معاصرت با وحی
شب «کتاب تفسیر معاصرانه قرآن کریم» به همت مجله فرهنگی بخارا و با حضور استادان و چهرههای برجسته حوزه فلسفه، عرفان و قرآنپژوهی یکشنبه 19 اردیبهشت ماه در فضای مجازی برگزار شد. در این برنامه آیتالله سیدمصطفی محققداماد عضو فقیه و عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران، دکتر سیدحسین نصر سرویراستار کتاب، غلامرضا اعوانی رییس سابق موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، مصطفی ملکیان پژوهشگر فلسفه دین و ویراستار متن فارسی کتاب، منوچهر صدوقیسها استاد و پژوهشگر حکمت و عرفان اسلامی، انشاءالله رحمتی استاد فلسفه و مترجم کتاب به زبان فارسی و علی دهباشی سردبیر مجله فرهنگی بخارا سخنرانی کردند.
در ابتدای این برنامه علی دهباشی طی سخنان کوتاهی گفت که پیش از ترجمه این اثر به زبان فارسی به مناسبت انتشار متن انگلیسی کتاب با عنوان The Study Quran یکی از شبهای بخارا به این کتاب اختصاص پیدا کرده بود که طی این برنامه آیتالله سیدمصطفی محققداماد، دکتر سیدحسین نصر و دکتر نصرالله پورجوادی درباره جایگاه و اهمیت این اثر به ایراد سخن پرداختند. به گفته دهباشی پیشتر نیز شبهای قرآنی «تفاسیر عرفانی قرآن مجید»، «تفاسیر قرآن مجید»، «ترجمههای قرآن مجید»، «مثنوی و قرآن مجید»، «کتابت وحی»، «درخشش قرآن مجید در مغرب زمین»، «حافظ و قرآن مجید»، «سعدی و قرآن مجید»، «قرآن مجید و حافظ»، «قرآن و حافظ»، «قرآن و مثنوی» به همت مجله بخارا برگزار شده است.
در ادامه مهمترین بخشهای سخنان استادان حاضر در این برنامه را میخوانید.
روزنامهنگار
تفسیری که مطلوب ذائقه غرب و شرق است
سیدمصطفی محققداماد: بنده در جریان تالیف اصل کتاب The Study Quran بودم و به خاطر دارم که در یکی از سفرهایی که به واشنگتن داشتم حضرت استاد جناب آقای دکتر سیدحسین نصر تشریف آوردند و به من فرمودند که مدتهاست عدهای به من توصیه میکنند که ترجمهای از قرآن بکنم یا تفسیری از قرآن به انگلیسی تالیف کنم. عدهای، وقتی میگفتند همه تفسیر المیزان را به انگلیسی ترجمه کنیم، جناب آقای دکتر نصر گفتند که من در واقع دیدم که با این کار موافق نیستم، المیزان برای محیط غربی نوشته نشده است. لذا من موافقت نکردم، اما اخیرا عده زیادی به من فشار آوردند و من روی آن فکر کردم. به خاطر دارم که گفتند روزی بعد از نماز صبح استخاره با قرآن کردم و احساس کردم این وظیفهای است که برعهده من گذاشته شده است، آن روز میفرموند که این تصمیم را گرفتهام و بنا دارم که این کار را بکنم. آن زمان از من خواستند که به ایشان کمک کنم و دو مساله را از من خواستند: اولا گفتند که من تصمیم گرفتهام که این کتاب را غیر از ترجمه