تاثیر باورهای مذهبی بر گرایش به باروری
مناسبات بین تعلقات مذهبی و نگرش به سیاست افزایش موالید، به طور چشمگیری متاثر از سطح تحصیلات است و به موازات افزایش سطح تحصیلات، میزان نگرش مثبت گروههای مذهبی نسبت به سیاست افزایش موالید، کاهش مییابد. بالاترین میزان نگرش مثبت نسبت به این سیاست در بین بیسوادان و کمسوادان مشاهده میشود. دو سوم بیسوادان سنیمذهب و دو پنجم بیسوادان شیعیمذهب دارای نگرش مثبت نسبت به سیاست افزایش موالید هستند. اما با افزایش سطح تحصیلات، این نسبت کاهش مییابد.
به گزارش ایسنا، یکی از مهمترین مباحث جمعیتشناختی ارتباط بین تمایلات باروری و تعلقات مذهبی است. به همین دلیل یعقوب فروتن؛ دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران و محقق افتخاری دانشگاه وایکاتو نیوزلند و دانشگاه غرب سیدنی، در یک مطالعه تاثیر تعلقات مذهبی بر تمایلات باروری در جامعه ایران را مورد بررسی قرار دادند.
در این مطالعه به این پرسشها پاسخ داده شد که آیا تمایلات باروری افراد تابعی از تعلقات مذهبی آنان است؟ همچنین تاثیر شرایط و ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی بر تعلقات مذهبی و تمایلات باروری نیز مورد بررسی قرار گرفت و به این پرسش پاسخ داده شد که آیا ویژگیهای اقتصادی-اجتماعی تاثیرات تعیینکنندهتری بر تمایلات باروری دارند یا تعلقات مذهبی؟
برای انجام این پژوهش ابتدا با استفاده از بررسی اسنادی و کتابخانهای، مهمترین مباحث مرتبط با این موضوع مورد بررسی قرار گرفت. سپس با انجام یک پژوهش تجربی و پیمایش، چهار هزار و ۲۶۷ نفز از مردان و زنان ۱۵ ساله و بالاتر ساکن در نقاط شهری و روستایی شهرستانهای اسفراین، اهواز، بابلسر، بجنورد، خرمآباد، سقز،کامیاران، گنبدکاووس، محمود آباد و همدان، مورد بررسی قرار گرفتند.
تمایلات باروری در این پژوهش در پنج سطح شامل «بدون فرزند»، «یک فرزند»، «دو فرزند»، «سه فرزند»، «چهار فرزند و بیشتر» مورد سنجش قرار گرفت. با توجه به اینکه افراد بسیار اندکی متمایل به «بیفرزندی» بودند، این گزینه در تحلیلهای تحقیق محاسبه نشده است.
در این مطالعه جنسیت افراد، محل سکونت (نقاط شهری و روستایی)، سطح تحصیلات، سن و همچنین مولفههای مذهبی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی سطوح دینداری از ارزیابی شخصی خود افراد و همچنین نگرش شرکتکنندگان نسبت به نوع حجاب و پوشش زنان در اماکن عمومی و نگرش آنها نسبت به تصمیمگیری زنان در خصوص نوع حجاب و پوشش خودشان، استفاده شد.
به علاوه در این مطالعه نحوه نگرش جنسیتی افراد نیز مورد بررسی قرار گرفت و نگرش آنها نسبت به الگوی مرد نانآور خانواده و اشتغال زنان مورد بررسی قرار گرفت.
بررسی منابع و اسناد پیشین در خصوص این موضوع نشان داد که در سایر کشورهای جهان طیف گسترده و متنوعی از مطالعات در خصوص الگوهای فرزندآوری گروههای مذهبی انجام شده است؛ اما در کشور ما این موضوع کاملا متفاوت است. علیرغم تنوع قومی و مذهبی در ایران، قدمت و وسعت تحقیقات علمی در زمینه نقش و جایگاه این تنوع بر رفتارهای باروری و الگوهای فرزندآوری، چندان برجسته و چشمگیر نیست.
