سلفیه: روششناسی و سیاست
بسیاری از اقدمات افراطگرایانه و خشونتآمیز امروز، با عنوان «سلفیّه جدید» یا «سلفیسم» شناخته شده است. درباره سلفیه جدید تقسیمات گوناگونی پیشنهاد شده است که از آن جمله میتوان به سلفیه «نصّگرا»، سلفیه «اجتهادی» و سلفیه «جهادی» اشاره کرد
* دکتر داوود فیرحی
سلفیه اصطلاح مهمی در فقه اهل سنت است که البته با وضعیت چند معنایی و، بنابراین، با ابهام مفهومی نیز مواجه است. این اصطلاح که از واژه عربی «سلف» به معنای «گذشته» گرفته شدهاست، در گذر تاریخ و به اعتبار زمان و مکان، تحولات پرمعنا و تناقضنمایی را هم سپری کرده است. یکی از شیوههای رایج در مطالعه و فهم این اصطلاح، تقسیم سلفیها به سلفیه قدیم و جدید است. اگر چه سلفیّه قدیم و جدید، از حیث شناختشناسی و روش استنباط، تفاوت چندانی با هم ندارند اما به نظر میرسد که سلفیه جدید بیشتر به رادیکالیسم تمایل یافته، یا حداقل، به اعتبار استعداد درونی خود چنین تمایلاتی دارد، به گونهای که بسیاری از اقدمات افراطگرایانه و خشونتآمیز امروز، با عنوان «سلفیّه جدید» یا «سلفیسم» شناخته شده است. درباره سلفیه جدید تقسیمات گوناگونی پیشنهاد شده است که از آن جمله میتوان به سلفیه «نصّگرا»، سلفیه «اجتهادی» و سلفیه «جهادی» اشاره کرد.[1]
این تقسیم البته توافق همگانی ندارد. برخی آثار، که اخیراً به نگارش درآمده، یکی از ویژگیهای سلفیه را «نفی جهاد»، معرفی کردهاند و از این رو و نیز، به اعتبار تفکیک دین از سیاست، به سلفیه / سلفیسم انتقاد کردهاند.[2] برخی دیگر، اجتهادگرایان، به ویژه، عبده و رشید رضا را جزو سلفیه نمیدانند.[3] و برعکس مقالات بسیاری، رادیکالیسم و جهادگرایی را، از ویژگیهای اصلی سلفیه جدید دانسته و سلفیگری را مساوی با رادیکالیسم جدید سنی تلقی کردهاند.[4] در زیر به ویژگیهای روش شناختی سلفیه اشاره میکنیم و آنگاه در سطور آتی، گرایشهای مهم و نیز نسبت دین وسیاست در اندیشه سلفی جدید را بررسی خواهیم کرد.
سلفیگری به مثابه روش
سلفیان روششناسی ویژهای برای جستوجو و فهم درست دین، به تعبیر خودشان، دارند. به نظر آنان، تنها روششناسی برای تشخیص تفسیر درست شریعت، ابتنای این تفسیر بر قرآن، سنت و سیره مسلمانان اوایل است. این روششناسی، کم و بیش، در سلفیان قدیم اهل سنت هم وجود داشت. چنان که گذشت شافعی نیز بر استنباط احکام سیاسی بر مبنای قرآن، سنت و عمل صحابه تأکید میکرد و علم ناشی از این سه منبع را «علم با احاطه» میدانست. وی تنها در صورت فقدان دلیل در این منابع سهگانه، به قیاس / رأی تمسک میکرد که البته، «علم بدون احاطه» بود. اما به نظر میرسد که وجه تمایز سلفیان قدیم وجدید، تعریف خاصی است که نوسلفیان از مفهوم «بدعت»، تقابل سنت و بدعت و سرانجام میل به تکفیر غیرسلفیان از مسلمانان دارند. در زیر به اجمال به روششناسی عمومی سلفیه اشاره میکنیم و آنگاه اختصاصات روششناختی نوسلفیه را دنبال خواهیم کرد.[5]
الف. اصول نظری
1) تزکیه، توحید در مقابل شرک[6]
2) تقدیم نقل بر عقل
3) ردّ تأویل کتاب و سنت (أننا لو فتحنا باب التأویل لانهدم الدین)
4) فراوانی استناد به آیه و حدیث[7]
5) اتباع در مقابل ابتداع / بدعت
ب. اصول عملی
منظور از اصول عملی، قضایای کلی است که راهنمای بنیادین «عمل» در زندگی سیاسی هستند و مبنای تصمیمات، مواضع و اقدام سیاسی ـ مذهبی سلفیه قرار گرفتهاند. دو اصل زیر مهمترین شاخص عمل سلفی هستند:
1) برخی از جریانهای سلفی «دعوت»، یعنی امر به معروف و نهی از منکر، را مبنای عمل خود قرار دادهاند. آنها مهمترین معروف را «توحید» و خروج از شرک میدانند.