قرآن از حدود چهل تفسیر تلخیص کنم و در حاشیه این ترجمه بیاورم، اما مهمتر از آن یکسری مقاله در مورد قرآن بود که از افرادی درخواست کردند تا در برخی موضوعات قرآنی مقاله بنویسند. ایشان از من خواستند با عنوان مکتبهای کلامی و فلسفی که تحت تاثیر قرآن به وجود آمدهاند، مقالهای بنویسم. خواهش و پیشنهاد دیگر ایشان به من این بود که در آیات الاحکام به ایشان کمک کنم و نظارتی داشته باشم تا احیانا اشتباهی در ترجمه پیش نیاید. من هر دو امر را پذیرفتم. اولا آن مقاله را نوشتم و تقدیم ایشان کردم و خود ایشان با آن هنری که دارند ترجمه بسیار زیبایی از آن مقاله کردند و در پایان این کتاب که این مقالات آمده است، یکی از آنها مقاله بنده است. به هر حال حالا که این کتاب منتشر شده است من دیدم که کار بسیار عظیمی است که مشتمل بر چند کار مهم است. ابتدا مقدمهای که خود دکتر نصر سر ویراستار محترم دارند، البته خود ایشان تصمیم داشتند نقش سرویراستاری داشته باشند و خودشان ترجمه نکنند و از بهترین و متخصصترین اسلامشناسان آشنا با متن قرآن خواهش کنند تا هر کسی بخشی را برعهده بگیرد؛ نظر ایشان این بود. اولا مقدمهای بسیار فاضلانه در ابتدای این کتاب شریف نوشتهاند که مقدمهای بسیار خواندنی است. ترجمه قرآن هم ترجمه بسیار خوبی است البته از نظر سلیقه من ای کاش ترجمه را به نحو سنتی قدیمی و با الفاظی که متروک است انجام نمیدادند، این شاید سلیقه بعضی نباشد و اگر با لغتهای رایج امروز ترجمه میشد شاید بهتر بود؛ اما من داوری نمیکنم. غیر از ترجمه، تفسیر بسیار مهم است. تفسیر بسیار مهمی را از چهل تفسیر معتبر تلخیص کردهاند اعم از شیعه و سنی و در همه، رفرنسها و ارجاعات را دادهاند که مطالب را از کجا نقل کردهایم. این سه کار و کار چهارم همان مقالات ضمیمه است که از نویسندگان معتبر جهانی و از اسلامشناسان اعم از مسلمان و غیرمسلمان مقاله خواسته شده که درباره قرآن هر کسی مقاله عمیقی تالیف کرده و آوردهاند. کار پنجم این است که خود ایشان همه مطالب را ادیت کردهاند. یعنی مقالاتی که به انگلیسی نوشته نشده بوده و عربی بوده خود ایشان ترجمه کردهاند یا اگر به انگلیسی بوده، خود ایشان مجددا ادیت کردهاند؛ لذا نقش سرویراستاری ایشان در این کتاب مستطاب بسیار بسیار ارزنده و قابل تقدیر است و امیدوارم خداوند به ایشان عمر با عزت عطا کند. ما توفیق ایشان را از خداوند متعال میخواهیم تا این چهره درخشان اسلامی همیشه در خدمت به اسلام و قرآن موفق باشد، ایشان نوه شیخ فضلالله نوری است، گفت: سحرم هاتف میخانه ز دولت خواهی/ گفت برخیز که دیرینه این درگاهی… به هر حال از بیت علم و مرجعیت انتظار میرفت که این کار را انجام بدهند.