تمایلات مذهبی و سیاست افزایش موالید
بررسیهای این مطالعه در خصوص نحوه نگرش نسبت به سیاست افزایش موالید در گروههای مذهبی نشان داد که این نگرش تا حدودی تحت تاثیر تعلقات مذهبی است. نگرش مثبت نسبت به سیاست افزایش موالید، بین گروه سنی مذهب (تقریبا ۴۰ درصد) و تا حدودی بیش از میزان آن در گروه شیعی مذهب (۳۰ درصد) است.
همچنین مشخص شد که محل سکونت نقش مهمی در رویکرد گروههای مذهبی نسبت به سیاست افزایش موالید دارد. به این صورت که نگرش مثبت در خصوص این سیاست در بین روستائیان بیشتر از شهرنشینان است. این الگو در هر دو گروه مذهبی مشاهده میشود ولی در گروه سنیمذهب مشهودتر است.
به علاوه این بررسی نشان داد که مردان و زمان هر دو گروه مذهبی، نگرش کمابیش یکسانی در مورد سیاست افزایش موالید دارند.
تاثیر سطح تحصیلات و وضعیت تاهل
ارزیابیهای این مطالعه حاکی از این است که مناسبات بین تعلقات مذهبی و نگرش به سیاست افزایش موالید، به طور چشمگیری متاثر از سطح تحصیلات است و به موازات افزایش سطح تحصیلات، میزان نگرش مثبت گروههای مذهبی نسبت به سیاست افزایش موالید، کاهش مییابد. بالاترین میزان نگرش مثبت نسبت به این سیاست در بین بیسوادان و کمسوادان مشاهده میشود. دو سوم بیسوادان سنیمذهب و دو پنجم بیسوادان شیعیمذهب دارای نگرش مثبت نسبت به سیاست افزایش موالید هستند. اما با افزایش سطح تحصیلات، این نسبت کاهش مییابد.
همچنین وضعیت تاهل افراد در گروههای مذهبی نیز تا حدودی بر رویکرد آنها نسبت به سیاست افزایش موالید تاثیرگذار است و متاهلین تا حدودی بیشتر از مجردان، نسبت به این سیاست نگرش مثبت دارند. اگرچه این الگو هم بر جمعیت سنیمذهب و هم بر جمعیت شیعیمذهب صدق میکند؛ اما این تاثیرگذاری در جمعیت سنیمذهب برجستهتر و نمایانتر است.
تاثیرات نگرش جنسیتی و دینداری
بر اساس نتایج این مطالعه؛ میزان نگرش مثبت نسبت به سیاست افزایش موالید به طور قابل توجهی تحت تاثیر میزان دینداری است و میزان این نگرش مثبت در آن دسته از گروههای مذهبی بیشتر است که نگرش دینی قویتر و شدیدتری دارند.
همچنین میزان تمایل به سیاست افزایش موالید در دو گروه شیعی و سنی مذهب، به طور فراوان تحت تاثیر نحوه نگرش آنها نسبت به نوع حجاب و پوشش زنان است و نگرش مثبت به این سیاست در بین آن دسته از افراد رواج دارد که خواهان نوع حجاب کامل و پوشیدهتر مانند چادر هستند.
به علاوه نگرش جنسیتی گروههای مذهبی نیز تاثیرات زیادی بر رویکرد آنان نسبت به سیاست افزایش موالید دارد. بیشترین میزان نگرش مثبت نسبت به این سیاست در افرادی دیده میشود که دارای نگرش جنسیتی سنتی و محافظهکارانه هستند.
همچنین دادههای این پژوهش نشان میدهد که هم در جمعیت شیعیمذهب و هم در جمعیت سنیمذهب، قویتر نگرش مثبت نسبت به سیاست افزایش موالید متعلق به کسانی است که اساسا مخالف اشتغال زنان هستند.
