ترجمه مدخلِ “صورتگراییِ روس” از فرهنگِ اصطلاحات و نظریههای ادبی| سروش علوی
در این نوشتار، مدخلِ “صورتگراییِ روس” از فرهنگِ اصطلاحات و نظریههای ادبی که به کوششِ J. A. CUDDON توسّط توسّط انتشارات WILEY-BLACKWELL منتشر شده و مشخّصاً ویرایشِ پنجُم آن ترجمه شده است.
مقدمه
نظریه ادبی “صورت” که جنبش ادبی _ اجتماعی و فکری “فرمالیسم روس” آن را تئوریزه کرد، از جمله مواریث گرانبهای فرهنگ و تاریخ روسیه است که مباحث فلسفی و اجتماعی و ادبی را در اروپا، آمریکا و همچنین ایران تحت تاثیر خود قرار داده است.[2] در زبان فارسی، بهترین و شیواترین و مفصل ترین کتابی که به آراء و نظریات چهره های شاخص این مکتب از ویکتور اشکلوسکی[3]، رومن یاکوبسن[4]، یوری تینیانوف[5] و … پرداخته و مفاد و مفاهیم این نظریه را مورد بحث و مداقه قرار داده است، کتاب «رستاخیز کلمات» نوشته دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی است.
ترجمه این مقاله در مقابل وجود چنین اثری که تاحدی خوانندگان علاقه مند و پژوهشگران حوزه های ادبیات و جامعه شناسی ادبیات و … را بی نیاز از خواندن آن می کند، کاری بیهوده و بی فایده می نماید. در این ترجمه نگاه من به مخاطبان عمومی و پژوهشگرانی بود که برای ارجاع مختصر به منابع نیاز به مراجعه به چنین مدخل هایی دارند؛ و یکی از علت هایِ وجودی فرهنگنامه ها و دایره المعارف ها و کتبِ مرجع همین مراجعات مکرر و دانستن کلیاتی است درباره موضوعات گوناگون.
در ترجمه مدخل “فرمالیسم روسی” برابرگزاری اصطلاحات مطابق با معادل گزاری هایی است که در کتاب «رستاخیز کلمات» برای اصطلاحاتی چون defamiliarization، device و artistic device، motivation و… آمده است. همچنین در ویرایش نهایی این مقاله، تنها منبعی که برای مطابقه و مقابله پیش چشم مترجم قرار گرفت، کتاب «رستاخیز کلمات» بود.
Russian Formalism یا صورت گرایی روس
نظریه ای ادبی است که در نیمه اول دهه 1920م. در روسیه گسترش پیدا کرد. پژوهشگران و طرفدارانِ [این نظریه] آن را “صورت گرایی” _ اصطلاحی تخفیف آمیز[6] که بر محدودیت ها دلالت می کند _ نامیده اند. “فرمالیسم روس” همچنین نسبتی توهین آمیز است. بر اثر فشارهای پیروان استالین[7] و سوسیالیست _ مارکسیست ها[8] بر بنیانگذاران این مکتب، [جنبش ادبی فرمالیسم روس] در سال 1930م. پایان یافت.
اصطلاح “صورت گرایی[9]” و “صورت گرا[10]” به نحو عمومی و نه خاص، به دیدگاه های ادبی و نظری مربوط می شود. نظریه فرمالیسم روس کمی قبل تر در “حلقه زبان شناسی مسکو[11]” و “حلقه آپایاز[12]” (OPOJAZ) آغاز شده بود.
مهم ترین چهره حلقه زبان شناسی مسکو، رومن یاکوبسن بود[13] که در بنیانگذاری “مکتب پراگ[14]” در سال 1926م. تاثیر داشت. صورت گرایان روس در وهله نخست، به شیوه ای علاقه مند بودند که متون ادبی به اثربخشی[15] دست یابند و پس از آن به بنانهادن زیربنای علمی برای مطالعه ادبیات. در آثارِ اولیه ایشان، مضامین انسانی[16] در ابیات (مانندِ احساسات، نظریات، کنش ها، “واقعیت” به طور عام) غلبه ای نداشت؛ برای ایشان هر نوع معناداری در مطالعه متن آن چیزی بود که به طور خاص “ادبی” نامیده می شد. البته، فرمالیست ها هرنوع تمایز میانِ “فرم[17]” و “مضمون[18]” را از میان بردند.
ایشان به نویسنده به عنوانِ یک “رمزنگار[19]” [یعنی کسی که] صرفا هنرسازه های متداول[20] و سنت های[21] ادبی را بازسازی می کند توجه می کردند.[22] [در نگاه ایشان] نویسنده از اهمیت کمی برخوردار است؛ تمامی تاکیدات بر “ادبیتِ[23]” صنایعِ شاعرانه یک اثر است. حلقه آپایاز (OPOJAZ) [در آراء خود] قائل به این بود که [در تجزیه و تحلیلِ آثارِ ادبی] نه شاعر و نه انواع ادبی مهم است؛ بلکه تنها آنچه اهمیت دارد، هنرِ شاعری[24] و ادبیت است.
ویکتور اشکلوسکی دیدگاه خود در تعریف از ادبیات را چنین خلاصه می کند که:« مجموعه ای است از تمامی هنرسازه هایی که در آن به کار گرفته می شود.» نخستین مراحل [شکل گیری] فرمالیسم تحتِ نفوذ آراء اشکلوسکی بود که تاحدی متاثر از [نظریات] فوتوریست ها[25] بود. یکی از ایده پردازی هایِ پراهمیتِ او، مفهوم “ostranenie” یا “ناآشنا سازی[26]” بود که بعدا “آشنایی زدایی[27]” نامیده شد.