ترجمه تفسیر معاصرانه قرآن به زبانهای مختلف
سیدحسین نصر: بیست سال پیش ناشر معروف امریکایی Harper که در انگلستان و امریکا ناشر بسیار معتبری است و در زمینه ادیان نخستین ناشر زبان انگلیسی محسوب میشود، کتابی را به نام The Study Bible چاپ کرد. این کتاب مطالعه و تفسیر و بررسی کتاب مقدس مسیحیان اعم از عهد عتیق و عهد جدید بود. این کتاب بسیار مورد استقبال قرار گرفت، به دنبال آن Harper کتاب the study of the Torah یعنی کتاب مقدس یهودیها را درآورد که البته بیشترش عهد عتیق کتاب مقدس مسیحیان است و آن کتاب هم با موفقیت روبهرو شد. پس از آن Harper تصمیم گرفت برای سومین دین ابراهیمی یعنی اسلام این کتاب را نیز منتشر کند، بنابراین با من تماس گرفت و گفت ما تصمیم گرفتیم که کتاب The Study Quran را منتشر کنیم. من ابتدا از این کار امتناع کردم اما دیدم این مسوولیتی نیست که بتوانم از آن شانه خالی کنم، چون گفتند اگر شما این کار را نکنید ما این کتاب را در نخواهیم آورد. بنابراین به ناچار پذیرفتم اما این شرط را گذاشتم که هر فردی که میخواهد روی این کتاب کار کند باید مسلمان باشد. من گفتم جلدی که مربوط به مسیحیت است، همه نویسندگان مسیحی هستند و جلدی که مربوط به یهودیت است همه نویسندگان یهودی هستند. بنابراین اولین شرط من این است که همه افرادی که در این کار شرکت خواهند کرد و به واسطه خود من انتخاب خواهند شد مسلمان باشند و شما هیچ اعتراضی به این امر نکنید. آنها هم بالاخره قبول کردند. بنده هم سه کمکویراستار انتخاب کردم: آقای Joseph E. B. Lumbard، آقای Caner K Dagli و خانم دکترMaria Massi Dakake. برخی از این افراد زاده غرب و برخی هم زاده جهان اسلام هستند. من از افراد مختلف در عالم تسنن و تشیع مانند استاد محققداماد خواهش کردم که مقالاتی هم از جوانب مختلف قرآن داشته باشیم. به هر حال این کتاب بعد از 10 سال درآمد و خیلی سریع جای کتاب قرآنی سعودی را در حوزههای علمیه و دانشگاهی را گرفت و در دانشگاههای امریکا در کرسیهای اسلامشناسی این کتاب تدریس میشود. در انگلستان نیز این کتاب جای خود را با وجود ترجمههای دیگر باز کرده و به زودی هم به زبان فارسی و ترکی منتشر میشود. سپس در هندوستان به دو زبان محلی تعدادی از دانشمندان مشغول ترجمه آن هستند و قرار است کتاب به زبان اسپانیولی و سایر زبانها ترجمه شود. البته این کتاب باید به زبان فرانسه با توجه به گستره وسیع آن در کشورهای مختلف ترجمه شود.
مقالات تکمیلی کتاب بسیار مفیدند
غلامرضا اعوانی: این کتاب علاوه بر ترجمه و تفسیر قرآن مقالاتی هم درباره جوانب مختلف قرآن دارد. همانطور که میدانید غربیها درباره قرآن کار کردند اما کارهای آنها اغلب لغوی بوده و در واقع مباحث ایمانی و معنوی نبوده و ربطی به قرآن ندارد. بنابراین این کتاب ترجمه و تفسیر در زبان انگلیسی را احیا کرده است. هارپر از ناشران بزرگ خارجی این کتاب را منتشر کرده و دکتر نصر انتخاب بسیار خوبی برای این اثر بوده است، چراکه ایشان بیش از 50 کتاب به زبان انگلیسی دارد که هر کدام یک شاهکار است. البته دکتر نصر هم شرط مسلمان بودن را برای ویراستاران گذاشته و همه این چهار نفر از بهترین دانشگاهها فارغالتحصیل شدند و در فن تحقیق در حد کمال هستند. بنابراین در این کتاب، این ویژگی دیده میشود. حتی چاپ این کتاب در امریکا صورت نگرفته و ناشری در ایتالیا که بهترین چاپ را دارد این اثر را منتشر کرده است. در این کتاب مقالات دیگری نیز درباره اخلاق در قرآن، حقوق بشر در قرآن و… مورد توجه قرار گرفته که بسیار قابل تقدیر است. این کتاب قرار است در هشت جلد منتشر شود و دکتر انشاءالله رحمتی هم زحمات زیادی برای ترجمه این کتاب کشیده است.
