شماری از زنان روشنفکر ایرانی، در جریان جنبش مشروطیت با رهبری مردان درافتادند و در مقابل عناصر محافظه کار ایستادند. زنان گرچه خود حامیان نیرومند مجلس بودند، اما در همان حال ناتوانی مجلس را در حل مسائل اقتصادی تاب نیاوردند و نمایندگان را به باد انتقاد گرفتند و خواستار فرصتی به منظور شرکت در اصلاحات ملی گردیدند. همچنین طی سال های (۱۲۸۸ -۱۲۹۰ ) درخواست های دیگری را پیش کشیدند و مثلا حق طلاق را که در دست مردان بود و مسأله چند زنی یا تعدد زوجات را به شدت مورد انتقاد قرار دادند و بر اصلاح آنها تأکید ورزیدند. قابل توضیح است که برخی از مردان روشنفکر نیز از جمله روزنامه نویسان و شاعران و نمایندگان مجلس از حقوق زنان در این دوره حمایت کردند. «دهخدا» با مطالب طنزآمیز خود در روزنامه «صوراسرافیل» و «ایرج میرزا» با شعرهای خویش از حقوق زنان دفاع به عمل آوردند. همچنین مقالاتی در روزنامه های «حبل المتین» و «مساوات»و «ایران نو»، چاپ و منتشر شدند که بر همبستگی مردم با زنان پا می فشردند و بالاخره کسانی از مجلسیان چون «وکیل الرعایا» و «تقی زاده»حمایت های خود را نسبت به زنان مبذول داشتند. زنان معترض ایرانی خود همواره در جنبش مشروطیت دخالت مؤثر داشته اند، چندان که اعتصاب ها را امکان پذیر ساخته و از لحاظ مالی و اخلاقی به مشروطه خواهان امداد رسانیده اند و از ایشان در برابر نیروهای شاه، دفاع کرده اند. برای نمونه، در ۱۲۸۴ ه.ش، که علمای دینی درحضرت عبدالعظیم متحصن شدند، زنان برای مصون نگاه داشتن ایشان از شر نیروهای مسلح دولتی، موانعی انسانی به وجود آوردند. همچنین در تابستان ۱۲۸۵ ه.ش که ایرانیان ملی گرا در باغ سفارت انگلیس به بست نشستند، چندین هزار زن کوشیدند که به اعتصاب کنندگان بپیوندند، اما مقامات انگلیسی مداخله کردند و مانع مشارکت ایشان شدند. علاوه براین، پس از امضای فرمان مشروطیت در م۱۹۰۶، زنان فعالیت خود را تشدید کردند و در زمینه های سیاسی و اقتصادی، مخصوصا تاسیس بانک ملی و تحریم منسوجات خارجی، سخت کوشیدند.
زنان ملی گرای ایرانی همچنین در جنبش حمایت از کالای بومی و عدم خرید منسوجات وارد شده اروپایی مشارکت کردند. این اقدام زنان به جنبش زنان هندی می مانست که در همین دوره، کالاهای انگلیسی را تحریم کرده بودند. این اعتقاد در ایران وجود داشت که تحریم منسوجات اروپایی، ملت را از وابستگی به مولدان و سوداگرن اروپایی رها خواهد ساخت. بنابراین، دانش آموزان مدارس با غرور به پوشیدن لباس های بومی همت گماردند و زنان در تبریز طی اجتماعی، ضمن تحریم کالای بیگانه از مردم خواستند که برای مدتی لباس های کهنه خود را بپوشند و امیدوارانه به تولید منسوجات داخلی چشم بدوزند. ….
منبع : ر.ک. ژانت آفاری،انجمنهای نیمه سری زنان در نهضت مشروطه، ترجمه ، دکتر جواد یوسفیان،تهران ، کتابسرا، بهار ۱۳۷۷ . صص۱-۱۳