صورت گراین روس همچنین “نظریه روایت[28]” را بسط و پرورش دادند، که میانِ “پیرنگ[29]” و “داستان[30]” فرق می گذارد. “پیرنگ” به نظم و ترتیب و طریقه ای اشاره می کند که در آن، رویدادها در قالبِ “روایت” ارائه می شوند، در حالی که “داستان” به توالیِ کرونولوژیک[31] اتفاقات می پردازد.[32]
از دیگر فرمالیست ها، بوریس توماشِوسکی[33] است که از اصطلاح “موتیف[34]” برای تفکیک کردن اجزاء “پیرنگ” و تمایز نهادن میانِ موتیف های “آزاد[35]” و “وابسته[36]” استفاده می کرد. موتیف “وابسته” در زمره لوازم ضروری داستان است، حال آن که [نیاز به] موتیف “آزاد” غیرضروری است. مفهوم “موتیف” به صورت واضح به اصطلاح “انگیزه[37]” و بنابراین به مفهوم “انگیزش[38]” اشاره می کند. فرمالیست های روس به محتوای شعر به عنوان زیرمجموعه ای از هنرسازه ها عطف نظر می کردند؛ این وابستگی به عناصرِ خارجیِ غیر ادبی[39]، “انگیزش” نامیده می شد.[40] اشکلوسکی [مفهوم] انگیزش را به مثابه فضایی[41] که متعلق به فرضیات غیرادبی است تعریف کرد؛ و به کتاب “زندگی و عقاید آقای تریسترام شندی[42]” به عنوان نمونه ای که به طور کلی خالی از [مفهوم] انگیزش است استشهاد کرد.
در [سیر تکاملی] اخیر نظریه فرمالیستی، مفهوم “هنرسازه” به [جزئی اضافی از] مفهوم “وظیفه[43]” در اثر ادبی کاسته شده است؛ که از سویی وابسته به [مفاهیمی چون] “غایت[44]“، “سبک[45]” و “نوع[46]” است. مدت طولانی نیست که مفهوم هنرسازه [که مترادف با] آشنایی زدایی بود، نقش و وظیفه ای در اثرِ [ادبی] به عهده دارد. یکی از آثار کلیدی در دگرگونی[47] نظریه های “کارکرد” و “ساختار” تز تحقیقاتی یاکوبسن _ تینیانوف است. جستارِ “مصائب مطالعه زبان و ادبیات[48]” از تینیانوف و یاکوبسن به عنوان مهم ترین اثر این دو [زبان شناس] محسوب می شود. حلقه زبان شناسی پراگ (PRAGUE SCHOOL) درصدد یکی کردن مکتب فرمالیسم روسی و مکتب زبان شناسی سوسور[49] بود؛ این حلقه سازه مفهومی ای را که نزدیک به مکتب زبان شناسی سوسور بود پرورش داد، که توسط یاکوبسن در مباحثِ ساختارگرایی[50] مورد استفاده قرار می گرفت.
[1] Cuddon, J. A. (2013) A Dictionary Of Literary Terms & Litrary Theory, Revised By M. A. R. Habib, Wiley-Blackwell _ p. 302-304.
[2] ذوالقدری، میمنت (میرصادقی)؛ واژه نامه هنر شاعری: فرهنگ تفصیلی اصطلاحات فن شعر و سبک ها و مکتب های آن؛ تهران: کتاب مهناز، چاپ دوم همراه با افزوده ها، 1376؛ صص. 174_173.
[3] Viktor Shklovsky
[4] Roman Jakobson
[5] Yury Tynyanov
[6] pejorative
[7] Stalinist
[8] Socialist_Marxist
[9] Formalism
[10] formalist
[11] Moscow Linguistic Circle (founded in 1915).
[12] Obščestvo izučenija POètičeskogo JAZyka
“انجمن پژوهش در زبان شعر”؛ بنیانگذاری شده در سال 1916م.
[13] 1896-1982
[14] PRAGUE SCHOOL
[15] effect
[16] human content
[17] form
[18] content
[19] cipher
[20] available literary devices
[21] conventions
[22] ر.ک. شفیعی کدکنی، محمدرضا؛ رستاخیز کلمات: درس گفتارهایی درباره صورت گرایان روس؛ تهران: سخن، چاپ پنجم 1398؛ “از میراثِ رمزگرایان روس”؛ صص 58 _ 56.
[23] literariness
[24] poetry
[25] ر.ک. رستاخیز کلمات؛ فصل مربوط به «ویکتور اشکلوسکلی».
[26] making strange
[27] defamiliarization
[28] theory of narrative
[29] plot
[30] story
[31] chronological
[32] رجوع شود به «رستاخیز کلمات»؛ صص. 44_ 43.
[33] Boris Tomashevsky (1890_1957)
[34] motif
[35] free
[36] bound
[37] motive
[38] motivation
[39] external non-literary assumptions
[40] ر.ک. «رستاخیز کلمات»؛ فصل مربوط به “وجهِ غالب و انگیزش”.
[41] extent
[42] Sterne’s Tristram Shandy
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C_%D9%88_%D8%B9%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%AF_%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C_%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%85_%D8%B4%D9%86%D8%AF%DB%8C
[43] function
[44] purpose
[45] mode
[46] genre
[47] evolution
[48] Problems in the Study of Literature & Language (1927).
[49] Saussurean Linguistics
[50] Structuralism