تفسیری که فاقد کلام متجددان است
مصطفی ملکیان: چند نکته مهم درباره ارزش داوری این تفسیر هم قابل توجه است: این تفاسیر فقط با مشرب سنتگرایانه گردآوری شدهاند بنابراین تقریبا هیچ نکتهای در این تفسیر نمیبینید که در آن سخنی از تجددگرایان دینی یا بنیادگرایان باشد و اگر بخواهم نظرم را درباره این تفسیر بیان کنم باید بگویم که این تفسیر در محدوده خودش بهترین است، اما از لحاظ اینکه آن دو دسته تفاسیر در آن نیامده است که البته نیامدن آنها مسلما از نظر سرویراستار و نویسندگان وجهی داشته است؛ از این لحاظ این تفسیر دارای نقصان است. سرویراستار محترم در مقدمه کتاب به دو نکته اشاره کردهاند که چه بپذیریم و چه نپذیریم، این دو نکته نشان میدهند که ایشان درصدد بودهاند تا یک علت مخففهای برای این نوع نقصان پیدا کنند: نکته اول اینکه بیان کردهاند اصولا بیشتر مسلمین در طول تاریخ سنتگرا بودهاند نه تجددگرا و بنیادگرا. نکته دوم اینکه اصلا فهم درست از قرآن را فقط سنتگرایان دارند و آن دو دسته دیگر فهم درستی از قرآن و فرهنگ دینی ندارند. دکتر نصر این دو نکته را دو علت مخففه تلقی کردهاند که در حقیقت چرا آن دو دسته تفاسیر در این اثر ملحوظ نشدهاند.
همه ویراستاران کتاب مسلمانند
منوچهر صدوقیسها: آقای دکتر نصر به نحوی که در مقدمهشان در این کتاب فرمودهاند اولین شرطی که کردهاند بعد از قبول سرویراستاری این کتاب، این است که تمام همکاران ایشان باید مسلمان باشند. این در ظاهر شاید برای خیلیها مطلب مهمی به نظر نیاید اما در نفسالامر مخصوصا در ساحت کارهای قرآنی کاری فوقالعاده مهم است. فرصت نیست کامل مطلب را بازکنم و اشارهوار عرض میکنم. ما از مستشرقین تراز نخستین اروپایی- مستشرقین بزرگ این اواخر نوعا اروپایی بودند و شاید هنوز هم همینطور باشد؛ اینکه گفتم اروپایی، مطلق کنیم و بگوییم اصلا مستشرقین غربی؛ از تراز اولاینها آثاری میبینیم به ویژه در حوزه عرفان و فلسفه که به معنایی از مظاهر قرآن کریم هستند؛ مطالب عالیه فخیمی را ارایه میکنند، اما گاهی حرفی میزنند که انسان با سر از آسمان به زمین میخورد، یک نمونه را عرض میکنم: نیکلسون که مستغنی از توصیف و تعریف است در شرح مثنوی و جاهای دیگر مطالب عالیهای ارایه میکند و دفعتا میگوید: محمد در کتابش میگوید… این برای ما قابل تحمل نیست. در نفسالامر هم قابل تحمل نیست. او گناهی ندارد و فرهنگ او این است. او غیرمسلمان است. اگر لاییک هم نباشد مسلمان نیست. انتظاری از آنها نمیرود. اما عرض میکنم برای ما قبح نفسالامری پیدا میکند. حالا شما مطلب را به ساحت قرآن کریم برگردانید و ببینید که یک مستشرق تراز نخستین که وارد هم هست در قرآنیات، ولی این شرط هم را دارد که غیرمسلمان است؛ چگونه میتواند تفسیر قرآنی بکند که مطابق نفسالامر باشد و مقبول ما باشد… این مساله فوقالعاده مهمی است. حسن دیگر این کار این است که همکاران مسلمان ایشان از نحله خاصی انتخاب نشدهاند. چه به لحاظ کلامی و عرفانی و فلسفی سعی کردهاند همکارانشان