2) برعکس، برخی از سلفیه «جهاد» را اساس اسلام عملی میدانند و «پرچم جهاد» را با این فرض که همه سعی جماعت مسلمانان باید معطوف به جهاد باشد، برافراشتند. این گروه از نوسلفیها امروزه با نامهای «اسلام جهادی»، «مجاهدین»، «گروههای جهادی»، «تکفیریون» و در اصطلاح غربیها، «اسلام رادیکال» خوانده میشوند.[8]
اشارات فوق، هرچند که روششناسی عمومی سلفیه را نشان میدهدف همچنین، حاکی از ظرفیتهای نظری و به ویژه عملی خاصی است که «مختصات حرکت نوسلفیه» را نیز تعین بخشیده و شکل میدهد. در زیر برخی از اصول و قواعد حاکم بر اندیشه سیاسی نوسلفیه، به ویژه سلفیه جهادی، را جستوجو میکنیم.
[1] . http://ar.wikipedia.org
[2] . عبدالعزیز بن منصور الکنانی، الردّ علی ادعیاء السلفیّه (الإعتذار للعزیز الغفار و الإنتصار لأهل السنه الأبرار، شبکه المشکاه الاسلامیه، 26 ربیعالاول / 1427ق، ص 5.
[3] . موقع القرضاوی.
[4] . Juan Jose Esoobar Stemmann, http//:meria.idc.ac.il/journal/2006/issue3/jv10no3a1.html#bio.
[5] . الشیخ احمد فرید السکندری، السلفیه (قواعد و اصول)، کتابخانه سایت المشکاه.
[6] . الحاصل: أن صلاح العباد فی تزکیه نفوسهم، و خیبتهم و خسارتهم فی تدسیه نفوسهم، و اول التزکیه عند أهل المنهج الصحیح، أی: عند السلفیین او أهل السنه و الجماعه هو التزکیه بالتوحید، لأن أعظم النجاسات هی نجاسه الشرک قال عزوجل: «انما المشرکون نجس» سوره التوبه: آیه 28.
[7] . فالحاصل: أن أهل البدع یؤصلون الأصول من عند أنفسهم، ثم ینظرون بعد ذلک فی الکتاب و السنه، فما وافق أصولهم یأخذون به، و ما خلفه إما أن یردوه و إما أن یؤولوه، فهم لاینظرون فی شریعه النبیّ(ص) نظر الفقیر المحتاجف و لایَرِدُون شرعه ورود العطشان کما فعل أهل السنه و الجماعه، فکان جزاؤهم من جنس العمل.
[8] . و معنی الأصول العملیه القضایا الکلیّه التی تهتم بها هذه الدعوه، و تجعلها نصب عینیها، فتجدون بعض الدعوات ترفع رأیه الجهاد، و یقصدون أن الجهاد هو الإسلام کلّهف فکلّ سعی الجماعه للجهاد. و قد لایفهمون الجهاد کما فی کتاب الله عزوجل، أو سنه رسوله(ص)، فیسمون الخروج علی الحاکم مثلاً جهاداً، و الخروج علی الحاکم شیء و الجهاد شیء آخر.
و آخرون یخرجون إلی الدعوه، أی الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر، و تکون هذه هی قضیتهم و لایفهمون و لایفهمون التوحید فهماً صحیحاً، و یقولون: الحب فی الله هو أصل الأصول، و هذا لا شکّ باطل، لأن أصل الأصول هو التوحید، فما بعث الله عزوجل رسولاً إلاّ بالتوحید، کما قال عزوجل: «و اسأل من ارسلنا من قبلک من رسلنا اجعلنا من دون الرحمن آله یعبدون» سوره الزخرف: آیه 45. و قال عزوجل: «و ما أرسلنا من قبلک من رسول الاّ نوحی الیه انّه لا إله إلاّ أنا فاعبدون». سوره الانبیاء: آیه 25.
بسیاری از اقدمات افراطگرایانه و خشونتآمیز امروز، با عنوان «سلفیّه جدید» یا «سلفیسم» شناخته شده است. درباره سلفیه جدید تقسیمات گوناگونی پیشنهاد شده است که از آن جمله میتوان به سلفیه «نصّگرا»، سلفیه «اجتهادی» و سلفیه «جهادی» اشاره کرددکتر داوود فیرحی
زنده باشی آقای دکتر فیرحی هر گاه مطلبی مصاحبه ای مقاله ای از شما خواندم کلی مطلب یاد گرفتم