال بنده حدود 24 سال پیش بدون سر و صدا اندیشه مدون را مطرح کردم. در حالی که اگر شبیه آن در غرب تولید میشد، با کلی سر و صدا به او جایزه نوبل را هم میدادند. اما طبیعت حوزه این است که مطرح شدن در آن چندان مهم نیست.
هیچ کس نمیتواند شیخ طوسی و شیخ انصاری تربیت کند. شیخ انصاری در ظرفیتی که قابلیت آن بوده تربیت شده است
تا زمانی که شخص به اجتهاد مطلق نرسد نمیتواند در یک حوزه تخصصی و به خصوص جدید اظهار نظر قابل قبولی داشته باشد
عده و عُده حوزه در مقایسه با مجموعههای مشابه زیاد نیست
وی در ادامه گفت گو با شفقنا افزود: بسیاری از تحقیقات انجام میشود و در محیط مورد استفاده قرار میگیرد، اما کسی متوجه نمیشود. البته این مسأله مورد اشکال است، اما چنین رویکردی باز میگردد به نوعی زهد علمی که دنبال خودنمایی علمی نباشیم. به عنوان مثال علمایی نظیر مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری، یک دوره هفت جلدی اصول نوشته است، اما بدون هیچگونه چشمداشتی آن را به کتابخانه آیتالله مرعشی هدیه داده است. یا بسیاری علمای دیگر هم بودند که این کار را انجام دادند، که بعضی کتابهای آنها توسط فرزندانشان منتشر شده است. بنده هم شاید 20 جلد کتاب منتشر شده داشته باشم، اما هنوز بیش از 100 عنوان دیگر باقی مانده است که شاید هیچگاه منتشر نشود. بنابراین حوزه کم تر از آنچه دارد، دیده میشود.
وی با اشاره به تناسب طلاب با میزان تولیدات علمی حوزه نیز خاطرنشان کرد: عده و عُده حوزه در مقایسه با مجموعههای مشابه زیاد نیست. مثلا تایلند مرکز بودایی است و یکی از اهداف شاهنشاهی تایلند، صیانت از بودیسم است که از وظایف پادشاهی تایلند است و برای روحانیون حقوق بسیار ویژهای قائل هستند. به طوری که تمامی وسایل نقلیه اعم از هواپیما و کشتی و قطار و اتوبوس و غیره برای روحانیون بودایی کاملا مجانی است و این یکی از سرویسهایی است که داده میشود. به عبارتی تایلند همانند ایران 70 میلیون جمعیت دارد، اما تعداد روحانیون یا مانکهای آنها در سال 93 میلادی به حدود دو میلیون نفر میرسید که رقم فوقالعاده زیادی است. این در حالی است که کل جمعیت روحانیون ما در سراسر کشور و در هر موقعیتی، شاید 200 هزار نفر باشد.
وی ادامه داد: 200 هزار در مقابل دو میلیون، یعنی یک دهم که در برابر آن چندان زیاد نیست. همچنین حوزه قم شاید 50 هزار طلبه داشته باشد، اما تعداد آنها در مقایسه با حوزه سنیها در پاکستان چیزی نیست. از این 200 هزار روحانی هم شاید 50 هزار نفر به کار علمی مشغول باشند، زیرا باقی طلاب درگیر کارهای اجرایی و تبلیغ هستند. البته از آن 50 هزار نفر هم شاید هزار نفر آنها کار علمی جدی انجام دهند. لذا در مقایسه جمعیت مفیدی که داریم، خیلی کوچکتر میشود. یعنی حلقهای که بتوان آن را قلب این مجموعه خواند، شاید کمتر از 500 نفر باشد که تولیدکنندگان علم هستند.
هادوی تهرانی با تأکید بر اینکه با توجه به امکاناتی که وجود دارد، بهتر از این میشود مدیریت کرد، تصریح کرد: ما از امکانات بهتر میتوانیم استفاده کنیم. زیرا تجربه نشان داده است که با تعداد کم هم میتوان کارهای بزرگ انجام داد. اما به مدیریت نیاز دارد.
