آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مرجع دینی شیعیان به دیدار خدا رفت. رحمت و رضوان حق او را باد که عمری را به نیکی سپری کرد و تا آخرین روزهای حیات دست از تکاپوی علمی و اجتماعی و سیاسی برنداشت.
به جز میراث فقهی ای که از مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی برجای مانده است میراث گرانسنگ فقه الدستور یا آرای ایشان در زمینه حقوق اساسی و نگاهبانی از قانون اساسی بر تارک حقوق ایران می درخشد.
آیت الله صافی گلپایگانی قانون اساسی را به تمام معنای کلمه میثاق و عهد جمعی یا قرارداد اجتماعی ملت ایران می دانست و هر گونه تفسیر منافی با روح این قانون را چونان گناهی عظیم می شمرد. او قانون را مقدس می شمرد زیرا آن را برآمده از اراده و قرار و توافق و رای ملت می دانست. او در زمانی که دبیر شورای نگهبان قانون اساسی بود اجازه نداد تفسیرهای استنسابی یا دلبخواهی از قانون اساسی که موجب تمسخر قانون اساسی و ملت ایران است شکل بگیرد و در مقابل دورزدن قانون اساسی با هر بهانه و ملاحظه ای ایستاد.
دیگر ویژگی آیت الله صافی گلپایگانی که شاید بسیاری ندانند عطش سیری ناپذیر خواندن بود. او دمی را از خواندن باز نایستاد و حتی یادداشت های فعالان فضای مجازی را می خواند و کاملا در جریان اوضاع و حال و روز جامعه بود. این آگاهی از وضع جامعه او را به اتخاذ مواضعی وامیداشت که با رویکرد جناح سیاسی ای که از تحمیل فقر و فلاکت و گرسنگی بر ملت لذت می برد منافات داشت. آن جناح سیاسی معتقد است که باید ملت ایران را فدای تحقق شعار استکبار ستیزی کرد اما او مصلحت و منفعت مردم را از مقاصد شریعت اسلام می شمرد.
آیت الله صافی گلپایگانی تا روزهای آخر حیاتش دغدغه معیشت مردم را داشت. می گفت با قهر بودن با جهان مردم در تنگنا افتاده اند اما مخالفان ایشان می گویند قهربودن که سهل است برای محو استکبار جهانی هرگونه هزینه ای را باید از جیب ملت داد و عجیب این است که طاقت تحریم همان استکبار جهانی را هم نداریم تا چه رسد به رویارویی نظامی اش و اکنون قول می دهیم که اگر تحریم را بردارید با شما مذاکره مستقیم هم می کنیم و مذاکره کننده را هم به استخر فرح وعده نمی دهیم.
مذاکره مستقیم کار شایسته ای است و مفاد نصیحت آیت الله صافی گلپایگانی است که بارها خواستار تنش زدایی از روابط ایران با همسایگان و دیگر قدرت ها شد اما چرا همیشه دیر و پس از دادن هزینه های سنگین گزینه درست را انتخاب می کنیم؟!
آیت الله لطف الله صافی زمانی که جهان را بدرود گفت نگران ملت بود که تاب این همه فشار مالی کمرشکن را ندارند و آبی گوارا از گلویشان پایین نمی رود. خدای بزرگ پاداش تلاش علمی و پایمردی ها و ایستادن در جانب ملت و دفاع از قانون و گرسنگان را به او بدهد و در سایه درختان بهشتی که شاخه هایشان از پرباری خمیده است سکنا دهد. دانیه علیهم ظلالها وذللت قطوفها تذلیلا