۲۸شهریور؛ درگذشت آیتالله محمدابراهیم اعرافی
رضا سلیمان نوری
آیت الله اعرافی در ۲۸ شهریور ۱۳۷۱ درگذشت.
آیت الله محمدابراهیم اعرافی شورکی سال ۱۲۸۸ خورشیدی در روستای شهیدیه میبد متولد شد. پدرش مرحوم حاج ملاعباس از افراد متدین منطقه و موصوف به تقوا بود و جد پدریش، حاج آقا محمد نیز از نیکان میبد بود که در راه مبارزه با خوانین و رفع ظلم به شهادت رسیده بود. وی در کودکی قرآن را نزد جد مادریش شیخ علی آموخت و در ۷ سالگی به مدرسه فیروزآباد و در ۱۲ سالگی به حوزه علمیه یزد رفت و تا ۱۵ سالگی در مدرسه های خان و مصلی به فراگیری مقدمات پرداخت. آنگاه برای تکمیل مقدمات و فراگیری سطح به حوزه علمیه مشهد هجرت کرد و در مدرسه نواب ساکن شد و نزد اساتیدی چون آیات سیدمیرزای جندقی معروف به علم الهدی، میرزاحبیب گلپایگانی شاگردی کرد و سپس برای فراگیری سطوح عالی و دروس خارج راهی قم شد و در درس آیات عبدالکریم حائری یزدی، سید صدرالدین صدر، سید شهاب¬الدین مرعشی نجفی، سید محمدتقی خوانساری، محمدعلی قمی و عباسعلی شاهرودی حضور پیدا کرد. اجازه نامههایی که آیات عظام حائری یزدی، بروجردی، امام خمینی(ره)، گلپایگانی، مرعشی نجفی، حکیم، سید ابوالحسن اصفهانی و… برای وی نگاشتهاند، تایید میکند که وی عالمی وارسته و سخت کوش بود.
محمدابراهیم اعرافی در ۳۲ سالگی با اصرار اهالی میبد به این شهر مراجعت کرد و به هدایت مردم و تعلیم طلاب مستعد و مبارزه با خوانین منطقه پرداخت. وی در سال های قبل از انقلاب در میبد نماز جمعه را اقامه کرده و در خطبه های نماز به پهلوی دوم حمله می کرد. همچنین وی در مبارزه و طرد سلطه خان ها، مبارزه با نفوذ بهاییت، تأسیس حوزه علمیه میبد، احداث مساجد و آب انبارها، حفر قنوات و تدریس و ارشاد مردم و رهبری فکری منطقه، نقش ارزنده ای داشت.
اعرافی در ادبیات عرب تبحر عجیبی داشت و بر بسیاری از متون فقهی همچون جواهرالکلام مسلط بود و هرگاه مسئلهای فقهی به میان میآمد، با استناد به قرآن و حدیث راه حل مناسبی ارائه میکرد. با طب قدیم نیز آشنایی داشت و اوایلی که به میبد آمده بود، از روی کتابهای طبی مثل تحفه حکیم، با تجویز گیاهان دارویی طبابت میکرد.
آیت الله محمد ابراهیم اعرافی معتقد بود که تحصیل علم باید به همراه اخلاق باشد و طلبه از روزی که پا به حوزه میگذارد، حتما برنامه اخلاقی داشته باشد. او عالمی روشنفکر بود و با همه علاقهای که به عزاداری و مرثیه سرایی داشت، از تحریف مسائل عاشورا و تاریخ ائمه (ع) ناراحت میشد و با آن برخورد میکرد. با تعزیه خوانی و قمه زنی مخالف بود و هر چیزی را که وهن اسلام شمرده میشد، منع میکرد.
اعرافی پس از رحلت آیت الله حکیم به طور رسمی امام خمینی(ره) را به عنوان تنها مرجع تقلید معرفی کرد و با شروع انقلاب اسلامی، همراه با آیات صدوقی و سید روح الله خاتمی به رهبری مبارزان مردم استان یزد پرداخت. در سال های نهضت اسلامی، خانه ایشان مأمن مبارزان بود و از آنجا راهپیمایی ها در حالی آغاز می شد که خودش در صف مقدم تظاهرات بود و به همین دلیل چند بار دستگیر شد. امضاهای این عالم مبارز در ذیل اعلامیههای روحانیت مبارز استان یزد از جمله اعلامیه های چهلمین روز قیام مردم تبریز، اعتراض به جنایتهای پهلوی دوم در شهرهای اصفهان و شیراز، نامه اعتراضی به جمشید آموزگار نخست وزیر وقت و اعلام همبستگی با روحانیون متحصن در دانشگاه تهران، دیده می شود. همچنین وی در سر زدن به تبعیدیها، قرائت متن اعلامیههای امام خمینی(ره) و نصب تابلوهای امر به معروف و نهی از منکر از هیچ کوششی فرو گذار نمیکرد.
آیت الله اعرافی در جریان جنگ تحمیلی هم ضمن حضور در جبهه ها رفع مشکلات خانواده رزمندگان را در دستور کار داشت. وی سرانجام در ۲۸ شهریور ۱۳۷۱ درگذشت.