حاکمان به دنبال خنثی کردن هدف عزاداری بودهاند؛ در گفتوگو با صحتی سردرودی
محمدعلی خرمی: عزاداری به ویژه عزاداری برای حضرت سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، به یکی از مناسک هویت توده شیعه تبدیل شده است. شیعیان در بسیاری از نقاط کشورهای اسلامی به ویژه در ایران، در طول سال به عزاداری و سوگواری برای شهید کربلا میپردازند و حتی نام و ذکر حسین علیه السلام در سالروز شهادت سایر معصومین علیهم السلام هم متداول است.
محمد صحتی سردرودی، نویسنده و عاشوراپژوه در گفتگو با دین آنلاین، عزاداری برای شهیدان کربلا را مورد تاکید امامان شیعه دانست و هدف از این عزاداریها مبارزه با ظلم و فساد دین دولتی دانست و گفت سلاطین و پادشاهان در طول تاریخ تلاش کردهاند با مصادره به مطلوب، عزاداری را از اهداف خود دور کنند.
خاستگاه عزاداری سیدالشهداء چه زمانی بوده است؟
عزاداری از همان عصر عاشورا با عزاداری خانواده پیامبر شروع شد. امام سجاد خودش نخستین ذاکر امام حسین بود و در هر موقعیتی از مظلومیت پدرش یاد میکرد. موقع آب نوشیدن میگریست. موقع ذبح حیوان میگریست. ائمه بعدی ما هم همه ذاکر امام حسین بودند و اصرار داشتند مظلومیت امام حسین فراموش نشود.
این عزاداریها جنبه سوگواری داشت یا اهداف دیگری از آن دنبال میشد؟
اهداف دیگری بود. متاسفانه امروز جای وسیله و هدف عوض شده و این از نظر جامعه شناختی یک انحراف است. عزاداری راه است که ما را باید به مقصد برساند. ولی ما ذوق زده در راه ماندهایم و این بلای امروز عزاداریها است.
آنقدر از اهمیت وسیله و ثواب آن گفته شده که مردم گمان کردهاند عزاداری هدف است.
عزاداری در عصر ائمه سه صورت داشت: بکاء و گریاندن، زیارت سیدالشهداء و مرثیه سرایی و شعر در جمع. اما همه اینها وسیله و راهی برای رسیدن به اهدافی بودند. در طول تاریخ و به ویژه در زمان ما، مقصد، مقصود فرض شده است.
این اهداف چه بوده است؟
با توجه به مستندات و روایات موجودی که از وارثان عاشورا نقل شده سه هدف برای عزاداری میتوان برشمرد: یکی ذکر و یادآوری و پیشگیری از فراموشی بوده است. با عزاداری به دنبال حفظ حافظه تاریخی بودند و این تلاش برای رسیدن به دو هدف دیگر انجام میشد. یعنی این هدف مقدمه دو هدف دیگر است.
دومین هدف افشای نفاق بنی امیه و رسوا سازی دین دولتی بود. تحقق این هدف سخت بود و هزینه داشت. حکومتها با تحقق این هدف مبارزه میکردند و هرکسی که میخواست دین دولتی را رسوا کند را به زندان میانداختند و حقوقش را از بیت المال قطعه میکردند و حتی او را میکشتند. انسانهای شجاع و فهیم و فعالان اجتماعی به این هدف بها میدادند و توده به خاطر هزینهزا بودن از آن فاصله میگرفتند. یکی از کسانی که در این راه هزینه داد، کمیت اسدی بود. او شاعر شیعه و سراینده هاشمیات است. اشعار کمیت افشاکننده نفاق بود.
سومین هدف هم حمایت از مظلوم و مبارزه با ظلم و ظالم بود. امام حسین سیدالمظلومین است و یاد او زنده نگه داشته میشد تا در پناه آن با ظالم مبارزه شود؛ به ویژه با ظلمی که به نام دین، به مردم تحمیل میشد. یعنی مبارزه با استبدادِ مذهبی و ظلمهایی که با تزویر تقدس پیدا کرده بودند. ائمه تعمد داشتند که به امام حسین علیه السلام لقب «شهید مظلوم» یا «مظلوم شهید» را بدهند. این عبارت مظلوم پر معنا بود. در روایتهایی داریم که ذکر و یادآوری مظلوم یا زیارت مظلوم را فراموش نکنید. این عنوان بار معنایی دارد. یعنی این باید یک قاعده باشد. این زیارت و یادآوری، همان بیان امیرالمؤمنین علیه السلام است که «کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً»؛ قرار بود با این عزاداریها پیروان امام حسین حامی مظلومان و خار چشم ستمگران باشند. اما متاسفانه آنقدر به وسیله چسبیدند که اهداف فراموش شد.
مستنداتی درباره دنبال شدن این سه هدف توسط اهل بیت علیهم السلام وجود دارد؟
امام صادق علیه السلام با شیعه عراقی صحبت میکند. از او میپرسد آیا به زیارت امام حسین علیه السلام میرود یا خیر. او میگوید دور از چشم ظالمان و شرطههای حکومت گاهی توفیق پیدا میکنیم. اینجا مباحث دیگری در محضر حضرت مطرح میشود. اما وقتی مهمان عراقی میخواهد برود حضرت با صدای بلند به او میگوید «لا تدع زیارت المظلوم»؛ یعنی سعی کن همیشه به زیارت مظلوم بروی و آنی که عندالله ثواب دارد همین است. عزاداری وقتی فایده دارد که حمایت از مظلوم باشد و ظالمان را رسوا کند.
