۲۴شهریور؛ درگذشت دکتر عبدالحسین زرینکوب
رضا سلیمان نوری
دکتر عبدالحسین زرینکوب ۲۷ اسفند سال ۱۳۰۱ شمسی در خانواده ای خوانساری در بروجرد زاده شد. جد وی ملا علیاکبر خوانساری اصفهانی از شاگردان آیت الله محمدباقر شفتی بود.
عبدالحسین زرینکوب تحصیلات خود را تا پایان سال پنجم متوسطه در بروجرد ادامه داد و پس از آن برای ادامه تحصیل به تهران رفت. سال۱۳۲۰ به بروجرد بازگشت و به تدریس در دبیرستانهای خرمآباد و بروجرد پرداخت. در همین دوره، نخستین کتاب او به نام فلسفه، شعر یا تاریخ تطور شعر و شاعری در ایران در بروجرد منتشر شد.
زرینکوب سال ۱۳۲۴، با کسب رتبه اول رشته ادبیات فارسی در امتحان ورودی دانشکده ادبیات، وارد دانشگاه تهران شد. وی سال ۱۳۲۷، دوره لیسانس ادبیات فارسی را با رتبه اول به پایان رساند و سال بعد وارد دوردکتری رشته ادبیات دانشگاه تهران شد. او سال ۱۳۳۰ در کنار عدهای از فضلای عصر، همچون محمد معین، پرویز ناتل خانلری، غلامحسین صدیقی و عباس زریاب خویی برای مشارکت در طرح ترجمه مقالات دائرهالمعارف اسلام (طبع هلند) دعوت شد. زرینکوب در سالهای نخست ورودش به دانشکده، با هم دانشگاهیش قمر آریان آشنا شد و سال ۱۳۳۲ با وی ازدواج کرد.
زرینکوب سال ۱۳۳۴ از رساله دکتری خود با عنوان نقدالشعر، تاریخ و اصول آن، که زیرنظر بدیعالزمان فروزانفر تألیف شده بود، با موفقیت دفاع کرد. سال ۱۳۳۵ با رتبه دانشیاری کار خود را در دانشگاه تهران آغاز کرد و عهدهدار تدریس تاریخ اسلام، تاریخ ادیان، تاریخ کلام و تاریخ تصوف در دانشکدههای ادبیات و الهیات شد. وی چندی بعد در دانشسرای عالی تهران و دانشکده هنرهای دراماتیک نیز به تدریس پرداخت. زرینکوب از سال ۱۳۴۱ به بعد، در فواصل تدریس در دانشگاه تهران، در دانشگاههای آکسفورد، سوربن، هند و پاکستان، و در سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹ در آمریکا بهعنوان استاد میهمان در دانشگاههای کالیفرنیا و پرینستون تدریس کرد. زرین کوب بسیار متواضع، مهربان و برای کسانی که اهل مطالعه و تحقیق بودند، بسیار مددکار بود. وی در فاصله سال های ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۶ خورشیدی مدیریت گروه ادبیات فارسی دانشگاه تهران را پذیرفت. در این دوره کوتاه یک ساله برنامه جدیدی برای گروه ادبیات تنظیم کرد که تهیه آن مدت چندین ماه طول کشید و در آن از پایان برنامه های مشابه در گروه های ادبیات در دانشگاه های بزرگ جهان استفاده شد.
این استاد برجسته سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ را در فرانسه به سر برد که حاصل آن، تحقیقات و پژوهشهای دقیق در خصوص آثار مولوی است. سپس به ایران بازگشت و با سازمان نقشهبرداری کشور برای تدوین اطلس تاریخ ایران و مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی همکار کرد. در این سالها، زرین کوب عمر را به مطالعه، تدریس، تحقیق و تألیف گذراند و با ساده زیستی، هیچگاه خود را گرفتار وسوسه اشتغال به کارهای غیرعلمی نکرد و دهها کتاب و مقاله که در رشتههای مختلف از او نشر یافته، نشان میدهد که این دانشور بیملال و خستگیناپذیر، هرگز از راهی که برگزیده، منحرف نشده است.
این استاد دانشگاه از یک طرف از ماهیت فرهنگ و تمدن غرب آگاه بود و از طرفی دیگر آشنایی کاملی با فرهنگ ایرانی داشت. همین دوسویه بازنگریستن و جامعیت در شناخت است که او را بر می انگیزد تا بیندیشد که چگونه می توان فرهنگ امروز ایران را که در واقع آمیزهای است از فرهنگ سنتی و فرهنگ مغرب زمین، سرو سامان داد و به هنجارتر کرد. به همین دلیل در بسیاری از سخنرانیها و مقالاتش، بحث غرب گرایی و غرب گریزی، چند و چون فرهنگ ملی، راههای وام گیری فرهنگی از غرب و مسایلی از این دست را پیش کشید.
زرینکوب به عنوان ادیب و مورخ در حوزه های مختلف تاریخ، فرهنگ و اندیشه تالیفات زیادی از خود به یادگار گذاشته است که از جمله آنها می توان به با کاروان حله مجموعهای از نقد ادبی، از کوچه رندان، پله پله تا ملاقات خدا، پیر گنجه، در جستجوی ناکجاآباد، نامور نامه درباره فردوسی و شاهنامه تاریخ ایران، دو قرن سکوت، تاریخ ایران بعد از اسلام، تاریخ مردم ایران، روزگاران، تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی، بامداد اسلام، کارنامه اسلام اندیشه، تاریخ در ترازو و … اشاره کرد.
عبدالحسین زرینکوب سرانجام ۲۴ شهریور ۱۳۷۸ چشم از جهان فرو بست و در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران آرمید.