آینده پرچالش الازهر در امارت اسلامی طالبان
این روزها هیچ کس نمیداند آینده افغانستان چه میشود، دانشآموزان افغانستانی به ویژه دختران نمیدانند سرنوشتشان چیست، مرکز الازهر تعطیل شده است؛ مأموریتی برای هیئت الازهر در کابل تعریف نشده و شیوخ این مرکز تصمیمگیری را به مسئولان واگذار کردهاند.
یکشنبه ۲۴ مردادماه(۱۵ آگوست ۲۰۲۱) بود که به دنبال فرار «اشرف غنی» و فروپاشی ارتش آمریکایی افغانستان، نیروهای طالبان وارد کابل شدند و دولت و ارتشی که آمریکا ۲۰ سال برای تأسیس، استقرار و تثبیت آن کار کرده بود، از هم فروپاشید.
خیابانهای کابل به دلیل عجله شهروندان به سمت فرودگاه کاملاً بسته شد، برخی حتی اتومبیلهای خود را ترک کرده و پیاده راهی مقصد خود شدند. در خارج از فرودگاه و سفارتخانههای خارجی صفهای طولانی ساکنان در گرما به این امید که قادر به تضمین ویزا و پروازهای به خارج از کشور باشند، دیده شد.
مدارس و مراکز آموزشی، ادارات و سازمانها تعطیل شدند، دانشآموزان و معلمان در وحشت فردایی بدون آموزش فرو رفتند، دختران دانشآموز بیش از هر شخصی نگران آینده خود شدند، چرا که با وجود طالبان آموزش به ویژه در مقاطع بالای تحصیلی برای آنان امری تقریبا ناممکن قلمداد میشود.
در چنین شرایطی شعبه الازهر در قاهره هم تحت تأثیر قرار گرفت، اساتید و معلمانش به مصر بازگشتند، آموزش در این مرکز متوقف شد، دانشآموزان افغانستانی که با شور و اشتیاق در آنجا درس میخواندند، دیگر امیدی به ادامه تحصیل نداشتند.
پایگاه خبری «مصراوی» با تحلیل اوضاع این روزهای افغانستان گزارشی درباره سرنوشت شعبه الازهر در قاهره با روی کارآمدن طالبان منتشر کرده است که حکایت از روزهای سخت در کابل و ناامیدی پدران و خانوادهها از آینده تحصیلی فرزندانشان دارد، این گزارش در ادامه میآید:
در چنین روزی(سقوط کابل به دست طالبان) کودکان افغانستانی با پوشش مرسوم خود در شعبه الازهر در کابل مشغول درس و امتحان بودند و سرودهایی در ستایش وطن و میهن همیشه در جنگ و رنجشان اجرا می کردند که از سفارت مصر در قاهره به علمای الازهر که در حال گرفتن آزمون از دانشآموزان بودند، خبر داده شد که سریعا وسایل خود را جمع کرده و به سفارت بروند.
طالبان و سرنوشت نامعلوم الازهر در کابل
و این گونه بود که هیئت الازهر، افغانستان و دانشآموزانش را ترک کرده و به مصر بازگشتند و کابل به دست نیروهای مسلح طالبان سقوط کرد.
رامین الرحمانی، شهروند افغانستانی که در دانشگاه الازهر مصر درس میخواند، میگوید: صحنه بسیار حسرتانگیزی بود، جوانی که در زمان سیطره آمریکا بر افغانستان، در مرکز الازهر درس خوانده بود، انتظار نداشت که درهای این مرکز بسته شود، اکنون پدرش نمیداند فرزند کوچکش را که دانشآموز این مرکز بوده، کجا ببرد یا با دخترانش چه کار کند؛ چرا که ادامه تحصیل دختران هیچ تضمینی ندارد و افغانستان به ۲۰ سال قبل بازگشته است.
سال ۲۰۰۹ بود که دهها دانشآموز افغانستانی در حیاط مرکز الازهر در منطقه «ده افغانان» کابل صف کشیدند و یکی از آنان پشت تریبون رفت و برنامه صبحگاهی اجرا و با هم شاگردیهایش جزءهایی از قرآن و دعا را قرائت کرد.
دانشآموزان با لباس سنتی که در مرکز الازهر مرسوم بود، معلمانشان را احاطه کردند، برنامه صبحگاهی پس از ۲۰ دقیقه به پایان رسید و آنان وارد ساختمان الازهر شدند؛ ساختمانی که سه طبقه داشت و به سبکی مدرن در همین سال (۲۰۰۹) با یادداشت تفاهم میان الازهر و وزارت معارف (آموزش) افغانستان ساخته شده بود.
نزدیک همین مرکز وضعیت بیش از حد معمول تنش داشت، در انفجاری انتحاری در نزدیکی هتلی در مرکز کابل ۸ نفر کشته و ۴۰ نفر زخمی شده بودند، دود و غبار آسمان منطقه معروف «وزیر اکبرخان» را که سفارتخانههای زیادی از جمله سفارت مصر در آنجا قرار داشت، پوشانده بود. این هفتمین حمله بزرگ در پایتخت طی ۵ ماه بود در شرایطی که بیش از ۱۱۳ هزار سرباز بیگانه در افغانستان حضور داشتند.