حمایت ائمه از شاعرانی که اشعار هدفدار و معنادار میگفتند نیز دلیل دیگری است. کمیت اسدی با صراحت با بنی امیه مبارزه میکند. او متولد سال 61 است و شصت سال هم عمر میکند. بنی امیه برای سر او جایزه تعیین کرده بود. چندبار از زندان فرار کرد و در کوهها زندگی میکرد. اما از همانجا اشعارش را منتشر میکرد و مخفیانه به ملاقات ائمه میآمد. امام سجاد، امام باقر و امام صادق او را تأیید کرده بودند.
فاطمه بنت الحسین علیهما السلام جوانان بنی هاشم را مأمور میکند تا برای او کمکی جمع کنند. خانه به خانه بنی هاشم را میروند و حتی زنان طلاجات خود را به کمیت اهدا میکنند. کمیت را دعوت میکند و میگوید اینها کمک زندگیات باشد. کمیت گریه میکند و میگوید من اگر دنبال دنیا بودم کسانی را میستودم که دنیا در دست آنهاست. من این اشعار را برای آخرتم گفتهام.
سرانجام سربازان بنی امیه با شمشیر او را تکه تکه میکنند. انشاء شعر برای امام حسین هزینه داشت و بسیار جدی و هدفمند بود. یک مستشرق آلمانی در کتاب علل سقوط بنی امیه، میگوید اشعار کمیت بیشترین تأثیر را در سقوط بنی امیه داشت. او از اولین شاعرانی است که در هاشمیات خود میگوید مسلمانان پرچمهای سیاه را برافرازید، ما در عزای حسین هستیم که مظلومانه شهید شد.
او در اشعار خود مسلمانان را متهم به قتل امام حسین میداند و میگوید مسلمانان دو دسته شدند، گروهی با شمشیر به جنگ حضرت آمدند و او را کشتند و عدهای هم نشستند و گریه کردند؛ اینها هم شریک قتل حسین هستند. این اشعار، جاندار و اجتماعی و تکان دهنده است.
چه موانعی باعث شد که این اهداف محقق نشد؟
این اهداف هزینه داشت. انسان رفاه طلب و راحت طلب است. لذا اکثریت از سر تنبلی و تن آسایی در تاریخ به این عرصه وارد نشدند و فقط گفتند کاری کنیم که فراموش نشود. قضیه را تاریخی و طایفهای کردند. این روش عزاداری را از کارایی انداخت.
انسانها نمیخواهند برای خود دردسر درست کنند. در طول تاریخ یک ابوذر غفاری داریم. همیشه هم همینطور بوده است.
علت مهم دیگر موجسواری حکومتها بود. حکومتها زمام عزاداریها را به دست گرفتند. اولین کسی که سوار موج عزاداری شد و آن را به نفع ریاست خود مصادره به مطلوب کرد مختار بود. او جنایتهایی انجام داد که روی جانیان عاشورا را سفید کرد. او انسانها را زنده زنده میسوزاند و آنها را به صلیب میکشید. افراد را زنده زنده مُثله و پاره پاره میکرد. او در انتقام افراط کرد. بعد هم بنی عباس سوار بر موج شدند. آنها با شعار «الرضا من آل محمد» قیام کردند و بعد از به دست گرفتن قدرت، روی بنی امیه را سفید کردند. ستم آنها تاجایی پیش رفت که آن شاعر شیعی گفت «یا لیت جور بنی مروان دام لنا/ و کان عدل بنی العباس فی النار»؛ «ای کاش! ظلم و ستم مروانیان بنی امیه بر ما تداوم مییافت و این عدالتِ بنی عباس، میرفت به دَرَک!».
ناصرالدین شاه، با استبداد خود پنجاه سال ایران را به خاک سیاه نشاند. امیرکبیر را که یک شخصیت بینظیر در تاریخ ایران بود به شهادت رساند. این ظالم، بزرگترین تکیه و حسینیه را در تهران ساخت و برای حرم امام حسین هزینههای سنگینی را انجام داد. خودش سردمدار عزاداری بود.
رضاخان میرپنج هم در عزاداریها سوار موج میشد. حاکمان جور، پیش از فرارسیدن ماه محرم و صفر در اتاقهای فکر خود، نقشه میریختند که چگونه عزاداریها را خنثی کنند. بهترین راه برای رسیدن به این هدف این بود که عزاداریها را مصادره کنند. خودشان مراسم برپا میکردند و خودشان در آن مراسم اشک میریختند و فیلم بازی میکردند. با این کار، خودشان را در چشم مردم مسلمان، مؤمن و محب اهل بیت جلوه میدادند و از سوی دیگر، اهداف عزاداریها را که همان افشای فساد دین سیاستزده و دین دولتی و مبارزه با ستمگر و ظالمان بود خنثی میکردند. وقتی که ظالم در جایگاه برگزار کننده مراسم مینشیند، این کار مصادره به مطلوب کردن یک وسیله مقدس است. و این مصیبت هنوز هم ادامه دارد و حسین سوگمندانه مظلوم باز مظلوم است.