از یک نحله و جمعیت خاصی نبوده باشند. این هم درباره قرآن کریم که حاوی جمیع معارف ما است مهم است. یک شخصی یا یک عدهای میخواهند مثلا درباره یک متن عرفانی محض صحبت و تحقیق کنند. کسی میخواهد روی فصوص الحکم محی الدین کار کند- اگر اولا و بالذات سبقه عرفانی داشته باشد، کافی است. اما قرآن اینطوری نیست و صرف عرفان و حکمت نیست. قرآن منبع جمیع معارف ما است. این است که شخصی که حامل یک رقم معرفت خاصی است، فرضا فقط فقیه، فیلسوف یا عارف است یا اخلاقی است چنین کسی نمیتواند درباره قرآن کریم آنچنان که میباید و میشاید کار کند و کارش را ارایه کند. باید اشخاصی کار کنند لابشرط در عین حال به شرط شی، یعنی در عین حال که تخصصهایی دارند و بیشتر تخصصشان را در ساحت کار خود به کار میبرند، در عین حال نسبت به علوم حالت لابشرطی هم داشته باشند. یعنی که اگر فرضا کسی اهل عرفان است صرفا از نظر عرفانی به قرآن کریم نگاه نکند که نمیتواند هم بکند. این خصیصه خوب هم در این کتاب شریف مراعات شده است.
ویراستاران اثر، از متفکران برجستهاند
انشاءالله رحمتی: دکتر سیدحسین نصر نامآورترین شخصیت مسلمان در جهان غرب است و این یک توفیق است که نصیب ما شده که در این کتاب مشارکت داشته باشیم. سرویراستاران کتاب به وحیانیت قرآن اعتقاد دارند و از متفکران برجسته این حوزه هستند. به هر حال کاری که در کل اثر انجام شده تفسیر است. اما اینکه چرا عنوان تفسیر معاصرانه قرآن برای این کار انتخاب شده؛ چون هنوز هم فکر میکنم «قرآن شناخت» برای بیان محتوای این کتاب تعبیر رسایی نیست. ضمن اینکه رعایت امانت هم شده، چراکه در عنوان فرعی کتاب عنوان «ترجمه و تفسیر» آمده است. پس انتخاب کردن عنوان تفسیر برای این کتاب خلاف شرط رعایت امانت نیست. در عین حال عنوان «تفسیر معاصرانه» هم در مقدمه دکتر نصر به کار رفته است و ایشان میگوید این کتاب به زبانی معاصرانه و برمبنای عالیترین سطح پژوهشی به تحریر درآمده است. منظور ایشان این نیست که زبانش معاصر است بلکه منظورش این است که قالب و نگرش آن معاصرانه است. پس در اینجا هم به این نکته توجه شده است خود نویسندگان اثر هم میخواستند کارشان معاصرانه باشد. باید تلاش کنیم قرآن پاسخگوی نیازهای ما باشد و معاصرت داشته باشد. در این تفاسیر مدرن با دو نگرش در قرآن مواجه هستیم؛ در یکی تلاش میشود از اصالت تاریخ در آن استفاده شده و مطالعات تاریخشناسانه و باستانشناسانه بهکار گرفته شود. از سوی دیگر به لحاظ فهم نیز وقتی اعتقادات اسلامی میخواهد تفسیر شود، تحت تاثیر مکاتب فکری جدید فهمیده میشود و از مارکسیسم تا لیبرالیسم میتواند در مقام فهم قرآن به کار گرفته شود. در اینجا جای یک تفسیر دیگر خالی است که ما به آن نیازمندیم یعنی تفسیری که برخلاف تفسیرهای سنتی واقعیت مدرنیسم را فهمیده باشد اما آن را حقیقت نداند. اگر این اتفاق بیفتاد در مواجهه با قرآن نوعی تفسیر از قرآن ارایه میکنیم که نه سنتی است و نه مدرن.
تهیه و تنظیم: صدرا صدوقی
منبع: روزنامه اعتماد