حرفهای علی مطهری درباره نحوه مواجهه شدن ما با غربیها بر سر حقوق بشر
به هرحال همان طور که آنها حق دخالت در امور ما را دارند ما هم حق دخالت در امور آنها را داریم. منتها ما کوتاهی میکنیم، به جای اینکه تهاجمی برخورد کنیم و اشکالات آنها را بیان کنیم آنها دائما از ما اشکال میگیرند. برای مثال ما باید به آنها انتقاد کنیم که چرا غرب به سوی حیوانیت در حال حرکت است و امور خلاف طبع بشر مانند همجنسگرایی را ترویج میکند؟ آیا کمکم به سوی ازدواج با حیوانات نخواهند رفت؟
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: حقوق بشر از نظر اسلام مبتنی بر برخی اصول و مبانی فکری اجتماعی مانند آزادی و انسانیت است. البته نگاه اسلام به مقولاتی مانند آزادی و انسانشناسی با نگاه غرب متفاوت است. در مسئله آزادی ما معتقدیم مرز آزادی فرد علاوه بر آزادی دیگران، مصلحت خود فرد و مصلحت جامعه نیز هست یعنی این دو عامل هم آزادی فرد را محدود می کند. در حالی که از نظر غربیها مرز آزادی فرد فقط مخدوش شدن آزادی دیگران است.
دکتر علی مطهری در مورد انتقاد پارلمان اروپا به وضعیت حقوق بشر در ایران و این که اصولا علل اختلاف ما با آنها در بحث حقوق بشر چیست، گفت: ما در بخشی از حقوق بشر با غربیها اختلاف مبنایی داریم. یعنی در مبانی و اصول فکری اختلاف داریم. غربیها فقط میل انسان را مبنای قضاوت در حقوق بشر میدانند و معتقدند که هرچه بشر به آن تمایل داشته باشد باید بتواند انجام دهد تا زمانی که مزاحم آزادی دیگران نباشد. یعنی آنها استعدادهای انسانی و استعدادهای حیوانی در وجود انسان را از هم تفکیک نمیکنند و صِرف تمایل انسان را ملاک قرار میدهند، در حالی که ما معتقدیم قوای حیوانی انسان باید تحت مدیریت قوای انسانی انسان باشد و به عبارت دیگر شهوت و غضب انسان باید تحت حکومت عقل و اراده انسان باشد و اصولا انسانیت انسان به استعدادهای انسانی او و به عقل و اراده اوست، استعدادهای حیوانی میان انسان و حیوان مشترک است و فضیلتی برای انسان نیست. به طور خلاصه اسلام در بحث حقوق بشر مبانی و اصول منطبق بر فطرت انسان دارد. جالب اینجاست که اخلاق ارسطویی و افلاطونی که بر وظیفه و فضیلت انسانی استوار است، ریشه غربی دارد ولی خود غربیها – البته دولتهای آنها – به این اخلاق ملتزم نیستند و در واقع به گذشته خود هم پشت کردهاند.
وی ادامه داد: در واقع ما و اروپاییها در بخشی از موضوع حقوق بشر حسن تفاهم نداریم و حرف یکدیگر را نمیفهمیم. مثلا فلسفه قصاص یا حدودی که در اسلام وجود دارد برای آنها قابل فهم نیست. ما معتقدیم آن کسی که عمداً و با برنامه انسانی را کشته و اساساً این امر برای او تبدیل به یک عادت شده، او دیگر از انسانیت خارج شده و دیگر انسان نیست و باید جامعه از وجود او پاک شود، همان طور که بدن انسان باید از وجود میکروب پاک شود. در واقع وقتی ما او را اعدام میکنیم یک انسان را اعدام نکردهایم بلکه یک غیر انسان را اعدام کردهایم. همین طور درباره حکم زنای محصنه و از این قبیل.
وی با بیان اینکه بالاخره هرکدام از اینها یک فلسفهای دارد گفت: ولی در انسانشناسی و حقوق بشر غربی این چیزها دیده نشده است. لذا ما با آنها اختلاف مبنایی داریم و در نتیجه در یک جاهایی آنها حرف ما را نمیفهمند و ما حرف آنها را نمیفهمیم، ولی گاهی در موارد مشترک، آنها انتقادهایی به عدم رعایت حقوق بشر میکنند که ممکن است این انتقادات وارد باشد. اما بحث این است که فقط آنها نیستند که حق ورود به مسائل ما را داشته باشند، ما هم حق داریم در مسائل آنها دخالت کنیم و وضعیت حقوق بشر آنها را ارزیابی کنیم. این که بعضی افراد برای پاسخ دادن به این انتقادات غربیها به این مسئله تمسک میکنند که اینها دخالت در امور داخلی کشورها و محکوم است استدلال قویای نیست، برای این که ما معتقدیم که اسلام به ما اجازه داده و گاهی ما را مکلف کرده که در امور داخلی دیگران دخالت کنیم.
