راهی که امام موسی صدر نشان داد
گفتگو و دیالوک این که امروزه در همه جا از آن صحبت می شود صرفاً گفتگوی فلسفی و کلامی با مسیحیان غرب نیست که بعضاً حاصل چندانی هم ندارد. مهمتر آن است که گفتگو و تعامل را از گروه های دینی متفاوت در داخل منطقه خود آغاز کنیم. نتایج آن مطمئناً کمتر از نتایجی نیست که در گفتگوی با غربیان به دست می آوریم.
امروزه بیش از هر زمان دیگری به تأمل درباره تجربه امام موسی صدر در طی زمان حضورشان در لبنان نیاز داریم و اینکه طرز تفکر و روش برخورد و منطق رفتاری ایشان در لبنان چگونه بود و چرا تا این مقدار تأثیر گذار و تعیین کننده شد.
بدون شک مهمترین عامل موفقیت ایشان ارتباط وسیع و گسترده با گروههای مختلف دینی و مذهبی بود و اینکه توانست احترام و اعتماد آنان را برانگیزد. اگر چه در نهایت هدف ارتقاء موقعیت و منزلت جامعه شیعه لبنان بود، اما این مهم از طریق تعامل فعال با بخشهای مختلف جامعه چند فرهنگی و چند قومی و چند دینی و مذهبی لبنان سرانجام یافت.
نکته اصلی در همین جا است. ایشان به درستی تشخیص داد که در زمان و مکانی زندگی میکند که نمیتواند صرفاً در چارچوب جامعه شیعه و بدون توجه به دیگران، فعالیت کند و موفق شود. و به درستی احساس کرد که برای دفاع از حقوق شیعیان می باید با بخش های مختلف جامعه فعال لبنان در تماس باشد. البته در زمینه ارتباط با دیگران از سعه صدر برخوردار بود. گروههای مسیحی و غیرمسلمان را استثناء نکرد و به احتمال فراوان همین سیاست و همین تعامل بود که به موفقیت شگرف ایشان انجامید.
با اطمینان میتوان گفت اگر ایشان در کشوری عربی که فاقد اقلیت مسیحی بود فعالیت میکرد و یا ارتباطش تنها با گروههای اسلامی بود، نمیتوانست به موقعیتی که خود بدان نائل شد و جامعه شیعیان را بدان رسانید، نائل شود. چرا که این تنوع ارتباط، خود موجب گشایش بیشتر گروههای اسلامی نسبت به ابتکارهای ایشان گردید.
قابل انکار نیست که پختگی سیاسی آقای صدر نیز مرهون همین تعاملات بود. همچنانکه پختگی سیاسی حزبالله لبنان هم نتیجه همین روح تعامل و همکاری با گروهای مختلف و منجمله مسیحیان است. در بین احزاب و تشکلهای موجود در جهان عرب که در عین حال به خط مشی مقاومت معتقد و ملتزم هستند، هیچیک بلوغ فکری و رفتاری حزب الله را ندارند. عوامل فراوانی در این جریان موثر بوده و هست. اما بدون تردید یکی از مهمترینش تمایل جدی آنها به گفتگو و تعامل با دیگران و از جمله گروههای مختلف مسیحی است. از مارونیها و شاخههای مختلفش گرفته تا کلیساهای متنوع و متعدد ارتدوکس موجود در لبنان.
اما اینکه چگونه میتوانیم از تجربه ایشان در شرایط امروز بهره جوییم.
اجازه دهید صریحتر صحبت کنم. در منطقه وسیع ما مجموعهای از کشورهایی قرار دارد که از بیثباتی سیاسی و اجتماعی و اوج گیری تعصب و خشونت رنج میبرد. چه همسایگان خاورمیانه ای و عرب ما و چه همسایگان شرقی ما. بدون شک بخشی از مشکل به دلیل دخالتهای خارجی است، اعم از آنکه از بیرون منطقه باشد و یا از کشورهای منطقه. اما بخش مهمی از آن به دلیل فقر فکری و فرهنگی و خشک اندیشی و جمود دینی و مذهبی و عدم تنوع اجتماعی است.
حضور اقلیت مسیحی خصوصاً در کشورهای عربی و امکان نقشآفرینی آنها علیرغم مشکلاتی که میتواند در بر داشته باشد، در نهایت به نفع تنوع و غنای اجتماعی و فرهنگی است. آن تنوعی که مانع از حاکمیت مطلق تعصبهای دینی میشود. تعصبهایی که نه تنها علیه غیر مسلمانان، بلکه علیه قاطبه مسلمانان است. آیا نه این است که پس از آغاز بهار عربی در شمال آفریقا عموم آثار دینی و قبر اولیا و عرفای موجود در این منطقه با خاک یکسان شد. و نه این است که به دلیل تسلط یک گروه کوچک متعصب بسیاری از عالمان و روشن اندیشان مسلمان از ترس لب فرو بستهاتد.
