طالقانی و تمسّک به قرآن| احسان نادریان
در جهان اسلام، توجه به قرآن مورد غفلت واقع شده و مصلحانِ دینی، یکی از مهمترین اقدامات را رجوع به این متن مقدس میدانند. مرحوم سید محمود طالقانی نیز در این مسیر گام برداشت.
گلایه غفلت از قرآن
طالقانی از عدم توجه به قرآن گلایه کرد. این را یکی از عوامل ضعف در جوامع اسلامی میدانست که قرآن مغفول افتاده است.[1] معتقد بود این کتاب در زمانی باعث شکوفایی تمدن اسلامی شده، اما امروز فقط به کتابی مقدس تبدیل شده و از زندگی عمومی مردم بیرون گذاشته شده است.[2]
وی در مواجهه با قرآن، به نقد از دو گروه میپردازد. اول گروهی که نگاهی عوامانه به قرآن دارند و آنرا فقط در تشریفات مذهبی و خاکسپاری اموات مورد توجه قرار میدهند.[3] و گروه دوم که نگرشی عالمانه به قرآن دارند. آنها ریزترین مباحث ادبی، کلامی، فلسفی را مورد کنکاش قرار میدهند و در زندگی مردم سراغی از قرآن نمیگیرند.[4]
روش تفسیری
طالقانی در روش تفسیری خود، ابتدا چند آیه را ذکر میکند. پس از آن، ترجمه آیات به فارسی بیان میشود. در این بخش میکوشد تا از حدود معانیِ صحیحِ لغات خارج نشود. وی در برخی موارد، احادیث صحیح و نظر دیگر مفسران در خصوص آیه را بیان میکند. سپس آنچه از متن آیات مستقیماً بر ذهن تابیده میشود را طرح کرده و میکوشد تا از معنای آیه پرده برداری کند. به هارمونی و آهنگ آیات نیز توجه میدهد. معتقد است که میان آوای قرآن و معنای آن ارتباط وجود دارد. به باور او، مقاصد قرآن را نه تنها از خلال معنای آیات، بلکه حتی از آوای آن نیز میتوان فهمید.[5] به عنوان نمونه وی در پایان سوره تین از آهنگ کلام، برخی نتایج قرآنی را استنباط میکند.[6]
شیوه فهم صحیح قرآنی
طالقانی در تفسیر خود، پایِ برخی از تئوریهای علمی را نیز به میان میکشد. او به بعضی از فرضیات علمی و دانشهای روز اشاره میکند.
آنچه برای طالقانی مهم است، جنبه هدایتگری قرآن و تحول آفرینی در انسان و جامعه است. از همین رو است که وی معتقد است در قرآن نباید صرفاً به دنبال مسائل علمی رفت. وی در این خصوص معتقد است که قرآن کتاب علمی به مفهوم این زمان نیست؛ بلکه کتاب هدایت است.[7] طالقانی اگرچه رویکرد علمی به قرآن را غفلت از رسالتِ حقیقی قرآن میداند، اما بر آن نیست که قرآن از مسائل علمی خالی است.[8]
با این وجود شاهدیم که طالقانی برای تحلیل برخی از موضوعات قرآنی، به دستاوردهای علمی جدید رجوع کرده است. به عنوان نمونه، او موضوع «شفاعت» را با استفاده از قوانین علمی تفسیر میکند.[9]
اما طالقانی فهم صحیح قرآن را فارغ از موضوعات علمی مد نظر دارد. معتقد است که سایر علوم نباید در فهم انسان از قرآن دخالت کنند.[10] وی در این خصوص به برخی از مفسران و اسلام شناسان که بر اساس تئوریهای علمی به تفسیر آیات پرداختهاند نیز انتقاد میکند.
تفسیری در راستای تحول انسان و اجتماع
طالقانی در رجوع به قرآن، بر روی مسأله تحول آفرینی آن تأکید دارد. معتقد است که در گوشهگیری، راه سلوک به سوی خدا باز نمیشود. زیرا این گونه زندگیِ فردی، سلوک به سوی خود است نه به سوی خدا.[11]
طالقانی معتقد است که بعضی از حقایق قرآنی در ضمن حرکت برای انسان مکشوف میشود، نه نشستن در گوشهای و خواندن تفاسیر مختلف.[12] فهم برخی آیات نیز برای خود طالقانی به همین شیوه مکشوف شد. او گفته بود که وقتی تفسیر سوره نازعات را نوشتم، به مطالبی پرداختم. اما وقتی که حرکت و انقلاب مردم ایران را دیدم، جنبههای دیگری از تفسیر این سوره برایم بیشتر مکشوف شد.[13]
طالقانی در تفسیر آیات، اسیر برداشتهای گذشتگان نبود و خود کوشید تا رأی مستقلی را برگزیند. وی گفته بود تفسیرهایی که مفسران گذشته از آیات قرآنی دادهاند تنها یک سری احتمالات است.[14]
با محور قرار دادن قرآن است که طالقانی به فهم دین میپردازد. او کوشید تا قرآن را بار دیگر به صحنه بیاورد. با این تفسیر، میباید طالقانی را یکی از پیشگامان و داعیه داران حضور قرآن در اجتماع دانست.
ارجاعات:
[1] نقل از اندیشههای اجتماعی سیاسی آیت الله طالقانی، ص 221
[2] پرتوی از قرآن، ج 1، ص 13، مقدمه
[3] پرتوی از قرآن، ج 1، ص 13
[4] همان، ص 16
[5]به عنوان نمونه رک: پرتوی از قرآن، ج 5، صص 2-3، ذیل آیه 1- 5 سوره نساء
[6] پرتوی از قرآن، ج 4، ص 173
[7] از آزادی تا شهادت، صص 374-376-377
[8] همان، ص 385
[9] پرتوی از قران، ج 1، صص 150-151
[10] همان، مقدمه
[11] پرتوی از قرآن، ج 6، ص 102
[12] اندیشههای اجتماعی سیاسی آیت الله سید محمود طالقانی، ص 157
[13] همان، ص 157
[14] پرتوی از قرآن، ج 5، ص 77