تاثیر تمایلات مذهبی بر تمایلات باروری
یافتههای کلی و مقدمات این تحقیق در خصوص نسبت بین تعلقات مذهبی و تمایلات باروری را میتوان به این صورت خلاصه کرد:
1. هیچیک از گروههای مذهبی تمایلی به «بیفرزندی» ندارند؛
2. میزان تمایل به «تکفرزندی» بسیار اندک است؛
3. بیشترین تمایل گروههای مذهبی به «دو فرزندی» است (تقریبا نیمی از هر یک از گروهها)
4. تفاوت بین گروههای مذهبی از نقطهنظر تمایل به الگوی «سه فرزند و بیشتر» برجسته و مشهودتر است. (تقریبا نیمی از گروه سنیمذهب و در حدود یکسوم شیعیمذهب خواهان این الگوی فرزندآوری هستند.
تاثیر تحصیلات، سن و وضعیت تاهل بر تمایلات باروری
بر اساس یافتههای این مطالعه تمایلات باروری گروههای مذهبی به طور چشمگیری تحت تاثیر سطح تحصیلات است.قویترین تمایل به فرزندآوری زیاد متعلق به بیسوادان و کمسوادان است و هر چه بر میزان تحصیلات افزوده میشود، از شدت و قوت تمایل به فرزندآوری زیاد کاسته میشود.
همچنین متغیر سن نیز نقش مهمی در نسبت بین تعلقات مذهبی و تمایلات باروری دارد. میزان تمایل به فرزندآوری زیاد در افراد مسنتر و قدیمیتر به مراتب بیشتر و قویتر از افراد جوان و جدید است. همچنین تقریبا در تمامی سنین، جمعیت سنیمذهب بیشتر از جمعیت شیعیمذهب تمایل به فرزندآوری زیاد و خانواده پر اولاد دارد.
متغیر محل سکونت نیز تاثیرات تعیینکنندهای بر نسبت بین تعلقات مذهبی و تمایلات باروری دارد. در هریک از گروههای مذهبی، میزان تمایل به فرزندآوری زیاد بین روستائیان بیشتر از شهرنشینان است. همچنین وضعیت تاهب نیز تاثیرات زیادی بر تمایلات فرزندآوری دارد و در هر دو گروه متاهلین بیشتر از مجردین خواهان فرزندآوری زیاد و خانواده پراولاد هستند.
تاثیر نگرش دینی و نگرش جنسیتی بر تمایلات باروری
در این مطالعه مشخص شد که هر چه بر شدت و قوت دینداری افزوده میشود، تمایل به فرزندآوری زیاد نیز افزایش مییابد. همچنین تمایل به فرزندآوری زیاد و خانواده پراولاد در بین کسانی بیشتر رواج دارد که خواهان حجاب کامل و پوشیدهتر مانند چادر برای زنان هستند. به علاوه تمایلات باروری گروههای مذهبی تحت تاثیر نحوه نگرش آنان در مورد تصمیمگیری زنان نسبت به نوع حجاب و پوشش خودشان است و بیشترین تمایل به فرزندآوری زیاد و خانواده پر جمعیت متعلق به کسانی است که با چنین تصمیمگیری کاملا مخالف هستند.
پژوهشگر این مطالعه بر اساس یافتههای بهدست آمده میگوید: اگرچه تفاوتهایی در تمایلات باروری گروههای مذهبی شیعه و سنی دیده میشود، اما ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی نیز صرفنظر از تعلقات مذهبی، نقش تعیینکنندهای در تمایلات باروری ایفا میکند. بر همین اساس، موفقیت پایدار و فراگیر برنامهریزیها و سیاستگذاریهای معطوف به خانواده و فرزندآوری، نیازمند گسترش هر چه بیشتر توسعه و بهبود شرایط اقتصادی- اجتماعی میان همه افراد در سطح کل جامعه، صرف نظر از تعلقات مذهبی آنان است.
یافتههای این مطالعه زمستان سال ۱۳۹۹ به صورت مقاله علمی پژوهشی با عنوان «تحلیل جامعهشناختی تمایلات باروری و تعلقات مذهبی در ایران»، در فصلنامه علمی مطالعات فرهنگ-ارتباطات، وابسته به پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده است.
منبع: ایسنا