رستگاری در واتساپ| سعید دهقانی
درباره آزاری که با آنلاین بودنِ بدون پاسخ به دیگران میدهیم
خواندن یک پیام در واتساپ و جواب ندادن به آن، یا حتی دیر جواب دادن به آن مانند این است که شخصی در خیابان سؤالی از ما بپرسد و ما با بیاعتنایی به وجود او از کنارش بگذریم.
احتمالا برای یک بار هم که شده کفرتان از برخی کاربران واتساپ در آمده است. واقعیت این است که برخی آدمها هنوز ادب استفاده از پیامرسانها را در فضای مجازی را ندارند. صد البته که تقصیری ندارند؛ اصولا همه دستاوردهای بشری باید مشمول گذر زمان شوند تا بایدها و نبایدهاشان مشخص شود. در مورد مصداقهای بیادبی در فضای پیامرسانهای الکترونیکی مثل واتساپ نکاتی را عرض کنم باید دو نکته را از هم تفکیک کرد:
الف – بیادبی محتوایی؛ یعنی محتوای یک پیام حامل تعابیر ناخوشایند است.
ب – بیادبی رفتاری؛ یعنی واکنش دریافتکننده پیام، زننده و حامل بیحرمتی به فرستنده پیام است.
در اینجا سخن بنده در مورد حالت «ب» است. اگر فرستنده پیام متوجه شود که گیرنده، پیام او را خوانده و پاسخی نداده مصداق بارز بیادبی دریافتکننده پیام است؛ البته به شرطی که محتوای آن پیام مشمول حالت «الف» نباشد. خواندن یک پیام در واتساپ و جواب ندادن به آن، یا حتی دیر جواب دادن به آن مانند این است که شخصی در خیابان سؤالی از ما بپرسد و ما با بیاعتنایی به وجود او از کنارش بگذریم. البته همچنان که تأکید کردم این نوع از بیادبی زمانی صدق پیدا میکند که محتوای پیام، توهین به دریافتکننده یا هر شخص دیگری نباشد.
دوست مأخوذبهحیا و مؤدبی دارم که هر وقت یکی، حتی غریبه با او روبهرو میشود از حسن کلام و تبسمش استخوان سبک میکند. در خلوت و جلوت او را به عنوان دوستی نیکنفس و شریف یاد میکند. با این حال هیچوقت نمیتوانم با صراحت بگویم که رفتار ظاهری او نماینده باطن اوست. اینکه آیا پندارش همسنگ با رفتارش است برایم مبهم است. دیگران نیز همین را میگویند. ایراد کارش این است که در برابرتان میایستد، راست راست توی چشمانتان زل میزند و قربان صدقه میرود و با تعارف و مجامله تصویر مثبتی از خودش در ذهنتان میکارد اما تا به خلوت میرود آن کار دیگر میکند. یعنی به پیامهای دریافتیاش اهمیت نمیدهد. تبریک باشد یا تسلیت، حرفهای چاق سلامتی دوستانه باشد یا یک استیکر خشک و خالی، خبر مهمی باشد یا مژده یک موفقیت، هیچ برایش اهمیت ندارد. اصلا وقتی آنلاین است پیام را نمیخواند. از حال و روزش خبر دارم؛ بیکارِ بیکار است. با این حال هرگاه عشقش بکشد پیام را میخواند و جوابی تصنعی به آدم میدهد. یک روز از رفتارش شاکی شدم و حرفم را تلویحا به عرضش رساندم. پاسخش این بود: «ببخشید تو رو خدا. سرم شلوغ بود.» شاید واقعا سرش شلوغ بوده. الله اعلم! معالوصف این روزها سرِ شلوغ و گرفتار بودن به یک ارزش تبدیل شده است. شما هم اگر نیک بنگرید میتوانید افرادی را بیابید که به مشغلههای خود افتخار میکنند. گویی وقت نداشتن تبدیل به یک ارزش شده است. خودم شخصا از زمخت بودن رفتار آدمهای به اصطلاح پرمشغله در شبکههای اجتماعی میرنجم. نمیدانم چرا اما احساس میکنم گاهی تعامدا شخصی را در دنیای پرتنش اینترنت ولمعطل میگذارند و با جسارت تمام از کنارش میگذرند. البته جان سخن بنده این نیست که آدم گرفتار نداریم. نه. بسیاری از ما آنقدر مستغرق در دشواریهای زندگی هستیم که اصلا حوصله پاسخ دادن به کسی را نیز نداریم؛ خواه پاسخی واقعی، خواه مجازی. این درست است. اما حرف من این است که چرا وقتی آشنایی را در خیابان میبینیم، ولو به ظاهر دل او را نمیشکنیم و سلامش را با سلام سریعا جواب میدهیم اما در دنیای مجازی اینقدر زمخت و بیادب میشویم. چه فرقی دارد؟
با کمی تأمل در باب اصول اخلاقی میتوان دریافت که هر چقدر گرفتار باشیم، یا حتی دل و دماغ دیگران را نداشته باشیم و خلوت برگزیده باشیم نباید در مواجهه مجازی با سایرین اینقدر بیمسؤولیت باشیم. مسؤولیتپذیری اخلاقی ایجاب میکند که گرفتاریها و سردرگمیهایمان را بهانه رفتارهای ناپسند در قبال دیگران نکنیم. از حضرت علی(ع) حدیثی نقل شده است که «المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه». شهروند شریف و درستکار، غم و حزنش را بار دیگران نمیکند و اخلاق و رفتار بیرونی را درونیسازی میکند. تیکهای توخالی واتساپ و این پاسخ ندادنهای ناموجه در منظومه فکری اخلاقیون سکولار هم جایی ندارد.
صورتبندی ابتدایی از این بحث را در ابتدای این نوشته آوردم. میدانم کم و کاستی کم ندارد. ریزهکاریهایش را خودتان در ذهن تکمیل کنید. آداب معاشرت و مقابله در دنیای مجازی هنوز در نظام آموزشی محکم نشده. با این حال میتوان با کمی تأمل و تدبر، خودمان را جای دیگران بگذاریم و طرحی نو دراندازیم. اگر از بیادبی مجازی دیگران میرنجیم؛ چرا خودمان از آن زمره باشیم؟