وی معتقد است: البته مشکل در ورودی حوزه نیست، زیرا ظرفیتهای خوب و استعدادهای خوبی به حوزه میآیند که شاید پیشرفتهتر از دیگر استعدادهای گذشته باشند. اما مشکل اصلی مشکل مدیریت و ظرفیتهای موجود در حوزه است. یعنی ما امکانات موجود در حوزه را باید به درستی استفاده کنیم. مثلا مجموعه تواناییهایی که به حوزه داده میشود، فی نفسه کم است، اما این خیلی کم خوب مدیریت نمیشود. مثلا اگر هزار تومان به حوزه بدهند، اگر من بخواهم این پول را مدیریت کنم، 900 تومان را برای نرمافزار و تولید فکر و محتوا میگذارم و 100 تومان را هم برای سختافزار اختصاص میدهم. اما عملا این مدیریت به عکس انجام میشود.
وی با بیان اینکه بنده در مجموعه خودم سعی داشتهام تا در یک ساختمان کوچک که منزل شخصی من است و در یک فضای 200 متری که بسیار کوچکتر از فضاهای حوزه است، نیرویی را جمع کنم که بتوانیم پاسخگوی سؤالات در اینترنت باشیم، گفت: از آنجا که همه این مجموعه را نمیتوانستیم در یک جا جمع کنیم، لذا بخشی را در درون ساختمان و بخشی دیگر را هم در بیرون سامان دادیم تا پاسخگوی سؤالات اینترنتی باشیم. ما این کار را با امکانات و نیروی محدود شروع کردیم و به جایی رسیدیم که بیش از 50 هزار مورد مراجعه روزانه در سایت داشتیم. البته به دلیل مشکلات مالی روند ما کند شده و به 5 الی 6 هزار سؤال در روز افت کرده است.
وی با اشاره به اینکه روال پروژه اسلام پدیای ما مدیریت دادههای اسلامی در اینترنت است، تصریح کرد: هدف این است که مدیریت داده و اطلاعات اسلامی به مؤسسات و مراکز و شخصیتهای اسلامی منتقل شود. این یک پروژه است که دو سال قبل نسخه بتای آن که یک زبان است، کلید خورد و با امکانات فوقالعاده کم در یک دورههایی به ده هزار مورد مراجعه هم میرسید.
هادوی تهرانی با تأکید بر اینکه ما باید به شکل بهتری از امکانات حوزه استفاده کنیم، خاطرنشان کرد: ما باید سرمایه خود را به جای هزینه کردن برای تجهیزات و تشکیلات، صرف تولید محتوا کنیم. به عنوان مثال اگر پولی در دست ماست، باید به جای ساختمان و تشکیلات، از محقق حمایت کنیم. این روند هم جواب میدهد، چون ما هم توانستیم از یک مؤسسه که شکل و سابقه نداشت، شروع کنیم و تولیدات بسیاری را در مدت کوتاه سامان دهیم. زیرا سیاست حمایت از محققین را به صورت واقعی و جدی اعمال کردیم. بنابراین شاید نیروی انسانی کم باشد، منابع مالی و فضاهایی که در اختیار داریم هم کم باشند، اما همه این امکانات کم اگر خوب استفاده شود، راندمانی بیش از 10 برابر شرایط فعلی خواهد داشت.
وی با اشاره به نظر خود درخصوص تخصصی شدن علوم در حوزه نیز اظهار داشت: اینکه قلههای ما در حوزه کم است، شکی نیست. در عین حال اگر دقت کنیم، میبینیم که بعضی از قلهها به واقع قله نبودند و تنها چند تا از آنها حرفی برای گفتن دارند و مابقی تکرار حرفهای قبلی هستند. البته شاید قلهای باشد که ما نمیبینیم. این هم دلیل نمیشود که نباشد و کاری است که نمیتوانیم از عهده آن برآییم.
وی با بیان اینکه قله ساختن کار ما نیست و ما اگر بخواهیم هنر کنیم، باید ظرفیت و موقعیتی را فراهم کنیم که اگر کسی قابلیت دارد آن قله تشکیل شود، گفت: هیچ کس نمیتواند شیخ طوسی و شیخ انصاری تربیت کند. شیخ انصاری در ظرفیتی که قابلیت آن بوده تربیت شده است و این مسأله کار ما نیست. کسی که او را تربیت کرده است هم باید بالاتر از خود او میبوده است.