عضو فراکسیون رهروان ولایت با اشاره به این مطلب که اساساً امر به معروف و نهی از منکر خودش یک نوع دخالت در امور دیگران است، گفت خود پیامبر اسلام در امور کشورها دخالت میکرد. اگر ایشان در امور ایران باستان و روم قدیم دخالت نکرده بود الان ما مسلمان نبودیم. ما در یک جاهایی مجازیم که در امور دیگران دخالت کنیم و در یک جاهایی وظیفه داریم دخالت کنیم. بنابراین این استدلال، استدلال قویای نیست که کسی حق دخالت در امور داخلی دیگران را ندارد. ممکن است در عرف دیپلماتیک و در روابط سیاسی کشورها این یک اصل پذیرفته شده باشد، ولی از نظر اسلام پذیرفته نیست. مکتب به ما میگوید شما مکلف هستید که اسلام را در سراسر جهان گسترش دهید و حتی اگر حکومتی مانع گسترش اسلام و توحید است و اجازه انتخاب آزاد به مردم خود نمیدهد آن را سرنگون کنید.
وی اضافه کرد: به هرحال همان طور که آنها حق دخالت در امور ما را دارند ما هم حق دخالت در امور آنها را داریم. منتها ما کوتاهی میکنیم، به جای اینکه تهاجمی برخورد کنیم و اشکالات آنها را بیان کنیم آنها دائما از ما اشکال میگیرند. برای مثال ما باید به آنها انتقاد کنیم که چرا خانواده در دنیای غرب اساس و پایهای ندارد و در حال انقراض است. یا چرا برخی زنان و مردان غربی مثل حیوانات، عریان و نیمه عریان در مجامع عمومی ظاهر میشوند؟ چرا در برخی کشورهای غربی پوشش اسلامی اجازه داده نمیشود؟ چرا نژادپرستی در کشورهای غربی این همه قربانی میگیرد و بر مهاجران جنایت روا میدارند؟ چرا غرب به سوی حیوانیت در حال حرکت است و امور خلاف طبع بشر مانند همجنسگرایی را ترویج میکند؟ آیا کمکم به سوی ازدواج با حیوانات نخواهند رفت؟ و دهها مورد دیگر. همین طور کشتارها و غارتهایی که در بین ملتهای دیگر میکنند و در حال حاضر آفریقای مرکزی شاهد عینی این واقعیت است. چون ما وارد نمیشویم آنها میآیند ابتکار عمل را به دست میگیرند و بعد ما انفعالی برخورد میکنیم.
مطهری درباره قطعنامه اخیر پارلمان اتحادیه اروپا گفت: این قطعنامه در مجموع منفی است ولی نقاط مثبت هم دارد. برای مثال برای اولین بار مسئله تهاجم نظامی را از مصوبه خودشان حذف کردند. مسئله مهم این است که این قطعنامه آنها کاری است که هرسال انجام میدهند و ضمانت اجرایی هم ندارد و ما نباید حساسیت بیش از حد نشان دهیم، خصوصا اگر با دولت آقای روحانی مشکل داریم آن را برای تضعیف این دولت و مذاکرات هستهای علم نکنیم.
راه حل همان است که ما به مسئله حقوق بشر آنها ورود کنیم و قبل از آن که آنها به ما انتقاد کنند ما به آنها انتقاد کنیم و پاسخ بخواهیم. مثلا سازمان کنفرانس اسلامی باید درخواست کند که در کشورهای اروپایی دفتری داشته باشد که وضع حقوق بشر آنجا را رصد کند، همان طور که آنها درخواست تأسیس دفتر در کشورهای ما را دارند. از آن طرف، ما هم نباید بهانه به دست آنها بدهیم. برخی سختگیریها که با مخالفان و منتقدان میشود، ضمن این که با موازین اسلام و با درایت و تدبیر سازگار نیست و هیچ سودی هم به حال ما ندارد، بهانه به دست آنها میدهد که علیه ما اقدام کنند.
منبع: خبرگزاری مهر
به هرحال همان طور که آنها حق دخالت در امور ما را دارند ما هم حق دخالت در امور آنها را داریم. منتها ما کوتاهی میکنیم، به جای اینکه تهاجمی برخورد کنیم و اشکالات آنها را بیان کنیم آنها دائما از ما اشکال میگیرند. برای مثال ما باید به آنها انتقاد کنیم که چرا غرب به سوی حیوانیت در حال حرکت است و امور خلاف طبع بشر مانند همجنسگرایی را ترویج میکند؟ آیا کمکم به سوی ازدواج با حیوانات نخواهند رفت؟