در اینجا سخن از مسیحیان تبلیغ کننده نیست. حضور آنان مطلقاً به زیان ثبات و آرامش اجتماعی است و موجب برانگیختن تعصبات میشود. سخن در مورد مسیحیانی است که در این منطقه ریشه تاریخی دارند و بخشی از میراث قدیم و حتی جدید کشورهای عربی را شکل دادهاند. به میراث و هویت ملی و قومی خود تکیه دارند و بدان افتخار میکنند و عموماً و بلکه کلاً فاقد تمایلات تبشیری هستند. اینان حتی در برابر کلیساهای غربی که خواهان الحاق آنها به کلیساهایشان هستند، مقاومت کرده و می کنند.
حضور این مسیحیان در مجموع به سود ما و به سود همه مسلمانانی است که به دور از تعصبات سلفیگونه به اسلام معتقد و ملتزماند. متأسفانه در طی سالهای اخیر و خاصه در طول سه سال اخیر تعداد قابل توجهی از مسیحیان مهاجرت کرده و عده فراوانی در صدد مهاجرت میباشند. و این به سود تعادل اجتماعی و فرهنگی منطقه نیست.
این نکته به دلایل بسیار بیشتری برای ما از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار است. بهتر است در اینجا به علت سوء تفاهم هایی که می تواند ایجاد کند، به این دلایل اشاره نشود. اما لازم است در این زمینه ها بیشتر بیندیشیم. خلاصه عرض کنم، آن عراق و لبنان و سوریه و حتی مصری بیشتر به نفع ما و در نهایت در کنار ما است که اقلیت مسیحیاش شأن و منزلتی متناسب با وزن تاریخیاش داشته باشد و اصولاً آن منطقهای عملاً بیشتر به نفع ما است که مسیحیانش نقشی در خور داشته باشند.
اندیشه و فقه اسلامی در قلمرو اهل سنت در حال حاضر به عللی فاقد ابزارهای کنترل کننده برای روی آوری به افراطیگرایی عملی و اعتقادی است. این کنترل از طریق نصیحت و انتقاد و احیاناً برخورد قابل حصول نیست، باید ترکیب نیروهای اجتماعی به گونهای باشد که روی آوری به افراطیگری را مانع شود و یا لااقل تضعیف کند. بدون شک در این میان عوامل دیگر و از جمله به افزایش سطح علم و آگاهی و مبارزه با بیسوادی و فقر فرهنگی را سهمی اساسی است. همچنانکه نباید اهمیت و اولویت توسعه اقتصادی و اجتماعی و آموزشی را از نظر دور داشت.
اما در نهایت باید بپذیریم که حضور آنها و حضور فعال اجتماعی و فکری و فرهنگی آنها به سود ما است و این در صورتی تحقق می یابد که تعاملی واقعی به همراه احترام و اعتماد وجود داشته باشد. موفقیت آقای صدر عمدتا به همین علت بود. لازم است در تجربه ایشان تأمل کنیم و با الهام از آن و با توجه به شرایط امروز سیاست جدید تعاملی و گفتگویی خود را تدوین و اعمال نمائیم.
گفتگو و دیالوک این که امروزه در همه جا از آن صحبت می شود صرفاً گفتگوی فلسفی و کلامی با مسیحیان غرب نیست که بعضاً حاصل چندانی هم ندارد. مهمتر آن است که گفتگو و تعامل را از گروه های دینی متفاوت در داخل منطقه خود آغاز کنیم. نتایج آن مطمئناً کمتر از نتایجی نیست که در گفتگوی با غربیان به دست می آوریم. در موقعیت موجود که متأسفانه عموم گروه های فعال اجتماعی و سیاسی موجود در صحنه منطقه که اکثراً تحت تأثیر اندیشه سلفیان و تبلیغات ضد ایرانی و ضد شیعی آنان قرار دارند، پرداختن به آنچه گفت آمد یک ضرورت است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
متن سخنرانی دکتر محمد مسجد جامعی در دانشگاه ادیان و مذاهب به مناسبت یادبود اولین حضور و سخنرانی امام موسی صدر در کلیسای «کبوشین» لبنان.
گفتگو و دیالوک این که امروزه در همه جا از آن صحبت می شود صرفاً گفتگوی فلسفی و کلامی با مسیحیان غرب نیست که بعضاً حاصل چندانی هم ندارد. مهمتر آن است که گفتگو و تعامل را از گروه های دینی متفاوت در داخل منطقه خود آغاز کنیم. نتایج آن مطمئناً کمتر از نتایجی نیست که در گفتگوی با غربیان به دست می آوریم.محمد مسجدجامعی