وی یادآور شد: زمانی شیخ مفیدی پیدا میشود و میبیند که یک طلبه ایرانی به کلاسهای درس میآید که بسیار با استعداد است. لذا هوای او را دارد. البته همه طلبهها شاکی هستند که چرا به او شهریه اضافه میدهند و او را کمک بیشتری میکنند. اما آنها در آن زمان نمیفهمیدند که او در آینده میشود شیخ طوسی که اگر ما چهار کتاب روایت داریم، دو کتاب مال اوست. اولین تفسیر مهمی که داریم ما ایشان است. یکی از دو کتاب اولیه اصول ما مال شیخ طوسی است. و یا اولین کتاب کلامی مهمی که داریم مال این شخصیت بزرگ است. البته شیخ طوسی جزو جوانهای درس شیخ مفید بوده و از او مسنتر هم بودند که در کلاس حضور داشتند. همچنین شیخ طوسی در کتاب تذهیب خود میگوید؛ استاد یعنی شیخ مفید وقتی زنده بود، نوشته است و شیخ طوسی آن را در سن 24 سالگی نوشته که یکی از کتب اربعه روایی ماست.
هادوی تهرانی با تأکید بر اینکه اینگونه افراد را ما نمیتوانیم تربیت کنیم، افزود: اگر خیلی بخواهیم هنر کنیم، باید مانند شیخ مفید ظرفیتی را ایجاد کنیم که طلاب با استعداد ما در آن رشد کنند.
وی با اشاره به ضرورت تخصصی شدن حوزهها نیز خاطرنشان کرد: بعضی آقایان معتقدند که باید مجتهد متجزی در رشتههای مختلف درست کرد. اما به اعتقاد بنده تا زمانی که شخص به اجتهاد مطلق نرسد نمیتواند در یک حوزه تخصصی و به خصوص جدید اظهار نظر قابل قبولی داشته باشد. البته قبول دارم که یک کسی که مجتهد مطلق است، استعداد این را دارد که در تمام زمینهها اجتهاد کند و تمرکز خود را در امور مختلف اقتصادی و عبادی و حقوق شخصی بگذارد. اما اینکه قبل از اجتهاد مطلق بخواهد نظر دهد، قطعا به نتیجهای که باید، نخواهد رسید. زیرا در این زمینهها ما نیازمند دیدگاههای جامع هستیم.
وی با تأکید بر اینکه فقط کسی که مجتهد مطلق است توانایی استنباط در همه ابواب را دارد و میتواند در یک باب خاص حرف جدید و قابل قبول بزند، گفت: تخصصی شدن را در تحقیق و فعلیت اجتهاد را قبول دارم، اما نه به این معنا که بگوییم این آقا فقط بلد است در اقتصاد اجتهاد کند، اما عبادت نمیداند. این درست نیست، زیرا نمیتواند به شرعیات در اقتصاد هم پاسخ دهد. اجتهاد یک قابلیت و استعداد و ملکه است که باید فرد داشته باشد.
وی در پایان گفت و گوی خود با شفقنا با بیان اینکه به گفته امام راحل اجتهاد یک ملکه قابل شدت است و شخص میتواند بعضی از مسائل سادهتر را با مبانی کم تر اجتهاد کند، گفت: هر چه این توان بیشتر میشود، مسائل هم پیچیدهتر و با مبانی بیشتر میشود. کسی که بتواند همه مسائل را با هر مقدار مبانی که دارد اجتهاد کند، ما میگوییم مجتهد مطلق که میتواند در حوزه خاص هم ورود کند. البته معمولا مجتهد مطلق کم است و کار آسانی نیست که کسی بخواهد به آنجا برسد. زیرا کسی که بخواهد به آنجا برسد، باید در تمامی دانشهای پیشین اجتهاد، به یک معنایی مجتهد باشد که بسیار کمیاب است.
منبع: شفقنا
آیت الله هادوی تهرانی: نظام سنتی حوزه که از نظر نظام آموزشی یعنی متد تعلیم و تربیت، پیشرفتهترین سیستم آموزشی است که با ایجاد انگیزه در دانشپژوه و استاد تمام مسأله را بصورت درونی حل میکند … نظم درونی حوزه استوار بر باور و اعتقاد است و این امکان را ایجاد میکند که دستاوردهای خوب علمی پیدا شود.مهدی هادوی تهرانی