کتابی که کشف حجاب را خواسته خود زنان میداند
روایت اغلب کتابهای منتشر شده درباره واقعه کشف حجاب در دوره پهلوی این است که ممنوعیت حجاب بر زنان آن روز جامعه ایران تحمیل شده و تنها متجددان و قشر فرنگیمآب جامعهخواهان آن بودهاند، اما کتاب “کشف حجاب؛ بازخوانی یک مداخله مدرن” در پی بیان آن است که دولت پهلوی اول از طریق زور و پلیس، کشف حجاب را مصادره کرد و با سوءاستفاده از این خواسته جامعه زنان، سعی در مصادره آن برای رهایی از بحران مشروعیت خود کرد و سوار بر موجی شد که در جامعه از سوی زنان ایجاد شده بود.
آیا کشف حجاب در دوره پهلوی تنها واقعهای حکومتی برای فشار به زنان مسلمان بود تا حجاب اسلامی خود را بردارند و رضاخان با این بهانه میخواست لائیسیته آتاتورک را در ایران اجرایی کند؟ یا آنکه دولت پهلوی با اجبار به کشف حجاب خواست مشروعیت خود را از طریق پیگیری خواسته بخشی از زنان که در پی کشف حجاب خود بودند، دنبال میکرد؟ دیگر آنکه آیا میان واقعه کشف حجاب و جریان روشنفکری در آن دوران نسبتی میتوان یافت؟
در این میان، خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، به سراغ کتاب «کشف حجاب» نوشته فاطمه صادقی رفته که در آن میکوشد با بهره بردن از اسناد مختلف، پیشفرضهای موجود درباره کشف حجاب را بررسی و با این روایت پذیرفتهشده در تاریخ ایران که کشف حجاب، تغییر اجباری صرف از سوی رضاشاه بود، مقابله کند.
فاطمه صادقی معتقد است: کشف حجاب در ایران دوره پهلوی اول اقدامی بود که نه تنها وضعیت زنان را تغییر داد بلکه جامعه را نیز عمیقاً دگرگون کرد. اجرای این سیاست هفت سال طول کشید.
کتاب حاضر، به بازخوانی و نقد و تحلیل این واقعه از زوایای جدید اختصاص دارد. نگارنده تلاش کرده تا با بهرهبردن از اسناد مختلف ابهامات، اشتباهات، پیشفرضها و داوریهای موجود درباره کشف حجاب را مورد مطالعه قرار دهد و همچنین به بازسازی واقعبینانه و همچنین دیدگاه فاعلیت زنان در آن و رابطه تاریخ و عکس بپردازد.
آنچه در این پژوهش مورد اهمیت است، نخست سیاستهای عملی درباره کشف حجاب است، دوم بازتابها و تاثیرات آن در داخل و خارج و در نهایت، روایتها و بازنماییهایی است که با دید منفی و مثبت از این واقعه به ثبت رسیده است.
این کتاب در شش فصل با عناوین «پسزمینه مشروعیت اضطراری»، «واقعه کشف حجاب»، «حذف فاعلیت زنان و بحران مشروعیت»، «مساله حجاب در ترکیه و آسیای مرکزی»، «حجاب و کشف حجاب از چشم غربی» و «تاریکنگاری، بازنمایی کشف حجاب» تنظیم شده است.
به بیان خود نویسنده، مهمترین کاری که در این کتاب انجام شده، کشیدن خط بطلانی بر روایتهای تکراری در آثار منتشر شده در این رابطه و نشان دادن تحریفات صورت گرفته در تواریخ نوشته شده پیرامون آن است. برای مثال، در واقعه کشف حجاب اساساً فاعلیت زنان دیده نشده است و روایتی پدرسالارانه، جانبدارانه و یکسویه از آن صورت گرفته که دولتها از آن به نفع خود سود بردهاند؛ به بیانی دیگر دولتهای قبل و بعد از انقلاب از این جریان مصادره به مطلوب کردهاند. نمونه دیگر اینکه کشف حجاب در اصل به معنای برداشتن پوشش از صورت بوده است. در تاریخ ایران، زنان بسیاری خواهان برداشته شدن روبنده از صورت خود بودهاند و صحت این موضوع را بر اساس اسناد بسیاری میتوان تایید کرد.
فاطمه صادقی در این کتاب سعی میکند از داوریهای یکسویه فاصله بگیرد و در عین حال ریشهها و تحلیل درستی در اینباره به خواننده ارایه دهد. او حتی در بررسی انگیزهها و ایده اولیه این ماجرا هم سعی کرده است روایتهای مختلف را بررسی کند، برخلاف تصور عمومی که رضاشاه بعد از دیدار با آتاتورک و سفر به ترکیه یک شبه قزاقها را روانه کرد تا حجاب و روبنده از سر و صورت زنان بکشند، عناصر دیگر دخیل در این تصمیمگیریها را هم مطرح و بررسی کرده است.
نگارنده به زعم خودش سعی دارد تاکید بر تاریخ اجتماعی را در برابر تاریخ سیاسی قرار بدهد و تصویری برای خوانندهاش بسازد که یک سره نمیکوبد. نویسنده کتاب را با تکیه بر اینکه بحث کشف حجاب با هدفی فراتر از بحث آزادی زنان در دستور کار دولت پهلوی اول قرار گرفت، پیش میبرد. کمااینکه تا پیش از آن تاریخ هرگز به زنانی که میخواستند پوشش خود را تغییر بدهند اجازه ظهور داده نشده بود.
چاپ نخست کتاب «کشف حجاب: بازخوانی یک مداخله مدرن» تالیف فاطمه صادقیگیوی، در 106 صفحه، شمارگان دو هزار نسخه و بهای چهارهزار و 900 تومان از سوی انتشارات نگاه معاصر چاپ و روانه بازار نشر شده است.
روایت اغلب کتابهای منتشر شده درباره واقعه کشف حجاب در دوره پهلوی این است که ممنوعیت حجاب بر زنان آن روز جامعه ایران تحمیل شده و تنها متجددان و قشر فرنگیمآب جامعهخواهان آن بودهاند، اما کتاب “کشف حجاب؛ بازخوانی یک مداخله مدرن” در پی بیان آن است که دولت پهلوی اول از طریق زور و پلیس، کشف حجاب را مصادره کرد و با سوءاستفاده از این خواسته جامعه زنان، سعی در مصادره آن برای رهایی از بحران مشروعیت خود کرد و سوار بر موجی شد که در جامعه از سوی زنان ایجاد شده بود.