شهروندان افغانستان به این وضع عادت کرده بودند و ایمان داشتند زندگی با تمام همه این اتفاقات میگذرد، خانواده رامین الرحمانی با وجود تمام این تحولات از فرستادن او به مرکز الازهر پا پس نکشیدند و رامین مرحله به مرحله مقاطع تحصیلی را پشت سر گذاشت و در آزمونهای سخت مرکز قبول میشد.
رامین میگوید: خانوادهام در آن زمان میگفتند که این مرکز بهترین است و من هم دیدم واقعا همین طور است، اساتید همیشه لبخند به لب داشتند و من هیچوقت آنها را خشمگین ندیدم.
طالبان و سرنوشت نامعلوم الازهر در کابل
شعبه الازهر در شرایطی تأسیس شد که مدارس و دانشگاههای زیادی در کابل بودند و از برنامههای آموزشی حمایت میشد، رامین از پدرش نقل میکند که پس از سال ۲۰۰۱ آموزش کم کم وضعیت خوبی پیدا کرد و مدارس فرانسوی، آلمانی و ترکیهای از بهترین مدارس بودند و دختران در آن درس میخواندند.
در حالی که تا قبل از سال ۲۰۰۱ که طالبان قدرت را در دست داشت، هیچ دختری در دبیرستان درس نمیخواند و تعداد دختران مدارس ابتدایی هم از ۹ هزار نفر بیشتر نبود؛ اما در سال ۲۰۰۳ و دو سال پس از سقوط طالبان ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار دانشآموز دختر در مدارس تحصیل میکرد و یک سوم دانشجویان دانشگاهها زن بودند.
وضعیت افغانستان به تدریج تغییر کرد، «محمد السید صالح»، روزنامه نگاری که در سال ۲۰۱۰ همراه هیئتی مصری به کابل سفر کرده و مرکز الازهر را از نزدیک دیده بود، افغانستان را به کشوری شبه مدنی توصیف میکرد که با افغانستان طالبان فرق داشت و زنانش به مناصب مهمی دست یافته بودند و پوشیه نمی زدند، مرکز الازهر برای افغانستانیها اهمیت ویژهای داشت و دانشآموزان زیادی در آنجا تحصیل میکردند و این به خاطر احترامی بود که علمای الازهر در میان جامعه افغانستان داشتند.
محمد بارها به مساجد کابل رفته بود و استقبال مردم را از خطبههای علمای الازهر دیده بود؛ علمایی که بر میانهروی در اسلام تأکید داشتند و از هیچ گروه خاصی حمایت نمیکردند.
شیخ «کرم عبدالعزیز»، از معلمان الازهر در کابل میگوید: راز محبوبیت و قدردانی از ما بی طرفی بود، با دانشآموزانی مواجه بودیم که درباره سیاست حرف میزدند، اما ما با تدبیر رفتار میکردیم تا مشکلی پیش نیاید.
رامین از شیوخ الازهر علاوه بر علوم دینی و نحو و بلاغت، نحوه رفتار با مردم و دیگرپذیری را یاد گرفته است و مرکز الازهر نعمت بزرگی برایش بود. پیامها و سخنرانیهای شیوخ الازهر تنها در مرکز الازهر یا مساجد محدود نمیشد، بلکه شبکههای تلویزیونی افغانستان هم آن را پخش میکردند و در بیشتر اوقات از رامین میخواستند این مباحث را برایشان ترجمه کند.
طالبان و سرنوشت نامعلوم الازهر در کابل
بدترین اتفاقی که شاید کمتر کسی آن را پیش بینی میکرد، سقوط کابل و روی کارآمدن طالبان بود، در چنین شرایطی سفارت مصر از علمای الازهر خواست کابل را ترک کنند، اما آنان به دلیل تنش و ناامنی در فرودگاه کابل روزگار سختی داشتند، هیئت الازهر و کارکنان سفارت مصر که ۴۳ نفر بودند، کنفرانس خبری طالبان را دنبال میکردند، سخنگوی طالبان از اجرای شریعت اسلامی و تشکیل حکومت فراگیر میگفت، اما اوضاع خیابانهای کابل روزهای سختی را نشان میداد، پدر با فرزندی در آغوش به زور سوار اتوبوس نیروهای بیگانه میشد تا از افغانستان خارج شود، جوانان به هواپیما آویزان میشدند تا خود را نجات دهند.
۱۰ روزی گذشت تا اینکه هیئت مصری توانست از افغانستان خارج شود، اما این پایان قصه نیست، این روزها هیچ کس نمیداند آینده افغانستان چه میشود، ۱۰ میلیون دانشآموز افغانستانی به ویژه دختران نمیدانند سرنوشتشان چیست، مرکز الازهر تعطیل شده است؛ مأموریتی برای هیئت الازهر در کابل تعریف نشده و شیوخ این مرکز تصمیمگیری را به مسئولان واگذار کردهاند.
«واثیق الرحمانی» پسر عمه رامین نتوانسته به مصر بیاید و به رامین ملحق شود، رامین نگران اوضاع خانوادهاش است و میگوید: «هر وقت از افغانستان با من تماس میگیرند، میترسم جواب دهم و با خود میگویم خدایا چه اتفاقی ممکن است افتاده باشد».
مترجم: زهرا نوکانی
منبع: ایکنا